لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۵۹

زنگبار، گریز از دهشت و شک به رویا و آزادی


«زنگبار یا دلیل آخر» نشر ققنوس
«زنگبار یا دلیل آخر» نشر ققنوس
رمان زنگبار یا دلیل آخر، اثر آلفرد آندرش، که با ترجمه سروش حبیبی منتشر و با اقبال رسانه ها و محافل ادبی ایران رو به رو شد، ابعاد متفاوت موقعیت بشری در بحران، لایه های متنوع و پیچیده آدم ها، جهان درونی و دنیای داستانی ۵ شخصیت اصلی خود را، که سودای فرار و آرزوی آزادی در سر دارند، و درون مایه هائی چون آزادی، ترس، فرار، رویا و بحران های برآمده از شک به باورها و یقین ها را در قالب روایتی جذاب و پرکشش و در ساختی منسجم تصویر می کند. منتقدان ادبی این رمان را از بهترین نمونه های ادبیات آلمان پس از جنگ جهانی دوم ارزیابی می کنند.

حوادث زنگبار یا دلیل آخر در ۲۴ ساعت در سال ۱۹۳۷ ، به دوران حکومت نازی ها در بندری کوچک در شمال آلمان رخ می دهد و شخصیت های رمان تلاش می کنند تا خود و مجسمه ای اثر بارولاخ را از تخریب نجات داده و از دهشت، ترس و کابوس به آزادی و سرزمین رویائی بگریزند.

آندرش در این کتاب با استخدام تکنیک های خلاق در نثر و ساختار، فضای تاریخی رمان را، که بر زندگی واقعی و ذهنی و بر خیال و سودای آدم های داستان حکومت می کند، در پسزمینه، سایه و حاشیه رمان تعبیه کرده و ذهنیت و روان شناسی فردی آدم های رمان را در قالب پیرنگ داستان، گفت‌وگوها و مونولوگ های موازی در پیشزمینه و محور رمان جای می دهد. تک گویی های آدم های این رمان، که فضای رمان را به فضایی بسته بدل می کنند، با فضای بسته و تاریک داستانی و تاریخی رمان هماهنگ اند.

فرار از دهشت و کابوس «دیگرانی» که بر موقعیت و جامعه سلطه یافته اند، تلاش برای رسیدن به آزادی و برای نجات هنر، زندگی و رویا از کابوس واقعیت، بحران شک به یقین ها و باورها، چون بحران کشیشی که به خدا و بحران کمونیستی که به حزب خود شک کرده اند، از درون مایه های اصلی این رمان است.

بخش مهمی از درون مایه های رمان زنگبار یا دلیل آخر با زندگی واقعی نویسنده آن پیوندی تنگاتنگ دارند. آندرش در ۴ فوريه ۱۹۱۴ در مونيخ چشم به جهان گشود. پدر او افسر ارتش و هوادار نازی ها بود اما آندرش به حزب کمونیست پیوست که نازی ها در صدد نابودی آن بودند.

آندرش به هنگام قدرت گیری هیتلر در سال ۱۹۳۳ بازداشت و ۶ ماه در اردوگاه مخوف داخائو زندانی شد. در اردوگاه و پس از رهایی از آن به باورهای خود شک کرد و از حزب کمونیست و دیگر محافل سیاسی و ادبی کناره گرفت و منزوی شد.

با شعله ور شدن آتش جنگ آندرش را به جبهه اعزام کردند. در سال ۱۹۴۴ در ایتالیا از جبهه گریخت و به اسارت ارتش آمریکا درآمد و به این کشور اعزام شد و تا ۱۹۴۵ در آمریکا زندگی کرد. در این سال به آلمان بازگشت و خبرنگاری پیشه کرد.

آندرش در سال ۱۹۵۷ دو رمان گيلاس‌های آزادی و زنگبار، دلیل آخر را منتشر کرد. زنگبار با اقبال نویسندگانی چون هرمان هسه و گونترگراس و استقبال گسترده محافل ادبی رو به رو و بر اساس آن فیلمی سینمایی به همین نام ساخته شد. رمان زنگبار با عنوان پرواز به دور دست به انگلیسی و با نام اصلی خود به اغلب زبان های مهم جهان ترجمه و منتشر شده است.

آندرش در فوریه سال ۱۹۸۰ در ۶۶ سالگی در شهر تیکینوی سویيس رخت از این سرای برکشید

ترجمه ناقصی از رمان زنگبار، دلیل آخر حدود ۱۵ سال پیش به فارسی منتشر شد اما این بار سروش حبیبی متن کامل کتاب را از آلمانی به فارسی روان ترجمه کرده است. سروش حبیبی تا کنون آثار ارزنده ای چون طبل حلبی نوشته گونترگراس، ژرمینال اثر امیل زولا، ابله نوشته داستایفسکی و آناکارنینیا اثر تولستوی را به فارسی ترجمه و منتشر کرده است.
XS
SM
MD
LG