بر پایه گزارشهای رسیده از ایران، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی دندههای عیسی سحرخیز، مدیرکل پیشین مطبوعات داخلی ِ ایران در دولت محمد خاتمی را هنگام بازداشت، شکستهاند.
مهدی، پسر آقای سحرخیز، در گفتوگویی با رادیو فردا، می افزاید: پدرش، در تماس تلفنی کوتاهی با اعضاء خانواده خود، با اشاره به این خبر، از آن ها خواسته است که علیه شرکت «نوکیا» اقامه دعوا کنند.
آقای سحرخیز گفته است که ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، با بهرهگیری از فنآوریهایی که این شرکت فنلاندی به حکومت تهران فروخته، موفق به ردیابی و بازداشت انبوهی از کسانی در ایران شده است که به آن چه «تقلب آشکار» در انتخابات ۲۲ خردادماه گذشته میخوانند، اعتراض دارند.
مهدی سحرخیز: پدرم تماس کوتاهی باخانه داشت و گفت هنگام بازداشت متاسفانه چند تا از دندههای او شکسته و اکنون تحت نظر پزشک است و در سلول انفرادی به سر میبرد.
يعنی هنگام بازداشت او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند؟
خوب اگر با او خوشرفتاری می کردند که دندههايش نمیشکست. من نمیدانم چگونه میتوانند شخص را بازداشت کنند [طوری] که دندههايش بشکند.
آقای سحر خيز گفت که مشخصا در زندان اوين به سر میبرد؟
خير مشخص نيست در زندان اوين به سر می برد. فقط گفت که در سلول انفرادی است.
آيا آقای سحرخيز در اين تماس کوتاه مطلب ديگری را هم بيان کرده است؟
پدرم گفت که منتظر من نباشيد چون مدت طولانی اينجا خواهم بود. همچنين گفت که تمام رديابیها از طريق نوکيا انجام شده است و اگر وکلا میتوانند در دادگاههای بينالمللی از شرکت نوکيا شکايت کنند و بخواهند که شرکت نوکيا غرامت تمام خسارتهای پيش آمده در ايران را بپردازد.
يعنی تلفن پدر شما از طريق نوکيا کنترل میشده و بازجويیها در ارتباط با گفتوگوهای تلفنی آقای سحر خيز بوده است؟
پدرم در مورد بازجويیها چيزی نگفته است، اما به همين خاطر او را بازداشت کردهاند. البته هنوز به ما تفهيم اتهام نشده و حتی به پدرم اجازه ندادهاند وکيل داشته باشد، اما چيزی که مشخص است اين است که او را از طريق نوکيا رديابی کرده اند.
آيا به آقای سحرخيز اجازه ملاقات با خانواده يا داشتن وکيل را می دهند؟
به ما هيچ گونه اطلاعی ندادهاند.
آقای سحرخيز! شما جزو کسانی هستيد که از روز گذشته جلوی سازمان ملل تجمع کرده و خواستار آزادی تمام زندانيان سياسی در ايران شدهاند. کمی در مورد حال و هوای تجمع روبروی سازمان ملل توضيح دهيد.
امروز (پنجشنبه) هم حدود ۲۰۰ نفر اينجا هستند و سخنرانیها شروع شده و يک پسر کوچک توسط ويلون موسيقی اجرا می کند.
چقدر اميدوار هستيد اين گونه اقدامات بر سرنوشت پدرتان و ديگر کسانی که در زندان هستند تاثير داشته باشد؟
اين گونه اقدامات نه تنها سبب میشود مردم ايران و ديگر کشورها نسبت به اتفاقاتی که در ايران رخ میدهد هوشيار شوند، بلکه سبب می شود اخبار بيشتر منتشر شود.
برای مردم ايران اين اميد به وجود می آيد که ايرانيان خارج از کشور هم با آنها هم صدا هستند.
اين فعاليتها تاثير بسيار مثبتی دارد، چون بر اساس ايميلهايی که از گروههای مختلف در ايران دريافت میکنم، آنها هم همزمان با اعتصاب غذای اينجا اعتصاب غذا کردهاند و اين مسئله نشان میدهد همه افراد در جريان اخبار هستند و حامی اين اعتصاب غذا بودهاند.
فکر میکنيد اين گونه اخبار به زندانيان داخل زندان میرسد، چون گفته میشود آنها با دنيای خارج از زندان هيچ تماسی ندارند؟
به نظر من همان صدای الله اکبری که میشنوند مهمترين خبر است. به هر حال با تماس های کوچک با بيرون کمابيش از اخبار مطلع می شوند.
مهدی، پسر آقای سحرخیز، در گفتوگویی با رادیو فردا، می افزاید: پدرش، در تماس تلفنی کوتاهی با اعضاء خانواده خود، با اشاره به این خبر، از آن ها خواسته است که علیه شرکت «نوکیا» اقامه دعوا کنند.
آقای سحرخیز گفته است که ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، با بهرهگیری از فنآوریهایی که این شرکت فنلاندی به حکومت تهران فروخته، موفق به ردیابی و بازداشت انبوهی از کسانی در ایران شده است که به آن چه «تقلب آشکار» در انتخابات ۲۲ خردادماه گذشته میخوانند، اعتراض دارند.
مهدی سحرخیز: پدرم تماس کوتاهی باخانه داشت و گفت هنگام بازداشت متاسفانه چند تا از دندههای او شکسته و اکنون تحت نظر پزشک است و در سلول انفرادی به سر میبرد.
يعنی هنگام بازداشت او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند؟
خوب اگر با او خوشرفتاری می کردند که دندههايش نمیشکست. من نمیدانم چگونه میتوانند شخص را بازداشت کنند [طوری] که دندههايش بشکند.
آقای سحر خيز گفت که مشخصا در زندان اوين به سر میبرد؟
خير مشخص نيست در زندان اوين به سر می برد. فقط گفت که در سلول انفرادی است.
آيا آقای سحرخيز در اين تماس کوتاه مطلب ديگری را هم بيان کرده است؟
پدرم گفت که منتظر من نباشيد چون مدت طولانی اينجا خواهم بود. همچنين گفت که تمام رديابیها از طريق نوکيا انجام شده است و اگر وکلا میتوانند در دادگاههای بينالمللی از شرکت نوکيا شکايت کنند و بخواهند که شرکت نوکيا غرامت تمام خسارتهای پيش آمده در ايران را بپردازد.
يعنی تلفن پدر شما از طريق نوکيا کنترل میشده و بازجويیها در ارتباط با گفتوگوهای تلفنی آقای سحر خيز بوده است؟
پدرم در مورد بازجويیها چيزی نگفته است، اما به همين خاطر او را بازداشت کردهاند. البته هنوز به ما تفهيم اتهام نشده و حتی به پدرم اجازه ندادهاند وکيل داشته باشد، اما چيزی که مشخص است اين است که او را از طريق نوکيا رديابی کرده اند.
آيا به آقای سحرخيز اجازه ملاقات با خانواده يا داشتن وکيل را می دهند؟
به ما هيچ گونه اطلاعی ندادهاند.
آقای سحرخيز! شما جزو کسانی هستيد که از روز گذشته جلوی سازمان ملل تجمع کرده و خواستار آزادی تمام زندانيان سياسی در ايران شدهاند. کمی در مورد حال و هوای تجمع روبروی سازمان ملل توضيح دهيد.
امروز (پنجشنبه) هم حدود ۲۰۰ نفر اينجا هستند و سخنرانیها شروع شده و يک پسر کوچک توسط ويلون موسيقی اجرا می کند.
چقدر اميدوار هستيد اين گونه اقدامات بر سرنوشت پدرتان و ديگر کسانی که در زندان هستند تاثير داشته باشد؟
اين گونه اقدامات نه تنها سبب میشود مردم ايران و ديگر کشورها نسبت به اتفاقاتی که در ايران رخ میدهد هوشيار شوند، بلکه سبب می شود اخبار بيشتر منتشر شود.
برای مردم ايران اين اميد به وجود می آيد که ايرانيان خارج از کشور هم با آنها هم صدا هستند.
اين فعاليتها تاثير بسيار مثبتی دارد، چون بر اساس ايميلهايی که از گروههای مختلف در ايران دريافت میکنم، آنها هم همزمان با اعتصاب غذای اينجا اعتصاب غذا کردهاند و اين مسئله نشان میدهد همه افراد در جريان اخبار هستند و حامی اين اعتصاب غذا بودهاند.
فکر میکنيد اين گونه اخبار به زندانيان داخل زندان میرسد، چون گفته میشود آنها با دنيای خارج از زندان هيچ تماسی ندارند؟
به نظر من همان صدای الله اکبری که میشنوند مهمترين خبر است. به هر حال با تماس های کوچک با بيرون کمابيش از اخبار مطلع می شوند.