حسین آرین، کارشناس نظامی، پیشتر در دو مقاله بحران اوکراین و رویارویی غرب و روسیه را مورد بررسی قرار داده بود.
نيروهای دولتی اوکراين بار ديگر تلاش خود را برای باز پس گيری اماکن اشغال شده از سوی شورشيان و هواداران روسيه آغاز کرده اند.
اين نيرو ها در اولين عمليات خود که سه شنبه ۲۶ فروردين به اجرا در آمد، توانستند فردوگاه نظامی شهر کراماتورسک دراستان دونتسک را از دست شورشيان خارج کنند ولی در باز پس گيری اماکن واقع در داخل شهرها ومناطق مسکونی نا کام ماندند. در جريان اين عمليات، شورشيان شش خود روی زرهی نيرو های دولتی را به غنيمت گرفتند و برپايه برخی گزارشها، خدمه شماری از خود روها بی هيچ مقاومتی تسليم شدند.
نشانه ها حکايت از آن دارد که روحيه نيرو های دولتی، از جمله ارتشی، به علت تصرف مراکز نظامی کريمه توسط روسيه، جدا شدن کريمه و همچنين متلاشی شدن نيروی دريائی اوکراين بسيار ضعيف شده است و در شرايط موجود انتظار نميرود که عمليات تازه دولت به خلع سلاح شورشيان بيانجامد و يا از تنش موجود در شرق اوکراين بکاهد.
دراين ميان، وزرات دفاع روسيه اعلام کرد که درواکنش به عمليات تازه نيرو های دولتی اوکراين در شرق اين کشور و افزايش نيروهای ناتو درلهستان و کشورهای بالتيک، رزمايش جديدی را در مناطق مرزی اوکراين آغاز کرده است.
اتهام زنی به يکديگر
به گفته مقامهای دولت اوکراين شورشيان شرق اين کشور از سوی ماموران "اداره کل اطلاعات ارتش روسيه" يا "جی آر يو" هدايت و رهبری ميشوند وحمايت مسکو از شورشيان و استقرار دستکم چهل هزار نفر از سربازان روسی در امتداد مرزهای اوکراين ، شورشيان را تشجيع کرده است. الکساندر تورچينف، رييس جمهوری موقت اوکراين، پنجشنبه چهارم ارديبهشت، از روسيه خواست تا نيروهايش را از مناطق مرزی اين کشور بيرون ببرد و به "تهديد و باج خواهیهای دائمی" خود پايان دهد.
مسکو بار ها به اوکراين هشدار داده است که از بکارگيری نيروی نظامی عليه "شبه نظاميان" خود داری کند و شورشيان شرق اوکراين نيز گروه راستگرای افراطی "رايت سکتور" را مسئول افزايش تنش و درگيری های مسلحانه ميدانند.
در سطح بين المللی، در حاليکه بسياری از سياستمداران غر بی بر اين باورند که روسيه عمداً اوکراين را به آستانه درگيريهای خشونت آميز کشانده است، باراک اوباما در يک گفت و گوی تلفنی از ولاديمير پوتين خواسته است که با استفاده از نفوذ خود از شورشيان بخواهد که سلاحهای خود را به زمين گذارند. جو بايدن ، معاون رئيس جمهوری آمريکا، نيز در سفر اخير خود به اوکراين، با سخنانی مشابه از روسيه خواست که از "اعمال تحريک آميز" دست بردارد.
در مقابل روسيه آمريکا را "صحنه گردان اوضاع در اوکراين" ميداند و پوتين هر گونه مداخله در بحران اوکراين را رد ميکند و به گفته او سازمان ملل و جامعه جهانی بايد عمليات نيرو های دولتی اوکراين را در شرق اين کشور محکوم کنند.
به موازات اين، سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه، مقامهای کيف را به نقض مفاد توافق ژنو درباره کمک به کاهش تنش در اوکراين متهم کرده و به تازگی گفت که اگر منافع شهروندان روس مورد حمله قرار گيرد، مانند آنچه دراوستيای جنوبی رخ داد، وارد عمل خواهيم شد.
اشاره لاروف به تحولات سال ۲۰۰۸ است که ارتش روسيه با حمايت از نيرو های جدائی طلب اوستيای جنوبی، ارتش گرجستان را شکست داد و اين منطقه را از گرجستان جدا کرد.
خواسته های شورشيان
شورشيان اوکراين با رد مفاد توافق نامه ژنو، شرط اصلی برای توقف حملات و کنار گذاشتن سلاح را برگزاری همه پرسی برای فدرالی شدن حکومت اعلام کرده اند و دولت موقت کی يف را غير قانونی ميدانند. الکساندر تورچينُف، رئيس جمهور موقت اوکراين، با وعده به ساکنان شرق اوکراين در مورد تمرکز زدائی از قدرت و آزادی کامل آنها برای استفاده از زبان روسی، گفته است: " حکومت اوکراين مخالف برگزاری همه پرسی در مورد نظام حکومتی نيست ... [و اينکه] اين همه پرسی را ميتوان روز ۲۵ ماه مه امسال همراه با انتخابات رياست جمهوری برگزار کرد."
به رغم اين، شورشيان با آگاهی از ضعف های آشکار نيرو های دولتی و برخورداری از حمايت روسيه تحقق همه خواسته های خود را که همگام با خواسته های مسکو است، دنبال ميکنند که عبارتند از: اصلاح قانون اساسی اوکراين؛ تشکيل جمهوری فدرال در کشور؛ خودمختاری کامل برای استانهای روس نشين شرق؛ و نپيوستن به ناتو.
حکومت فدرال
نگاهی به تاريخ و عملکرد نظام های فدرال در کشور هائی مانند آلمان و سوئيس نشان ميدهد که چنين سيستمی، با توجه به تنوع فرهنگی و قومی و اقتصادی اوکراين ميتواند ضمن تامين خواسته های استانهای شرق کشور، نگرانی روسيه را نيز مرتفع کند.اما بسياری از سياستمداران اوکراين ضمن مخالفت شديد با تلاش روسيه برای جهت دهی به آينده سياسی اوکراين، با ايجاد چنين نظامی که خواسته مسکو و شورشيان شرق کشور است، مخالفت ميورزند.
يوليا تيموشنکو، نخست وزير پيشين اوکراين و يکی از نامزد های رياست جمهوری در انتخابات پيش رو تشکيل حکومت فدرال و اعطای خودمختاری گسترده به استانهای روس نشين را پيش در آمدی برای ضميمه کردن آنها به فدراسيون روسيه ميداند. او با با تعبيرو تفسير گفته معروف کارل فون کلاوزويتس، ژنرال و انديشمند نظامی پروس، که جنگ را ادامه سياست با ابزار ديگری ميدانست، ميگويد: " برای پوتين فدراليسم ضميمه کردن ايالتهای شرقی و جنوبی اکراين با ابزاری ديگراست".
فنلانديزه کردن اوکراين
برخی از سياستمداران و نخبگان غربی، از جمله هنری کيسينجر، وزير خارجه پيشين آمريکا ، و زبيگنيو برژينسکی، مشاور سابق امنيت ملی آمريکا، برای جلوگيری از حرکت بحران اوکراين به سوی يک جنگ سرد ديگر وبه منظور پيدا کردن يک راه حل پايدار و دراز مدت برای برای اين کشور، گزينه فنلاند را الگوی مناسبی برای اوکراين ميدانند.
فنلاند پس از جنگ جهانی دوم با گره زدن ارجحيت های ملی خود به سياست خارجی اش به منظور رضايت خاطر اتحاد جماهير شوروی، بدون اينکه حاکميت خود را به شوروی تسليم کند و يا به يکی از جمهوريهای شوروی تبديل شود، يک موضع بی طرف را در روابط اش با شرق و غرب اتخاذ کرد. اين کشور با نپيوستن به پيمانهای نظامی شرق و حفظ روابط حسنه با غرب و شوروی، نقش فعالی را در صحنه بين المللی ايفا کرد.
هنری کيسينجردر تشريح مشکلات فنلانديزه کردن اوکراين و اينکه توافق بر سر اين راه حل کار آسانی نخواهد بود، عقيده دارد که با سازش و بده و بستان لازم بين روسيه و اوکراين، نيل به اين هدف امکان پذير است. او در ادامه ميگويد از آنجائيکه دولت اکراين " همکاری با اتحاديه اروپا" را تصويب کرده است، روسيه ميتواند با قبول بی طرفی نظامی اکراين ، به اين کشور فرصت دهد تا در توسعه روابط تجاری و اقتصادی خود با اتحاديه اروپا آزاد باشد. در مقابل، دولت کی يف بايد جدائی دائمی کريمه را بپذيرد و از آنجائيکه روسيه دست بالا را دارد ، پس دادن کريمه در مقابل بی طرفی نظامی اکراين نميتواند گزينه قابل قبولی برای مسکو باشد. يک پارچگی اوکراين و جلوگيری از دو پاره شدن اين کشور به دو بخش شرقی و غربی بايد از ارجحيت های حياتی کی يف باشد.
اوکراين بنا به جبر تاريخی و موقعيت جغرافيائی اش بين شرق و غرب قرار گرفته است و بی طرفی نظامی آن هم نگرانی روسيه را از دست اندازی و پيشروی بيشتر در "خارج نزديک" کاهش خواهد داد و هم نياز ايالت های شرقی اوکراين را برای ارتباط با روسيه و ادامه روابط تجاری و اقتصادی با اين کشور بر آورده خواهد کرد.
برای روسيه اوکراين يک کشور خارجی نيست. اين کشور گهواره تاريخ مليت و مملکت و فرهنگ روسيه و موطن دهها ميليون روس است. از ديدگاه مسکو، اوکراين کشور بسيار مهمی برای کنترل فضای ژئوپوليتيکی روسيه است. بدون اوکراين به عنوان يک حائل، جبهه جنوب غربی روسيه، از بلاروس گرفته تا دريای آزوف با مسافتی بيش از ۷۰۰ کيلو متر، در مقابل نفوذ غرب کاملاً باز خواهد بود و هيچ مانع طبيعی هم در اين منطقه وجود ندارد.
در واقع پيوستن اکراين به ناتو خط قرمز مسکو است و همانگونه که پوتين در سخنرانيش در باره انضمام کريمه گفت : " روسيه خود را در خط و مرزی يافت که عقب نشينی از آن اصلاً ممکن نبود. اگر شما يک فنر را تا سرحد امکان فشار دهيد و آن را جمع کنيد، زمانی فرا خواهد رسيد که اين فنر با قدرت تمام باز ميشود".
دو پاره شدن اوکراين ؟
به نظر ميرسد که نخست وزير موقت اکراين، ارسنی ياتسونيوک، به اين موضوع واقف است و از پيش و علناً الحاق کشورش را به ناتو رد کرده است. با اين حال معلوم نيست که دولت آينده اوکراين گزينه فنلاند را بپذيرد.
دو پاره شدن اوکراين به دو بخش شرقی و غربی نه به نفع روسيه است و نه به سود اتحاديه اروپا. تقسيم اوکراين امنيت روسيه را با تهديد جدی مواجه خواهد کرد زيرا بخش غربی اين کشور در نهايت به ناتو خواهد پيوست. در صورت تقسيم، غرب اوکراين وهمچنين شرق آن که از نظر صنعتی توسعه يافته تراست، نياز به کمکهای سنگين سياسی، اقتصادی و نظامی دارند که در جو فعلی در حاليکه آثار بحران اقتصادی جهان مرتفع نشده است، نه اتحاديه اروپا و نه روسيه مايل به ارائه چنين کمک هائی هستند.
گذشته از اين، ۳۰ در صد از گاز صادراتی روسيه به وسيله شش لوله از طريق اکراين به اروپای مرکزی و جنوبی و غربی صادر ميشود و ا زاين نظر اوکراين اهميت استراتژيک فوق العاده ای برای روسيه دارد.
برخی از کارشناسان دو قطبی بودن اکراين و احتمال دو پاره شدن آن را با استناد به برخی از آمار های پيشين رد ميکنند ، ازجمله اينکه ۹۰ در صد شهروندان اکراين در سال ۱۹۹۱ به استقلال اين کشور رای دادند و نزديک به ۶۰ در صد آنان در سال گذشته ميلادی به الحاق اکراين به اتحاديه اروپا صحه گذاشتند و فقط ۲۴ در صد شهروندان اين کشور مخالف الحاق بودند. اين کارشناسان با تاکيد به اينکه اين آمار ها صرفاً بخش مرکزی و غرب اکراين را در بر نميگيرد ميگوينه در يک نظر سنجی در سال گذسته، ۵۲ در صد شهروندان شرق اکراين که روس گرا هستند، به پيوستن اکراين به اتحاديه اروپا رای مثبت دادند و ۳۱ در با الحاق مخالفت کردند.
مخالفان الگوی فنلاند
در مقابل شماری بر اين باورند که گزينه فنلاند يک راه حل زمان جنگ سرد بود و اوکراين نميتواند فنلاند باشد ولی ميتواند از تجربه فنلاند بياموزد. اوکراين ضعيف و بی ثبات است و از فساد گسترده که ناشی از حکومت اليگارشی و بی لياقتی رهبران پيشين آن است، رنج ميبرد. در آمد سرانه فنلاند ۴۷۰۰۰ دلار است در حاليکه در آمد سرانه اوکراين ۴۰۰۰ دلار است.
به باور اين کارشناسان گزينه فنلاند راه حل سريع و پايداری برای اوکراين نيست. فنلاند ناگزير و به آرامی مراحل بسياری را پشت سر گذاشت و يکی از هزينه هائی را که تحمل کرد واگذاری شرق منطقه کارِليا به روسيه بود. فنلاند در ابتدا تقريباً متحد اتحاد جماهير شوروی بود و پس از طی يک پروسه طولانی در نهايت به اتحاديه اروپا پيوست. برای فنلاند تنظيم و جهت دهی اقتصادش به يک اقتصاد آزاد يک روند مشکل و پر زحمتی بود و ديگر اينکه فدراسيون روسيه اتحاد جماهير شوروی نيست وتاريخ تکرار نميشود. اوکراين راه خود را خواهد پيمود همانگونه که فنلاند طی کرد. روسيه به احتمال زياد اوکراين را برای مدتها تحت فشار قرار خواهد داد و غرب نمی تواند همه اقدامهای روسيه عليه اوکراين را خنثی کند.
ارزيابی مجدد روابط ؟
به رغم اوج گيری بحران اوکراين و تنش فزاينده ميان آمريکا و روسيه، روی آوردن مسکو به گزينه نظامی و جدا سازی شرق اوکراين آخرين گزينه روسيه است. مسکو بر آن است که با شکل دهی به تحولات اوکراين، ضمن تداوم نفوذ خود در اين کشور، منافع ژئو پوليتيک و ژئو استراتژيک خود را در منطقه حفظ کند. عبور نيرو های روسيه از مرز اوکراين و حمله نظامی به اين کشور هزينه های سنگينی را برای مسکو ببار خواهد آورد و از جهت به نظر نميرسد که مسکو به چنين کاری دست زند. موقعيت استراتژيک اوکراين با موقعيت گرجستان که روسيه به آن حمله کرد کاملاً متفاوت است. پوتين مصمم به تقويت مرزهای غربی روسيه در مقابل ناتو است ولی آمريکا و اروپا در صورت حمله روسيه به اوکراين ساکت نخواهند نشست.
اوکراين با اتخاذ سياست بی طرفی مثبت و فعال و احتراز از پيوستن به ناتو ميتواند تا حد زيادی از نگرانهای روسيه خواهد بکاهد و نظراين کشور را برای عدم دخالت در امور داخلی اوکراين جلب کند. روسيه يکی از بزرگترين شرکای تجاری اکراين است و لازم است دولت آينده کی يف مسکو را از همکاری نزديک خود برای انتقال گاز روسيه از اوکراين مطمئن سازد.
ضميمه کردن کريمه نشادن داد که کشور های اروپائی و آمريکا نبايد دست روسيه را از اروپا کوتاه کنند.غرب با پس زدن روسيه از اروپا از راه جذب بيشترجمهوريهای سابق شوروی به اتحاديه اروپا و ناتو به خط قرمز روسيه رسيده است و فشار بيشتر به مسکو، خطربی ثباتی و همچنين سياستهای ناسيوناليستی، افکار راستگرايانه افراطی وغرب هراسی را در اين کشور تقويت خواهد کرد.
اين تصور رايج در اروپا و آمريکا که ميتوان روسيه را پس زد و نفوذ آن را در "خارج نزديک" ار بين برد باعث شده است که غرب ابتکار عمل را در اوکراين از دست بدهد. لازم است اتحاديه اروپا و آمريکا ، نگرانيهای به جا و امنيتی روسيه را مد نظر قرار دهند و به ارزيابی مجدد روابط خود با روسيه بنشينند و اين کشور را به شريک استراتژيک خود، نه دشمن، تبديل کنند.
نيروهای دولتی اوکراين بار ديگر تلاش خود را برای باز پس گيری اماکن اشغال شده از سوی شورشيان و هواداران روسيه آغاز کرده اند.
اين نيرو ها در اولين عمليات خود که سه شنبه ۲۶ فروردين به اجرا در آمد، توانستند فردوگاه نظامی شهر کراماتورسک دراستان دونتسک را از دست شورشيان خارج کنند ولی در باز پس گيری اماکن واقع در داخل شهرها ومناطق مسکونی نا کام ماندند. در جريان اين عمليات، شورشيان شش خود روی زرهی نيرو های دولتی را به غنيمت گرفتند و برپايه برخی گزارشها، خدمه شماری از خود روها بی هيچ مقاومتی تسليم شدند.
نشانه ها حکايت از آن دارد که روحيه نيرو های دولتی، از جمله ارتشی، به علت تصرف مراکز نظامی کريمه توسط روسيه، جدا شدن کريمه و همچنين متلاشی شدن نيروی دريائی اوکراين بسيار ضعيف شده است و در شرايط موجود انتظار نميرود که عمليات تازه دولت به خلع سلاح شورشيان بيانجامد و يا از تنش موجود در شرق اوکراين بکاهد.
دراين ميان، وزرات دفاع روسيه اعلام کرد که درواکنش به عمليات تازه نيرو های دولتی اوکراين در شرق اين کشور و افزايش نيروهای ناتو درلهستان و کشورهای بالتيک، رزمايش جديدی را در مناطق مرزی اوکراين آغاز کرده است.
اتهام زنی به يکديگر
به گفته مقامهای دولت اوکراين شورشيان شرق اين کشور از سوی ماموران "اداره کل اطلاعات ارتش روسيه" يا "جی آر يو" هدايت و رهبری ميشوند وحمايت مسکو از شورشيان و استقرار دستکم چهل هزار نفر از سربازان روسی در امتداد مرزهای اوکراين ، شورشيان را تشجيع کرده است. الکساندر تورچينف، رييس جمهوری موقت اوکراين، پنجشنبه چهارم ارديبهشت، از روسيه خواست تا نيروهايش را از مناطق مرزی اين کشور بيرون ببرد و به "تهديد و باج خواهیهای دائمی" خود پايان دهد.
مسکو بار ها به اوکراين هشدار داده است که از بکارگيری نيروی نظامی عليه "شبه نظاميان" خود داری کند و شورشيان شرق اوکراين نيز گروه راستگرای افراطی "رايت سکتور" را مسئول افزايش تنش و درگيری های مسلحانه ميدانند.
در سطح بين المللی، در حاليکه بسياری از سياستمداران غر بی بر اين باورند که روسيه عمداً اوکراين را به آستانه درگيريهای خشونت آميز کشانده است، باراک اوباما در يک گفت و گوی تلفنی از ولاديمير پوتين خواسته است که با استفاده از نفوذ خود از شورشيان بخواهد که سلاحهای خود را به زمين گذارند. جو بايدن ، معاون رئيس جمهوری آمريکا، نيز در سفر اخير خود به اوکراين، با سخنانی مشابه از روسيه خواست که از "اعمال تحريک آميز" دست بردارد.
در مقابل روسيه آمريکا را "صحنه گردان اوضاع در اوکراين" ميداند و پوتين هر گونه مداخله در بحران اوکراين را رد ميکند و به گفته او سازمان ملل و جامعه جهانی بايد عمليات نيرو های دولتی اوکراين را در شرق اين کشور محکوم کنند.
به موازات اين، سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه، مقامهای کيف را به نقض مفاد توافق ژنو درباره کمک به کاهش تنش در اوکراين متهم کرده و به تازگی گفت که اگر منافع شهروندان روس مورد حمله قرار گيرد، مانند آنچه دراوستيای جنوبی رخ داد، وارد عمل خواهيم شد.
اشاره لاروف به تحولات سال ۲۰۰۸ است که ارتش روسيه با حمايت از نيرو های جدائی طلب اوستيای جنوبی، ارتش گرجستان را شکست داد و اين منطقه را از گرجستان جدا کرد.
خواسته های شورشيان
شورشيان اوکراين با رد مفاد توافق نامه ژنو، شرط اصلی برای توقف حملات و کنار گذاشتن سلاح را برگزاری همه پرسی برای فدرالی شدن حکومت اعلام کرده اند و دولت موقت کی يف را غير قانونی ميدانند. الکساندر تورچينُف، رئيس جمهور موقت اوکراين، با وعده به ساکنان شرق اوکراين در مورد تمرکز زدائی از قدرت و آزادی کامل آنها برای استفاده از زبان روسی، گفته است: " حکومت اوکراين مخالف برگزاری همه پرسی در مورد نظام حکومتی نيست ... [و اينکه] اين همه پرسی را ميتوان روز ۲۵ ماه مه امسال همراه با انتخابات رياست جمهوری برگزار کرد."
به رغم اين، شورشيان با آگاهی از ضعف های آشکار نيرو های دولتی و برخورداری از حمايت روسيه تحقق همه خواسته های خود را که همگام با خواسته های مسکو است، دنبال ميکنند که عبارتند از: اصلاح قانون اساسی اوکراين؛ تشکيل جمهوری فدرال در کشور؛ خودمختاری کامل برای استانهای روس نشين شرق؛ و نپيوستن به ناتو.
حکومت فدرال
نگاهی به تاريخ و عملکرد نظام های فدرال در کشور هائی مانند آلمان و سوئيس نشان ميدهد که چنين سيستمی، با توجه به تنوع فرهنگی و قومی و اقتصادی اوکراين ميتواند ضمن تامين خواسته های استانهای شرق کشور، نگرانی روسيه را نيز مرتفع کند.اما بسياری از سياستمداران اوکراين ضمن مخالفت شديد با تلاش روسيه برای جهت دهی به آينده سياسی اوکراين، با ايجاد چنين نظامی که خواسته مسکو و شورشيان شرق کشور است، مخالفت ميورزند.
يوليا تيموشنکو، نخست وزير پيشين اوکراين و يکی از نامزد های رياست جمهوری در انتخابات پيش رو تشکيل حکومت فدرال و اعطای خودمختاری گسترده به استانهای روس نشين را پيش در آمدی برای ضميمه کردن آنها به فدراسيون روسيه ميداند. او با با تعبيرو تفسير گفته معروف کارل فون کلاوزويتس، ژنرال و انديشمند نظامی پروس، که جنگ را ادامه سياست با ابزار ديگری ميدانست، ميگويد: " برای پوتين فدراليسم ضميمه کردن ايالتهای شرقی و جنوبی اکراين با ابزاری ديگراست".
فنلانديزه کردن اوکراين
برخی از سياستمداران و نخبگان غربی، از جمله هنری کيسينجر، وزير خارجه پيشين آمريکا ، و زبيگنيو برژينسکی، مشاور سابق امنيت ملی آمريکا، برای جلوگيری از حرکت بحران اوکراين به سوی يک جنگ سرد ديگر وبه منظور پيدا کردن يک راه حل پايدار و دراز مدت برای برای اين کشور، گزينه فنلاند را الگوی مناسبی برای اوکراين ميدانند.
فنلاند پس از جنگ جهانی دوم با گره زدن ارجحيت های ملی خود به سياست خارجی اش به منظور رضايت خاطر اتحاد جماهير شوروی، بدون اينکه حاکميت خود را به شوروی تسليم کند و يا به يکی از جمهوريهای شوروی تبديل شود، يک موضع بی طرف را در روابط اش با شرق و غرب اتخاذ کرد. اين کشور با نپيوستن به پيمانهای نظامی شرق و حفظ روابط حسنه با غرب و شوروی، نقش فعالی را در صحنه بين المللی ايفا کرد.
هنری کيسينجردر تشريح مشکلات فنلانديزه کردن اوکراين و اينکه توافق بر سر اين راه حل کار آسانی نخواهد بود، عقيده دارد که با سازش و بده و بستان لازم بين روسيه و اوکراين، نيل به اين هدف امکان پذير است. او در ادامه ميگويد از آنجائيکه دولت اکراين " همکاری با اتحاديه اروپا" را تصويب کرده است، روسيه ميتواند با قبول بی طرفی نظامی اکراين ، به اين کشور فرصت دهد تا در توسعه روابط تجاری و اقتصادی خود با اتحاديه اروپا آزاد باشد. در مقابل، دولت کی يف بايد جدائی دائمی کريمه را بپذيرد و از آنجائيکه روسيه دست بالا را دارد ، پس دادن کريمه در مقابل بی طرفی نظامی اکراين نميتواند گزينه قابل قبولی برای مسکو باشد. يک پارچگی اوکراين و جلوگيری از دو پاره شدن اين کشور به دو بخش شرقی و غربی بايد از ارجحيت های حياتی کی يف باشد.
اوکراين بنا به جبر تاريخی و موقعيت جغرافيائی اش بين شرق و غرب قرار گرفته است و بی طرفی نظامی آن هم نگرانی روسيه را از دست اندازی و پيشروی بيشتر در "خارج نزديک" کاهش خواهد داد و هم نياز ايالت های شرقی اوکراين را برای ارتباط با روسيه و ادامه روابط تجاری و اقتصادی با اين کشور بر آورده خواهد کرد.
برای روسيه اوکراين يک کشور خارجی نيست. اين کشور گهواره تاريخ مليت و مملکت و فرهنگ روسيه و موطن دهها ميليون روس است. از ديدگاه مسکو، اوکراين کشور بسيار مهمی برای کنترل فضای ژئوپوليتيکی روسيه است. بدون اوکراين به عنوان يک حائل، جبهه جنوب غربی روسيه، از بلاروس گرفته تا دريای آزوف با مسافتی بيش از ۷۰۰ کيلو متر، در مقابل نفوذ غرب کاملاً باز خواهد بود و هيچ مانع طبيعی هم در اين منطقه وجود ندارد.
در واقع پيوستن اکراين به ناتو خط قرمز مسکو است و همانگونه که پوتين در سخنرانيش در باره انضمام کريمه گفت : " روسيه خود را در خط و مرزی يافت که عقب نشينی از آن اصلاً ممکن نبود. اگر شما يک فنر را تا سرحد امکان فشار دهيد و آن را جمع کنيد، زمانی فرا خواهد رسيد که اين فنر با قدرت تمام باز ميشود".
دو پاره شدن اوکراين ؟
به نظر ميرسد که نخست وزير موقت اکراين، ارسنی ياتسونيوک، به اين موضوع واقف است و از پيش و علناً الحاق کشورش را به ناتو رد کرده است. با اين حال معلوم نيست که دولت آينده اوکراين گزينه فنلاند را بپذيرد.
دو پاره شدن اوکراين به دو بخش شرقی و غربی نه به نفع روسيه است و نه به سود اتحاديه اروپا. تقسيم اوکراين امنيت روسيه را با تهديد جدی مواجه خواهد کرد زيرا بخش غربی اين کشور در نهايت به ناتو خواهد پيوست. در صورت تقسيم، غرب اوکراين وهمچنين شرق آن که از نظر صنعتی توسعه يافته تراست، نياز به کمکهای سنگين سياسی، اقتصادی و نظامی دارند که در جو فعلی در حاليکه آثار بحران اقتصادی جهان مرتفع نشده است، نه اتحاديه اروپا و نه روسيه مايل به ارائه چنين کمک هائی هستند.
گذشته از اين، ۳۰ در صد از گاز صادراتی روسيه به وسيله شش لوله از طريق اکراين به اروپای مرکزی و جنوبی و غربی صادر ميشود و ا زاين نظر اوکراين اهميت استراتژيک فوق العاده ای برای روسيه دارد.
برخی از کارشناسان دو قطبی بودن اکراين و احتمال دو پاره شدن آن را با استناد به برخی از آمار های پيشين رد ميکنند ، ازجمله اينکه ۹۰ در صد شهروندان اکراين در سال ۱۹۹۱ به استقلال اين کشور رای دادند و نزديک به ۶۰ در صد آنان در سال گذشته ميلادی به الحاق اکراين به اتحاديه اروپا صحه گذاشتند و فقط ۲۴ در صد شهروندان اين کشور مخالف الحاق بودند. اين کارشناسان با تاکيد به اينکه اين آمار ها صرفاً بخش مرکزی و غرب اکراين را در بر نميگيرد ميگوينه در يک نظر سنجی در سال گذسته، ۵۲ در صد شهروندان شرق اکراين که روس گرا هستند، به پيوستن اکراين به اتحاديه اروپا رای مثبت دادند و ۳۱ در با الحاق مخالفت کردند.
مخالفان الگوی فنلاند
در مقابل شماری بر اين باورند که گزينه فنلاند يک راه حل زمان جنگ سرد بود و اوکراين نميتواند فنلاند باشد ولی ميتواند از تجربه فنلاند بياموزد. اوکراين ضعيف و بی ثبات است و از فساد گسترده که ناشی از حکومت اليگارشی و بی لياقتی رهبران پيشين آن است، رنج ميبرد. در آمد سرانه فنلاند ۴۷۰۰۰ دلار است در حاليکه در آمد سرانه اوکراين ۴۰۰۰ دلار است.
به باور اين کارشناسان گزينه فنلاند راه حل سريع و پايداری برای اوکراين نيست. فنلاند ناگزير و به آرامی مراحل بسياری را پشت سر گذاشت و يکی از هزينه هائی را که تحمل کرد واگذاری شرق منطقه کارِليا به روسيه بود. فنلاند در ابتدا تقريباً متحد اتحاد جماهير شوروی بود و پس از طی يک پروسه طولانی در نهايت به اتحاديه اروپا پيوست. برای فنلاند تنظيم و جهت دهی اقتصادش به يک اقتصاد آزاد يک روند مشکل و پر زحمتی بود و ديگر اينکه فدراسيون روسيه اتحاد جماهير شوروی نيست وتاريخ تکرار نميشود. اوکراين راه خود را خواهد پيمود همانگونه که فنلاند طی کرد. روسيه به احتمال زياد اوکراين را برای مدتها تحت فشار قرار خواهد داد و غرب نمی تواند همه اقدامهای روسيه عليه اوکراين را خنثی کند.
ارزيابی مجدد روابط ؟
به رغم اوج گيری بحران اوکراين و تنش فزاينده ميان آمريکا و روسيه، روی آوردن مسکو به گزينه نظامی و جدا سازی شرق اوکراين آخرين گزينه روسيه است. مسکو بر آن است که با شکل دهی به تحولات اوکراين، ضمن تداوم نفوذ خود در اين کشور، منافع ژئو پوليتيک و ژئو استراتژيک خود را در منطقه حفظ کند. عبور نيرو های روسيه از مرز اوکراين و حمله نظامی به اين کشور هزينه های سنگينی را برای مسکو ببار خواهد آورد و از جهت به نظر نميرسد که مسکو به چنين کاری دست زند. موقعيت استراتژيک اوکراين با موقعيت گرجستان که روسيه به آن حمله کرد کاملاً متفاوت است. پوتين مصمم به تقويت مرزهای غربی روسيه در مقابل ناتو است ولی آمريکا و اروپا در صورت حمله روسيه به اوکراين ساکت نخواهند نشست.
اوکراين با اتخاذ سياست بی طرفی مثبت و فعال و احتراز از پيوستن به ناتو ميتواند تا حد زيادی از نگرانهای روسيه خواهد بکاهد و نظراين کشور را برای عدم دخالت در امور داخلی اوکراين جلب کند. روسيه يکی از بزرگترين شرکای تجاری اکراين است و لازم است دولت آينده کی يف مسکو را از همکاری نزديک خود برای انتقال گاز روسيه از اوکراين مطمئن سازد.
ضميمه کردن کريمه نشادن داد که کشور های اروپائی و آمريکا نبايد دست روسيه را از اروپا کوتاه کنند.غرب با پس زدن روسيه از اروپا از راه جذب بيشترجمهوريهای سابق شوروی به اتحاديه اروپا و ناتو به خط قرمز روسيه رسيده است و فشار بيشتر به مسکو، خطربی ثباتی و همچنين سياستهای ناسيوناليستی، افکار راستگرايانه افراطی وغرب هراسی را در اين کشور تقويت خواهد کرد.
اين تصور رايج در اروپا و آمريکا که ميتوان روسيه را پس زد و نفوذ آن را در "خارج نزديک" ار بين برد باعث شده است که غرب ابتکار عمل را در اوکراين از دست بدهد. لازم است اتحاديه اروپا و آمريکا ، نگرانيهای به جا و امنيتی روسيه را مد نظر قرار دهند و به ارزيابی مجدد روابط خود با روسيه بنشينند و اين کشور را به شريک استراتژيک خود، نه دشمن، تبديل کنند.