سفر ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه آمریکا، به سوریه در ۱۷ فوریه و دیدار او با بشار اسد و همچنین انتصاب رابرت فورد یکی از چهرههای آشنا در منطقه خاورمیانه به سمت سفیر آمریکا که پیشتر سفیر آمریکا در الجزایر بود و تجربهای طولانی در عراق دارد با استقبال کارشناسان از هر دو سوی اقیانوس روبهرو شده است.
تقریباً تمام کارشناسان متفق القول هستند که این اقدام آمریکا در برقراری روابط دو کشور که پس از ترور رفیق حریری، نخست وزیر لبنان، در پنج سال پیش تیره شده بود دو هدف عمده در بر دارد. اول یارگیری تنها متحد ایران در منطقه و فشار بر آن کشور و دوم تلاش برای احیای فرآیند صلح بین فلسطین و اسراییل.
جرج یافی، کارشناس مسایل خاورمیانه در کالج سلطنتی لندن، درباره این که آیا میتوان تجدید رابطه سوریه و آمریکا را آغاز تغییر و تحولات جدیدی در خاورمیانه دانست، به رادیو فردا میگوید: « به نظر میرسد این دیدار نشانه تغییر در مسایل خاورمیانه است. من فکر میکنم دلیل اصلی در پیش گرفتن سیاست تعامل آمریکا با سوریه را باید در سیاست آمریکا نسبت به ایران و اسرائیل جست وجو کرد. در حال حاضر هر دوی این روابط در مرحله نابسامانی است».
وی میافزاید: «آمریکا نتوانسته ایران را قانع کند که غنی سازی اورانیوم را کنار بگذارد و در مورد اسراییل نیز قادر نبوده دولت نتانیاهو را از توسعه مناطق یهودی نشین در خاک فلسطین منصرف سازد، به این ترتیب دو حیطه مهم سیاست خارجی دولت اوباما به نوعی فلج شده است. به همین دلیل تجدید روابط با سوریه از موضعی جدید هم به ایران و هم به اسرائیل یادآوری میکند که آمریکا هنوز بازیگر پرقدرتی در منطقه است.»
برخی کارشناسان معتقدند رابطه ۳۰ ساله ایران و سوریه محکم تر از آن است که آمریکا بتواند آن را به کلی تغییر دهد، اما جرج یافی میگوید آن چه سوریه میتواند در عوض رابطه با ایران به دست آورد کم نیست و میافزاید: «اولین امتیازی که سوریه از این تجدید رابطه به دست میآورد پایان دادن به دشمنی آمریکا است که میتواند در مسایل داخلی این کشور تاثیرگذار باشد. فراموش نکنیم بر اساس قانون کنگره آمریکا سوریه از جمله کشورهای حامی تروریست شناخته شده و مشمول تحریمهای اقتصادی بسیاری است که بهبودی رابطه دو کشور میتواند این معادله را تغییر دهد. همچنین ممکن است سوریه بتواند در سیاست آمریکا در برابر اسرائیل موثر واقع شود، به خصوص اگر دولت آمریکا به این نتیجه برسد که دیگر نمیتواند با دولت نتانیاهو دراسراییل رابطه موثری را ادامه دهد.»
اما سوال اصلی در این جا این است که سوریه به چه قیمتی حاضر خواهد شد رابطه خود را با ایران ترک کند؟
کارشناسان معتقدند سه دهه رابطه نزدیک سوریه با ایران به این سادگی قابل تغییر نیست به خصوص وقتی نقش ایران در حمایت از حزب الله لبنان و حماس در فلسطین در نظر گرفته شود. ایران کمکهای مالی و غیر مالی مهمی به این حوزه قدرت در خاورمیانه میرساند.
جرج یافی در پاسخ میگوید: « به نظر نمیرسد سوریه حاضر باشد رابطه اش را با ایران به خطر اندازد، اما از سوی دیگر بدان معنا است که آمریکا میتواند از سوریه به عنوان مجرایی مهم برای تعامل با ایران استفاده کند تا از تشدید تنش و خصومتی که رابطه ایران و آمریکا را شکل بخشیده بکاهد.»
جرج یافی در پاسخ به این سوال که آیا دولت بشار اسد بین اصلاح طلبها و جنبش سبز با دولت آقای احمدی نژاد یکی را بر دیگری ترجیح خواهد داد، میگوید: « بسیار غیر محتمل است که سوریه بخواهد وارد معادلات پیچیده سیاست داخلی ایران شود. رهبری این کشور میداند که چنین جهت گیری میتواند بازی خطرناکی باشد. آنها بیشتر مایلاند با مقامهای رسمی ایران سروکار داشته باشند. فراموش نکنیم سوریه تنها کشور خاورمیانه است که با ایران دوستی دارد، اما بخشی از نیرویی مهم در منطقه است.»
وی در ادامه میافزاید: « اکنون کارشناسان صحبت از جنگ سرد جدیدی در منطقه خاورمیانه میکنند که بین نیروهای میانه رو با نیروهای تندرو و رادیکال شروع شده است و آمریکا میکوشد این جنگ را خاموش کند. سوریه اگرچه در حال حاضر در سمت تندروها قرار دارد اما تجدید رابطه اش با عربستان سعودی که در رأس گروه میانه روها است، نشان میدهد سوریه دارد برای خود نقش نیروی متعادل کننده را دوخت و دوز میکند و این برای حکومت اسد نقش بسیار مهمیست.»
تقریباً تمام کارشناسان متفق القول هستند که این اقدام آمریکا در برقراری روابط دو کشور که پس از ترور رفیق حریری، نخست وزیر لبنان، در پنج سال پیش تیره شده بود دو هدف عمده در بر دارد. اول یارگیری تنها متحد ایران در منطقه و فشار بر آن کشور و دوم تلاش برای احیای فرآیند صلح بین فلسطین و اسراییل.
جرج یافی، کارشناس مسایل خاورمیانه در کالج سلطنتی لندن، درباره این که آیا میتوان تجدید رابطه سوریه و آمریکا را آغاز تغییر و تحولات جدیدی در خاورمیانه دانست، به رادیو فردا میگوید: « به نظر میرسد این دیدار نشانه تغییر در مسایل خاورمیانه است. من فکر میکنم دلیل اصلی در پیش گرفتن سیاست تعامل آمریکا با سوریه را باید در سیاست آمریکا نسبت به ایران و اسرائیل جست وجو کرد. در حال حاضر هر دوی این روابط در مرحله نابسامانی است».
وی میافزاید: «آمریکا نتوانسته ایران را قانع کند که غنی سازی اورانیوم را کنار بگذارد و در مورد اسراییل نیز قادر نبوده دولت نتانیاهو را از توسعه مناطق یهودی نشین در خاک فلسطین منصرف سازد، به این ترتیب دو حیطه مهم سیاست خارجی دولت اوباما به نوعی فلج شده است. به همین دلیل تجدید روابط با سوریه از موضعی جدید هم به ایران و هم به اسرائیل یادآوری میکند که آمریکا هنوز بازیگر پرقدرتی در منطقه است.»
برخی کارشناسان معتقدند رابطه ۳۰ ساله ایران و سوریه محکم تر از آن است که آمریکا بتواند آن را به کلی تغییر دهد، اما جرج یافی میگوید آن چه سوریه میتواند در عوض رابطه با ایران به دست آورد کم نیست و میافزاید: «اولین امتیازی که سوریه از این تجدید رابطه به دست میآورد پایان دادن به دشمنی آمریکا است که میتواند در مسایل داخلی این کشور تاثیرگذار باشد. فراموش نکنیم بر اساس قانون کنگره آمریکا سوریه از جمله کشورهای حامی تروریست شناخته شده و مشمول تحریمهای اقتصادی بسیاری است که بهبودی رابطه دو کشور میتواند این معادله را تغییر دهد. همچنین ممکن است سوریه بتواند در سیاست آمریکا در برابر اسرائیل موثر واقع شود، به خصوص اگر دولت آمریکا به این نتیجه برسد که دیگر نمیتواند با دولت نتانیاهو دراسراییل رابطه موثری را ادامه دهد.»
اما سوال اصلی در این جا این است که سوریه به چه قیمتی حاضر خواهد شد رابطه خود را با ایران ترک کند؟
کارشناسان معتقدند سه دهه رابطه نزدیک سوریه با ایران به این سادگی قابل تغییر نیست به خصوص وقتی نقش ایران در حمایت از حزب الله لبنان و حماس در فلسطین در نظر گرفته شود. ایران کمکهای مالی و غیر مالی مهمی به این حوزه قدرت در خاورمیانه میرساند.
جرج یافی در پاسخ میگوید: « به نظر نمیرسد سوریه حاضر باشد رابطه اش را با ایران به خطر اندازد، اما از سوی دیگر بدان معنا است که آمریکا میتواند از سوریه به عنوان مجرایی مهم برای تعامل با ایران استفاده کند تا از تشدید تنش و خصومتی که رابطه ایران و آمریکا را شکل بخشیده بکاهد.»
جرج یافی در پاسخ به این سوال که آیا دولت بشار اسد بین اصلاح طلبها و جنبش سبز با دولت آقای احمدی نژاد یکی را بر دیگری ترجیح خواهد داد، میگوید: « بسیار غیر محتمل است که سوریه بخواهد وارد معادلات پیچیده سیاست داخلی ایران شود. رهبری این کشور میداند که چنین جهت گیری میتواند بازی خطرناکی باشد. آنها بیشتر مایلاند با مقامهای رسمی ایران سروکار داشته باشند. فراموش نکنیم سوریه تنها کشور خاورمیانه است که با ایران دوستی دارد، اما بخشی از نیرویی مهم در منطقه است.»
وی در ادامه میافزاید: « اکنون کارشناسان صحبت از جنگ سرد جدیدی در منطقه خاورمیانه میکنند که بین نیروهای میانه رو با نیروهای تندرو و رادیکال شروع شده است و آمریکا میکوشد این جنگ را خاموش کند. سوریه اگرچه در حال حاضر در سمت تندروها قرار دارد اما تجدید رابطه اش با عربستان سعودی که در رأس گروه میانه روها است، نشان میدهد سوریه دارد برای خود نقش نیروی متعادل کننده را دوخت و دوز میکند و این برای حکومت اسد نقش بسیار مهمیست.»