محمدحسين صفار هرندی، وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جلسه هفتگی انصار حزب الله، با انتقاد از برخی از سخنان آيت الله هاشمی رفسنجانی و نيز نوشتن نامه به رهبر جمهوری اسلامی، انتقاد کرد و آن را کليد زدن فتنه دانست.
آقای صفار هرندی، در سخنان خود، پذيرفت که طرح اصلاح قانون انتخابات را که هم اينک بررسی آن در مجمع تشخيص مصلحت نظام، به رياست آقای هاشمی رفسنجانی در جريان است، پيشتر آيت الله خامنه ای به اين مجمع ارجاع داده است، اما در همين حال افزود: «تصميمات مجمع تشخيص، بدون قبول و توضيح مقام رهبری ، يک قران هم اعتبار حکومتی و قانونی نخواهد داشت؛ و بنابراين، پيش از تاييد رهبری، نبايد آن را منتشر کنند.»
حسن شريعتمداری، تحليل گر مسايل سياسی در آلمان، در این مورد با رادیو فردا گفت و گو کرده است.
چه چيزی در سخنان آيت الله هاشمی رفسنجانی، برای کسانی چون آقای صفار هرندی، نگران کننده بوده است؟
آقای هاشمی می خواهد بگويد درست است که مقصر اصلی شرايط موجود آقای خامنه ای است، ولی اگر می خواهيد بحران حل شود بايد آقای خامنه ای را وارد بازی کنيد و بخواهيد او بحرانی را که به وجود آورده خودش حل کند. البته آقای صفار هرندی صحبت آقای هاشمی را نمی پسندد و می گويد ايشان دارای نخالگی، عدم صداقت و يک شخص منافق است.
آقای شريعتمداری! روز دوشنبه دو نوع واکنش به سخنان آقای هاشمی ديده شد، از يک سو آقای صفار هرندی می‌گويد که آقای هاشمی بايد رک و راست حرف خودش را بزند و از سوی ديگر خانم فائزه هاشمی در يک گفت وگو اشاره می‌کند که خواست پدرش همان خواست سبزها است. به نظر می‌رسد بعد از سخنان آقای هاشمی در آرامگاه آيت الله خمينی، هر دو طرف می خواهند او را در اردوگاه خود نگهدارند؟
آقای هاشمی جزو چهره هايی است که می خواهند در داخل اين نظام به فعاليت سياسی ادامه دهند، همان طور که رهبران کنونی جنبش سبز يعنی آقايان کروبی و موسوی خود را هنوز پايبند نظام جمهوری اسلامی می‌دانند. از طرفی نفع رهبری و جناحی که دور او حلقه زده اند در اين است که آقای هاشمی بماند، ولی گروه آقای احمدی نژاد و بعضی از سران سپاه می خواهند آقای هاشمی حذف شود.
البته آقای خامنه ای و بيت رهبری يک هاشمی ضعيف که در سلسله مراتب قدرت چندان هم قابل اعتنا نباشد ولی همچنان بماند را می خواهند، کما اين که آقای هاشمی و رهبران جنبش سبز هم رهبری می خواهند که قدر قدرت نباشد و از موضع خود پايين بيايد.
بخش ديگری از سخنان آقای صفار هرندی در انتقاد از آقای هاشمی درباره تلاش هايی است که اکنون در مجمع تشخيص مصلحت نظام برای اصلاح قانون انتخابات در جريان است. او گفته است تصميمات مجمع تشخيص مصلحت بدون توضيح رهبری يک قران هم ارزش ندارد. آيا ممکن است آقای هاشمی و مجمع تشخيص مصلحت دست به اصلاح قانون انتخابات زده باشند ولی پيش از آن از آقای خامنه ای کسب تکليف نکرده باشند؟
به نظر من يا آقای هاشمی با نظر آقای خامنه ای به اصلاح قانون انتخابات دست زده است يا می خواهد با فشار آوردن به آقای خامنه ای بگويد تنها را ه خروج از بحران اين است و مجمع تشخيص مصلحت بايد قانون انتخابات را اصلاح کند تا مردم راضی شوند و بحران فروکش کند.
آقای صفار هرندی، در سخنان خود، پذيرفت که طرح اصلاح قانون انتخابات را که هم اينک بررسی آن در مجمع تشخيص مصلحت نظام، به رياست آقای هاشمی رفسنجانی در جريان است، پيشتر آيت الله خامنه ای به اين مجمع ارجاع داده است، اما در همين حال افزود: «تصميمات مجمع تشخيص، بدون قبول و توضيح مقام رهبری ، يک قران هم اعتبار حکومتی و قانونی نخواهد داشت؛ و بنابراين، پيش از تاييد رهبری، نبايد آن را منتشر کنند.»
حسن شريعتمداری، تحليل گر مسايل سياسی در آلمان، در این مورد با رادیو فردا گفت و گو کرده است.
چه چيزی در سخنان آيت الله هاشمی رفسنجانی، برای کسانی چون آقای صفار هرندی، نگران کننده بوده است؟
آقای هاشمی می خواهد بگويد درست است که مقصر اصلی شرايط موجود آقای خامنه ای است، ولی اگر می خواهيد بحران حل شود بايد آقای خامنه ای را وارد بازی کنيد و بخواهيد او بحرانی را که به وجود آورده خودش حل کند. البته آقای صفار هرندی صحبت آقای هاشمی را نمی پسندد و می گويد ايشان دارای نخالگی، عدم صداقت و يک شخص منافق است.
آقای شريعتمداری! روز دوشنبه دو نوع واکنش به سخنان آقای هاشمی ديده شد، از يک سو آقای صفار هرندی می‌گويد که آقای هاشمی بايد رک و راست حرف خودش را بزند و از سوی ديگر خانم فائزه هاشمی در يک گفت وگو اشاره می‌کند که خواست پدرش همان خواست سبزها است. به نظر می‌رسد بعد از سخنان آقای هاشمی در آرامگاه آيت الله خمينی، هر دو طرف می خواهند او را در اردوگاه خود نگهدارند؟
آقای هاشمی جزو چهره هايی است که می خواهند در داخل اين نظام به فعاليت سياسی ادامه دهند، همان طور که رهبران کنونی جنبش سبز يعنی آقايان کروبی و موسوی خود را هنوز پايبند نظام جمهوری اسلامی می‌دانند. از طرفی نفع رهبری و جناحی که دور او حلقه زده اند در اين است که آقای هاشمی بماند، ولی گروه آقای احمدی نژاد و بعضی از سران سپاه می خواهند آقای هاشمی حذف شود.
البته آقای خامنه ای و بيت رهبری يک هاشمی ضعيف که در سلسله مراتب قدرت چندان هم قابل اعتنا نباشد ولی همچنان بماند را می خواهند، کما اين که آقای هاشمی و رهبران جنبش سبز هم رهبری می خواهند که قدر قدرت نباشد و از موضع خود پايين بيايد.
بخش ديگری از سخنان آقای صفار هرندی در انتقاد از آقای هاشمی درباره تلاش هايی است که اکنون در مجمع تشخيص مصلحت نظام برای اصلاح قانون انتخابات در جريان است. او گفته است تصميمات مجمع تشخيص مصلحت بدون توضيح رهبری يک قران هم ارزش ندارد. آيا ممکن است آقای هاشمی و مجمع تشخيص مصلحت دست به اصلاح قانون انتخابات زده باشند ولی پيش از آن از آقای خامنه ای کسب تکليف نکرده باشند؟
به نظر من يا آقای هاشمی با نظر آقای خامنه ای به اصلاح قانون انتخابات دست زده است يا می خواهد با فشار آوردن به آقای خامنه ای بگويد تنها را ه خروج از بحران اين است و مجمع تشخيص مصلحت بايد قانون انتخابات را اصلاح کند تا مردم راضی شوند و بحران فروکش کند.
