انصراف:
محمود عباس، پنجشنبه هفته گذشته اعلام کرد که دیگر خود را نامزد رهبری تشکیلات خودگردان فلسطینی نمی کند.رهبر تشکیلات خودگردان فلسطینی تاکید کرد که لجاجت دولت اسرائیل برای ادامه ساخت و ساز های یهودی در کرانه باختری و شرق بیت المقدس، و خودداری اسرائیل از به بحث نهادن سرنوشت بیت المقدس در مذاکرات، امکان از سرگیری تماس های سیاسی را از بین برده است.
سخنگویان تشکیلات فلسطینی در هفته اخیر گفته بودند که آقای عباس از رفتار آمریکا عمیقا مایوس و سرخورده شده و حتی در تماس تلفنی با رئیس جمهوری آمریکا، وی را پیشاپیش از قصد خود آگاه کرده بود.
برخی تحلیلگران بین المللی این تصمیم را یک «قمار سیاسی» میدانند.
برخی نیز معتقدند درشرایط کنونی محمود عباس همچنان معتبرترین مخاطب برای گفتوگوهای صلح اسرائیل و فلسطین است.
علیرضا نوری زاده، روزنامهنگار و کارشناس مسائل خاورمیانه درگفتوگو با رادیوفردا دلایل اصلی تصمیم ابومأذن را چنین تفسیر میکند:
به اعتقاد من بزرگترين مشکلی که ابومازن با آن روبهرو است، مسئله تغيير موضع دولت آمريکا نسبت به آبادیهای اطراف بيتالمقدس است. همچنين او که تمام تخممرغهای خود را در سبد پرزيدنت اوباما گذاشته بود، اين اميد را داشت که وقتی يک تنه در برابر حماس، جمهوری اسلامی ایران، سوريه و همه توطئهها و کارشکنیهای بزرگی که رياست او را تهديد میکند قرار دارد، پرزيدنت اوباما با فشار بر اسرائيل، بنیامین ناتانياهو را وادار کند اين شريک خود را در صلح در برابر ملت خود سرشکسته نکند.
شما در برابر دشمنانی که صف کشيدهاند، جمهوری اسلامی که با پول و امکانات اين دشمنان را در خانه شما تقويت میکند و سوريهای که کارشکنی میکند، طبيعتاً به يک نيروی بزرگتر يا همان ايالات متحده اميد داريد تا به ياری شما بيايد.
وقتی ابومازن اين ياری را آن طور که دلش میخواهد يکدل نمیبيند، در اين سالهای کهولت و سختی که همه آرزوهای او و تحقق رويای مردم فلسطين در داشتن يک وطن مستقل است، چرا او بايد در صحنه باشد و بيشتر آسيب ببيند درحالی که هيچ نوری در انتهای اين راه به چشم نمیخورد.
از سوی ديگر مسئله حماس است؛ ابومازن اميدوار بود با آشتی قرارداد قاهره بتواند انتخابات رياست جمهوری و مجلس را هم زمان برگزار کند، اما حماس میگويد او رئيسجمهور غير شرعی است و اجازه نمیدهد انتخابات در غزه برگزار شود و با هر کس بخواهد در انتخابات شرکت کند به شدت برخورد میکند.
ابومازن اگر نتواند به مردم خود اميد دهد و حداقل ۱۰ درصد خواستههای مردم را تحقق بخشد، بودن او در صحنه جز فرسودن و بی اعتبار کردن خويش فايدهای ندارد. با وجود اين که طرفداران او به خيابان آمدند، با اين همه به نظر میرسد او نمیخواهد درانتخابات شرکت کند مگر آن که معجزهای رخ دهد.
- دبيرکل اتحادیه عرب هم تمايل دارد ابومازن از تصميم خود صرف نظر کند. آيا واقعاً محمود عباس در اين زمينه مهره مثبتی خواهد بود؟
در صحنه بديلی چون ابومازن وجود ندارد که چون او جزء پدران مؤسس جنبش فتح و سازمان آزادیبخش (فلسطین) باشد. همه رفتهاند و دو سه نفری هم که ماندهاند در جايگاهی نيستند که بتوانند جای ابومازن را بگيرند. ابومازن است که از ياران عرفات و جزء هفت نفری بوده که فتح را بنيان نهادند و در عرصه بين المللی دارای اعتبار بالايی است.
تنها يک نفر است که میتواند با محبوبيتی که دارد جای ابومازن را بگيرد و آن هم مروان برقوثی است که اکنون در زندان اسرائيلیها به سر میبرد.
- گويا کشورهای عرب منطقه هم در حال پا درميانی هستند و وزير امور خارجه مصر هم به نوعی گفته میتوان از پيش شرط توقف شهرک سازی صرف نظر کرد؟
بله، پرزيدنت اوباما هم درصدد ديدار با رئيس جمهوری مصر است و اينها تلاش میکنند وضع را از اين بحرانیتر نکنند. رفتن ابومازن خلأيی را به جا خواهد گذاشت که تنها حماس میتواند با پول و امکاناتی که در اختيار دارد جای او را پر کند و اين امر کاملاً به ضرر ملت فلسطين و جامعه بينالمللی و از همه مهمتر به ضرر اسرائيل است. اگر اسرائيلیها خواستار صلح هستند، شريکی صادقتر از ابومازن ندارند.