روزنامه واشینگتن پست در مطلبی پیرامون برداشتهای متفاوت از تحقیقات و ارزیابیهای علمی مربوط به تغییرات آب و هوایی کره زمین به ضرورت شفافیت بیشتر در این مباحث، پرهیز از جنجال آفرینی و تکیه بر حقیقت علوم و صداقت کار اطلاع رسانی دراین زمینه تاکید میکند.
کریس موور نویسنده این مقاله در واشینگتن پست، نگارنده چند کتاب در زمینه مباحث سیاسی و علمی پیرامون محیط زیست است. او در آغاز مقاله با اشاره به اختلاف نظرها و جنجالهایی که در مورد مباحث زیست محیطی برپا شده است میپرسد:« آیا میتوان به ارزیابیها و تحقیقات منتشر شده اعتماد کرد؟ آیا میتوان به دقت تشخیص داد که کدامیک علم واقعی است و کدامیک جو سازیهای سیاسی در قالب اطلاعات ظاهرا علمی؟»
نویسنده واشینگتن پست اشاره میکند که کنگره آمریکا به زودی مقررات مربوط به مقابله با گرمایش کره زمین را به بحث خواهد گذاشت و این در حالی است که ارزیابی و نقطه نظرهای علمی متناقضی در این عرصه وجود دارد. کارشناسان و مدافعان این گونه مباحث هر یک اطلاعات و دیدگاههای متفاوتی دارند به طوری که به نظر میرسد هر یک در عالم دیگری سیر میکنند.
نویسنده واشینگتن پست تاکید میکند که با توجه به اهمیت مباحث زیست محیطی و با در نظر گرفتن اطلاعات و ارزیابیهای متناقض تنها راه تکیه بر نوعی از اطلاع رسانی است که خود را به معیارهای اخلاقی و صحیح کار روزنامه نگاری متعهد میداند و اطلاعات خود را براساس تحقیق کافی ، شواهد معتبر و تجربیات اثبات شده منتشر میکند یعنی دقیقا همان استانداردهایی که در یک روش علمی درست رعایت میشوند.
کریس موور در بخش بعدی مطلب خود، مروری دارد بر نمونههای برجسته از تناقض و انتشار اطلاعات نادرست در مورد مسائل زیست محیطی طی چند دهه اخیر؛ به عنوان مثل مطبوعات و رسانههای آمریکا در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی مطالب متعددی را در مورد احتمال سردشدن جو کره زمین و وقوع شرایط فاجعه بار تحت تاثیر آن منتشر کردند. در حالیکه اکنون بسیاری از دانشوران محیط زیست و روزنامه نگاران متخصص این رشته میدانند که آن فرضیهها چیزی بیشتر از داستان پردازی نبود.
سال گذشته جامعه هواشناسی آمریکا مطالب رسانهها و تحقیقات علمی آن دوره را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که در آن سالها با وجود اینکه اکثر رسانهها مسئله احتمال «سرد شدن» کره زمین را عمده کرده بودند، اکثر تحقیقات و پژوهشهای علمی معتبر در مورد خطر «گرمایش» جو زمین هشدار میداد.
نویسنده واشینگتن پست سپس هشدار میدهد که در حال حاضر نباید هشدارهای مربوط به گرمایش جو زمین را با هشدارهایی که در دهه ۱۹۷۰ در مورد سرد شدن زمین منتشر میشد ، مقایسه کرد. به اعتقاد نویسنده دستاوردهای علمی و دانش هواشناسی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در مراحل ابتدایی خود بود و جامعه علمی در مورد دلایل و عوامل موثر در تغییرات جوی اطلاعات چندانی نداشت.
در حالیکه در دهههای اخیر هزاران نفر از دانشوران در سطح بینالمللی در حال تحقیق و بررسی علوم هواشناسی و مشغول بررسی تغییرات جوی کره زمین هستند. نتیجه تمام این تلاشهای بینالمللی در قالب یک نهاد جهانی – دفتر تغییرات جوی سازمان ملل متحد – ثابت کرده است که فعالیتهای بشر عامل اصلی گرمایش کره گرمایش کره زمین است. بسیاری از نهادهای علمی معتبر در آمریکا مثل جامعه پیشرفتهای علمی آمریکا، اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا و جامعه هواشناسی آمریکا این نتایج را تایید کردهاند.
در بخشهای بعدی این مطلب کریس موور به چند مورد از استدلالهای کسانی اشاره میکند که در صحت پژوهشهای علمی مربوط به دلایل و گستره گرمایش زمین تردید دارند. برخی معتقدند که درصد ذوب لایههای یخ در برخی از سالهای دهه اخیر مشابه همین میزان در دهه ۱۹۷۰ است . اما با دقت در آماری که هر سال جمع آوری میشود میتوان دید که گذشته از تغییرات موردی، روند ذوب لایههای یخ رو به افزایش بوده است.
نکته دیگری که کریس موور در مطلب واشینگتن پست به آن اشاره میکند استدلال منتقدانی است که میگویند: «طبق آمارهای سازمان ملل متحد طی ده سال اخیر درجه حرارت کره زمین افزایش نیافته است.»
به اعتقاد نویسنده این روش برخورد با اطلاعات علمی نمونهای از برخورد سطحی و یا نتیجهگیریهای جانبدارانه از واقعیات است . حقیقت این است که سال ۱۹۹۸ گرمترین سال کره زمین طی دورهای بوده که این نوع اطلاعات ثبت شده است. اگر حرارت کره زمین در سالهای اخیر به آن حد نرسیده است به آن معنا نیست که روند عمومی گرمایش زمین متوقف شده است.
در پایان این مطلب در روزنامه واشینگتن پست کریس موور توصیه میکند که نویسندگان و مفسران مطبوعات و رسانهها و همینطور خوانندگان این مطالب باید مثل روشهای مرسوم در جامعه علمی، به تمام اطلاعات و جمعبندی علمی و اصولی از آنها تکیه کنند. اگر قرار باشد که هر بخش از اطلاعات موجود متناسب با سلیقه شخص و تمایلات سیاسی این و آن تفسیر و استخراج شود، آنچه که به دست مردم خواهد رسید تصویری خلاف واقعیت خواهد بود. «آنچه که یک پژوهش را به دستاوردی علمی و معتبر تبدیل میکند باید در کار مطبوعاتی و رسانهای نیز مدنظر قرار بگیرد و اطلاعات منتشر شده باید مبنای اصولی و روش تحقیق و تحلیل بیطرفانه و مبتنی بر دادههای علمی باشد».
کریس موور نویسنده این مقاله در واشینگتن پست، نگارنده چند کتاب در زمینه مباحث سیاسی و علمی پیرامون محیط زیست است. او در آغاز مقاله با اشاره به اختلاف نظرها و جنجالهایی که در مورد مباحث زیست محیطی برپا شده است میپرسد:« آیا میتوان به ارزیابیها و تحقیقات منتشر شده اعتماد کرد؟ آیا میتوان به دقت تشخیص داد که کدامیک علم واقعی است و کدامیک جو سازیهای سیاسی در قالب اطلاعات ظاهرا علمی؟»
نویسنده واشینگتن پست اشاره میکند که کنگره آمریکا به زودی مقررات مربوط به مقابله با گرمایش کره زمین را به بحث خواهد گذاشت و این در حالی است که ارزیابی و نقطه نظرهای علمی متناقضی در این عرصه وجود دارد. کارشناسان و مدافعان این گونه مباحث هر یک اطلاعات و دیدگاههای متفاوتی دارند به طوری که به نظر میرسد هر یک در عالم دیگری سیر میکنند.
نویسنده واشینگتن پست تاکید میکند که با توجه به اهمیت مباحث زیست محیطی و با در نظر گرفتن اطلاعات و ارزیابیهای متناقض تنها راه تکیه بر نوعی از اطلاع رسانی است که خود را به معیارهای اخلاقی و صحیح کار روزنامه نگاری متعهد میداند و اطلاعات خود را براساس تحقیق کافی ، شواهد معتبر و تجربیات اثبات شده منتشر میکند یعنی دقیقا همان استانداردهایی که در یک روش علمی درست رعایت میشوند.
کریس موور در بخش بعدی مطلب خود، مروری دارد بر نمونههای برجسته از تناقض و انتشار اطلاعات نادرست در مورد مسائل زیست محیطی طی چند دهه اخیر؛ به عنوان مثل مطبوعات و رسانههای آمریکا در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی مطالب متعددی را در مورد احتمال سردشدن جو کره زمین و وقوع شرایط فاجعه بار تحت تاثیر آن منتشر کردند. در حالیکه اکنون بسیاری از دانشوران محیط زیست و روزنامه نگاران متخصص این رشته میدانند که آن فرضیهها چیزی بیشتر از داستان پردازی نبود.
سال گذشته جامعه هواشناسی آمریکا مطالب رسانهها و تحقیقات علمی آن دوره را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که در آن سالها با وجود اینکه اکثر رسانهها مسئله احتمال «سرد شدن» کره زمین را عمده کرده بودند، اکثر تحقیقات و پژوهشهای علمی معتبر در مورد خطر «گرمایش» جو زمین هشدار میداد.
نویسنده واشینگتن پست سپس هشدار میدهد که در حال حاضر نباید هشدارهای مربوط به گرمایش جو زمین را با هشدارهایی که در دهه ۱۹۷۰ در مورد سرد شدن زمین منتشر میشد ، مقایسه کرد. به اعتقاد نویسنده دستاوردهای علمی و دانش هواشناسی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در مراحل ابتدایی خود بود و جامعه علمی در مورد دلایل و عوامل موثر در تغییرات جوی اطلاعات چندانی نداشت.
در حالیکه در دهههای اخیر هزاران نفر از دانشوران در سطح بینالمللی در حال تحقیق و بررسی علوم هواشناسی و مشغول بررسی تغییرات جوی کره زمین هستند. نتیجه تمام این تلاشهای بینالمللی در قالب یک نهاد جهانی – دفتر تغییرات جوی سازمان ملل متحد – ثابت کرده است که فعالیتهای بشر عامل اصلی گرمایش کره گرمایش کره زمین است. بسیاری از نهادهای علمی معتبر در آمریکا مثل جامعه پیشرفتهای علمی آمریکا، اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا و جامعه هواشناسی آمریکا این نتایج را تایید کردهاند.
در بخشهای بعدی این مطلب کریس موور به چند مورد از استدلالهای کسانی اشاره میکند که در صحت پژوهشهای علمی مربوط به دلایل و گستره گرمایش زمین تردید دارند. برخی معتقدند که درصد ذوب لایههای یخ در برخی از سالهای دهه اخیر مشابه همین میزان در دهه ۱۹۷۰ است . اما با دقت در آماری که هر سال جمع آوری میشود میتوان دید که گذشته از تغییرات موردی، روند ذوب لایههای یخ رو به افزایش بوده است.
نکته دیگری که کریس موور در مطلب واشینگتن پست به آن اشاره میکند استدلال منتقدانی است که میگویند: «طبق آمارهای سازمان ملل متحد طی ده سال اخیر درجه حرارت کره زمین افزایش نیافته است.»
به اعتقاد نویسنده این روش برخورد با اطلاعات علمی نمونهای از برخورد سطحی و یا نتیجهگیریهای جانبدارانه از واقعیات است . حقیقت این است که سال ۱۹۹۸ گرمترین سال کره زمین طی دورهای بوده که این نوع اطلاعات ثبت شده است. اگر حرارت کره زمین در سالهای اخیر به آن حد نرسیده است به آن معنا نیست که روند عمومی گرمایش زمین متوقف شده است.
در پایان این مطلب در روزنامه واشینگتن پست کریس موور توصیه میکند که نویسندگان و مفسران مطبوعات و رسانهها و همینطور خوانندگان این مطالب باید مثل روشهای مرسوم در جامعه علمی، به تمام اطلاعات و جمعبندی علمی و اصولی از آنها تکیه کنند. اگر قرار باشد که هر بخش از اطلاعات موجود متناسب با سلیقه شخص و تمایلات سیاسی این و آن تفسیر و استخراج شود، آنچه که به دست مردم خواهد رسید تصویری خلاف واقعیت خواهد بود. «آنچه که یک پژوهش را به دستاوردی علمی و معتبر تبدیل میکند باید در کار مطبوعاتی و رسانهای نیز مدنظر قرار بگیرد و اطلاعات منتشر شده باید مبنای اصولی و روش تحقیق و تحلیل بیطرفانه و مبتنی بر دادههای علمی باشد».