بیابید:
- کلیدواژگان «جنبش سبز» از جمله کلیدواژگانی است که به شما کمک میکند تا با استفاده از موتور جستوجوی رادیو فردا برنامهها، گزارشها و یادداشتهای مربوط به جنبش اعتراضی در ایران را بیابید.
جنبشهای اجتماعی پیامدهای خواسته و ناخواسته دارند و این پیامدها بالضروره در دوران جاری بودن جنبش قابل تشخیص نیستند. فعالان یک جنبش آن قدر بر عقب نشینی یا فرو ریزی حکومت تمرکز دارند که ممکن است از دستاوردهای حاصل در طول جنبش غفلت کنند. جنبشهای اجتماعی در همان حال که جریان دارند در جامعه یا دنیای پیرامون خود تحولاتی را ایجاد میکنند و گاه به نتایجی منجر میشوند –مثبت یا منفی- که رهبران و فعالان جنبش از آغاز برای تحقق آنها برنامهای نداشتهاند. این تحولات یا پیامدها در مورد جنبش سبز در طی هشت ماه گذشته و با لحاظ فراز و فرودهای جنبش تا این مرحله کدامند؟
شفاف تر شدن حکومتی پنهانکار
حکومت جمهوری اسلامی طی سه دهه به تدریج روالها و چارچوبهایی را ایجاد کرده است که سازوکارهای آنها برای عموم مردم تاریک تر و تاریک تر میشدهاند اما به دلیل عادت کردن مردم به این روالها مشکلات آنها چندان در معرض عموم قرار نمیگرفتهاند. یک نمونه قابل توجه آن مراسم و تظاهرات دولتی است. شورای هماهنگی تبلیغات حدود سه دهه است که این مراسم را برگزار میکند و عموم مردم نیز به دلیل عدم توجه از نحوه برگزاری آنها بی اطلاع بودند. جنبش سبز، با بالا بردن حساسیت مردم به آنچه در جامعه سیاسی میگذرد، شهروندان را به همه اقدامات حکومت حساس کرده و دیوارهایی را که حکومت به دور خود کشیده برداشته است. تنها در ماههای پس از بروز جنبش است که جزئیات و نحوه برگزاری این مراسم دولتی آشکار شده است. شهروندان ایرانی دریافتهاند که هر عکس و سند و نامهای که در معرض دید عموم قرار دهند اهمیت دارد و به تصحیح روندهای اجتماعی کمک میکند.
آن چه موجب شفاف تر شدن ماهیت و عملکرد حکومت شده آن است که حکومت جمهوری اسلامی در مقابله با جنبش سبز همه حیثیت خود را بدون هیچ ملاحظهای به میدان آورده و به حراج گذاشته است. این حراج حیثیتی نیز توسط دوربینهای سبزها ثبت شده و در معرض دید جهانیان قرار میگیرد. در هشت ماه اخیر بیش از سی سال ماقبل آن، حکومت دینی و تک تک روشها و سیاستهایش برای ارزیابی در اختیار شهروندان ایرانی و غیر ایرانی قرار داده شده است. سبزها به عنوان شهروندانی مسئول همه اعمال حکومت را تحت نظر دارند.
انعکاس چهره واقعی حکومت دینی در برابر مسلمانان منطقه
مقامات جمهوری اسلامی همواره امید داشتهاند الگویی برای حکومت در جهان اسلام عرضه کنند و بخشی از مردم دیندار و تحت ستم در این کشورها در مقاطعی به ایران به صورت یک الگو نگریستهاند. این مقامات خود را قوم برگزیده و کشور تحت حکومت خود را ام القری مینامند. افراد غیر ایرانی اما باورمند به صورت اعم و اغلب از نقض ابتدایی حقوق مردم ایران بی اطلاع بودند. اما پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، رخدادهای داخل ایران پوشش مناسبی در جهان و نیز کشورهایی با جمعیت مسلمان یافت. این مردم حتی اگر به برخی از ابعاد ایدئولوژی اسلامگرایی باور داشته باشند در محیط بسته ایران زندگی نمیکنند و به اخبار و اطلاعات دسترسی دارند. اخبار مربوط به جنایات حکومت نمیتواند از چشم این مردم به دور مانده باشد. هر آن قدر که افرادی خواهان حاکم بودن باورهای دینی خود بر جامعه باشند نمیخواهند اتومبیل پلیس از روی آنها رد شود یا به خاطر پوشیدن پیراهن آستین کوتاه دستشان رنگ شود.
تغییر چهره مردم و کشور ایران در جهان
در هشت ماه جنبش سبز مردم دنیا بالاخص شهروندان جوامع دمکراتیک چهرهای دیگر از ایران بسیار متفاوت با طرفداران بمب اتمی یا حامیان حزب الله لبنان یا هواداران یک حکومت تروریست را مشاهده کردند. تصویری که حکومت از شهروندان ایرانی با اعمال خود ترسیم کرده بود تیپ ایده الی بسیار شبیه به اعضای القاعده بود. در دوران جنبش سبز با عکسها و فیلمهایی که از ایران در رسانههای غربی عرضه شد مردم دنیا دیدند که مردم ایران افرادی مثل خود آنها با آمال و آرزوهایی شبیه خود آنها هستند.
شکست احترام یک جانبه
مردم ایران حتی آنهایی که به دین یا ایدئولوژی اسلامگرایی باور ندارند به دینداران و روحانیت احترام میگذاشتهاند. این خصوصیت اخلاقی موجب تکبر دینداران و بالاخص اسلامگرایان و روحانیت شده تا آن حد که خود را از نظر اخلاقی و مقام اجتماعی فراتر و بالاتر از دیگران میبینند. جنبش سبز این رابطه را متوازن کرد به این معنی که معترضان در صورت احترام ندیدن احترامی نیز برای شکنجه گران و کشندگان خود قائل نیستند. ریشههای پیشبرد این امتیازات سیاسی و اقتصادی و تبعیض نهادینه در ساختار سیاسی در همین احترامهای یک طرفه بوده است. معترضان جنبش سبز نشان دادند که در صورت عدم احترام از سوی حکومت، آنها نیز طرف مقابل را به سخره میگیرند.
کاهش اختلاف میان اپوزیسیون خارج و میان مخالفان داخلی و خارجی
جنبش سبز نه تنها اختلاف میان مخالفان خارج را کم کرد و بسیاری را که حاضر نبودند در کنار هم بایستند در کنار هم قرار داد، از اختلاف فاز میان جنبش داخل و اپوزیسیون خارج نیز کاست. به دلیل فضای آزاد در خارج کشور، افراد و گروهها باورها و عقاید و ایدئولوژیهای متفاوتی دارند و هویت خود را آشکار میکنند. همچنین در فضای تحت فشار لازم نیست به همکاری یا تایید کشی بپردازند. علی رغم تفاوت بسیار میان این نیروها، در طول جنبش تفرق میان آنها به حداقل رسیده است. همچنین در جریان جنبش سبز، مخالفان خارج کشور همواره در محدودهای که جنبش در داخل میتوانسته حرکت کند تحرک داشتهاند و حتی شعارهایشان همان شعارهای داخل کشور بوده است. رژیم در ایجاد اختلاف میان مخالفان داخل و خارج کاملا ناموفق بوده است.
شکستن تابوی ولی فقیه در فضای عمومی
علی رغم مجازاتهای سنگین برای کسانی که به نقد ولایت فقیه میپردازند فعالان جنبش اسطوره ولایت فقیه در فضای عمومی را شکستند تا آنجا که حکومت برای محکوم کردن مخالفان نخست به داستان سازی در مورد توهین به عکس آیت الله خمینی و سپس به پاره کردن قرآن توسط معترضان متوسل شد. در این رخداد، ولی فقیه که عملیات سرکوب را شخصا هدایت و فرماندهی میکند به یکی از شهروندان عادی اما قسیالقلب و بیرحم تبدیل شد که باید او را به عقب راند یا بر سر عقل آورد. اگر مرگ خمینی پایان عصر فرهمندی در جمهوری اسلامی بود، جنبش سبز پایان مسکوت گذاشتن نقش ولی فقیه در سرکوبها و نقض حقوق بشر توسط رژیم و آغاز حساب کشی از وی در خیابانها بود.
کوچک تر شدن دایره خودیها
فشاری که جنبش بر حکومت و مخالفان قبلا حکومتی آن وارد آورده موجب شده است که نه حکومت به منتقدان درونی خویش اعتماد داشته باشد و نه منتقدان درونی تاب ماندن در رژیمی سرکوبگر را بیاورند. در چند ماه پس از جنبش صدها نفر از مقامات حکومتی که با اصلاح طلبان ارتباط داشتند از کار بر کنار شده یا استعفا دادند. این امر حلقه فشار جنبش را بر رژیم تنگ تر کرده و آن را در رویاروییهای بعدی آسیب پذیر تر میکند.
تنگ تر شدن حیات خلوتهای رژیم
رژیم بسته و غیر شفاف جمهوری اسلامی در نقاط مختلف دنیا به عملیات جاسوسی، ترور، خرابکاری و پرونده سازی مشغول است. جنبش سبز بسیاری از این نیروها را به صحنه عملیاتی وارد کرد و آنها را در معرض شناخت دستگاههای امنیتی این کشورها و نیز ایرانیان مقیم خارج قرار داد. رژیم جمهوری اسلامی تبحر خاصی در استفاده از فضای آزاد به نفع خود و علیه دیگران در عین بستن فضای داخل کشور برای مردم و شهروندان دیگر کشورها دارد. این معادله در حال بر هم خوردن است. اگر قرار است شبکههای رادیویی و تلویزیونی غیر فارسی زبان جمهوری اسلامی در دیگر کشورها فعال باشند یا پخش ماهوارهای داشته باشند دیگر دولتها به آسانی راه را بر امواج رادیویی و تلویزیونی فارسی زبان خارج از کشور باز نخواهند گذاشت. دول غربی و منطقه به اقدامات رژیم حساس شدهاند و راهها بر سواری مجانی حکومت تنگتر میشود.