حسن لاهوتى، فرزند فائزه هاشمى و نوه رئيس مجلس خبرگان رهبرى، روز دوم فروردين از سوى نيروهاى امنيتى در فرودگاه امام خمينى تهران، پس از بازگشت از لندن، بازداشت شد.
هنوز دلیل بازداشت نوه آقای رفسنجانی مشخص نیست ولى سايت جنبش راه سبز (جرس) به نقل از «منابع آگاه خبرى» گزارش داده كه دستگيرى وى «بى‌ارتباط با تهديدات و ادعاهاى برخى افراطيون و حاميان دولت نسبت به فائزه و مهدى هاشمى» نيست.
سعید شاهسوندی، نویسنده و فعال سیاسی به رادیو فردا می گوید: فکر می کنم هدف اصلی جريان های حاکم آقای هاشمی است و ما اين مسئله را در مناظره های انتخاباتی به خصوص مناظره معروف احمدی نژاد با مهندس موسوی هم شاهد بوديم. گرچه در ابتدا حمله محمود احمدی نژاد به آقای هاشمی نغمه ناسازی به نظر می آمد اما ادامه قضايا نشان داد که هدف اصلی خود آقای هاشمی و سياست های معتدلی است که تا کنون درپيش گرفته است که از جانب ايشان احساس خطر می کنند.
آقای شاهسوندی! پس از انتخابات رياست جمهوری عمده دعواها بين حاکميت و جنبش سبز و رهبران معترضان بوده است. آقای هاشمی چرا؟
اگر اغراق نکرده باشم بايد بگويم آقای هاشمی يکی از ستون های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و اين را هيچکس نمی تواند نفی کند، چه خوشمان بيايد چه خوشمان نيايد، چه با ايشان موافق باشيم يا نباشيم. نقش ايشان در تأسيس اين نظام و حتی نقش ايشان در ولی فقيه شدن آقای خامنه ای انکارناپذير است.
درست است که درجريانات جنبش سبز، رهبری جنبش دست کسانی ديگر بود ولی آقای هاشمی در اين ميان به عنوان يک سپر عمل می کرد و اگر اينها را رها می کرد چه بسا تا کنون افراد بيشتری دستگير شده بودند، از جمله رهبران جنبش سبز. در نتيجه باندهای نظامی می خواهند اين سپر را بلااثر کنند.
دستگيری حسن لاهوتی، نوه آقای هاشمی را بی ارتباط با دستگيری چند روز پيش آقای حسين مرعشی که از بستگان آقای هاشمی است و زمزمه هايی که برای دستگيری ساير بستگان و نزديکان ايشان وجود دارد نمی بينم. هدف اين است که حلقه محاصره دور آقای هاشمی را تنگ تر کنند.
به اين اميد که آقای هاشمی کوتاه بيايد و مواضع نزديک تری به رهبری اتخاذ کند يا به کلی از صحنه سياسی ايران خارج شود؟
بر اساس مجموع شواهد، من بر اين باور هستم که جريان حاکم درصدد حذف يا حداقل بی خاصيت کردن ايشان است. تا آنجا که از زبان بسياری از سخن گويان دولت و مقامات وزارت ارشاد می شنويم که آقای هاشمی ممنوع التصوير است، يعنی شخصيتی که از قبل از انقلاب تا کنون پای ثابت تحولات بوده و جانشين آيت الله خمينی و مدتی جانشين فرمانده کل قوا و صدر بسياری امور در جمهوری اسلامی بوده امروز ممنوع التصوير است، اين نشان می دهد جريان حاکم مصمم به حذف ايشان است.
آقای شاهسوندی! درصورتی که اين گمانه زنی به واقعيت بپيوندد، در آن صورت جناح حاکميت به طور مستقيم روبرو خواهد بود با معترضان که بدنه اجتماع هستند. چنين امری به نفع حاکميت کنونی است؟
نکته بسيار دقيقی را اشاره کرديد که در واقع آن روی سکه صحبت من است. من به نقش سپر حفاظتی آقای هاشمی در برابر رهبران جنبش سبز اشاره کردم در عين حال آقای هاشمی نقشی مشابه در آن سوی صحنه هم به عهده دارد، يعنی سپر حفاظتی است برای استمرار و دوام نظام کنونی.
اين نکته انسان را به فکر می اندازد که چگونه بسياری از سران حکومت متوجه اين نکته نمی شوند که آقای هاشمی سپری برای استمرار همين نظام است و اگر اين سد برداشته شود درست است که دست عده ای برای اقداماتشان باز می شود، ولی عکس العمل هايی که بی ترديد وجود دارد و به ميل من و شما و حکومت نيست در آن موقع مستقيماً سران نظام را مخاطب قرار می دهد.
همان اشتباهاتی که حکومت شاه در برخورد با امواج اعتراض مردم مرتکب شد، اينها دقيقاً همان اشتباه را تکرار می کنند. جريان آزادی خواهی و حق طلبی مثل آب هر سنگ خارايی را سوراخ می کند. اين امر دير و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
هنوز دلیل بازداشت نوه آقای رفسنجانی مشخص نیست ولى سايت جنبش راه سبز (جرس) به نقل از «منابع آگاه خبرى» گزارش داده كه دستگيرى وى «بى‌ارتباط با تهديدات و ادعاهاى برخى افراطيون و حاميان دولت نسبت به فائزه و مهدى هاشمى» نيست.
سعید شاهسوندی، نویسنده و فعال سیاسی به رادیو فردا می گوید: فکر می کنم هدف اصلی جريان های حاکم آقای هاشمی است و ما اين مسئله را در مناظره های انتخاباتی به خصوص مناظره معروف احمدی نژاد با مهندس موسوی هم شاهد بوديم. گرچه در ابتدا حمله محمود احمدی نژاد به آقای هاشمی نغمه ناسازی به نظر می آمد اما ادامه قضايا نشان داد که هدف اصلی خود آقای هاشمی و سياست های معتدلی است که تا کنون درپيش گرفته است که از جانب ايشان احساس خطر می کنند.
آقای شاهسوندی! پس از انتخابات رياست جمهوری عمده دعواها بين حاکميت و جنبش سبز و رهبران معترضان بوده است. آقای هاشمی چرا؟
اگر اغراق نکرده باشم بايد بگويم آقای هاشمی يکی از ستون های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و اين را هيچکس نمی تواند نفی کند، چه خوشمان بيايد چه خوشمان نيايد، چه با ايشان موافق باشيم يا نباشيم. نقش ايشان در تأسيس اين نظام و حتی نقش ايشان در ولی فقيه شدن آقای خامنه ای انکارناپذير است.
درست است که درجريانات جنبش سبز، رهبری جنبش دست کسانی ديگر بود ولی آقای هاشمی در اين ميان به عنوان يک سپر عمل می کرد و اگر اينها را رها می کرد چه بسا تا کنون افراد بيشتری دستگير شده بودند، از جمله رهبران جنبش سبز. در نتيجه باندهای نظامی می خواهند اين سپر را بلااثر کنند.
دستگيری حسن لاهوتی، نوه آقای هاشمی را بی ارتباط با دستگيری چند روز پيش آقای حسين مرعشی که از بستگان آقای هاشمی است و زمزمه هايی که برای دستگيری ساير بستگان و نزديکان ايشان وجود دارد نمی بينم. هدف اين است که حلقه محاصره دور آقای هاشمی را تنگ تر کنند.
به اين اميد که آقای هاشمی کوتاه بيايد و مواضع نزديک تری به رهبری اتخاذ کند يا به کلی از صحنه سياسی ايران خارج شود؟
بر اساس مجموع شواهد، من بر اين باور هستم که جريان حاکم درصدد حذف يا حداقل بی خاصيت کردن ايشان است. تا آنجا که از زبان بسياری از سخن گويان دولت و مقامات وزارت ارشاد می شنويم که آقای هاشمی ممنوع التصوير است، يعنی شخصيتی که از قبل از انقلاب تا کنون پای ثابت تحولات بوده و جانشين آيت الله خمينی و مدتی جانشين فرمانده کل قوا و صدر بسياری امور در جمهوری اسلامی بوده امروز ممنوع التصوير است، اين نشان می دهد جريان حاکم مصمم به حذف ايشان است.
آقای شاهسوندی! درصورتی که اين گمانه زنی به واقعيت بپيوندد، در آن صورت جناح حاکميت به طور مستقيم روبرو خواهد بود با معترضان که بدنه اجتماع هستند. چنين امری به نفع حاکميت کنونی است؟
نکته بسيار دقيقی را اشاره کرديد که در واقع آن روی سکه صحبت من است. من به نقش سپر حفاظتی آقای هاشمی در برابر رهبران جنبش سبز اشاره کردم در عين حال آقای هاشمی نقشی مشابه در آن سوی صحنه هم به عهده دارد، يعنی سپر حفاظتی است برای استمرار و دوام نظام کنونی.
اين نکته انسان را به فکر می اندازد که چگونه بسياری از سران حکومت متوجه اين نکته نمی شوند که آقای هاشمی سپری برای استمرار همين نظام است و اگر اين سد برداشته شود درست است که دست عده ای برای اقداماتشان باز می شود، ولی عکس العمل هايی که بی ترديد وجود دارد و به ميل من و شما و حکومت نيست در آن موقع مستقيماً سران نظام را مخاطب قرار می دهد.
همان اشتباهاتی که حکومت شاه در برخورد با امواج اعتراض مردم مرتکب شد، اينها دقيقاً همان اشتباه را تکرار می کنند. جريان آزادی خواهی و حق طلبی مثل آب هر سنگ خارايی را سوراخ می کند. اين امر دير و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
