در اقدامی تازه رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه در حکمی سرتیپ پاسدار محمدباقر ذوالقدر، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و معاون ستاد کل نیروهای مسلح در امور بسیج، را عنوان مشاور اجتماعی خود برگزید.
در سالهای اخیر این نخستین بار است که یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران به چنین سمتی در قوه قضائیه منصوب میشود.
سپاه پاسداران ایران و شرکتهای وابسته به آن در سالهای اخیر در ساز و کارهای اقتصادی و سیاسی بسیاری نفوذ پیدا کردهاند. اما حضور یک فرمانده عالیرتبه سپاه در قوه قضاییه تحلیلهای تازهای را همراه دارد که از ورود نظامیان به دستگاه داوری و قضا حکایت میکند.
بهروز خلیق، نویسنده، تحلیلگر و پژوهشگر مسائل ایران -و به ویژه سپاه پاسداران- به رادیو فردا میگوید: سپاه پاسداران با توجه به اینکه به بسیاری از حوزهها دست انداخته است، هم حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و همین طور هم راجع به دولت و مجلس که نفوذ زیادی در این دو دارد و کادرهای خود را هم در میان اعضا دولت و مجلس گنجانده است.
طبعا هم در دولت و هم در مجلس سیاستهای خود را تا کنون به این صورت پیش برده و عمل کرده است.
در رابطه با قوه قضائیه اما کمی مسئله تفاوت داشته است. اگر چه در درون این قوه کسانی مثل سعید مرتضوی هستند که عمدتا سیاستهایی را پیش می برند که مطلوب سپاه است، ولی سپاه در قوه قضائیه جای پای محکمی نداشته است.
الان با توجه به این که طی این هفت ماه نفوذ سپاه در ساختار قدرت بالا رفته است، این امکان هم وجود دارد که بخواهد بر قوه قضائیه هم چنگ بیاندازد و در آنجا هم جای پایی پیدا کند و آوردن ذوالقدر از سپاه به قوه قضائیه هم در همین راستا بوده است.
فکر می کنید راهیابی فرماندهان سپاه پاسداران در قوه قضائیه چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
اصلا مسئله به این صورت نیست که گویا ذوالقدر در عرصه قوه قضائیه صاحب نظر است یا کسی است که می تواند به قوه قضائیه کمکی کند. پیش از همه این موضوع برمیگردد به اینکه سپاه میخواهد در رابطه با سیاستگذاریهایی که در قوه قضائیه صورت میگیرد، یا برخوردهایی که الان با مخالفین و بازداشت شدگان انجام می شود و محاکماتی که انجام می شود ، بتواند سیاستهای خود را اعمال کند و پیش ببرد.
در این رابطه است که ذوالقدر را به عنوان یکی از عناصر اصلی سپاه به قوه قضائیه فرستاده می شود. تا بتواند این امور را پیش ببرد.
قبلا در رابطه با وزارت کشور هم این کار صورت گرفته بود. در دوره قبل بعد از اینکه احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، ذوالقدر به عنوان نماینده سپاه به دل وزارت کشور فرستاده شد و آنجا هم برنامه های خود را پیش برد.
او تغییرات زیادی در سطح استانداران و فرماندارن کشور انجام داد و بیشتر فرماندهان سپاه را به عنوان استاندار یا فرماندار برگزید و این مسائل را به آنان سپرد.
شما اگر بخواهید کارنامه سپاه یا آن دسته از فرماندهان سپاه را که در قوه مجریه هستند بررسی کنید چه نکته ای را بیش از همه مهم میدانید؟ فکر میکنید آیا همین نتیجه گیری برای راهیابی آنها به قوه قضائیه هم صادق خواهد بود؟
سپاه تنها حاملی است در عصر نظام حاکم که علاوه بر اینکه می خواهد در قدرت نفوذ پیدا کند و می خواهد جای پای محکمی داشته باشد و اگر هم توانست تمام قدرت را در دست خود بگیرد، ولی در عین حال هم در سطح جامعه همین عملکرد را دارد. یعنی می خواهد جامعه را هم کنترل کند.
در هر جا هم سپاه پا گذاشته و توانسته نفوذ سیاسی خود را تامین کند، سیاستهای امنیتی و نظامی را پیش برده است. همین طور در دولت و وزات کشور و سایر عرصهها.
در قوه قضائیه هم باز طبعا این سیاست امنیتی – نظامی را که تا الان هم وجود داشته با گسترش و تشدید نفوذ سپاه در این قوه ، خواه نا خواه باز هم قویتر خواهد شد.
این مشخصه سپاه است که کلیه مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی را از چشم امنیتی و نظامی نگاه می کند. و راه حلهایی هم که برای حل مشکلات جامعه پیشنهاد میکند در همین حوزه است.
طبعا وقتی توانست در قوه قضائیه جای پای محکمتری پیدا کند این قوه را وادار خواهد کرد که در دادگاهها و در صدور احکام هم ، برنامههای سپاه، بخصوص بخش اطلاعات سپاه را عملا پیاده کند.
در سالهای اخیر این نخستین بار است که یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران به چنین سمتی در قوه قضائیه منصوب میشود.
سپاه پاسداران ایران و شرکتهای وابسته به آن در سالهای اخیر در ساز و کارهای اقتصادی و سیاسی بسیاری نفوذ پیدا کردهاند. اما حضور یک فرمانده عالیرتبه سپاه در قوه قضاییه تحلیلهای تازهای را همراه دارد که از ورود نظامیان به دستگاه داوری و قضا حکایت میکند.
بهروز خلیق، نویسنده، تحلیلگر و پژوهشگر مسائل ایران -و به ویژه سپاه پاسداران- به رادیو فردا میگوید: سپاه پاسداران با توجه به اینکه به بسیاری از حوزهها دست انداخته است، هم حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و همین طور هم راجع به دولت و مجلس که نفوذ زیادی در این دو دارد و کادرهای خود را هم در میان اعضا دولت و مجلس گنجانده است.
طبعا هم در دولت و هم در مجلس سیاستهای خود را تا کنون به این صورت پیش برده و عمل کرده است.
در رابطه با قوه قضائیه اما کمی مسئله تفاوت داشته است. اگر چه در درون این قوه کسانی مثل سعید مرتضوی هستند که عمدتا سیاستهایی را پیش می برند که مطلوب سپاه است، ولی سپاه در قوه قضائیه جای پای محکمی نداشته است.
الان با توجه به این که طی این هفت ماه نفوذ سپاه در ساختار قدرت بالا رفته است، این امکان هم وجود دارد که بخواهد بر قوه قضائیه هم چنگ بیاندازد و در آنجا هم جای پایی پیدا کند و آوردن ذوالقدر از سپاه به قوه قضائیه هم در همین راستا بوده است.
فکر می کنید راهیابی فرماندهان سپاه پاسداران در قوه قضائیه چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
اصلا مسئله به این صورت نیست که گویا ذوالقدر در عرصه قوه قضائیه صاحب نظر است یا کسی است که می تواند به قوه قضائیه کمکی کند. پیش از همه این موضوع برمیگردد به اینکه سپاه میخواهد در رابطه با سیاستگذاریهایی که در قوه قضائیه صورت میگیرد، یا برخوردهایی که الان با مخالفین و بازداشت شدگان انجام می شود و محاکماتی که انجام می شود ، بتواند سیاستهای خود را اعمال کند و پیش ببرد.
در این رابطه است که ذوالقدر را به عنوان یکی از عناصر اصلی سپاه به قوه قضائیه فرستاده می شود. تا بتواند این امور را پیش ببرد.
قبلا در رابطه با وزارت کشور هم این کار صورت گرفته بود. در دوره قبل بعد از اینکه احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، ذوالقدر به عنوان نماینده سپاه به دل وزارت کشور فرستاده شد و آنجا هم برنامه های خود را پیش برد.
او تغییرات زیادی در سطح استانداران و فرماندارن کشور انجام داد و بیشتر فرماندهان سپاه را به عنوان استاندار یا فرماندار برگزید و این مسائل را به آنان سپرد.
شما اگر بخواهید کارنامه سپاه یا آن دسته از فرماندهان سپاه را که در قوه مجریه هستند بررسی کنید چه نکته ای را بیش از همه مهم میدانید؟ فکر میکنید آیا همین نتیجه گیری برای راهیابی آنها به قوه قضائیه هم صادق خواهد بود؟
سپاه تنها حاملی است در عصر نظام حاکم که علاوه بر اینکه می خواهد در قدرت نفوذ پیدا کند و می خواهد جای پای محکمی داشته باشد و اگر هم توانست تمام قدرت را در دست خود بگیرد، ولی در عین حال هم در سطح جامعه همین عملکرد را دارد. یعنی می خواهد جامعه را هم کنترل کند.
در هر جا هم سپاه پا گذاشته و توانسته نفوذ سیاسی خود را تامین کند، سیاستهای امنیتی و نظامی را پیش برده است. همین طور در دولت و وزات کشور و سایر عرصهها.
در قوه قضائیه هم باز طبعا این سیاست امنیتی – نظامی را که تا الان هم وجود داشته با گسترش و تشدید نفوذ سپاه در این قوه ، خواه نا خواه باز هم قویتر خواهد شد.
این مشخصه سپاه است که کلیه مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی را از چشم امنیتی و نظامی نگاه می کند. و راه حلهایی هم که برای حل مشکلات جامعه پیشنهاد میکند در همین حوزه است.
طبعا وقتی توانست در قوه قضائیه جای پای محکمتری پیدا کند این قوه را وادار خواهد کرد که در دادگاهها و در صدور احکام هم ، برنامههای سپاه، بخصوص بخش اطلاعات سپاه را عملا پیاده کند.