نشریه «تحلیل امور اسلامی جینز» اخیرا در مقالهای تحت عنوان « مناطق تجاری آزاد ایران، استفادهای دوگانه » مینویسد که تئوری مناطق آزاد در ایران که در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی بنا شد می توانست موتور قدرتمندی برای چند محوری کردن اقتصاد تک محصولی و نفتی ایران باشد. ولی در عمل این مناطق تبدیل به صحنه نبرد سیاسی مابین جناحهای مختلف در درون حکومت شد و حاصل اقتصادیی که باید به بار می آورد را به همراه نداشت.
آلکس وطنخواه، سردبیر این نشریه و پژوهشگر ساکن آمریکا در گفتوگویی ویژه با رادیو فردا شرکت کرده است و در مورد این مقاله و نقطهنظرهایی که در آن گنجانده شده است بیشتر توضیح میدهد:
دو مسئله اینجا وجود دارد. نخست مشکلات سیاسی که از روزهای آغازینی که آقایهاشمی این مناطق را تحت عنوان مناطق آزاد تجاری معرفی کردند ایجاد شد. دومین مشکل هم بحث مدیریت این مناطق بوده که غالبا در دست کسانی بوده است که بسیاری اوقات ذغدغههای سیاسی مهمترین دغدغههاشان بوده و توجه به مسائل اقتصادی این مناطق و راه اندازی آن برایشان در مرحله دوم الویت بوده و این برنامههای سیاسی همواره جلوی پیشرفت مناطق آزاد را گرفته است و این مناطق هنوزهم موفق نشدهاند آن پتانسیلی که انگیزه آقایهاشمی رفسنجانی برای تشکیل این مناطق بود را کسب کنند.
تمام تلاش و زور آقای رفسنجانی در این دو دوره ریاست جمهوری این بود که اقتصاد ایران را به اقتصاد منطقه و کشورهای حوزه خلیج (فارس) و در نهایت به اقتصاد جهانی متصل کند. چون ایران بعد از جنگ هشت ساله با عراق از نظر اقتصادی ضعیف بود. قدرتمند کردن اقتصاد ایران اولین دغدغه آقای هاشمی بود. ایشان در این زمینه بسیار کار کرد. هم در مقابل مجلس شورای اسلامی و هم در مقابل سپاه پاسداران دچار مشکل شدند و نتوانستند پیشرفت زیادی داشته باشند.
آقای خاتمی هم این مشکلات را داشتند. اما دیدگاههای اقتصادی آقای احمدی نژاد تفاوت دارد. چون ایشان از این مسئله به عنوان یک وسیله سیاسی استفاده میکنند. اگر شما به شخصیتهایی که در مناطق آزاد تجاری در طول دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد دارای سمت شدند دقت کنید، اکثرا حرفهای اولشان سیاسی است. آنها میخواهند از این مناطق بهره ببرند برای اینکه بتوانند منافعی برای ایجاد محبوبیت خودشان و محبوبیت دولت آقای احمدی نژاد ایجاد کنند.
همان جور که شما گفتید تمام این مسائل در مدیریت مناطق آزاد تجاری دخالت داشتند. هم مسئله ایدئولوژیک وجود داشت. آقایهاشمی رفسنجانی دیدگاهایشان به دنیای غرب نزدیکتر است. اقتصاد آزاد و رونق تجارت برای ایشان همواره مهم بوده است. بسیاری در مجلس شورای اسلامی بودند که با این مسئله توافق نداشتند.
بعد از مشکلات ایدئولوژیک ، تفاوتهای فرقهای هم وجود داشت. این سوال مطرح بود که مسئولین و شخصیتهای مناطق آزاد چقدر اجازه مشارکت و مداخله در مسائل اقتصادی این مناطق را داشته اند؟ این امر بستگی به سابقه سیاسی آنان و میزان دوری و نزدیکی شان با یکسری افراد داشت.
آقای احمدی نژاد بسیاری از شخصیتهایی را که به آقایهاشمی نزدیک بوند از کار حذف کردند و شخصیتهایی را که از نظر سیاسی به خودشان نزدیکتر بود را بر سر کار آوردند.
شاید اگر این مسئله تبدیل به یک مسئله سیاسی نمیشد و برنامههای مناطق آزاد، صرفا یک سری برنامههای اقتصادی بود در طول این ۲۰ سال شاهد پیشرفت این مناطق بودیم. ولی متاسفانه در مملکت ایران، برنامههای سیاسی، برنامههای اقتصادی را از پای درآورده است. اگر کارهایی را که در طول این ۲۰ ساله در مناطق آزاد انجام شده است با عملکرد دولت سنگاپور و امارات در مناطق آزادشان مقایسه کنیم میبینیم که آنها از ما بسیار جلوترند
شما ببینید. وقتی آقای رفسنجانی میخواست مناطق آزاد را راه اندازی کند با نمایندگان مخالف مجلس که از نظر ایدئولوژیک با ایشان مخالف بودند مواجه شد. اما مجلس در زمان آقای خاتمی کمتر ایدئولوژیک بود تا زمان آقایهاشمی رفسنجانی. اما بیشترین مشکل آقای خاتمی با سپاه پاسداران بود. چون در دوره ایشان سپاه به قدرت بیشتری دست یافته و منافع سیاسی و اقتصادی اش را گسترش داده بود و خیلی قوی تر برای مبارزه با برنامههایی که فکر میکردند متضررشان میکند عمل میکردند.
یکی از بزرگترین مشکلات آقای احمدی نژاد مربوط به رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و عدم حضور ایران در بازارهای جهانی است. ایشان باید روی مسائل اقتصادی بیشتر کار کنند. نمیتوانند چشمشان را برروی این مسائل ببندند.
این بنادر آزاد پتانسیل زیادی دارند که میتوانند از نظر اقتصادی به آقای احمدی نژاد کمک کنند. ایشان میتوانند قدمی در این مسیر بردارند. مدیریت این مناطق را به دست کسانی بسپارند که کیفیت کارشان بالاست و حرفه ای هستند و زیاد هم وارد مسائل سیاسی نمیشوند. تا شاید بتوانند این بنادر را به راه بیاندازند.
در دوره نخست سعی کردند که مسئله را فقط از جنبه سیاسی نگاه کنند. و این امور را فقط به کسانی که به تفکر آقای احمدی نژاد نزدیک بودند بسپارند. اما اگر این کار را ادامه دهند تاریخچه این سیاست نشان خواهد داد که پیشرفت کمتری در رونق این مناطق ایجاد خواهد شد.
در برنامههای تبلیغاتی آقای احمدی نژاد گفته شد که سیاستهای ایشان با سیاستهای اعمال شده در دو دوره ریاست جمهوری قبل از وی، یعنی هم دوره آقایهاشمی و هم دوره آقای خاتمی، به کلی متفاوت است. ایشان را رئیس جمهور مردم نامیدند و گفتند که تمام این کارها به سود مردم است. ولی اگر واقعا به عملکرد دوره اول ریاست جمهوری ایشان نگاه کنیم میبینیم که ایشان قدم آنچنانی برنداشته است که ما شاهد سیاستهای متفاوتشان باشیم. بله ایشان هم دوستان خودشان را و نزدیکانشان را به حکومت نزدیک کردند. اما آنچه در این میان زخمی شد به هدر رفتن پتانسیل مناطق آزاد تجاری بود.
در این مقاله گفته شده است که مناطق آزاد بالقوه میتوانند هم مراکز قدرت باشند و هم ممکن است به یک اسب تروا علیه جمهوری اسلامی تبدیل شوند. ممکن است بگویید چطور؟ مناطق آزاد -به خصوص در حوزه خلیج فارس- در دست سپاه پاسداران است. ترس دنیای غرب از این است که جمهوری اسلامی از این بنادر برای ورود کالاهای غیر قانونی که اجازه ورود آن را به کشور ندارد استفاده کند. اگر مقالات تحلیل گران غربی را بخوانید این سوالی است که غالب آنان دارند و با کشورهای همسایه ایران و بخصوص با امارات همکاری میکنند.
به وجود آمدن بازار سیاهی که بتواند به ایران کمک کند تا این کشور خودش را از زیر تاثیر تحریمها بیرون بکشد در حقیقت یک مشکل بین المللی به خصوص در دیدگاه کشورهایی چون آمریکا و انگلیس است. چون اگر این کشورها بخواهند بخاطر مسائل هستهای جلوی ایران مقاومت کنند و جلوی این کشور را بگیرند ، مناطق آزاد تجاری هم یکی از جاهایی است باید جلوی آن را بگیرند.
سپاه پاسداران در طول ۲۰ سال پیش نشان داده است که چگونه به خاطر منافع خودش از این بنادر استفاده کرده ، تولید کرده و کالا وارد کرده است. کالاهایی که از مناطقی مثل دبی وارد بازار ایران شده و به نفع سپاه پاسداران و شرکتهای وابسته به آن به فروش رفته است.
آلکس وطنخواه، سردبیر این نشریه و پژوهشگر ساکن آمریکا در گفتوگویی ویژه با رادیو فردا شرکت کرده است و در مورد این مقاله و نقطهنظرهایی که در آن گنجانده شده است بیشتر توضیح میدهد:
دو مسئله اینجا وجود دارد. نخست مشکلات سیاسی که از روزهای آغازینی که آقایهاشمی این مناطق را تحت عنوان مناطق آزاد تجاری معرفی کردند ایجاد شد. دومین مشکل هم بحث مدیریت این مناطق بوده که غالبا در دست کسانی بوده است که بسیاری اوقات ذغدغههای سیاسی مهمترین دغدغههاشان بوده و توجه به مسائل اقتصادی این مناطق و راه اندازی آن برایشان در مرحله دوم الویت بوده و این برنامههای سیاسی همواره جلوی پیشرفت مناطق آزاد را گرفته است و این مناطق هنوزهم موفق نشدهاند آن پتانسیلی که انگیزه آقایهاشمی رفسنجانی برای تشکیل این مناطق بود را کسب کنند.
- به هر حال آقایهاشمی رفسنجانی در دو دوره –یعنی هشت سال– رئیس جمهور بودند. قدرت هم داشتند. چرا نتوانستهاند راجع به مناطق آزادی که خودشان مبدع آن بوده اند، موفق عمل کنند؟
آلکس وطن خواه، کارشناس ارشد امور خاورمیانه در موسسه مطالعاتی جینز در واشینگتن آمریکا:
- شاید اگر این مسئله تبدیل به یک مسئله سیاسی نمیشد و برنامههای مناطق آزاد، صرفا یک سری برنامههای اقتصادی بود در طول این ۲۰ سال شاهد پیشرفت این مناطق بودیم. ولی متاسفانه در مملکت ایران، برنامههای سیاسی، برنامههای اقتصادی را از پای درآورده است. اگر کارهایی را که در طول این ۲۰ ساله در مناطق آزاد انجام شده است با عملکرد دولت سنگاپور و امارات در مناطق آزادشان مقایسه کنیم میبینیم که آنها از ما بسیار جلوترند.
آقای خاتمی هم این مشکلات را داشتند. اما دیدگاههای اقتصادی آقای احمدی نژاد تفاوت دارد. چون ایشان از این مسئله به عنوان یک وسیله سیاسی استفاده میکنند. اگر شما به شخصیتهایی که در مناطق آزاد تجاری در طول دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد دارای سمت شدند دقت کنید، اکثرا حرفهای اولشان سیاسی است. آنها میخواهند از این مناطق بهره ببرند برای اینکه بتوانند منافعی برای ایجاد محبوبیت خودشان و محبوبیت دولت آقای احمدی نژاد ایجاد کنند.
- شاید بد نباشد که مسئله را دوباره بررسی کنیم، شما به آقای رفسنجانی اشاره کردید و گفتید که ایشان با محدودیتهایی در درون مجلس مواجه بودند. این محدودیتها از جانب چه کسانی بود؟ آیا سپاه با ایشان مخالف بود؟ این اختلافات به خاطر تفاوتهای ایدئولوژیک بود؟ یا به خاطر اختلافات داخلی بود و میخواستند که مثلا به این گروه منافعی نرسد و به آن گروه برسد؟
همان جور که شما گفتید تمام این مسائل در مدیریت مناطق آزاد تجاری دخالت داشتند. هم مسئله ایدئولوژیک وجود داشت. آقایهاشمی رفسنجانی دیدگاهایشان به دنیای غرب نزدیکتر است. اقتصاد آزاد و رونق تجارت برای ایشان همواره مهم بوده است. بسیاری در مجلس شورای اسلامی بودند که با این مسئله توافق نداشتند.
بعد از مشکلات ایدئولوژیک ، تفاوتهای فرقهای هم وجود داشت. این سوال مطرح بود که مسئولین و شخصیتهای مناطق آزاد چقدر اجازه مشارکت و مداخله در مسائل اقتصادی این مناطق را داشته اند؟ این امر بستگی به سابقه سیاسی آنان و میزان دوری و نزدیکی شان با یکسری افراد داشت.
آقای احمدی نژاد بسیاری از شخصیتهایی را که به آقایهاشمی نزدیک بوند از کار حذف کردند و شخصیتهایی را که از نظر سیاسی به خودشان نزدیکتر بود را بر سر کار آوردند.
شاید اگر این مسئله تبدیل به یک مسئله سیاسی نمیشد و برنامههای مناطق آزاد، صرفا یک سری برنامههای اقتصادی بود در طول این ۲۰ سال شاهد پیشرفت این مناطق بودیم. ولی متاسفانه در مملکت ایران، برنامههای سیاسی، برنامههای اقتصادی را از پای درآورده است. اگر کارهایی را که در طول این ۲۰ ساله در مناطق آزاد انجام شده است با عملکرد دولت سنگاپور و امارات در مناطق آزادشان مقایسه کنیم میبینیم که آنها از ما بسیار جلوترند
- در این مقاله به دوران آقای خاتمی کم اشاره شده است. اما این طور که در این مقاله هم میخوانیم ایشان هم با مخالفتهای زیادی از درون مجلس و سایر جناحهای سیاسی برای پیشبرد اهداف اقتصادی مواجه بودند. آیا واقعا این مسئله میتوانست روند دیگری داشته باشد که نشده است؟
شما ببینید. وقتی آقای رفسنجانی میخواست مناطق آزاد را راه اندازی کند با نمایندگان مخالف مجلس که از نظر ایدئولوژیک با ایشان مخالف بودند مواجه شد. اما مجلس در زمان آقای خاتمی کمتر ایدئولوژیک بود تا زمان آقایهاشمی رفسنجانی. اما بیشترین مشکل آقای خاتمی با سپاه پاسداران بود. چون در دوره ایشان سپاه به قدرت بیشتری دست یافته و منافع سیاسی و اقتصادی اش را گسترش داده بود و خیلی قوی تر برای مبارزه با برنامههایی که فکر میکردند متضررشان میکند عمل میکردند.
- خیلیها بر این باورند که در نظام اخیری که از سوی آقای احمدی نژاد و سپاه پاسداران بوجود آمده و این اتحاد آشکارتر شده است به زودی تضادهایی در درونش ایجاد خواهد شد که جلوی پیشبرد کارهایش را خواهد گرفت. پیشبینی شما چیست؟
یکی از بزرگترین مشکلات آقای احمدی نژاد مربوط به رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و عدم حضور ایران در بازارهای جهانی است. ایشان باید روی مسائل اقتصادی بیشتر کار کنند. نمیتوانند چشمشان را برروی این مسائل ببندند.
این بنادر آزاد پتانسیل زیادی دارند که میتوانند از نظر اقتصادی به آقای احمدی نژاد کمک کنند. ایشان میتوانند قدمی در این مسیر بردارند. مدیریت این مناطق را به دست کسانی بسپارند که کیفیت کارشان بالاست و حرفه ای هستند و زیاد هم وارد مسائل سیاسی نمیشوند. تا شاید بتوانند این بنادر را به راه بیاندازند.
در دوره نخست سعی کردند که مسئله را فقط از جنبه سیاسی نگاه کنند. و این امور را فقط به کسانی که به تفکر آقای احمدی نژاد نزدیک بودند بسپارند. اما اگر این کار را ادامه دهند تاریخچه این سیاست نشان خواهد داد که پیشرفت کمتری در رونق این مناطق ایجاد خواهد شد.
- عدهای معتقدند که این مشکل سیاسی از آن جهت ایجاد شده است که یک جناح در برابر جناح دیگر قرار گرفته است و ایدئولوژی را وسیلهای قرار داده اند تا قدرت را از طرف مقابل بگیرند و وقتی قدرت را به دست گرفتند آن وقت از انجام سیاستهای جناح مقابل هم استفاده میبرند. شما فکر میکنید آقای احمدی نژاد هم این کار را کردند؟
در برنامههای تبلیغاتی آقای احمدی نژاد گفته شد که سیاستهای ایشان با سیاستهای اعمال شده در دو دوره ریاست جمهوری قبل از وی، یعنی هم دوره آقایهاشمی و هم دوره آقای خاتمی، به کلی متفاوت است. ایشان را رئیس جمهور مردم نامیدند و گفتند که تمام این کارها به سود مردم است. ولی اگر واقعا به عملکرد دوره اول ریاست جمهوری ایشان نگاه کنیم میبینیم که ایشان قدم آنچنانی برنداشته است که ما شاهد سیاستهای متفاوتشان باشیم. بله ایشان هم دوستان خودشان را و نزدیکانشان را به حکومت نزدیک کردند. اما آنچه در این میان زخمی شد به هدر رفتن پتانسیل مناطق آزاد تجاری بود.
- در واقع منافع ملی به هدر رفت ؟
در این مقاله گفته شده است که مناطق آزاد بالقوه میتوانند هم مراکز قدرت باشند و هم ممکن است به یک اسب تروا علیه جمهوری اسلامی تبدیل شوند. ممکن است بگویید چطور؟ مناطق آزاد -به خصوص در حوزه خلیج فارس- در دست سپاه پاسداران است. ترس دنیای غرب از این است که جمهوری اسلامی از این بنادر برای ورود کالاهای غیر قانونی که اجازه ورود آن را به کشور ندارد استفاده کند. اگر مقالات تحلیل گران غربی را بخوانید این سوالی است که غالب آنان دارند و با کشورهای همسایه ایران و بخصوص با امارات همکاری میکنند.
به وجود آمدن بازار سیاهی که بتواند به ایران کمک کند تا این کشور خودش را از زیر تاثیر تحریمها بیرون بکشد در حقیقت یک مشکل بین المللی به خصوص در دیدگاه کشورهایی چون آمریکا و انگلیس است. چون اگر این کشورها بخواهند بخاطر مسائل هستهای جلوی ایران مقاومت کنند و جلوی این کشور را بگیرند ، مناطق آزاد تجاری هم یکی از جاهایی است باید جلوی آن را بگیرند.
سپاه پاسداران در طول ۲۰ سال پیش نشان داده است که چگونه به خاطر منافع خودش از این بنادر استفاده کرده ، تولید کرده و کالا وارد کرده است. کالاهایی که از مناطقی مثل دبی وارد بازار ایران شده و به نفع سپاه پاسداران و شرکتهای وابسته به آن به فروش رفته است.