دفتر امور رسانههای ریاست جمهوری اسلامی خبر ملاقات اسفندیار رحیم مشایی با هوشنگ امیراحمدی، را تکذیب کرد.
هوشنگ امیراحمدی، رییس شورای غیر دولتی آمریکاییان-ایرانیان است و در روزهای گذشته، سفری به ایران داشته است.
او در گفتوگویی با رادیو فردا نخست به این پرسشش پاسخ میدهد که برای تکذیب دیدار او و اسفندیار رحیم مشایی، چه پاسخی دارد؟
هوشنگ امیر احمدی: من هيچ کجا عنوان نکردم که با آقای مشايی ملاقات کرده ام. در مصاحبه با بی بی سی هم از آقای مشايی و مقام ديگری نام برده نشد. زمانی که از من پرسيدند با چه کسی ملاقات کردی، گفتم اصلاً اين مسئله مهم نيست.
ملاقات من محرمانه نبوده است. من به ايران رفتم، ولی آنجا مصاحبهای نکردم چون میخواستم کارهای خصوصی خانوادگیام را انجام دهم.
نه، متأسفانه نمیتوانم بگويم. من تاييد میکنم که با مقامهای ايرانی ملاقات داشتهام و نمیتوانم بگويم با چه کسی، ولی میتوانم بگويم که با آقای مشايی نبوده است. بيچاره آقای مشايی قرار است هميشه چوب ملاقاتهايش را با من بخورد و من اصلاً نمیدانم چرا جريان به اين شکل درآمده است.
اين مسئله ربطی به سطح مقامات ندارد، بلکه به سياست مربوط است. دولت جمهوری اسلامی به گروه ۵+۱ پيشنهادی ارائه داد مبنی بر اين که اورانيوم غنی شده با غلظت کم خود را به فرانسه يا روسيه بفرستد و در مقابل اورانيوم ۲۰ درصد غنی شده بگيرد، برای مصارف پزشکی و راکتور تهران.
چون پيشنهاد متعلق به ايران بود و من در جريان جزييات قرار داشتم، فرضم اين است که دليل ندارد ايران پيشنهاد خود را رد کند.
منظور اين نيست که غرب میخواهد ايران را فريب دهد تا اورانيوم کم غنی شده خود را به غرب بفرستد، فريب از اينجا مطرح شده که غرب حاضر نيست تضمينی برای برگشت اين اورانيوم غنیتر شده بدهد. ايران نگفته من اين کار را انجام نمیدهم، بلکه گفته به من تضمين بدهيد که اورانيوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد به کشور بازگردد.
آمريکايیها در اين رابطه بسيار مهم هستند و فکر میکنم در تحليل نهايی اين اتفاق میافتد، چون غرب نمیتواند فقط از ايران چيزی بخواهد بدون اين که تضمين برگشت آن را داده باشد.
هر دو طرف بايد حوصله کنند و اصل اين روابط بر اعتماد سازی است. دليل ايران برای ارائه پيشنهاد اين بود که میخواست اعتمادسازی کند و درمقابل از غرب هم همين را میخواهد. دولت اوباما اگر احساس کند اين جريان میتواند به بازگشايی رابطه ايران و آمريکا منتهی شود، قبول میکند و تضمينهای لازم را خود آمريکا میتواند بدهد. حتی میتواند وارد اين جريان شود و بخشی از اورانيوم کم غنی شده ايران به آمريکا بيايد و آنجا غنیتر شود.
پرونده اتمی ايران دست شخص رهبری است و رهبری هم اين جريان را از طريق شورای امنيت ملی، رئيس جمهور، دبير شورای امنيت ملی و عده ای متخصص پيش میبرد. شورای مصلحت نظام و وزارت امور خارجه هم دراين رابطه درگيرند و مسئله پيچيدهای است.
دهها نفر دراين جريان قرار دارند، حرف میزنند و در تصميمگيریها موثرند. چند نفر از اين افراد را من میبينم و نمیدانم واقعاً چه نقشی دارند، ولی به نظر من اينها افرادی هستند که میتوانند از طرف يک جريان حرف بزنند.
هوشنگ امیراحمدی، رییس شورای غیر دولتی آمریکاییان-ایرانیان است و در روزهای گذشته، سفری به ایران داشته است.
او در گفتوگویی با رادیو فردا نخست به این پرسشش پاسخ میدهد که برای تکذیب دیدار او و اسفندیار رحیم مشایی، چه پاسخی دارد؟
هوشنگ امیر احمدی: من هيچ کجا عنوان نکردم که با آقای مشايی ملاقات کرده ام. در مصاحبه با بی بی سی هم از آقای مشايی و مقام ديگری نام برده نشد. زمانی که از من پرسيدند با چه کسی ملاقات کردی، گفتم اصلاً اين مسئله مهم نيست.
ملاقات من محرمانه نبوده است. من به ايران رفتم، ولی آنجا مصاحبهای نکردم چون میخواستم کارهای خصوصی خانوادگیام را انجام دهم.
- آقای اميراحمدی! همين که شما از فردی نام نبرديد و اين مسئله مبهم ماند، گمانهزنیها به اين سمت رفت که شما با آقای مشايی ملاقات کردهايد. آيا امکان دارد که بگوييد در ايران با چه مقامهايی ملاقات کردهايد؟
نه، متأسفانه نمیتوانم بگويم. من تاييد میکنم که با مقامهای ايرانی ملاقات داشتهام و نمیتوانم بگويم با چه کسی، ولی میتوانم بگويم که با آقای مشايی نبوده است. بيچاره آقای مشايی قرار است هميشه چوب ملاقاتهايش را با من بخورد و من اصلاً نمیدانم چرا جريان به اين شکل درآمده است.
- آيا ممکن است بگوييد گفتوگوهای شما درتهران در چه سطحی از مقامهای ايرانی بوده که شما بعد از آن به اين اطمينان رسيديد که ايران اورانيوم غنی شده خود را تحويل میدهد؟
اين مسئله ربطی به سطح مقامات ندارد، بلکه به سياست مربوط است. دولت جمهوری اسلامی به گروه ۵+۱ پيشنهادی ارائه داد مبنی بر اين که اورانيوم غنی شده با غلظت کم خود را به فرانسه يا روسيه بفرستد و در مقابل اورانيوم ۲۰ درصد غنی شده بگيرد، برای مصارف پزشکی و راکتور تهران.
چون پيشنهاد متعلق به ايران بود و من در جريان جزييات قرار داشتم، فرضم اين است که دليل ندارد ايران پيشنهاد خود را رد کند.
- آقای اميراحمدی! درحالی که شما با اطمينان میگوييد اين پيشنهاد خود ايران بوده است، اما از سوی ديگر برخی در ایران میگویند که با اين روش غرب می خواهد ايران را فريب دهد.
منظور اين نيست که غرب میخواهد ايران را فريب دهد تا اورانيوم کم غنی شده خود را به غرب بفرستد، فريب از اينجا مطرح شده که غرب حاضر نيست تضمينی برای برگشت اين اورانيوم غنیتر شده بدهد. ايران نگفته من اين کار را انجام نمیدهم، بلکه گفته به من تضمين بدهيد که اورانيوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد به کشور بازگردد.
- شما که با مواضع طرفين گفتوگو آشنا هستيد، فکر می کنيد چگونه میتوان اين تضمين را به ايران داد؟
آمريکايیها در اين رابطه بسيار مهم هستند و فکر میکنم در تحليل نهايی اين اتفاق میافتد، چون غرب نمیتواند فقط از ايران چيزی بخواهد بدون اين که تضمين برگشت آن را داده باشد.
هر دو طرف بايد حوصله کنند و اصل اين روابط بر اعتماد سازی است. دليل ايران برای ارائه پيشنهاد اين بود که میخواست اعتمادسازی کند و درمقابل از غرب هم همين را میخواهد. دولت اوباما اگر احساس کند اين جريان میتواند به بازگشايی رابطه ايران و آمريکا منتهی شود، قبول میکند و تضمينهای لازم را خود آمريکا میتواند بدهد. حتی میتواند وارد اين جريان شود و بخشی از اورانيوم کم غنی شده ايران به آمريکا بيايد و آنجا غنیتر شود.
- آقای اميراحمدی! برای اين که ابهامی دراين مورد نماند، ممکن است بگوييد کسانی که با آنها درتهران مذاکره کرديد افرادی بودند که در پرونده اتمی ايران تاثيرگذار هستند؟
پرونده اتمی ايران دست شخص رهبری است و رهبری هم اين جريان را از طريق شورای امنيت ملی، رئيس جمهور، دبير شورای امنيت ملی و عده ای متخصص پيش میبرد. شورای مصلحت نظام و وزارت امور خارجه هم دراين رابطه درگيرند و مسئله پيچيدهای است.
دهها نفر دراين جريان قرار دارند، حرف میزنند و در تصميمگيریها موثرند. چند نفر از اين افراد را من میبينم و نمیدانم واقعاً چه نقشی دارند، ولی به نظر من اينها افرادی هستند که میتوانند از طرف يک جريان حرف بزنند.