از همین مجموعه، همین قلم:
- قیمومت و جدا سازی؛ سیاستهای جنسیتی جمهوری اسلامی ایران
- اصول سياست داخلی حکومت ولايت فقيه
- سياستهای امپرياليستی جمهوری اسلامی ايران
- سیاستهای دینی جمهوری اسلامی ایران
- اقتدارگرایی و مرگ باوری: سیاستهای کلان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
- تنبیه و تحقیر؛ سیاستهای قضایی جمهوری اسلامی ایران
- تنشزایی و گروگانگیری؛ سیاستهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران
- دستکاری و نفرت؛ سیاستهای آموزشی جمهوری اسلامی ایران
تضمین ارضای جنسی در چارچوب خانواده
مهم ترین سیاست اعلام شده تشویق افراد به ازدواج است. اما دروغی بزرگ تر این در تشویق افراد به ازدواج در ایران گفته نشده است که ارضای جنسی به نحو احسن در چارچوب خانواده قابل انجام است. مردان ظاهرا مکتبی حاکم کمتر از هر کس دیگری به این نکته باور دارند. اصرار حاکمیت بر تصویب قوانین مربوط به چند همسری، فقدان هیچ گونه برنامه برای مقابله با تن فروشی، تشویق ازدواج موقت به عنوان کامل کننده دین افراد در سنت شیعی (برای مردان زن دار) و روند رو به افزایش طلاق در جامعه ایران نمونههایی از بی اعتقادی اعضای هیئت حاکمه و روحانیت به ارضای جنسی مردان در چارچوب خانواده تک همسری و جدی نگرفتن اهمیت خانواده به مفهوم مدرن آن در سیاستگذاریها و تصمیم گیریهاست.
در مواردی بر گزاره فوق تبصره زده شده و سنتگرایان اقتدارگرا از ارضای معنوی در چارچوب خانواده به جای ارضای جنسی سخن گفتهاند. اقتدارگرایان با آوردن خدا به اتاق خواب در سالهای اولیه جمهوری اسلامی سعی کردند از (به قول خود) وجه حیوانی ارضای جنسی بکاهند اما وقتی دولت به جای آن خدا نشست خدا نیز از اتاق خواب به بیرون فرستاده شد.
دشمنی پایان ناپذیر با روابط صمیمانه و جنسی بیرون از ساختار روابط شرعی و خانوادگی تنها در نظام کنترل حکومت تمامیت خواه ریشه دارد. شریعت تنها ابزاری برای توجیه این کنترل تمامیت طلبانه است. خدای منعکس شده در شریعت سنتی شیعه (بدون اتکا به قدرت دولت) در آخرت حسابهایش را با افراد تسویه میکند و نه در جهان خاکی و نه با لشکر امر به معروف و نهی از منکر حکومت. خدایی که به این نیرو برای اِعمال دستوراتش نیاز داشته باشد خدایی بسیار ضعیف است و با خدای همه- توان ادیان فرسنگها فاصله دارد.
کنترل پلیسی بر احساسات
سیاست دیگر نظارت پلیسی بر احساسات افراد است. حکومت خود را ولی و قیم مردم میداند و به خود حق میدهد که همه شئون آنها را کنترل کند. وجهی از این کنترل، شرم آور معرفی کردن روابط جنسی بیرون از قیود و احکام شرعی و دادن احساس گناه به جوانانی است که این کنترل را پشت سر بگذارند.
با همین دیدگاه است که جوانان ایرانی از آموزش جنسی درخور در محیط های آموزشی محروم هستند و بیش از آموزش جنسی به آنها احکامی مثل حرمت استمنا یا حرمت نگاه کردن به جنس مخالف و ضرورت حجاب و مانند آنها آموزش داده میشود.
بهداشت روانی
سیاست دیگر تمامیت خواهان دینی برای کنترل احساسات و بدنهای آدمیان دستکاری در نظام باور آنها با تمسک به عناوینی مثل بهداشت روانی و عرضه نظام روابط مورد نظر ایدئولوژی رسمی تحت عنوان تضمین کننده این امر است. کارشناسان رسمی و گزینش شده دولتی در رسانههای دولتی به موعظه مخاطبان در مورد سرکوب غرایز جنسی خود برای حفظ بهداشت روانی میپردازند.
رعایت شئون
تمامیت طلبان به توده ذره وار نمیگویند که این سیاستها برای کنترل آنهاست بلکه همواره به آنها گفته میشود که همه دستورات و احکام صادر شده توسط آنها برای حفظ شئونات و مصالح کسانی است که باید کمترین بهره را از منابع کشور ببرند و بیشترین اطاعت را نیز از حکومت داشته باشند. نقض این احکام از نگاه حکومت یعنی جنگ با خدا و پیروی از شیطان. مردم برای حفظ شئون باید به باورهای روحانیت و دستگاه حاکمه در همه امور و همچنین در حوزه روابط صمیمی احترام بگذارند اما روحانیت و دستگاه حاکم هیچ گونه احترامی برای دیگر نظام های باور در این حوزه قائل نیست.
ارائه چهره سیاه از دگرباشان
آنچه دستگاه های دولتی تبلیغ میکنند آن است که «کسانی که از طریق خانواده با زوج آینده خود آشنا میشوند زندگی با ثبات تری نسبت به کسانی که در دانشگاه یا محیط کار یا فضاهای عمومی دیگر با هم آشنا میشوند دارند» یا «دخترانی (و البته نه پسران) که در زمان ازدواج باکره هستند زندگی خانوادگی موفق تری دارند». هیچ تحقیق مستقلی این گزارهها را تایید نمیکنند. زمانی که افراد قدرت انتخاب ندارند چگونه میتوان این گزاره ها را آزمود؟
سرگردانی جوانان ایرانی در میان دوگانگیهایی مثل عشق و ازدواج، روابط صمیمی و روابط با ثبات، میزان نظارت خانواده و استقلال فردی، و آزادیهای فردی و مسئولیت، عمدتا از سیاستهای کنترل تمامیت خواهانه حکومت و دخالت آن در روابط صمیمی افراد ناشی میشود. دخالتهای حکومت فرصت حرکت مستقل و عقلانی افراد و جریان یافتن مشاوره والدین و متخصصان به صورت عادی آن را باز ستانده است.
پاک کردن صورت مسئله
از نگاه حکومت اصولا هم جنس گرایان در ایران وجود خارجی ندارند، همان طور که روابط جنسی میان دختران و پسران پیش از ازدواج وجود خارجی ندارد و همان طور که برخی مردان و زنان به همسران خود خیانت نمیکنند. با پاک کردن صورت مسئله دیگر نیازی نیست حکومت به مدیریت و دادن خدمات مشاوره ای و مواجهه با مشکلات اجتماعی ناشی از این واقعیتها بپردازد. چون همجنس گرا وجود ندارد بنابر این سرکوب آنها و تبعیض علیه آنها نیز وجود ندارد و دستگاه قضایی لازم نیست در این مورد اقدامی انجام دهد. چون روابط جنسی پیش از ازدواج وجود ندارد آموزش جنسی و توزیع لوازم پیشگیری در میان جوانان نیز ضرورتی ندارد. درست مثل این که چون زندانی سیاسی در ایران وجود ندارد، قرار هم نیست که دادگاه آنها با حضور هیئت منصفه باشد یا در زندان در بندهایی جداگانه زندانی شوند. جمهوری اسلامی با پاک کردن صورت مسئله از زیر بار مسئولیت های اداره ی جامعه میگریزد.
----------------------
دیدگاههای انعکاس یافته در این یادداشت، الزاماً بازتاب نظرات رادیو فردا نیست.