جمشید شیبانی، آهنگساز، ترانهسرا و خواننده قدیمی که از پیشکسوتان موسیقی پاپ ایران بود پنجشبنه ۱۸ تیر ماه، در بیمارستانی در شهر تارزانا در لس آنجلس درگذشت.
آقای شیبانی در سال ١٣٠١ در تهران و در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. او نوهی دختری میرزا عبدالله، موسیقیدان برجسته ایرانی است و پدرش عنایتالله خان شیبانی نیز از پیشگامان هنر نمایش در ایران به شمار میرود.
فعالیت هنری آقای شیبانی از سال ١٣١٧ با پیشپرده خوانی در تئاتر نصر آغاز شد و او در طول زندگیش آثار ماندگاری از خود به جای گذاشت.
دکتر محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در آلمان درباره زندگی هنری جمشید شیبانی با رادیو فردا گفتوگو کردهاست.
رادیو فردا: آقای خوشنام، در مورد پیشینه خانوادگی آقای شیبانی توضیح دهید.
محمود خوشنام: جمشید شیبانی از خاندان معروف هنر برخواسته بود. او نوه دختری میرزا عبدالله بود که یکی از ردیفشناسان برجسته موسیقی سنتی ایران است و با پسر میرزا عبدالله یعنی استاد عبادی هم خویشاوند بود. ولی به دنبال موسیقی سنتی که در خاندانش باب بود نرفت و رو به موسیقی پاپ آورد. او در سالهای دهه اول و دوم قرن جاری خورشیدی، شاخهای از موسیقی پاپ ایرانی را نمایندگی کرد.
در برخی منابع اظهار شده است که مرحوم جمشید شیبانی، بنیانگذار موسیقی پاپ در ایران است. این گفته چقدر سندیت دارد؟
بستگی دارد به اینکه شما چه تعریفی از موسیقی پاپ داشته باشید؟ در تعریف عام، موسیقی پاپ بسیار قدیمیتر از تاریخ زندگی شیبانی و بدیعزاده و دیگران است. موسیقی عامیانه شهری که گاهی تاریخی دویست یا سیصد ساله و گاهی هزار ساله دارد بخشی از موسیقی پاپ محسوب میشود.
اما اگر بخواهیم به معنای اخص وارد قضیه شویم در آن صورت باید بگوییم موسیقی پاپ در همان دهههای نخست قرن جدید خورشیدی در شاخههای مختلفی به وجود آمد و رشد کرد. نمیتوانیم بگوییم که یک نفر بنیانگذار موسیقی پاپ در ایران بود. چون چند نفر در این راه پیشگام بودند.
برخی در موسیقی پاپی که متکی به موسیقی سنتی و عامیانه بود کار کردند و برخی دیگر در شاخه موسیقی پاپی که متکی به موسیقی سبک اروپایی بود فعالیت میکردند. در شاخه موسیقی پاپ سنتی، بدیعزاده مبتکر آن بود ولی در شاخه موسیقی پاپی که متکی به موسیقی اروپایی بود کسانی چون حمید قنبری، جمشید شیبانی و نعمتالله مینباشیان فعال بودند.
اینها کسانی بودند که آهنگهای غربی و ملودیهای غربی را میگرفتند و با شعر فارسی عرضه میکردند.
ظاهراً کارنامه هنری جمشید شیبانی شامل وجوه مختلفی از ترانهسرایی تا آهنگسازی و غیره میشود؟
شیبانی مدرسه هنرپیشگی را به اتمام رسانده بود. به همین جهت هم در آغاز به کار پیشپرده خوانی میپرداخت. در سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۷ همراه با مجید محسنی و حمید قنبری کار میکرد. پیشپرده خوانی هم تا حد زیادی با ترانهسازی و ترانهخوانی مرتبط بود. در واقع میشد اسمش را پیشپردههای مصوت گذاشت که با آواز و تصنیف و صدا همراه بود و در آغاز تئاتر عرضه میشد.
بعد از سال ۱۳۱۹ که اولین فرستنده رادیویی در ایران به وجود آمد، جمشید شیبانی هم به این سازمان پیوست و شروع به کار ترانهسازی کرد. بعد تصمیم گرفت با چند تن از دوستانش مثل پرویز خطیبی، و کریم فکور به انگلستان برای ضبط چند آهنگ پاپ برود که متأسفانه میسر نشد.
از سوی دیگر آقای نعمتالله مینباشیان که به هندوستان رفته بود با دست پرتری به ایران برگشت و صفحاتی به نام «دلبر» عرضه کرد که شامل نخستین ترانههای پاپی بود که در ایران شنیده شده است. بعد هم به آمریکا رفت و در سال ۱۳۲۵ در هالیود نمایندگی مجله تهران مصور را به عهده گرفت و با هنرمندان و هنرپیشههای سینما مصاحبههایی را انجام داد که به چاپ رسید و از این راه به سینما نزدیکتر شد.
شما در مجموع اهمیت جمشید شیبانی را در تاریخ معاصر ایران بیشتر در چه بخشهایی ارزیابی میکنید؟
در همین بخش ترانهسازی پاپ. منتها ایشان را به عنوان نخستین بنیانگذار موسیقی پاپ تلقی نمیکنم. بلکه ایشان را یکی از بنیانگذاران موسیقی پاپ میدانم.
مهمترین و خاطره انگیزترین کار جمشید شیبانی را کدام کارش میدانید؟
کارهای نخستین جمشید شیبانی بیشتر دوبله ترانههای غربی بود. یعنی ترانههایی را با ریتم والس و تانگو میگرفت و شعر فارسی بر روی آن میگذاشتند و میخواندند که البته همین کار هم کار تازهای بود و سبب اشاعه موسیقی فرنگی در ایران شد.
بعد هم به کمک دوستان آهنگساز خود کوشید چیزی مشابه همان والسها و تانگوهای غربی در ایران بیافریند که البته منشأ ایرانی داشته باشد.
البته بعدها آقای شیبانی به اصل خاندانی خود یعنی به موسیقی سنتی متمایل شد و در مدت زمانی که در امریکا اقامت داشت و در سالهای اخیر به موسیقی سنتی روی آورد و حتی انجمنی در لس آنجلس تأسیس کرد ، که خوانندگانی را در زمینه موسیقی سنتی پرورش دادند که برجستهترینشان همین خانم فائزه بود.
اگر بخواهید از خاطرهانگیزترین ترانه شیبانی یاد کنید کدام را نام میبرید؟
آهنگی به نام «سیمینبر» را نام میبرم که ملودی آن متأثر از موسیقی غربی بود و شعری از ابراهیم صفا بر روی آن گذاشته شده بود. این ترانه در سالهای قبل از انقلاب نمادی از ترانههای جمشید شیبانی است که علاقه داشت به آن بپردازد.
آقای شیبانی در سال ١٣٠١ در تهران و در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. او نوهی دختری میرزا عبدالله، موسیقیدان برجسته ایرانی است و پدرش عنایتالله خان شیبانی نیز از پیشگامان هنر نمایش در ایران به شمار میرود.
فعالیت هنری آقای شیبانی از سال ١٣١٧ با پیشپرده خوانی در تئاتر نصر آغاز شد و او در طول زندگیش آثار ماندگاری از خود به جای گذاشت.
دکتر محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در آلمان درباره زندگی هنری جمشید شیبانی با رادیو فردا گفتوگو کردهاست.
رادیو فردا: آقای خوشنام، در مورد پیشینه خانوادگی آقای شیبانی توضیح دهید.
محمود خوشنام: جمشید شیبانی از خاندان معروف هنر برخواسته بود. او نوه دختری میرزا عبدالله بود که یکی از ردیفشناسان برجسته موسیقی سنتی ایران است و با پسر میرزا عبدالله یعنی استاد عبادی هم خویشاوند بود. ولی به دنبال موسیقی سنتی که در خاندانش باب بود نرفت و رو به موسیقی پاپ آورد. او در سالهای دهه اول و دوم قرن جاری خورشیدی، شاخهای از موسیقی پاپ ایرانی را نمایندگی کرد.
در برخی منابع اظهار شده است که مرحوم جمشید شیبانی، بنیانگذار موسیقی پاپ در ایران است. این گفته چقدر سندیت دارد؟
بستگی دارد به اینکه شما چه تعریفی از موسیقی پاپ داشته باشید؟ در تعریف عام، موسیقی پاپ بسیار قدیمیتر از تاریخ زندگی شیبانی و بدیعزاده و دیگران است. موسیقی عامیانه شهری که گاهی تاریخی دویست یا سیصد ساله و گاهی هزار ساله دارد بخشی از موسیقی پاپ محسوب میشود.
اما اگر بخواهیم به معنای اخص وارد قضیه شویم در آن صورت باید بگوییم موسیقی پاپ در همان دهههای نخست قرن جدید خورشیدی در شاخههای مختلفی به وجود آمد و رشد کرد. نمیتوانیم بگوییم که یک نفر بنیانگذار موسیقی پاپ در ایران بود. چون چند نفر در این راه پیشگام بودند.
برخی در موسیقی پاپی که متکی به موسیقی سنتی و عامیانه بود کار کردند و برخی دیگر در شاخه موسیقی پاپی که متکی به موسیقی سبک اروپایی بود فعالیت میکردند. در شاخه موسیقی پاپ سنتی، بدیعزاده مبتکر آن بود ولی در شاخه موسیقی پاپی که متکی به موسیقی اروپایی بود کسانی چون حمید قنبری، جمشید شیبانی و نعمتالله مینباشیان فعال بودند.
اینها کسانی بودند که آهنگهای غربی و ملودیهای غربی را میگرفتند و با شعر فارسی عرضه میکردند.
ظاهراً کارنامه هنری جمشید شیبانی شامل وجوه مختلفی از ترانهسرایی تا آهنگسازی و غیره میشود؟
شیبانی مدرسه هنرپیشگی را به اتمام رسانده بود. به همین جهت هم در آغاز به کار پیشپرده خوانی میپرداخت. در سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۷ همراه با مجید محسنی و حمید قنبری کار میکرد. پیشپرده خوانی هم تا حد زیادی با ترانهسازی و ترانهخوانی مرتبط بود. در واقع میشد اسمش را پیشپردههای مصوت گذاشت که با آواز و تصنیف و صدا همراه بود و در آغاز تئاتر عرضه میشد.
بعد از سال ۱۳۱۹ که اولین فرستنده رادیویی در ایران به وجود آمد، جمشید شیبانی هم به این سازمان پیوست و شروع به کار ترانهسازی کرد. بعد تصمیم گرفت با چند تن از دوستانش مثل پرویز خطیبی، و کریم فکور به انگلستان برای ضبط چند آهنگ پاپ برود که متأسفانه میسر نشد.
از سوی دیگر آقای نعمتالله مینباشیان که به هندوستان رفته بود با دست پرتری به ایران برگشت و صفحاتی به نام «دلبر» عرضه کرد که شامل نخستین ترانههای پاپی بود که در ایران شنیده شده است. بعد هم به آمریکا رفت و در سال ۱۳۲۵ در هالیود نمایندگی مجله تهران مصور را به عهده گرفت و با هنرمندان و هنرپیشههای سینما مصاحبههایی را انجام داد که به چاپ رسید و از این راه به سینما نزدیکتر شد.
شما در مجموع اهمیت جمشید شیبانی را در تاریخ معاصر ایران بیشتر در چه بخشهایی ارزیابی میکنید؟
در همین بخش ترانهسازی پاپ. منتها ایشان را به عنوان نخستین بنیانگذار موسیقی پاپ تلقی نمیکنم. بلکه ایشان را یکی از بنیانگذاران موسیقی پاپ میدانم.
مهمترین و خاطره انگیزترین کار جمشید شیبانی را کدام کارش میدانید؟
کارهای نخستین جمشید شیبانی بیشتر دوبله ترانههای غربی بود. یعنی ترانههایی را با ریتم والس و تانگو میگرفت و شعر فارسی بر روی آن میگذاشتند و میخواندند که البته همین کار هم کار تازهای بود و سبب اشاعه موسیقی فرنگی در ایران شد.
بعد هم به کمک دوستان آهنگساز خود کوشید چیزی مشابه همان والسها و تانگوهای غربی در ایران بیافریند که البته منشأ ایرانی داشته باشد.
البته بعدها آقای شیبانی به اصل خاندانی خود یعنی به موسیقی سنتی متمایل شد و در مدت زمانی که در امریکا اقامت داشت و در سالهای اخیر به موسیقی سنتی روی آورد و حتی انجمنی در لس آنجلس تأسیس کرد ، که خوانندگانی را در زمینه موسیقی سنتی پرورش دادند که برجستهترینشان همین خانم فائزه بود.
اگر بخواهید از خاطرهانگیزترین ترانه شیبانی یاد کنید کدام را نام میبرید؟
آهنگی به نام «سیمینبر» را نام میبرم که ملودی آن متأثر از موسیقی غربی بود و شعری از ابراهیم صفا بر روی آن گذاشته شده بود. این ترانه در سالهای قبل از انقلاب نمادی از ترانههای جمشید شیبانی است که علاقه داشت به آن بپردازد.