اگرچه سخنگوی شورای نگهبان از بسته شدن پرونده انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری سخن گفته است، میرحسین موسوی، یکی از دو نامزد معترض وعده داده است، همراه با گروهی از نخبگان و با تشکیل جمعیتی قانونی «صیانت از حقوق و آرای پایمال شده مردم» را پیگیری کند.
مهدی کروبی، دیگر نامزد معترض نیز نه تنها گفته است دولت برآمده از این انتخابات را دارای مشروعیت و مقبولیت نمی داند، بلکه از علمای اسلام و بزرگان دعوت کرده است جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت را از خطر برهانند. از این رو شاید بتوان گفت پرونده این انتخابات از نگاه معترضان نه تنها بسته نشده بلکه تازه گشوده شده است.
در همین زمان تشکل های اصلاح طلب حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب که همواره تاکنون شرکت در انتخابات را بعنوان راهکار اصلی اصلاح طلبی پی گرفته اند، اینک می گویند انتخابات آزاد در ایران تا آینده ای ناروشن بی معنا شده است.
نامزدهای معترض و نیروهای اصلاح طلب چگونه می خواهند درهای بسته را بگشایند؟
خط مشی اصلاح طلبی و حرکت در چارچوب های قانونی و مسالمت آمیز از این پس، چگونه «شدنی» است؟
با این پرسشها به سراغ میهمانان این هفته برنامه دیدگاه ها می رویم: فاطمه حقیقت جو، نماینده تهران در مجلس ششم و پژوهشگر دانشگاه ایالتی ماساچوست، بیژن حکمت، فعال سیاسی و عضو اتحاد جمهوری خواهان ایران در پاریس و سراج الدین میردامادی، روزنامه نگار و عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که هم اکنون در پاریس به سر می برد.
رادیو فردا: درحالیکه سازمانی مانند سازمان مجاهدین انقلاب می گوید پرونده انتخابات آزاد در ایران بسته شده، جنبش اصلاحی در آینده چگونه پیگیری خواهد شد؟
فاطمه حقیقت جو: آن چیزی که نامزدها و گروه های سیاسی بر آن تاکید می کنند که از طریق فرآیندهای قانونی، مطالبات واعتراض های خود را پیش ببریم، من به این شکل تفسیر می کنم که خودآگاهی و آگاهی نسبت به کار جمعی تقویت بیشتری بشود و مشخص شود که یک کار غیرقابل قبولی توسط شورای نگهبان، وزارت کشور و تحت نظر مستقیم رهبری انجام گرفته و باید از طریق فشار بیشتر از طریق روحانیت و فعالان سیاسی و مذاکره با تک تک اعضای خبرگان، انجام بگیرد. گرچه من در حال حاضر امیدی به ساختارهای موجود برای رسیدگی به تخلفات ندارم. این تخلف و تحریف آنقدر آشکار بود که می شود بخشی از نیروهای متعادل اصولگرایان، محافظه کاران، روحانیان سنتی و همه را گرد این داستان آورد جلو. قانون اساسی جمهوری اسلامی مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت است. نمی شود جمهوریت نظام را تعطیل کرد. دوم اینکه امروز اگر کسی مانند آقای موسوی تحمل نمی شود، فردا نوبت به شخص آقای هاشمی می رسد بشکل شدید تر یا به خود آقای ناطق نوری می رسد و بعد به خود آیات اعظام و مراجع تقلید می رسد بنابراین یک جریان خطرناکی شکل گرفته که اگر متوقف نشود به راه خود ادامه می دهد بهگونه ای که به «خود تخریبی» هم خواهد پرداخت. اگر امکان نداشته باشد که رهبری را به نوعی پاسخگویی وادار کرد، طبیعی است که منجر به تغییر رژیم خواهد شد و تبعات سختی خواهد داشت.
آقای حکمت، با توجه به راه حلی که خانم حقیقت جو به آن اشاره کردند، بنظر شما چگونه می توان نهادهای غیرپاسخگو وادار به پاسخگویی شوند.
بیژن حکمت: فکر می کنم قبل از اینکه ببینیم چه باید کرد باید نگاهی بیاندازیم به تغییر بزرگی که در ایران بوجود آمده است. با این تظاهرات بزرگی که صورت گرفت مردم به خواستها و تصمیم های خودشان برای مبارزه به منظور دست یافتن به این خواست ها آگاه تر و مصمم تر شدند. این البته به این معنا نیست که تظاهرات باید بی وقفه ادامه پیدا کند. اما هر استراتژی که در پیش گرفته می شود باید هدفش این باشد که به این جنبش عمومی تکیه کند و گام هایی در جهت برنامه هایی که پیش از انتخابات ابراز شده بود، برداشته شود. این جنبش اعتراضی به نظر من نخستین جنبش بزرگ ایرانیان برای دموکراسی است. اولین بار است که پای هیچ دولت خارجی در میان نیست. اولین بار است که ما آمده ایم و حق و حقوق مردم را می خواهیم بر اساس موازین شناخته شده بین المللی. این جنبشی که به میدان آمده و به خواست های خودش آگاه شده، به همین اندازه قناعت نمی کند. آقای موسوی صحبت از ساختار شکنی می کند. هدف باید گذاشتن یک انتخابات آزاد باشد که همه مردم ایران از هواداران آقای احمدی نژاد تا نیروهای سیاسی که سی سال است به عقب رانده شده اند، بتوانند در آن شرکت کنند. بنابراین من فکر نمی کنم خواست یک انتخابات آزاد مغایرتی با ساختار رژیم داشته باشد.
آقای میردامادی، ادامه جنبش اصلاحی اگر از راه انتخابات نه، پس از چه راهی ممکن است؟
سراج الدین میردامادی: می خواهم توجه شما را به بیانیه شماره 9 آقای موسوی جلب کنم. در این بیانیه ایشان تاکید کرده بر این که بنا بر ساختارشکنی در این جنبش ندارد، یعنی بنا ندارد که در ساختارهای موجود جمهوری اسلامی و قانون اساسی به فعالیت خودش ادامه دهد. اما در عین حال به ارکان اساسی نظام انتقادهای جدی دارد که بعضی ها را بصورت صریح و علنی گفته ولی موضوعی که صریحاً به آن اشاره نکرده ولی در فحوای سخن او هست، موضوع رهبری است که تحلیلگران بر این باورند که مانع اصلی پیاده شدن یک انتخابات آزاد و یک دموکراسی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی، شخص رهبر و مواضع غیردموکراتیک او است. نکته دیگری که او اشاره کرده اینست که با وجود اعلام نظر شورای نگهبان مبنی بر اینکه پرونده انتخابات بسته شده، عده ای در نظر دارند با تشکیل جمعیت قانونی صیانت از آرا را دنبال کنند و اسناد و مدارک تقلب ها و تخلف ها را انتشار دهند و به مراجع قضائی مراجعه کنند گرچه امید چندانی به این محاکم نیست زیرا از استقلال لازم برخوردار نیستند. اعلام نظر شورای نگهبان و بسته شدن ظاهری و حقوقی انتخابات آغاز فصل تازه این جنبش است که آقای موسوی و یارانش و مردم را مصمم تر می کند برای مطالبات مهمتر.
آیا می شود اینگونه نتیجه گرفت که اگرچه پرونده انتخابات در شکل حقوقی آن، بسته شده، از نظر جریان های فعال اجتماعی در ایران، پرونده این انتخابات تا پیگیری کامل خواسته ها بسته نخواهد شد؟
فاطمه حقیقت جو: بله، من می خواهم بگویم که پرونده بسته نشده، اتفاقاً پرونده باز شده. ممکن است ظاهراً اینطور تلقی شود که آقای احمدی نژاد یک دوره دیگر رئیس جمهور خواهد شد ولی این پرونده به نظر من جریان دیگری را باز کرد، رویارویی را بین جنبش و حاکمیت باز کرد. مبنای این رویارویی عدم اعتماد مردم به رهبری کنونی نظام است. الان با این پرونده، مطالبات سطح دیگری را پیدا خواهد کرد که رهبری نظام را مورد هدف قرار می دهد. مردم فکر می کنند که برخورد رهبری عادلانه نیست. بنظر من از این به بعد این جهت را پیدا خواهد کرد. ممکن است با این صراحت الان نبینیم ولی در نوشته ها و گفته ها این آمده است. کمابیش در آن الله اکبر های شبانه هم آمده است. نکته بسیار مهم جنبش عمومی است و هر استراتژی باید مرتبط باشد با این جنبش عمومی. دوره جدیدی شکل گرفته گرچه این دوره جدید را احمدی نژاد و آقای مصباح یزدی و بقیه دوست دارند بنام آغاز حکومت اسلامی ذکر کنند، ولی در سطح جنبش مردمی شاهد یک مقابله جدی با این فرایند خواهیم بود. همواره این جنبشهای عمومی اند که پیروزند.
آقای حکمت، از بیانیه شماره نه آقای موسوی بر می آید که ایشان تاکید کردند بر پیگیری خواسته های همین انتخابات. آیا شما هم بر این نظرید که در ادامه، جنبش اعتراضی باید تنها خواسته های این انتخابات را پیگیری کند؟
بیژن حکمت: اگر منظورتان پیگیری آن خواسته هایی که در برنامه های آقای کروبی و موسوی آمد، درست است. ولی اگر مسئله فقط ابطال انتخابات است باید این پرونده را باز نگاه داشت و به آن مراجعه کرد. ولی مسئله اساسی اینست که آیا ما می توانیم دوباره جایگاه انتخابات را به جایگاه نخستینش برگردانیم یا نه. برای اینکه اصولاً یک انتخابات رقابتی داشته باشیم باید در ایران یک انتخابات آزاد به معنای واقعی آن داشته باشیم. انتخابات آزاد پیش شرط هایی دارد. باید آزادی سیاسی در کشور باشد. باید آزادی بیان برای همه وجود داشته باشد و نه فقط برای خودی ها. امروز که آقایان موسوی و کروبی به حق به برداشتن تبعیض میان خودی ها و غیر خودی ها اشاره می کنند ما باید همگام با آنها برای از میان برداشتن این تبعیض حقوقی مبارزه کنیم. بدون اینها انتخابات معنی ندارد.
آقای حکمت اگر بخواهید راهکاری را که ارائه می دهید، پله پله ترسیم کنید، نخستین پله چیست؟
بیژن حکمت: الان خواستها روشن است. آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، رفع توقیف روزنامه ها. بنابراین باید مبارزه کرد برای آزادی بیان. اینها در برنامه ها و بیانیه های آقایان موسوی و کروبی اشاره شده. این مبارزه فقط از راه همراهی در درون نظام انجام نمی گیرد. باید این مبارزه با تکیه بر مردم انجام بگیرد.
فاطمه حقیقت جو: می خواهم یک نکته ای را اضافه کنم و آن اینست که این داستان انتخابات تقلبی را باید زنده نگاه داشت و مرتب تکرار کرد که این انتخابات انتخابات تقلبی بوده. تکرار آن اهمیت بسیار زیادی دارد و به همین دلیل می گویم پرونده انتخابات بسته نشده است. باید واژگان تازه ای بسازیم. در جریان انتخابات مجلس هفتم ما از واژه نماینده استفاده نکردیم و گفتم راه یافتگان. در مورد احمدی نژاد هم از این به بعد باید بگوییم رئیس جمهور منتصب و نه رئیس جمهور منتخب. نکته دیگر اینکه این حرف آقای موسوی که ماجرای این انتخابات، یک اختلاف خانوادگی است، و نباید بیگانگان را در آن دخالت دهیم، ضمن احترام و اینکه نباید پای دولتهای بیگانه را به ماجرا بکشیم، نهادهای بین المللی را که ایران عضو آنها هست، باید فعال کنیم. گرچه سازمان ملل هیچ راهکار قانونی ندارد که مثلاً دادگاهی وجود داشته باشد که موارد مربوط به تخلف و تقلب را به آنجا ارائه دهیم، خود این داستان باید ما را به فکر بیاندازد که طرح تشکیل یک دادگاه برای صیانت از انتخابات آزاد را به سازمان ملل ارائه کنیم و به این وسیله نهادی ایجاد کنیم که به حمایت از خواسته های مردمی از سراسر جهان بپردازد.
آقای میردامادی شما به بیانیه آقای موسوی اشاره کردید. ایشان می گویند که گروهی از نخبگان می خواهند تشکیل جمعیتی قانونی بدهند برای پیگیری مسائل. آیا به نظر ایشان اینطور رسیده که در قالب تشکلهای موجود مثل حزب مشارکت، حزب اعتمادملی، سازمان مجاهدین انقلاب پیگیری خواستهای جنبش اصلاحی ممکن نیست و نیاز به تشکل جدیدی است که با متمرکز شدن به مسائل همین انتخابات حرکت را ادامه دهد؟
سراج الدین میردامادی: سلیقه آقای موسوی سلیقه خاصی است در مسائل سیاسی. ایشان از همان آغاز هم خط بندی هایی با تشکلهای دیگر داشتند و طبعاً اگر هم بخواهند حزبی به راه بیاندازند، در قالب احزاب اصلاح طلب موجود شاید نگنجد. چنین تشکلی همراهی ها و نقاط اشتراک با احزاب اصلاح طلب خواهد داشت اما در عین حال تفاوت ها و تمایزاتی هم خواهد داشت.
از مهمانان خواهش می کنیم جمعبندی خود را از این گفت و گو به صورت کوتاه بیان کنند.
فاطمه حقیقت جو: این جنبش سبز با خواستهایی که دارد باید ادامه یابد و همه ما به آینده دموکراتیک ایران امیدواریم. اما این نوع کارها همیشه راه پر چالشی است و نباید تصور کرد که با یکی دو هفته تظاهرات و اعتراض نتیجه مورد نظرمان را می گیریم. ما همچنان باید فکر کنیم که در آغاز یک جریان دمکراتیک در کشور هستیم و با جدیت و بدون مایوس شدن ادامه دهیم. طبیعی است که راه ها و روش های جدیدی را هم باید پیدا کنیم که هم ارتباط بین مردم و رهبران جنبش حاصل شود و هم رهبران بتوانند نخبگان از طیفهای مختلف فکری را حول جمهوری خواهی در ایران جمع کنند.
بیژن حکمت: تظاهرات خیابانی هم در مردم یک خودآگاهی به وجود آورد و هم ترس اصلاح طلبان را از جنبش مردم ریخت. جریانهای اصلاح طلب به شرطی که تنگ نظری ها را کنار بگذارند می توانند برای آزادی تاجزاده همان قدر مبارزه کنند که برای آزادی اسانلو. فرق نباید بگذارند. یعنی فکر نکنند اگر حزب بسته شد، برایش مبارزه کنند و اگر فلان سندیکای کارگری را گرفتند و داغان کردند، نباید برایش مبارزه کرد. مبارزه دموکراتیک یک مبارزه عام است، حقوق مردم یک حقوق عام است، ایران برای تمام ایرانیان یعنی همه مردم از حقوق مسای برخورداراند.
سراج الدین میردامادی: رهبری نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده که نیروهای اصلاح طلب و نیروهایی که منتقد و مخالف جریان حاکم است، با قلع و قمع و یک کودتای فراگیر و ایجاد یک فضای امنیتی به حاشیه براند و آنها را حذف کند. شبیه آن سرکوبی که حاکمیت در دهه شصت صورت داد، لغو پروانه کند این احزاب را و آنها را از گردونه مبارزات مسالمت آمیز خارج کند. اما جبهه فراگیر نیروهای آزادیخواه که منتقد رهبر و دولت موجود هستند باید با اتحاد، همدلی و هماهنگی بیشتری به مبارزات آزادیخواهانه و دموکراسی خواهانه خود در قالب ها و اشکال مسالمت آمیز و مدنی ادامه دهند. این خودآگاهی و عزم ملی در میان مردم ایجاد شده و توده های اجتماعی خوشبختانه ترسشان ریخته. فکر می کنم باید نگاه هایمان را به هم عوض کنیم و با یک نگاه ملی دور هم بنشینیم و به سمت اهداف دمکراسی خواهی و حقوق بشر و آزادی خواهی پیش برویم و نقاط اشتراکمان را برجسته کنیم.
مهدی کروبی، دیگر نامزد معترض نیز نه تنها گفته است دولت برآمده از این انتخابات را دارای مشروعیت و مقبولیت نمی داند، بلکه از علمای اسلام و بزرگان دعوت کرده است جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت را از خطر برهانند. از این رو شاید بتوان گفت پرونده این انتخابات از نگاه معترضان نه تنها بسته نشده بلکه تازه گشوده شده است.
در همین زمان تشکل های اصلاح طلب حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب که همواره تاکنون شرکت در انتخابات را بعنوان راهکار اصلی اصلاح طلبی پی گرفته اند، اینک می گویند انتخابات آزاد در ایران تا آینده ای ناروشن بی معنا شده است.
نامزدهای معترض و نیروهای اصلاح طلب چگونه می خواهند درهای بسته را بگشایند؟
خط مشی اصلاح طلبی و حرکت در چارچوب های قانونی و مسالمت آمیز از این پس، چگونه «شدنی» است؟
با این پرسشها به سراغ میهمانان این هفته برنامه دیدگاه ها می رویم: فاطمه حقیقت جو، نماینده تهران در مجلس ششم و پژوهشگر دانشگاه ایالتی ماساچوست، بیژن حکمت، فعال سیاسی و عضو اتحاد جمهوری خواهان ایران در پاریس و سراج الدین میردامادی، روزنامه نگار و عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که هم اکنون در پاریس به سر می برد.
رادیو فردا: درحالیکه سازمانی مانند سازمان مجاهدین انقلاب می گوید پرونده انتخابات آزاد در ایران بسته شده، جنبش اصلاحی در آینده چگونه پیگیری خواهد شد؟
فاطمه حقیقت جو: آن چیزی که نامزدها و گروه های سیاسی بر آن تاکید می کنند که از طریق فرآیندهای قانونی، مطالبات واعتراض های خود را پیش ببریم، من به این شکل تفسیر می کنم که خودآگاهی و آگاهی نسبت به کار جمعی تقویت بیشتری بشود و مشخص شود که یک کار غیرقابل قبولی توسط شورای نگهبان، وزارت کشور و تحت نظر مستقیم رهبری انجام گرفته و باید از طریق فشار بیشتر از طریق روحانیت و فعالان سیاسی و مذاکره با تک تک اعضای خبرگان، انجام بگیرد. گرچه من در حال حاضر امیدی به ساختارهای موجود برای رسیدگی به تخلفات ندارم. این تخلف و تحریف آنقدر آشکار بود که می شود بخشی از نیروهای متعادل اصولگرایان، محافظه کاران، روحانیان سنتی و همه را گرد این داستان آورد جلو. قانون اساسی جمهوری اسلامی مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت است. نمی شود جمهوریت نظام را تعطیل کرد. دوم اینکه امروز اگر کسی مانند آقای موسوی تحمل نمی شود، فردا نوبت به شخص آقای هاشمی می رسد بشکل شدید تر یا به خود آقای ناطق نوری می رسد و بعد به خود آیات اعظام و مراجع تقلید می رسد بنابراین یک جریان خطرناکی شکل گرفته که اگر متوقف نشود به راه خود ادامه می دهد بهگونه ای که به «خود تخریبی» هم خواهد پرداخت. اگر امکان نداشته باشد که رهبری را به نوعی پاسخگویی وادار کرد، طبیعی است که منجر به تغییر رژیم خواهد شد و تبعات سختی خواهد داشت.
آقای حکمت، با توجه به راه حلی که خانم حقیقت جو به آن اشاره کردند، بنظر شما چگونه می توان نهادهای غیرپاسخگو وادار به پاسخگویی شوند.
بیژن حکمت: فکر می کنم قبل از اینکه ببینیم چه باید کرد باید نگاهی بیاندازیم به تغییر بزرگی که در ایران بوجود آمده است. با این تظاهرات بزرگی که صورت گرفت مردم به خواستها و تصمیم های خودشان برای مبارزه به منظور دست یافتن به این خواست ها آگاه تر و مصمم تر شدند. این البته به این معنا نیست که تظاهرات باید بی وقفه ادامه پیدا کند. اما هر استراتژی که در پیش گرفته می شود باید هدفش این باشد که به این جنبش عمومی تکیه کند و گام هایی در جهت برنامه هایی که پیش از انتخابات ابراز شده بود، برداشته شود. این جنبش اعتراضی به نظر من نخستین جنبش بزرگ ایرانیان برای دموکراسی است. اولین بار است که پای هیچ دولت خارجی در میان نیست. اولین بار است که ما آمده ایم و حق و حقوق مردم را می خواهیم بر اساس موازین شناخته شده بین المللی. این جنبشی که به میدان آمده و به خواست های خودش آگاه شده، به همین اندازه قناعت نمی کند. آقای موسوی صحبت از ساختار شکنی می کند. هدف باید گذاشتن یک انتخابات آزاد باشد که همه مردم ایران از هواداران آقای احمدی نژاد تا نیروهای سیاسی که سی سال است به عقب رانده شده اند، بتوانند در آن شرکت کنند. بنابراین من فکر نمی کنم خواست یک انتخابات آزاد مغایرتی با ساختار رژیم داشته باشد.
آقای میردامادی، ادامه جنبش اصلاحی اگر از راه انتخابات نه، پس از چه راهی ممکن است؟
سراج الدین میردامادی: می خواهم توجه شما را به بیانیه شماره 9 آقای موسوی جلب کنم. در این بیانیه ایشان تاکید کرده بر این که بنا بر ساختارشکنی در این جنبش ندارد، یعنی بنا ندارد که در ساختارهای موجود جمهوری اسلامی و قانون اساسی به فعالیت خودش ادامه دهد. اما در عین حال به ارکان اساسی نظام انتقادهای جدی دارد که بعضی ها را بصورت صریح و علنی گفته ولی موضوعی که صریحاً به آن اشاره نکرده ولی در فحوای سخن او هست، موضوع رهبری است که تحلیلگران بر این باورند که مانع اصلی پیاده شدن یک انتخابات آزاد و یک دموکراسی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی، شخص رهبر و مواضع غیردموکراتیک او است. نکته دیگری که او اشاره کرده اینست که با وجود اعلام نظر شورای نگهبان مبنی بر اینکه پرونده انتخابات بسته شده، عده ای در نظر دارند با تشکیل جمعیت قانونی صیانت از آرا را دنبال کنند و اسناد و مدارک تقلب ها و تخلف ها را انتشار دهند و به مراجع قضائی مراجعه کنند گرچه امید چندانی به این محاکم نیست زیرا از استقلال لازم برخوردار نیستند. اعلام نظر شورای نگهبان و بسته شدن ظاهری و حقوقی انتخابات آغاز فصل تازه این جنبش است که آقای موسوی و یارانش و مردم را مصمم تر می کند برای مطالبات مهمتر.
آیا می شود اینگونه نتیجه گرفت که اگرچه پرونده انتخابات در شکل حقوقی آن، بسته شده، از نظر جریان های فعال اجتماعی در ایران، پرونده این انتخابات تا پیگیری کامل خواسته ها بسته نخواهد شد؟
فاطمه حقیقت جو: بله، من می خواهم بگویم که پرونده بسته نشده، اتفاقاً پرونده باز شده. ممکن است ظاهراً اینطور تلقی شود که آقای احمدی نژاد یک دوره دیگر رئیس جمهور خواهد شد ولی این پرونده به نظر من جریان دیگری را باز کرد، رویارویی را بین جنبش و حاکمیت باز کرد. مبنای این رویارویی عدم اعتماد مردم به رهبری کنونی نظام است. الان با این پرونده، مطالبات سطح دیگری را پیدا خواهد کرد که رهبری نظام را مورد هدف قرار می دهد. مردم فکر می کنند که برخورد رهبری عادلانه نیست. بنظر من از این به بعد این جهت را پیدا خواهد کرد. ممکن است با این صراحت الان نبینیم ولی در نوشته ها و گفته ها این آمده است. کمابیش در آن الله اکبر های شبانه هم آمده است. نکته بسیار مهم جنبش عمومی است و هر استراتژی باید مرتبط باشد با این جنبش عمومی. دوره جدیدی شکل گرفته گرچه این دوره جدید را احمدی نژاد و آقای مصباح یزدی و بقیه دوست دارند بنام آغاز حکومت اسلامی ذکر کنند، ولی در سطح جنبش مردمی شاهد یک مقابله جدی با این فرایند خواهیم بود. همواره این جنبشهای عمومی اند که پیروزند.
آقای حکمت، از بیانیه شماره نه آقای موسوی بر می آید که ایشان تاکید کردند بر پیگیری خواسته های همین انتخابات. آیا شما هم بر این نظرید که در ادامه، جنبش اعتراضی باید تنها خواسته های این انتخابات را پیگیری کند؟
بیژن حکمت: اگر منظورتان پیگیری آن خواسته هایی که در برنامه های آقای کروبی و موسوی آمد، درست است. ولی اگر مسئله فقط ابطال انتخابات است باید این پرونده را باز نگاه داشت و به آن مراجعه کرد. ولی مسئله اساسی اینست که آیا ما می توانیم دوباره جایگاه انتخابات را به جایگاه نخستینش برگردانیم یا نه. برای اینکه اصولاً یک انتخابات رقابتی داشته باشیم باید در ایران یک انتخابات آزاد به معنای واقعی آن داشته باشیم. انتخابات آزاد پیش شرط هایی دارد. باید آزادی سیاسی در کشور باشد. باید آزادی بیان برای همه وجود داشته باشد و نه فقط برای خودی ها. امروز که آقایان موسوی و کروبی به حق به برداشتن تبعیض میان خودی ها و غیر خودی ها اشاره می کنند ما باید همگام با آنها برای از میان برداشتن این تبعیض حقوقی مبارزه کنیم. بدون اینها انتخابات معنی ندارد.
آقای حکمت اگر بخواهید راهکاری را که ارائه می دهید، پله پله ترسیم کنید، نخستین پله چیست؟
بیژن حکمت: الان خواستها روشن است. آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، رفع توقیف روزنامه ها. بنابراین باید مبارزه کرد برای آزادی بیان. اینها در برنامه ها و بیانیه های آقایان موسوی و کروبی اشاره شده. این مبارزه فقط از راه همراهی در درون نظام انجام نمی گیرد. باید این مبارزه با تکیه بر مردم انجام بگیرد.
فاطمه حقیقت جو: می خواهم یک نکته ای را اضافه کنم و آن اینست که این داستان انتخابات تقلبی را باید زنده نگاه داشت و مرتب تکرار کرد که این انتخابات انتخابات تقلبی بوده. تکرار آن اهمیت بسیار زیادی دارد و به همین دلیل می گویم پرونده انتخابات بسته نشده است. باید واژگان تازه ای بسازیم. در جریان انتخابات مجلس هفتم ما از واژه نماینده استفاده نکردیم و گفتم راه یافتگان. در مورد احمدی نژاد هم از این به بعد باید بگوییم رئیس جمهور منتصب و نه رئیس جمهور منتخب. نکته دیگر اینکه این حرف آقای موسوی که ماجرای این انتخابات، یک اختلاف خانوادگی است، و نباید بیگانگان را در آن دخالت دهیم، ضمن احترام و اینکه نباید پای دولتهای بیگانه را به ماجرا بکشیم، نهادهای بین المللی را که ایران عضو آنها هست، باید فعال کنیم. گرچه سازمان ملل هیچ راهکار قانونی ندارد که مثلاً دادگاهی وجود داشته باشد که موارد مربوط به تخلف و تقلب را به آنجا ارائه دهیم، خود این داستان باید ما را به فکر بیاندازد که طرح تشکیل یک دادگاه برای صیانت از انتخابات آزاد را به سازمان ملل ارائه کنیم و به این وسیله نهادی ایجاد کنیم که به حمایت از خواسته های مردمی از سراسر جهان بپردازد.
آقای میردامادی شما به بیانیه آقای موسوی اشاره کردید. ایشان می گویند که گروهی از نخبگان می خواهند تشکیل جمعیتی قانونی بدهند برای پیگیری مسائل. آیا به نظر ایشان اینطور رسیده که در قالب تشکلهای موجود مثل حزب مشارکت، حزب اعتمادملی، سازمان مجاهدین انقلاب پیگیری خواستهای جنبش اصلاحی ممکن نیست و نیاز به تشکل جدیدی است که با متمرکز شدن به مسائل همین انتخابات حرکت را ادامه دهد؟
سراج الدین میردامادی: سلیقه آقای موسوی سلیقه خاصی است در مسائل سیاسی. ایشان از همان آغاز هم خط بندی هایی با تشکلهای دیگر داشتند و طبعاً اگر هم بخواهند حزبی به راه بیاندازند، در قالب احزاب اصلاح طلب موجود شاید نگنجد. چنین تشکلی همراهی ها و نقاط اشتراک با احزاب اصلاح طلب خواهد داشت اما در عین حال تفاوت ها و تمایزاتی هم خواهد داشت.
از مهمانان خواهش می کنیم جمعبندی خود را از این گفت و گو به صورت کوتاه بیان کنند.
فاطمه حقیقت جو: این جنبش سبز با خواستهایی که دارد باید ادامه یابد و همه ما به آینده دموکراتیک ایران امیدواریم. اما این نوع کارها همیشه راه پر چالشی است و نباید تصور کرد که با یکی دو هفته تظاهرات و اعتراض نتیجه مورد نظرمان را می گیریم. ما همچنان باید فکر کنیم که در آغاز یک جریان دمکراتیک در کشور هستیم و با جدیت و بدون مایوس شدن ادامه دهیم. طبیعی است که راه ها و روش های جدیدی را هم باید پیدا کنیم که هم ارتباط بین مردم و رهبران جنبش حاصل شود و هم رهبران بتوانند نخبگان از طیفهای مختلف فکری را حول جمهوری خواهی در ایران جمع کنند.
بیژن حکمت: تظاهرات خیابانی هم در مردم یک خودآگاهی به وجود آورد و هم ترس اصلاح طلبان را از جنبش مردم ریخت. جریانهای اصلاح طلب به شرطی که تنگ نظری ها را کنار بگذارند می توانند برای آزادی تاجزاده همان قدر مبارزه کنند که برای آزادی اسانلو. فرق نباید بگذارند. یعنی فکر نکنند اگر حزب بسته شد، برایش مبارزه کنند و اگر فلان سندیکای کارگری را گرفتند و داغان کردند، نباید برایش مبارزه کرد. مبارزه دموکراتیک یک مبارزه عام است، حقوق مردم یک حقوق عام است، ایران برای تمام ایرانیان یعنی همه مردم از حقوق مسای برخورداراند.
سراج الدین میردامادی: رهبری نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده که نیروهای اصلاح طلب و نیروهایی که منتقد و مخالف جریان حاکم است، با قلع و قمع و یک کودتای فراگیر و ایجاد یک فضای امنیتی به حاشیه براند و آنها را حذف کند. شبیه آن سرکوبی که حاکمیت در دهه شصت صورت داد، لغو پروانه کند این احزاب را و آنها را از گردونه مبارزات مسالمت آمیز خارج کند. اما جبهه فراگیر نیروهای آزادیخواه که منتقد رهبر و دولت موجود هستند باید با اتحاد، همدلی و هماهنگی بیشتری به مبارزات آزادیخواهانه و دموکراسی خواهانه خود در قالب ها و اشکال مسالمت آمیز و مدنی ادامه دهند. این خودآگاهی و عزم ملی در میان مردم ایجاد شده و توده های اجتماعی خوشبختانه ترسشان ریخته. فکر می کنم باید نگاه هایمان را به هم عوض کنیم و با یک نگاه ملی دور هم بنشینیم و به سمت اهداف دمکراسی خواهی و حقوق بشر و آزادی خواهی پیش برویم و نقاط اشتراکمان را برجسته کنیم.