دورخیز هواداران جنبش سبز برای شرکت در راهپیمایی رسمی سی و یکمین سالگرد انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷، در حالی که رهبر جمهوری اسلامی ایران میگوید خواص صریحتر صحبت کنند؛ گفتههایی که برخی از آگاهان سیاسی، مخاطب آن را میرحسین موسوی و مهدی کروبی، نامزدهای معترض انتخابات ۲۲ خرداد، محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین و چهره شاخص جناح اصلاح گرا و حتی اکبرهاشمی رفسنجانی، رئیس توامان مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام دانستهاند، برای اینکه این عده معلوم کنند که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه هستند یا نه؟
به دنبال همین گفتههای رهبر، امامان جمعه در شهرهای مختلف هم عموماً به رهبران اصلاح طلب هشدار دادند که به جز انقلاب و ضد انقلاب، صف سومی وجود ندارد و باید به جای «دوپهلوگویی» مرز خود را با دشمن مشخص کنند. مواضع همسو با سمت گیریهای تازه در رسانههای طیف محافظه کار، با محتوای سرمقاله کیهان، با خواست اعلام برائت چهرههای شاخص جنبش سبز، از مخالفان جمهوری اسلامی و دفاع از قانون اساسی و ولایت فقیه و استقبال سایت بازتاب، نزدیک به محسن رضائی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از این مقاله.
به گفته آگاهان سیاسی، واژگان «دشمن» از نظر جمهوری اسلامی ایران و امامان جمعه از جمله کسانی که دوستدار جدایی دین و حکومتاند، هستند که در بدنه جنبش سبز جای دارند و بر این خواست پای میفشارند. پیشاپیش ۲۲ بهمن و در پی صدور بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی که پیشنهادهای پنجگانه پاسخگو کردن دولت و مجلس و عدم حمایت غیرمتعارف از دولت، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانهها و حق تشکیل احزاب و تجمع مسالمت آمیز و تغییر قانون انتخابات برای برگزاری انتخابات آزاد را مطرح کرده و در پی پیشنهادهای پنجگانه مهدی کروبی برای خروج از بحران، موج صدور بیانیههای دیگر ادامه یافته است.
بعد از بیانیه پنج روشنفکر مقیم خارج از کشور، معروف به روشنفکران دینی، با خواستهای فراتر از بیانیه شماره ۱۷ آقای موسوی، شاهد انتشار دست کم دو بیانیه دیگر هم بودهایم: بیانیه ۵۴ دانشگاهی و کنشگر سیاسی خارج از کشور، در حمایت از بیانیه آقای موسوی و بیانیه مشترک تازهتری با امضای سی و یک دانشگاهی، نویسنده و شاعر و فعال سیاسی در حمایت از جنبش سبز و با تاکید بر جدایی نهاد دولت از نهاد دین، و برگزاری انتخابات آزاد با نظارت مراجع ذیصلاح بینالمللی.
پیش زمینه صدور بیانیههای مختلف در خارج از کشور یا افزودن بر خواستهای مطرح شده آنان چیست؟ این پرسشها را با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها در میان گذاشتیم:
مسیح علی نژاد، روزنامه نگار اصلاح طلب در آکسفورد که هیچیک از بیانیههای خارج از کشور را امضا نکرده اما خوانندگان مقالات خود را به پشتیبانی از اقدامات آقایان خاتمی و موسوی فرا میخواند، عباس معروفی، نویسنده در برلین و امضا کننده بیانیه سی و یک امضایی، تازهترین بیانیه مشترک از این نوع و بیژن حکمت، فعال سیاسی جمهوریخواه در پاریس، امضا کننده بیانیه ۵۴ دانشگاهی و کنشگر سیاسی در حمایت از پیشنهادهای آقایان موسوی و کروبی.
عباس معروفی: در طول سی سال که گذشت ما مدام به جای اینکه بنشینیم داستان و رمان بنویسیم، داشتیم بیانیه امضا میکردیم که قانون خودتان را رعایت کنید، همان قانونی که خودتان نوشتید و ما اصلاً در آن نقشی نداشتیم. در این نقطه از تاریخ ما به جای اینکه بیاییم باز داستانمان را بنویسیم، ناچار میشویم بیانیه امضا کنیم و یک جایی حضور خودمان را نشان دهیم و بگوییم که میپیوندیم و کنار مردم میایستیم.
آقای معروفی در پاسخ به اینکه این بیانیه به گونه ای مسئله رفراندم و تغییر نظام حکومتی را مطرح میکند، میگوید وقتی نظامی به قانون اساسی خودش پایپند نیست چگونه میتوان از مردم انتظار داشت به آن پایبند باشند.
مسیح علی نژاد: به گمان من، اتفاق درخشانی که رخ داده، بعد از انتخابات جنبش توانسته برای اولین بار به همه جریانهای فکری داخل و خارج از کشور در این جنبش نقش بدهد. با اینکه من در آغاز انتقاد داشتم که چرا جریانی به نام روشنفکر دینی پس از بیانیه آقای موسوی بیانیه صادر کرد و در پی آن گروههای دیگر در خارج از کشور را تحریک و وسوسه کرد که آنها هم بیانیه بدهند، الان فکر میکنم این درخشانترین کاری است که جنبش میتوانست انجام دهد.
خانم علی نژاد معتقد است که این رویداد، فضای گفتمان روشنی را باز کرده است که سران جنبش در داخل بشنوند و بتوانند با توجه به مطالبات گسترده که در جنبش متکثر و متنوع وجود دارد، آنها را در مذاکرههای احتمالی مد نظر داشته باشند. وی همچنین بر این باور است که باید مواظب بود که خواستهای بیش از حد، مردم را از خواستهای حداقلی محروم نکند.
و اما ولایت فقیه...
با توجه به تاکید رهبر بر «موضعگیری صریح خواص و اعلام برائت» آنها از مخالفان ولایت مطلقه فقیه، قانون اساسی و جمهوری اسلامی، کدام یک از بیانیههای صادر شده در خارج از کشور و تا چه حد کارساز است؟
آقای بیژن حکمت، فعال سیاسی جمهوریخواه در پاریس معتقد است کوشش آقای خامنه ای و امامان جمعه این است که در میان دو بخش اصلی جنبش سبز شکاف بیاندازند؛ «ما از یک طرف اصلاح طلبان درون نظام را داریم و از طرف دیگر جمهوریخواهان خارج از نظام که آرزویشان اینست که در ایران جدایی دولت از دین صورت بگیرد و یک دموکراسی غیردینی در ایران برقرار شود.»
آقای حکمت با تاکید بر اینکه خط فاصل میان دو بخش جنبش از اول وجود داشته میافزاید: «آقای موسوی هرگز نگفته است که خارج از نظام میخواهم کاری کنم و همیشه گفته که برنامه اش احیای مواد مغفول قانون اساسی است. ولی به نظر من در بیانیه آخر آقای موسوی گامی فراتر گذاشتند و خواهان تغییر قانون انتخابات برای برگزاری انتخاباتی شدند که در آن گرایشها و طرز تفکرهای مختلف جامعه بتوانند شرکت کنند. این به نظر من گامی به جلو است و امکان این را میدهد که چنانچه انتخابات آزادی در ایران برقرار شود، نه تنها اصلاح طلبان، نه تنها اقتدارگرایان، بلکه گرایشهای دیگر جامعه هم بتوانند در چنین انتخاباتی شرکت کنند. نوعی همزیستی دموکراتیک بین جریانهای مختلف به وجود بیاید.»
آقای حکمت با انتقاد از برخی از جریانهای سیاسی خارج از کشور و دور از واقعیت بودن راهکار رسیدن به خواستها، از بیانیه «جنبش سبز مردم ایران» انتقاد میکند که خواستار جدایی دین و دولت است و به نوعی خواهان همه پرسی است.
آقای معروفی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «من سعی میکنم نگاه سیاسی نداشته باشم به ماجرا و به عنوان یک نویسنده فاصله بگیرم از سیاست. مردم میخواهند خوشخبت زندگی کنند. چیزی که در جنبش سبز دیده میشود، این است که مردم میخواهند زندگی سعادتمندی داشته باشند، آزاد باشند. متاسفانه نظام تلاش کرده همه چیز را سیاسی کند و شیوههایی که به کار گرفته کهنه است.»
آقای معروفی با اشاره به وضعیت جامعه ایران تاکید میکند آن چیزی که در بیانیه مطرح شده، همه پرسی نبود. وی در پاسخ به انتقادهای خانم علی نژاد میگوید هیچ یک از کسانی که این بیانیه را امضا کردهاند، قصد سهم خواهی نداشتند.
خانم علی نژاد ضمن توضیح این نکته که مرادش از سهم خواهی آن بار منفی واژه نبود، بر این نکته تاکید میکند که جریانی که در داخل هست، متولی اصلی جنبش بوده و بهتر است راهکارهای سران جنبش در داخل مورد اعتماد و احترام فعالین خارج از کشور قرار بگیرد.
وی طرح همه پرسی و جدایی دین از سیاست را «زیادهخواهی» میداند.
آقای بیژن حکمت در جمعبندی نظرات خود، با توجه به نزدیک شدن به سالروز ۲۲ بهمن و در راستای استنتاج رهنمودهای اجرایی از بیانیههای صادر شده، میگوید باید برای قبولاندن خواستهای اصلی جنبش پافشاری کرد: «آزادی احزاب، آزادی زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات که قدمهای اولیه هستند برای اینکه انتخاباتی که همه مردم در آن بتوانند شرکت کنند در کشور ما برگزار شود. جنبش سبز باید اساساً پشت این خواستها متحد شود.»
آقای معروفی در جمعبندی نظرات خود میگوید: «متن بیانیه حرفهایش را به روشنی میزند. من تنها امیدم اینست که خود مردم همچنان که آقای موسوی گفتهاند، در مقام رهبری جنبش عمل کنند. خوشبختانه جنبش دارد مسیر خوبی را پیش میرود و به گفتمان رسیده است.»
خانم علی نژاد در همین زمینه میگوید: «باور من اینست که باید پله پله روند دموکراسی خواهی در ایران را طی کرد. نسل من هیچ شتابی ندارد. درست است سختیها را کسانی مانند آقای معروفی و آقای حکمت و فعالان سیاسی دیگر کشیدند که سالها دور از ایران بودند اما با ایران و حوادث ایران زندگی کردند، اما نسل من یاد گرفته که خیلی صبور جلو برود. این خیلی درخشان است که فعالین خارج از کشور هم علی رغم صدور بیانیههایی که گفتمان آزاد و روشنی را شکل داده، باز هم نگاهشان به مردم داخل است.»
خانم علی نژاد معتقد است که در صورتی که «قدرت نخواهد تن بدهد به بیانیه آخر که اتمام حجت بود از طرف موسوی و کروبی و حداقل تجمعات مردم را به رسمیت نشناسد، ۲۲ بهمن بدون اینکه آقای موسوی یا آقای خاتمی و آقای کروبی بیانیه ای بدهند، مردم یک بار دیگر خودشان اتمام حجت خواهند کرد.»
پس از بیانیه هفدهم:
به گفته آگاهان سیاسی، واژگان «دشمن» از نظر جمهوری اسلامی ایران و امامان جمعه از جمله کسانی که دوستدار جدایی دین و حکومتاند، هستند که در بدنه جنبش سبز جای دارند و بر این خواست پای میفشارند. پیشاپیش ۲۲ بهمن و در پی صدور بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی که پیشنهادهای پنجگانه پاسخگو کردن دولت و مجلس و عدم حمایت غیرمتعارف از دولت، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانهها و حق تشکیل احزاب و تجمع مسالمت آمیز و تغییر قانون انتخابات برای برگزاری انتخابات آزاد را مطرح کرده و در پی پیشنهادهای پنجگانه مهدی کروبی برای خروج از بحران، موج صدور بیانیههای دیگر ادامه یافته است.
بعد از بیانیه پنج روشنفکر مقیم خارج از کشور، معروف به روشنفکران دینی، با خواستهای فراتر از بیانیه شماره ۱۷ آقای موسوی، شاهد انتشار دست کم دو بیانیه دیگر هم بودهایم: بیانیه ۵۴ دانشگاهی و کنشگر سیاسی خارج از کشور، در حمایت از بیانیه آقای موسوی و بیانیه مشترک تازهتری با امضای سی و یک دانشگاهی، نویسنده و شاعر و فعال سیاسی در حمایت از جنبش سبز و با تاکید بر جدایی نهاد دولت از نهاد دین، و برگزاری انتخابات آزاد با نظارت مراجع ذیصلاح بینالمللی.
پیش زمینه صدور بیانیههای مختلف در خارج از کشور یا افزودن بر خواستهای مطرح شده آنان چیست؟ این پرسشها را با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها در میان گذاشتیم:
مسیح علی نژاد، روزنامه نگار اصلاح طلب در آکسفورد که هیچیک از بیانیههای خارج از کشور را امضا نکرده اما خوانندگان مقالات خود را به پشتیبانی از اقدامات آقایان خاتمی و موسوی فرا میخواند، عباس معروفی، نویسنده در برلین و امضا کننده بیانیه سی و یک امضایی، تازهترین بیانیه مشترک از این نوع و بیژن حکمت، فعال سیاسی جمهوریخواه در پاریس، امضا کننده بیانیه ۵۴ دانشگاهی و کنشگر سیاسی در حمایت از پیشنهادهای آقایان موسوی و کروبی.
- آقای حکمت، چه ضرورتی باعث شد که بیانیه ۵۴ دانشگاهی و کنشگر سیاسی را در حمایت از بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی امضا کنید؟
- آقای معروفی، بعد از بیانیه ای که آقای حکمت امضا کردهاند و شما و عده ای دیگر در خارج از کشور بیانیه دیگری را به نام «جنبش سبز مردم ایران» امضا کرده اید. در این بیانیه بر ضرورت انتخابات آزاد و نظارت شده توسط مراجع بینالمللی و جدایی دین از حکومت تاکید شده است. ضرورت امضای این بیانیه چه بود؟
به نظر من در بیانیه آخر آقای موسوی گامی فراتر گذاشتند و خواهان تغییر قانون انتخابات برای برگزاری انتخاباتی شدند که در آن گرایشها و طرز تفکرهای مختلف جامعه بتوانند شرکت کنند. چنانچه انتخابات آزادی در ایران برقرار شود، نه تنها اصلاح طلبان، نه تنها اقتدارگرایان، بلکه گرایشهای دیگر جامعه هم میتوانند در چنین انتخاباتی شرکت کنند.
بیژن حکمت
آقای معروفی در پاسخ به اینکه این بیانیه به گونه ای مسئله رفراندم و تغییر نظام حکومتی را مطرح میکند، میگوید وقتی نظامی به قانون اساسی خودش پایپند نیست چگونه میتوان از مردم انتظار داشت به آن پایبند باشند.
- خانم علی نژاد، در مقالاتی که شما اخیراً نوشتید، توصیه کردید که از راه حلهایی که محمد خاتمی و میرحسین موسوی مطرح میکنند، دفاع کنیم. چه ضرورتی باعث شد که این نکات را مطرح کنید؟
مسیح علی نژاد: به گمان من، اتفاق درخشانی که رخ داده، بعد از انتخابات جنبش توانسته برای اولین بار به همه جریانهای فکری داخل و خارج از کشور در این جنبش نقش بدهد. با اینکه من در آغاز انتقاد داشتم که چرا جریانی به نام روشنفکر دینی پس از بیانیه آقای موسوی بیانیه صادر کرد و در پی آن گروههای دیگر در خارج از کشور را تحریک و وسوسه کرد که آنها هم بیانیه بدهند، الان فکر میکنم این درخشانترین کاری است که جنبش میتوانست انجام دهد.
خانم علی نژاد معتقد است که این رویداد، فضای گفتمان روشنی را باز کرده است که سران جنبش در داخل بشنوند و بتوانند با توجه به مطالبات گسترده که در جنبش متکثر و متنوع وجود دارد، آنها را در مذاکرههای احتمالی مد نظر داشته باشند. وی همچنین بر این باور است که باید مواظب بود که خواستهای بیش از حد، مردم را از خواستهای حداقلی محروم نکند.
و اما ولایت فقیه...
با توجه به تاکید رهبر بر «موضعگیری صریح خواص و اعلام برائت» آنها از مخالفان ولایت مطلقه فقیه، قانون اساسی و جمهوری اسلامی، کدام یک از بیانیههای صادر شده در خارج از کشور و تا چه حد کارساز است؟
آقای بیژن حکمت، فعال سیاسی جمهوریخواه در پاریس معتقد است کوشش آقای خامنه ای و امامان جمعه این است که در میان دو بخش اصلی جنبش سبز شکاف بیاندازند؛ «ما از یک طرف اصلاح طلبان درون نظام را داریم و از طرف دیگر جمهوریخواهان خارج از نظام که آرزویشان اینست که در ایران جدایی دولت از دین صورت بگیرد و یک دموکراسی غیردینی در ایران برقرار شود.»
مردم میخواهند خوشخبت زندگی کنند. چیزی که در جنبش سبز دیده میشود، این است که مردم میخواهند زندگی سعادتمندی داشته باشند، آزاد باشند. متاسفانه نظام تلاش کرده همه چیز را سیاسی کند و شیوههایی که به کار گرفته کهنه است.
عباس معروفی
آقای حکمت با انتقاد از برخی از جریانهای سیاسی خارج از کشور و دور از واقعیت بودن راهکار رسیدن به خواستها، از بیانیه «جنبش سبز مردم ایران» انتقاد میکند که خواستار جدایی دین و دولت است و به نوعی خواهان همه پرسی است.
آقای معروفی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «من سعی میکنم نگاه سیاسی نداشته باشم به ماجرا و به عنوان یک نویسنده فاصله بگیرم از سیاست. مردم میخواهند خوشخبت زندگی کنند. چیزی که در جنبش سبز دیده میشود، این است که مردم میخواهند زندگی سعادتمندی داشته باشند، آزاد باشند. متاسفانه نظام تلاش کرده همه چیز را سیاسی کند و شیوههایی که به کار گرفته کهنه است.»
آقای معروفی با اشاره به وضعیت جامعه ایران تاکید میکند آن چیزی که در بیانیه مطرح شده، همه پرسی نبود. وی در پاسخ به انتقادهای خانم علی نژاد میگوید هیچ یک از کسانی که این بیانیه را امضا کردهاند، قصد سهم خواهی نداشتند.
نسل من هیچ شتابی ندارد. درست است سختیها را کسانی مانند آقای معروفی و آقای حکمت و فعالان سیاسی دیگر کشیدند که سالها دور از ایران بودند اما با ایران و حوادث ایران زندگی کردند، اما نسل من یاد گرفته که خیلی صبور جلو برود.
مسیح علی نژاد
وی طرح همه پرسی و جدایی دین از سیاست را «زیادهخواهی» میداند.
آقای بیژن حکمت در جمعبندی نظرات خود، با توجه به نزدیک شدن به سالروز ۲۲ بهمن و در راستای استنتاج رهنمودهای اجرایی از بیانیههای صادر شده، میگوید باید برای قبولاندن خواستهای اصلی جنبش پافشاری کرد: «آزادی احزاب، آزادی زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات که قدمهای اولیه هستند برای اینکه انتخاباتی که همه مردم در آن بتوانند شرکت کنند در کشور ما برگزار شود. جنبش سبز باید اساساً پشت این خواستها متحد شود.»
آقای معروفی در جمعبندی نظرات خود میگوید: «متن بیانیه حرفهایش را به روشنی میزند. من تنها امیدم اینست که خود مردم همچنان که آقای موسوی گفتهاند، در مقام رهبری جنبش عمل کنند. خوشبختانه جنبش دارد مسیر خوبی را پیش میرود و به گفتمان رسیده است.»
خانم علی نژاد در همین زمینه میگوید: «باور من اینست که باید پله پله روند دموکراسی خواهی در ایران را طی کرد. نسل من هیچ شتابی ندارد. درست است سختیها را کسانی مانند آقای معروفی و آقای حکمت و فعالان سیاسی دیگر کشیدند که سالها دور از ایران بودند اما با ایران و حوادث ایران زندگی کردند، اما نسل من یاد گرفته که خیلی صبور جلو برود. این خیلی درخشان است که فعالین خارج از کشور هم علی رغم صدور بیانیههایی که گفتمان آزاد و روشنی را شکل داده، باز هم نگاهشان به مردم داخل است.»
خانم علی نژاد معتقد است که در صورتی که «قدرت نخواهد تن بدهد به بیانیه آخر که اتمام حجت بود از طرف موسوی و کروبی و حداقل تجمعات مردم را به رسمیت نشناسد، ۲۲ بهمن بدون اینکه آقای موسوی یا آقای خاتمی و آقای کروبی بیانیه ای بدهند، مردم یک بار دیگر خودشان اتمام حجت خواهند کرد.»