رقبای محمود احمدینژاد در مناظرهها و نطقهای انتخاباتی خود از سیاست تهاجمی وی در سطح بینالمللی انتقاد کردهاند. آنها بر این نکته اصرار داشتهاند که در صورت پیروزی در انتخابات، وضعیت کنونی ایران را در عرصه سیاست خارجی تغییر خواهند داد و مسئله هستهای ایران را با گفتوگو به سرانجام خواهند رساند.
در پیوند با این موضوع، با «سِر مالکم ریفکیند»، وزیر خارجه پیشین بریتانیا و وکیل مجلس عوام این کشور، گفتوگو کردیم و نخست از وی میپرسیم: «نتیجه انتخابات ایران و اینکه چه کسی در این انتخابات برنده شود برای غرب تا چه حد اهمیت دارد؟»
سر مالکم ریفکیند: به باور من آن چه در ايران اتفاق می افتد برای همه جهان اهميت دارد، زيرا ايران کشور مهمی است. اين واقعيت که ما نمیدانيم چه کسی در اين انتخابات برنده خواهد شد، نشاندهنده حدی از آزادی انتخاب برای مردم ايران است، گرچه نمیتوان ايران را يک دموکراسی ناميد.
اگر مردم ايران يک رئيسجمهور جديد را با برنامه کاری متفاوت انتخاب کنند، برای رهبر جمهوری اسلامی و ديگر دولتمردان مشکل خواهد بود که نظر آشکار مردم را ناديده بگيرند، زيرا پيامدهای آن برای روابط ايران با دنيای خارج گسترده خواهد بود.
سر مالکم! رقبای محمود احمدی نژاد در اين انتخابات اعلام کردهاند که در صورت پيروزی با دوری از سياست تهاجمی احمدی نژاد، راه و روش تازهای را برای تعامل با کشورهای غربی از جمله آمريکا در پيش خواهند گرفت. فکر میکنيد اين کار جو مثبتی را برای گفتوگو با آمريکا و در نهايت حل مسئله هستهای ايران ايجاد کند؟
در وهله اول بايد بگويم که انتخابات در ايران مانند ساير کشورها، هم درباره مسايل بينالمللی است و هم درباره مسايل داخلی، از جمله اين که وضعيت اقتصادی و معيشتی در ايران بهتر شده است يا نه.
اما در رابطه با مسايل بين المللی يکی از انتقادهای رقبای محمود احمدی نژاد اين است که او تعمدا سياست تهاجمی را در تعامل با جامعه جهانی اتخاذ کرده است و اين کار باعث شده که ايران دوستان زيادی را از دست بدهد و برای پيگيری منافع ملی خود با مشکلات زيادی مواجه شود.
به باور من اگر مردم ايران کسی را به رياست جمهوری انتخاب کنند که مانند احمدی نژاد به سياست تهاجمی روی نياورد، وضعيت ايران در سطح جهان بهتر خواهد شد؛ وضعيتی با ثباتتر و متعادلتر. چنين وضعيتی هم به نفع ايران است و هم به نفع جامعه جهانی .
با اين وجود ذکر اين نکته ضرورت دارد که رييس جمهوری آينده صرف نظر از اين که چه کسی دراين انتخابات پيروز شود، به تنهايی رئوس سياست خارجی ايران را تعيين نمی کند. آيت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، تصميم نهايی را در مورد سياست خارجی می گيرد، ولی بايد ديد او پيام مردم ايران را در اين انتخابات مد نظر قرار خواهد داد يا نه.
محسن رضايی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و يکی از رقبای محمود احمدی نژاد در انتخابات، گفته که در صورت پيروزی با همکاری آمريکا و با تشکيل يک کنسرسيوم بينالمللی غنیسازی را در خاک ايران ادامه خواهد داد و مسئله هستهای حل خواهد شد. به نظر شما کشورهای غربی چنين پيشنهادی را قبول خواهند کرد؟
به نظر من اين پيشنهاد سازندهای است که بايد به طور جدی بررسی شود. مردم سراسر جهان میدانند که ايران مانند ساير کشورها حق دارد از نيروی هستهای برای توليد برق استفاده کند. در اينجا سؤال مهم اين است که چگونه میتوان توليد برق از نيروی هستهای را با مقررات امنيتی و ايمنی توأم کرد، به طوری که توليد اورانيوم و پلوتونيوم به توليد سلاح هستهای منجر نشود.
ايران همواره گفته است که به دنبال سلاح هستهای نيست. اگر چنين است ايجاد و اجرای مقررات امنيتی در مورد فعاليتهای هستهای ايران که جامعه جهانی نيز خواستار آن است نبايد کار مشکلی باشد. بنابراين هر راه حلی از جمله پيشنهاد اين نامزد رياست جمهوری بايد به طور جدی مورد مطالعه قرار گيرد.
در پیوند با این موضوع، با «سِر مالکم ریفکیند»، وزیر خارجه پیشین بریتانیا و وکیل مجلس عوام این کشور، گفتوگو کردیم و نخست از وی میپرسیم: «نتیجه انتخابات ایران و اینکه چه کسی در این انتخابات برنده شود برای غرب تا چه حد اهمیت دارد؟»
سر مالکم ریفکیند: به باور من آن چه در ايران اتفاق می افتد برای همه جهان اهميت دارد، زيرا ايران کشور مهمی است. اين واقعيت که ما نمیدانيم چه کسی در اين انتخابات برنده خواهد شد، نشاندهنده حدی از آزادی انتخاب برای مردم ايران است، گرچه نمیتوان ايران را يک دموکراسی ناميد.
اگر مردم ايران يک رئيسجمهور جديد را با برنامه کاری متفاوت انتخاب کنند، برای رهبر جمهوری اسلامی و ديگر دولتمردان مشکل خواهد بود که نظر آشکار مردم را ناديده بگيرند، زيرا پيامدهای آن برای روابط ايران با دنيای خارج گسترده خواهد بود.
سر مالکم! رقبای محمود احمدی نژاد در اين انتخابات اعلام کردهاند که در صورت پيروزی با دوری از سياست تهاجمی احمدی نژاد، راه و روش تازهای را برای تعامل با کشورهای غربی از جمله آمريکا در پيش خواهند گرفت. فکر میکنيد اين کار جو مثبتی را برای گفتوگو با آمريکا و در نهايت حل مسئله هستهای ايران ايجاد کند؟
در وهله اول بايد بگويم که انتخابات در ايران مانند ساير کشورها، هم درباره مسايل بينالمللی است و هم درباره مسايل داخلی، از جمله اين که وضعيت اقتصادی و معيشتی در ايران بهتر شده است يا نه.
اما در رابطه با مسايل بين المللی يکی از انتقادهای رقبای محمود احمدی نژاد اين است که او تعمدا سياست تهاجمی را در تعامل با جامعه جهانی اتخاذ کرده است و اين کار باعث شده که ايران دوستان زيادی را از دست بدهد و برای پيگيری منافع ملی خود با مشکلات زيادی مواجه شود.
به باور من اگر مردم ايران کسی را به رياست جمهوری انتخاب کنند که مانند احمدی نژاد به سياست تهاجمی روی نياورد، وضعيت ايران در سطح جهان بهتر خواهد شد؛ وضعيتی با ثباتتر و متعادلتر. چنين وضعيتی هم به نفع ايران است و هم به نفع جامعه جهانی .
با اين وجود ذکر اين نکته ضرورت دارد که رييس جمهوری آينده صرف نظر از اين که چه کسی دراين انتخابات پيروز شود، به تنهايی رئوس سياست خارجی ايران را تعيين نمی کند. آيت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، تصميم نهايی را در مورد سياست خارجی می گيرد، ولی بايد ديد او پيام مردم ايران را در اين انتخابات مد نظر قرار خواهد داد يا نه.
محسن رضايی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و يکی از رقبای محمود احمدی نژاد در انتخابات، گفته که در صورت پيروزی با همکاری آمريکا و با تشکيل يک کنسرسيوم بينالمللی غنیسازی را در خاک ايران ادامه خواهد داد و مسئله هستهای حل خواهد شد. به نظر شما کشورهای غربی چنين پيشنهادی را قبول خواهند کرد؟
به نظر من اين پيشنهاد سازندهای است که بايد به طور جدی بررسی شود. مردم سراسر جهان میدانند که ايران مانند ساير کشورها حق دارد از نيروی هستهای برای توليد برق استفاده کند. در اينجا سؤال مهم اين است که چگونه میتوان توليد برق از نيروی هستهای را با مقررات امنيتی و ايمنی توأم کرد، به طوری که توليد اورانيوم و پلوتونيوم به توليد سلاح هستهای منجر نشود.
ايران همواره گفته است که به دنبال سلاح هستهای نيست. اگر چنين است ايجاد و اجرای مقررات امنيتی در مورد فعاليتهای هستهای ايران که جامعه جهانی نيز خواستار آن است نبايد کار مشکلی باشد. بنابراين هر راه حلی از جمله پيشنهاد اين نامزد رياست جمهوری بايد به طور جدی مورد مطالعه قرار گيرد.