لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۱۴

ایران و چین؛ دوستی با چه کسی؟ منفعت کدام یک؟


نقش چین و پیچیدگی های آن در صحنه بین الملل، موضوع جدیدی نیست. اقتصاد چین با رشد عظیم هشت درصد در سال، اقتصادی بالنده است که در منطقه خاورمیانه و آفریقا به طور افزون گسترش می یابد و رقیب قدرت های بزرگ دیگر در منطقه و همچنین صنایع داخلی کشورهایی چون ایران می شود.

از سوی دیگر نیاز چین به نفت و گاز برای تغذیه موتور رشد اقتصادی، نقش این کشور را در صحنه رقابت ها بارزتر و با اهمیت تر می کند.

موضوع دیگری که در معادله چین و شناخت حرکت های سیاسی و موضع گیری های آن تعیین کننده است، مسائل و مشکلات داخلی چین است. مسائلی چون فقدان آزادی های سیاسی، نقض موازین حقوق بشر، مسئله تبت و تایوان و مواردی از این دست.

چین هم مانند هر کشور رو به رشد دیگری محتاج ثبات سیاسی چه در داخل و چه در خارج مرزهای خود است، چیدن این عوامل و مسائل مشابه در کنار هم و تاثیر تضادهای ناشی از آن بر همدیگر می تواند وضعیت چین و نقش آن را در کشورهای ذی نفع، بخصوص ایران، روشن تر کند.

دکتر شهرام چوبین، کارشناس مسائل استراتژیک بین الملل، دکتر رضا تقی زاده ، استاد روابط بین الملل در دانشکده های اسکاتلند، دکتر علی گرانمایه، استاد روابط منطقه آسیا و روسیه و مارکس فیتز پاتریک، کارشناس مسائل هسته ای ایران در مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک، میهمانان رادیو فردا هستند تا در باره نقش چین و رویکرد سیاسی بین المللی آن کشور گفت و گو کنیم.

بسیاری از کارشناسان معتقدند رابطه چین با ایران یکی از موارد تضادآفرین در رابطه با چین و آمریکا و سایر کشورهاست. تجارت چین با ایران در سال گذشته بالغ بر ۲۷ میلیارد دلار بود. چین روزانه ۴۰۸ هزار بشکه نفت از ایران وارد می کند. این کشور در عرصه جهانی به طور دو پهلو از برنامه هسته ای ایران حمایت می کند. اما از سوی دیگر بند ناف اقتصاد چین به آمریکا وصل است. این تضادها در ارتباط چین با ایران به چه شکلی ظهور می کند؟

دکتر شهرام چوبین می گوید: من فکر می کنم مسئله چین بسیار پیچیده است. درست است که رابطه تجاری چین با ایران رو به ازدیاد است. چینی ها می خواهند با ایران رابطه خوبی داشته باشند. ایران تهیه کننده نیازهای نفت و گاز آنها باشد. اما در حال حاضر نفت و گازی که چین از عربستان سعودی وارد می کند به مراتب بیش از ایران است. به همین دلیل هم رابطه ایران و چنین منحصر به مسئله اقتصادی نیست.

چینی ها می خواهند با ایران رابطه خوبی داشته باشند. ایران تهیه کننده نیازهای نفت و گاز آنها باشد. اما در حال حاضر نفت و گازی که چین از عربستان سعودی وارد می کند به مراتب بیش از ایران است. به همین دلیل هم رابطه ایران و چنین منحصر به مسئله اقتصادی نیست.

شهرام چوبین
به علاوه این واضح است که ایران برای چین از ایالت متحده مهمتر نیست. اما در همین حال چین از نقش آمریکا در مورد تایوان و مسلم بودن آن بسیار ناخشنود است. همین طور هم نمی خواهد شاهد آن باشد که آمریکا، قدرت غالب در خاورمیانه باقی بماند. این سیاست را روسیه هم دنبال می کند

آنها می خواهند در ارتباط با آمریکا، پای ایران را به میان آورده و این کشور را شاخی علیه آمریکا در منطقه کنند. اما موضوع دیگری که در این معادله دخیل است، ثبات منطقه است. چرا که مانند ثبات داخلی، رشد اقتصادی چین هم محتاج ثبات در منطقه است و پیداست که مسئله هسته ای شدن ایران و اختلافاتی که این موضوع در منطقه به وجود می آورد، وارد معادله های سیاسی چین خواهد شد

برخی تحلیلگران معتقدند عدم موافقت چین با تحریم های اقتصادی علیه ایران و به طور کلی حمایت چین از برنامه های هسته ای ایران یک سیاست مقطعی است و در مرحله نهایی دوامی نخواهد داشت.

مارکس فیتز پاتریک از مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک در لندن می گوید: چین همیشه از اعمال تحریم علیه کشورهای دیگر پرهیز می کند. این تا اندازه ای به خاطر مسائل داخلی خودش است.

چین در اوایل ماه ژانویه از اعمال تحریم های شورای امنیت علیه ایران امتناع کرد. و گفت با توجه به جاری بودن گفت و گو با ایران، اکنون زمان مناسبی برای این اقدام نیست. اما آیا چین می خواهد برای همیشه چنین نظری را اعمال کند؟

مارک فیتز پاتریک در این مورد می گوید: من فکر می کنم اگر دیپلماسی با ایران موفق نشود چین متقاعد خواهد شد که با تحریم های جدید علیه ایران موافقت کند.

او البته اضافه می کند که چین ممکن است با شدت تحریم هایی که آمریکا می خواهد صد در صد موافق نباشد. اما به هیچ قیمتی حاضر نیست در عرصه بین المللی و شورای امنیت منزوی شود.

دکتر شهرام چوبین نیز معتقد است حمایت چین از ایران، حدود و ثغوری دارد. چرا که اگر ایران دارای سلاح هسته ای بشود سایر کشورهای منطقه هم خواهند خواست پا جای پای ایران بگذارند و این مسئله، ثبات منطقه را به هم خواهد زد.

من فکر می کنم اگر دیپلماسی با ایران موفق نشود چین متقاعد خواهد شد که با تحریم های جدید علیه ایران موافقت کند.

مارک فیتز پاتریک
شهرام چوبین: در جایی که ثبات، مهمترین عامل در فهرست ارجحیت های چین است من فکر می کنم برای شناخت حرکت های چین باید همزمان، ابعاد گوناگون منافع این کشور را با هم در نظر گرفت.

یکی از این ابعاد گوناگون، منافع اقتصادی چین است که دامنه ی آن در ایران روز به روز گسترده تر می شود. به طوری که واردات کالاهای مصرفی ارزان از چین، بسیاری از تولید کنندگان ایران را از بازار بیرون رانده و موجب بیکاری کارگران ایرانی شده است.

دکتر علی گرانمایه می گوید که چین در ایران سیاست دمپینگ را در پیش گرفته است.

چین برای تولید عظیمی که دارد و سیاست اقتصادیش هم بابت این تولید عظیم است، نیاز به بازارهای بزرگ در دنیا دارد. و ایران یکی از این بازارهاست. چین البته در مورد مسئله گرفتن بازار، بی رحمانه و غیر اخلاقی هم عمل می کند و به قیمت نابود کردن صنایع داخلی بعضی از کشورها، مثل ایران که از پشتوانه زیادی هم برخوردار نیست، وارد عمل می شود.

تا جایی که نه تنها جنسش را به قیمت ارزانتر از تولید داخلی به بازار ایران عرضه می کند بلکه سعی می کند با بعضی از تولید کنندگان نیز وارد معامله شود و آنها را راضی کند که تولید خودشان را متوقف کنند و با یک سود بیشتر، عرضه کننده ی کالاهای چین باشند.

چین برای تولید عظیمی که دارد و سیاست اقتصادیش هم بابت این تولید عظیم است، نیاز به بازارهای بزرگ در دنیا دارد. و ایران یکی از این بازارهاست. چین البته در مورد مسئله گرفتن بازار، بی رحمانه و غیر اخلاقی هم عمل می کند و به قیمت نابود کردن صنایع داخلی بعضی از کشورها، مثل ایران که از پشتوانه زیادی هم برخوردار نیست، وارد عمل می شود.

علی گرانمایه
این اقدام اقتصادی نوعی «دمپینگ» است. دمپینگ عبارت است از اینکه یک تولید کننده، کالای خود را کمتر از قیمت تمام شده، عرضه کند برای اینکه آن بازار را ورشکسته کند و در آینده به هر طریق که دلش می خواهد آن بازار را برای خودش حفظ کند.

در ایران نیز اما سوای دولت، مصرف کنندگان و تولید کنندگان، نسبت به کالاهای چینی نگاه خوشبینانه ای ندارند.

دکتر رضا تقی زاده، استاد روابط بین الملل در این مورد می گوید: در حال حاضر این اثر بد را چین نزد مصرف کنندگان و افکار عمومی باقی گذاشته است و تولید کنندگان ایران هم با این نقش چین، روی مخالف دارند.

چین تا به حال باعث بیکاری ده ها و یا شاید صدها هزار کارگر ایرانی شده است و در دراز مدت این رویه ای نیست که بتواند منافع چین را در کشور ایران – که به هر حال کشور بزرگی است- تامین کند و می بایستی هم به بخش تجاری و اقتصادی توافق هایی که با دولت ایران تا به حال دست پیدا کرده است فکر کند و هم به فکر مقاومت و مخالفت افکار عمومی و بخصوص صنایع ایران و بخش کارگری ایران، به عنوان عامل مخالف، باشد. چون در هر حال اینها هم در جهت منافع دراز مدت چین نخواهد بود.

لازمه حفظ موقعیت اقتصادی، دست زدن به بازی های سیاسی است. اخیرا چین که خود در مورد فیلتر کردن سایت های اینترنتی، زیر سوال رفته است و با گوگل که موتور جستجوگر است وارد مرافعه شده، گوگل نیز موتور جستجوگر خود را به روی حیطه چین بسته است، در پی این دعواها، آمریکا را متهم به مداخله در امور ایران و ایجاد اختلالات اینترنتی کرده و می گوید آمریکا با استفاده از یوتیوب و توئیتر در حکومت ایران تفرقه می اندازد.

دکتر رضا تقی زاده می گوید که سیاست چین به خاطر شباهت هایی است بین مسائل چین و ایران وجود دارد؛ «این تصمیم شاید بخشی از حاکمیت فعلی چین است. که شاید در پنج یا ده سال آینده دچار تغییر شود. اما می بینیم که از نظر اقتدارگرایی ، چین به رژیم فعلی ایران خیلی شباهت دارد و شاید همین شباهت، به نوعی دفاع از منافع مشترک خاصی است و به همین دلیل که ایران اینترنت را درعرصه داخلی کنترل می کند و اجازه دستیابی به اطلاعات آزاد را نمی دهد، چین هم با همین مشکل در جامعه خود رو به رو است و آمریکا را در جهت پخش افکار آزاد در دنیا می بیند.

نوعی منافع مشترک در جهت حفظ خواسته های سیاسی رژیم چین باعث می شود که به نوعی با دولت فعلی ایران همدردی نشان دهد. این هم نکته ای نیست که بتواند در دراز مدت ادامه پیدا کند و یقینا در تحولات آینده داخلی چین، اثر وضعی خاصی خواهد داشت.

رضا تقی زاده
به همین دلیل نوعی منافع مشترک در جهت حفظ خواسته های سیاسی رژیم باعث می شود که به نوعی با دولت فعلی ایران همدردی نشان دهد. این هم نکته ای نیست که بتواند در دراز مدت ادامه پیدا کند و یقینا در تحولات آینده داخلی چین، اثر وضعی خاصی خواهد داشت.»

برخی تحلیل گران معتقدند هواداری چین از ایران در اصل برای گرفتن امتیاز از آمریکا ست و وقتی این امتیازها را به دست آورد حمایت ایران را رها خواهد کرد.

دکتر تقی زاده این نظریه را رد نمی کند.

او می گوید: «این انتظار وجود دارد شاید چینی ها می خواستند مانند روسیه که در این مدت از دولت دموکرات آقای اوباما، امتیازات چشمگیری در منطقه گرجستان و در زمینه برداشتن سپر دفاع موشکی در جمهوری چک و لهستان گرفت، می تواند امتیازاتی از آمریکا در منطقه بگیرد

ولی آمریکا در این مورد در جهت متفاوتی قدم برداشت و به نوعی سیاست مقابله را در چین در پیش گرفت. شاید با این تصور که چینی ها به علت داشتن منافع غیر قابل چشم پوشی تجاری و اقتصادی، ناگزیر به همکاری با آمریکا هستند . انتظار داشت که در مورد ایران همان طور که در گذشته هم چین از رویه بقیه کشورهای عضو شورای امنیت – ضمن انتقاد ضمنی – پیروی کرده است، این بار هم این کار را بکند

معمولا حضور چین در گروه کشورهای ۵+۱ یک حضور غیر رسمی است. اما چین در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان عضو ثابت، تا به حال قطعنامه شورای امنیت را وتو نکرده است. اگر حالا اعضا شورای امنیت برای تصویب قطعنامه ای تازه به توافق برسند، یقینا چین ضمن انتقاداتی که در گروه ۵+۱ اظهار می کند، آن مصوبه را وتو نخواهد کرد.

این انتظار آمریکاست و با توجه به سابقه موجود، انتظار می رود که چین احتمالا در آخر کار و در صورت به نتیجه رسیدن بقیه کشورهای عضو شورای امنیت در مورد ایران، به این گروه بپیوندد.»

به این ترتیب بسیاری، دوستی چین با ایران را یک فرصت طلبی می خوانند و می گویند منافع چین با آمریکا، بیشتر از آن است که بخواهد به روی دوستی خود با ایران پافشاری کند.

دکتر تقی زاده در این مورد می گوید: این حساب را ایران پیش از این هم، روی روسیه باز کرده بود. ولی منافع مهمتر روسیه با آمریکا در منطقه ، به خصوص ، باعث شد که حساب های ایران درست از کار در نیاید. اگر همین محاسبه حمایت چین ، دلیل ادامه سرپیچی ایران از خواست های جامعه جهانی باشد، در این مورد باز هم دولت ایران دچار پشیمانی خواهد شد. چرا که همان طور که عرض کردم منافع مهمتر چین در دراز مدت آنها را وادار به همکاری با کشورهایی می کند که در تقابل با ایران قرار دارند.
XS
SM
MD
LG