لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۲۱:۰۵

«ایران در حال بازگشت به دوران اول انقلاب است»


طی چند ساعت پس از انتخابات ریاست جمهوری، میرحسین موسوی یکی از دو نامزد اصلاح طلبان در انتخابات، که هوادارانش شهرها را سبزپوش کرده بودند، از پیروزی خود خبر می‌دهد.

ساعاتی بعد در میان حیرت میلیون‌ها نفر از هواداران اصلاحات، نام محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری ایران اعلام می‌شود.
سیستم پیامک تلفن‌های همراه قطع می‌شود.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدیدا به نتایج اعتراض کرده و آن را «دروغ» می‌خوانند.

ده‌ها هزار نفر از مردم در خیابان‌های پایتخت به نتایج انتخابات اعتراض می‌کنند.

ده‌ها وب‌سایت متعلق به اصلاح طلبان و وبسایت‌های اجتماعی در اینترنت فیلتر می‌شود.

سیستم تلفن‌های همراه و در برخی مناطق، تلفن‌های شهری مختل می‌شود.

نا آرامی در خیابان ها، رنگ درگیری به خود می‌گیرد و به شهرهای دیگر کشیده می‌شود.

رشت، تبریز، اصفهان، شیراز، ارومیه، یزد، و شهرهای دیگر شاهد ناآرامی و تنش می‌شوند.

بیانیه‌ای از سوی آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی صادر می‌شود که متن آن حاکی از تبریک پیروزی محمود احمدی نژاد است.

نیروهای انتظامی و امنیتی به طور شبانه، ده‌ها نفر از فعالان سیاسی را بازداشت می‌کنند. برخی از چهره‌های نام آشنا ازجمله محسن میردامادی دبیرکل حزب مشارکت اسلامی و بهزاد نبوی از سازمان مجاهدین انقلاب در میان بازداشت شدگان به چشم می‌خورند.

سازمان مجاهدین انقلاب در بیانیه‌ای و نیز بسیاری از تحلیلگران در گفته‌ها و تحلیل‌های خود این رویداد را یک «کودتا» یا یک «کودتای نرم» می‌نامند.

آیا رویدادهای ۲۲ تا ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ یک کودتاست؟

رسول نفیسی، استاد جامعه شناسی سیاسی در واشینگتن به رادیو فردا پاسخ می‌دهد:

رسول نفیسی: البته اين يک اصطلاح مبالغه آميز است که جريان انتخابات اخير را کودتا بناميم، زيرا مجريان اصلی نظام هنوز همان هايی هستند که از قديم حکومت را در دست داشتند مانند آقای خامنه ای، آقای جنتی، آيت الله يزدی و سايرين و تغييری در اين سيستم ايجاد نشده است.

آن چه در ايران درحال تکوين است، بازگشت به دوران اول انقلاب است. بسياری از تحليلگران، دوران آقای خاتمی را با کل سيستم اشتباه گرفتند و فکر کردند اين سيستمی است که به طور مداوم بازتر خواهد شد و آزادی های اجتماعی رشد خواهد کرد.

رهبری کشور و شورای نگهبان در آن زمان از دستشان در رفت و يک گروه اصلاح طلب بر ايران حاکم شدند، ولی بلافاصله اشتباه خود را ازطريق انتخاب آقای احمدی نژاد تصحيح کردند و به مدار قبلی جمهوری اسلامی بازگشتند.

در تعاريف سياسی برای اتفاقات اخير از جمله قطع خطوط ارتباطی طی ۲۴ ساعت قطع و بازداشت شدن تعداد زيادی از چهره های شاخص جناح اصلاح طلبان، چه نامی می‌توان پيدا کرد و اين اتفاقات چه روندی پيش خواهد گرفت؟

بازداشت اين افراد و اعلام وضعيت فوق العاده هيچ کدام به معنای کودتا نيست. آقايانی که اکنون تحت نظر يا بازداشت شده اند، در مسند قدرت نبودند بلکه افراد شاخص داخل حکومت به حساب می‌آيند. چنين برخوردهايی از قبل در زير خاکستر معلوم بود و اين جريان کوتاه مدت است. اين افراد را آزاد می‌کند و اوضاع به مسير عادی خود بازمی‌گردد.

شما فکر می‌کنيد تکليف اين هوادارن که سطح توقع سياسی آنها بالا رفته و اجتماع بی‌نظيری را طی ۳۰ سال گذشته شکل داده اند، چه خواهد شد؟

آن چيزی که باعث جريان اخير و ايجاد موج دموکراسی خواهی در ايران شده، تظاهر خود حکومت جمهوری اسلامی به دموکراسی است با برگزار کردن انتخابات و مجاز دانستن مناظره های تلويزيونی.

وقتی انتخابات در کشور برگزار می‌شود، به طور طبيعی خواست دموکراتيک مردم بالا می‌رود. دولت جمهوری اسلامی تمهيدی برای اين مورد نينديشيده و به طور خام دستانه با آن برخورد می‌کند و می‌خواهد با سرکوب، اين مسئله رامتوقف کند .

وقتی در کشور انتخابات داشته باشيد و با انتخاباتی به اين وسعت ادعای دموکراسی بکنيد، به طور طبيعی تقاضای دموکراسی بالا می‌رود، ولی به عنوام مثال در کشوری مانند سوريه يا مصر ادعای دموکراسی ندارند و تکليف مردم روشن است.

در ايران ادعای دموکراسی اسلامی می‌شود و جوانان ايران که بيشتر بعد از انقلاب به دنيا آمده‌اند اين حرف‌ها را باور می‌کنند و با دولت در می‌افتند که چرا به سخنان خود عمل نمی‌کند. مشکل ديگری که وجود دارد اين است که خواسته ای اين جوانان به شکل سازمان يافته متبلور نمی‌شود و به شکل برخوردهای خيابانی کور با پليس آغاز و انجام می‌گيرد و فقط سرخوردگی بيشتر می‌شود.

اما اگر در ميان اين جريانات رسانه‌های ارتباط جمعی گستردگی پيدا کند و جريانات با هم متحد شوند و به يک سازمان تبديل شوند، می‌توانند خواست خود را به دولت تحميل کنند. بازتابی که در جريان اخير می‌بينيد، بازتاب تبليغ خود دولت مبنی بر دموکراسی اسلامی‌است. اينها يا بايد تبليغ را کنار بگذارند و دولت را مانند کره شمالی اداره کنند يا اين که کمی فضا را باز کنند.

اکنون به خاطر شکل گرفتن کمپين ها و برگزاری مناظره ها، اراده و خواست عمومی به وجود آمده است. شما فکر می‌کنيد با وجود نبود رهبری و سازماندهی، آينده اين موج به کجا منتهی خواهد شد؟

من فکر می‌کنم ناآرامی‌ها به خصوص در تهران ادامه پيدا کند و افرادی مجروح و حتی کشته شوند و سرانجام خاموش شود. البته اين مسئله در انتخابات بعدی به خصوص انتخابات مجلس اثر خواهد گذاشت و جوانان را به انفعال خواهد کشاند، مگر اين که حکومت جمهوری اسلامی احمدی نژاد را مجبور کند که اعضای کابينه خود را عوض کند و از اصلاح طلبان هم بخواهد حضور پيدا کنند تا لااقل آرامش ظاهری را به اين رژيم باز گرداند.

اگر اين طور نشود، سرانجام اين نظام به نظام رهبران کره شمالی می‌انجامد و نمی‌توان مردم را مدت طولانی به اين شکل بازی داد. به نظر من بازی دادن مردم در انتخابات اخير تا حدی پايان گرفته است.
XS
SM
MD
LG