درحالی که طی روزهای گذشته حمله و حتی تیراندازی به رهبران مخالف دولت و روحانیون بلندپایه متمایل به اصلاحطلبان از جمله مهمترین خبرهای مربوط به ایران بوده است، آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ضمن تقدیر از هوادارن خود، از آنها خواسته دست به اعمال «خودسرانه» نزنند.
آیتالله خامنهای در یک سخنرانی در روز شنبه، «خشم» جوانان و بسیجیها در برابر آنچه که وی «بیحرمتی عدهای به عاشورای حسینی» خواند را «طبیعی» دانسته است و در عین حال تأکید کرده است: «همه باید مراقب باشیم که با کارهای بیرویه، به فتنهانگیزی دشمن کمک نکنیم.»
او در جای دیگری از سخنرانی خود نیز گفته است: «افرادی که مسئولیت و وظیفه قانونی ندارند نباید در این قضایا دخالت کنند.» به نظر میرسد منظور رهبر جمهوری اسلامی ایران از «قضایا» رخدادها و اعتراضهای گسترده پس از انتخابات خرداد ماه در ایران است؛ اعتراضاتی که آخرین نمونه آن -روز عاشورا- به شکل خونباری سرکوب شد. اندکی پس از آن بیاینه هفدهم میرحسین موسوی منتشر شد که با واکنش گستردهای روبهرو شد.
آیا بیاینه هفدهم میرحسین موسوی، که پس از جریان سرکوبی روز عاشورا منتشر شد، بر اختلافات در میان اصولگرایان دامن زده است؟
طی روزهای اخیر چندین چهره سرشناس اصولگرا با ملایمت و حفظ خطی میانه از افراطیون و رفتارهای خشونتبار نیروهای امنیتی انتقاد کردهاند.
سراج الدین میردامادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس در مورد گفتههای تازه آیتالله خامنهای و «اختلاف» در میان اصولگرایان به رادیو فردا میگوید: حداقل بخشی از نيروهايی که آقای خامنهای هم آنها را نيروهای وفادار به نظام میداند و تحت عنوان اصولگرايان ميانه رو از آنها ياد میشود، بر اساس تحليلی که دارند معتقد هستند بايد به نوعی با بخشی از نيروهای معترض تعامل کرد و از تندوری دست برداشت. اين بخشی از نيروهای اصولگرای طرفدار آيت الله خامنهای عملاً روشهای ديگری را توصيه میکنند.
اين مسئله باعث اختلاف، دو دستگی و تفاوت راه حل بين نيروهای وفادار به رهبری شده و به اين دليل آقای خامنهای فضا را کمیغبارآلود میداند که راه حلهای گوناگونی برای برون رفت از فضای بحران زده جامعه توسط نيروهای گوناگون پيشنهاد میشود.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی روز شنبه خود مانند ساليان گذشته کشورهای خارجی و گروههای مخالف جمهوری اسلامی را به فتنه انگيزی متهم کرده است. اين اتهامها تا چه اندازه مبتنی بر واقعيت است؟
درطول اين سالها هيچ گاه اعتراضاتی که مطرح شده و فضای رسانهای منتقدانهای که توسط بخشی از اصلاح طلبان در فضای جامعه ايجاد شده، برخواسته از تحريک آمريکا و به تعبير آنها دشمن خارجی نبوده است.
اين صحبت کاملاً نادرست است و هميشه اين پيش فرض غلط بر گفتار و موضع گيری رهبران و حاکمان جمهوری اسلامی سايه انداخته و بر اساس همين تفکر برخوردهای قضايی- امنيتی سامان دهی شده، در حالی که اين چنين نيست.
به همين دليل واقعيت يک اعتراض مسالمت آميز در داخل کشور همچنان از سوی حکام به رسميت شناخته نشده است. آنها گمان میکنند هر کس معترض است ريشه در خارج از کشور دارد وگرنه هر کس در داخل ايران است بايد مطيع و منقاد حاکميت و رهبری باشد و از سياستهای دولت حمايت کند.
رهبر جمهوری اسلامی در بخش ديگری از صحبتهای خود خواسته تا در اين شرايط غبار آلود با احتياط و تدبير عمل شود البته با قاطعيت تا دشمن ناکام بماند و در عين حال نهادهای مسئول را به اعمال کامل و قاطع قانون در برخورد با حوادث اخير موظف کرده و تاکيد نموده کسانی که مسئوليت و وظيفه قانونی ندارند نبايد دراين قضايا دخالت کنند. اين عبارات را چگونه ارزيابی میکنيد؟
در ماههای پس از انتخابات مهمترين نيرويی که سرکوبی عليه معترضان را سازمان میداد لباس شخصیها بودند و میديديم گروههای فشار مردم را با خشونت هر چه تمام تر سرکوب میکردند.
آقای خامنهای واژه خودسر را به کار برده، ولی چنين چيزی جعلی است و اين نيروها هرگز خودسر نبوده اند چون اگر حمايتی از آنها صورت نمیگرفت با اين فراغت بال نمیتوانستند مردم را سرکوب کنند يا حمله به جلسات شخصيتهای برجسته داخل نظام را سازمان دهند. پس قطعاً اينها خودسر نبودند و از سوی دستگاههای قضايی، نظامیو امنيتی حمايت میشدند.
به نظر میرسد آقای خامنهای خواسته با اين تعابير به اين نيروها توصيه کند تا از يک حدی فراتر نروند، به عنوان مثال اگر قرار است عليه آقای کروبی شعار دهند و سنگی پرتاب کنند به همين حد اکتفا کنند و ديگر تيری به ماشين او شليک نشود.
آقای خامنهای خوب میداند در فضای خارج و داخل کشور اين نوع حرکتها به نام رهبری و نظام ثبت میشود و موجب میگردد فضای تبليغاتی عليه جمهوری اسلامی فراهم شود. طبعاً توصيه آقای خامنهای به گروههايی که خودسر خطاب کرده اين است که در بعضی زمينهها تندروی نکنند و به همان کاری که به آنها گفته شده، اکتفا کنند.
آیتالله خامنهای در یک سخنرانی در روز شنبه، «خشم» جوانان و بسیجیها در برابر آنچه که وی «بیحرمتی عدهای به عاشورای حسینی» خواند را «طبیعی» دانسته است و در عین حال تأکید کرده است: «همه باید مراقب باشیم که با کارهای بیرویه، به فتنهانگیزی دشمن کمک نکنیم.»
او در جای دیگری از سخنرانی خود نیز گفته است: «افرادی که مسئولیت و وظیفه قانونی ندارند نباید در این قضایا دخالت کنند.» به نظر میرسد منظور رهبر جمهوری اسلامی ایران از «قضایا» رخدادها و اعتراضهای گسترده پس از انتخابات خرداد ماه در ایران است؛ اعتراضاتی که آخرین نمونه آن -روز عاشورا- به شکل خونباری سرکوب شد. اندکی پس از آن بیاینه هفدهم میرحسین موسوی منتشر شد که با واکنش گستردهای روبهرو شد.
آیا بیاینه هفدهم میرحسین موسوی، که پس از جریان سرکوبی روز عاشورا منتشر شد، بر اختلافات در میان اصولگرایان دامن زده است؟
طی روزهای اخیر چندین چهره سرشناس اصولگرا با ملایمت و حفظ خطی میانه از افراطیون و رفتارهای خشونتبار نیروهای امنیتی انتقاد کردهاند.
سراج الدین میردامادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس در مورد گفتههای تازه آیتالله خامنهای و «اختلاف» در میان اصولگرایان به رادیو فردا میگوید: حداقل بخشی از نيروهايی که آقای خامنهای هم آنها را نيروهای وفادار به نظام میداند و تحت عنوان اصولگرايان ميانه رو از آنها ياد میشود، بر اساس تحليلی که دارند معتقد هستند بايد به نوعی با بخشی از نيروهای معترض تعامل کرد و از تندوری دست برداشت. اين بخشی از نيروهای اصولگرای طرفدار آيت الله خامنهای عملاً روشهای ديگری را توصيه میکنند.
اين مسئله باعث اختلاف، دو دستگی و تفاوت راه حل بين نيروهای وفادار به رهبری شده و به اين دليل آقای خامنهای فضا را کمیغبارآلود میداند که راه حلهای گوناگونی برای برون رفت از فضای بحران زده جامعه توسط نيروهای گوناگون پيشنهاد میشود.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی روز شنبه خود مانند ساليان گذشته کشورهای خارجی و گروههای مخالف جمهوری اسلامی را به فتنه انگيزی متهم کرده است. اين اتهامها تا چه اندازه مبتنی بر واقعيت است؟
درطول اين سالها هيچ گاه اعتراضاتی که مطرح شده و فضای رسانهای منتقدانهای که توسط بخشی از اصلاح طلبان در فضای جامعه ايجاد شده، برخواسته از تحريک آمريکا و به تعبير آنها دشمن خارجی نبوده است.
اين صحبت کاملاً نادرست است و هميشه اين پيش فرض غلط بر گفتار و موضع گيری رهبران و حاکمان جمهوری اسلامی سايه انداخته و بر اساس همين تفکر برخوردهای قضايی- امنيتی سامان دهی شده، در حالی که اين چنين نيست.
به همين دليل واقعيت يک اعتراض مسالمت آميز در داخل کشور همچنان از سوی حکام به رسميت شناخته نشده است. آنها گمان میکنند هر کس معترض است ريشه در خارج از کشور دارد وگرنه هر کس در داخل ايران است بايد مطيع و منقاد حاکميت و رهبری باشد و از سياستهای دولت حمايت کند.
رهبر جمهوری اسلامی در بخش ديگری از صحبتهای خود خواسته تا در اين شرايط غبار آلود با احتياط و تدبير عمل شود البته با قاطعيت تا دشمن ناکام بماند و در عين حال نهادهای مسئول را به اعمال کامل و قاطع قانون در برخورد با حوادث اخير موظف کرده و تاکيد نموده کسانی که مسئوليت و وظيفه قانونی ندارند نبايد دراين قضايا دخالت کنند. اين عبارات را چگونه ارزيابی میکنيد؟
در ماههای پس از انتخابات مهمترين نيرويی که سرکوبی عليه معترضان را سازمان میداد لباس شخصیها بودند و میديديم گروههای فشار مردم را با خشونت هر چه تمام تر سرکوب میکردند.
آقای خامنهای واژه خودسر را به کار برده، ولی چنين چيزی جعلی است و اين نيروها هرگز خودسر نبوده اند چون اگر حمايتی از آنها صورت نمیگرفت با اين فراغت بال نمیتوانستند مردم را سرکوب کنند يا حمله به جلسات شخصيتهای برجسته داخل نظام را سازمان دهند. پس قطعاً اينها خودسر نبودند و از سوی دستگاههای قضايی، نظامیو امنيتی حمايت میشدند.
به نظر میرسد آقای خامنهای خواسته با اين تعابير به اين نيروها توصيه کند تا از يک حدی فراتر نروند، به عنوان مثال اگر قرار است عليه آقای کروبی شعار دهند و سنگی پرتاب کنند به همين حد اکتفا کنند و ديگر تيری به ماشين او شليک نشود.
آقای خامنهای خوب میداند در فضای خارج و داخل کشور اين نوع حرکتها به نام رهبری و نظام ثبت میشود و موجب میگردد فضای تبليغاتی عليه جمهوری اسلامی فراهم شود. طبعاً توصيه آقای خامنهای به گروههايی که خودسر خطاب کرده اين است که در بعضی زمينهها تندروی نکنند و به همان کاری که به آنها گفته شده، اکتفا کنند.