به مناسبت هشتمین انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا که بین ۲۲ تا ۲۵ ماه مه سال ۲۰۱۴ در ۲۸ کشور اروپایی برگزار خواهد شد در این مقاله نشان داده میشود که چگونه رقابتهای متعدد بین کشورهای دموکراتیک غربیِ اروپا و دیکتاتوریهای سوسیالیستی سابق در شرق اروپا، باعث رشد و توسعه سریع اقتصادی و اتحاد سیاسی اروپای غربی شدند.
هدف رهبران کشورهای بلژیک، آلمان، فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ و هلند پایان دادن به جنگهای خونین تاریخی در اروپای غربی و به وجود آوردن صلح بین کشورهای اروپایی بود، صلحی که با قراردادهای اقتصادی شروع شد.
در سال ۱۹۵۰ «انجمن اروپایی برای زغال سنگ و فولاد» شروع به فعالیت کرد. هدف این سازمان تثبیت روابط اقتصادی و سیاسی چند کشور اروپایی بود. این انجمن قرار داد «صنعت مونتان» را در۱۸ آوریل سال ۱۹۵۱ به امضاء نمایندگان کشورهای بلژیک، آلمان، فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ و هلند رساند.
ادغام اقتصادی در اروپای غربی
طبق قرارداد «انجمن اروپایی برای زغال سنگ و فولاد»، برنامههای تولید زغال سنگ، سنگ آهن و فولاد در چارچوب قوانین جدید فرا ملیتی، برای مدت پنجاه سال طرح شدند. برای کشورهای عضو این قرارداد مالیاتهای واردات و صادراتِ زغال، فولاد و سنگ آهن حذف شدند.
در مرحله ابتدایی، این قرارداد درمنطقه «رور» در آلمان غربی به اجرا رسید. دلیل اصلی آن هم تقویت اقتصاد و صنعت آلمان غربی بود: در چند سال اول بعد از پایان جنگ جهانی دوم ماشین آلات صنعتی منطقه «رور» به کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم به عنوان غرامت جنگی برده میشدند، ولی بعد از امضاء قرارداد «صنعت مونتان» پیشرفت اقتصادی آلمان تضمین شد، صنعت آلمان در دهه پنجاه و شصت بار دیگر رونق گرفت و توسعه اقتصادی آلمان و البته همه کشورهای عضو این قرارداد امکان پذیر شد.
این سیاست اقتصادی نتیجه درک حاکمان دول غرب از وضع سیاسی جهان در آنزمان بود. جهان از لحاظ سیاسی و اقتصادی به دو قطب جدید تقسیم شده بود: از یک سو اردوگاه کشورهای سوسیالیستی و از سوی دیگر جهان غرب.
آمریکا و کشورهای سرمایه داری و دموکراتیک غربی در اروپا به این نتیجه رسیده بودند که دشمن اصلی غرب را حکومتهای سوسیالیستی بلوک شرق تشکیل میدهند.
فشارهای جنگ سرد باعث افزایش سرعت رونق اقتصادی در اروپای غربی شدند.
تحکیم دیکتاتوری در اروپای شرقی
در اروپای شرقی دیکتاتوریهای سوسیالیستی تحکیم یافتند. شرح خلاصه رابطه شوروی سابق با دو کشور مجارستان و چکسلواکی سابق که امروز عضو اتحادیه اروپا هستند برای درک تاریخ اروپای امروز اهمیت بسزایی دارد.
در اروپای شرقی اعتراضات مردمی علیه سیاستهای کمونیستی دولت شوروی سابق موجب اشغال مجارستان در سال ۱۹۵۶ توسط ارتش شوروی سابق شد. در آن سال قیام دموکراتیک-بورژوایی مجارستان مبارزه آزادی خواهانه مردم آن کشور را به نمایش گذاشت. این قیام در ۲۳ اکتبر ۱۹۵۶ با اعتراضات دانشجویی شروع شد.
در مقابله با این حرکاتِ دموکراتیک، دولت وقت مجارستان دستور شلیک به معترضین را صادر کرد. به دنبال اعتراضات دانشجویی مبارزه مسلحانه نیروهای آزادیخواه شروع شد که منجر به قدرت رسیدن دولت «امره ناگی» شد. این دولت دموکراتیک مجارستان تصمیم گرفت که از پیمان ورشو که زیر سلطه دیکتاتوری شوروی بود بیرون آید و دستور خروج ارتش شوروی را صادر کند. ولی حزب کمونیست شوروی در مقابله با این حرکت، دستور حمله نیروهای ارتش خود را به مجارستان داد. به این صورت جنبش آزادیخواهی و دموکراتیک مجارستان کاملاً سرکوب شد. با وجودیکه رهبران ناتو همبستگی خود را با آزادیخواهان اعلام کرده بودند، شوروی سیاست سرکوب جنبش دموکراتیک را به پیش برد.
بهار پراگ هم تاریخ سرکوب جنبشهای دموکراتیک را در اروپای شرقی نمایان میکند. در چکسلواکی سابق حزب کمونیست به رهبری الکساندر دوبچک برنامه دموکراتیزه و لیبرالیزه کردن کشورش را در بهار سال ۱۹۶۸ اعلام کرد. ولی طولی نکشید که ارتش پیمان ورشو در ۲۱ اوت سال ۱۹۶۸ به آن کشور حمله کرد و آنجا را اشغال کرد.
سیاست سرکوب شوروی سابق از یک سو جنگ سرد را حادتر کرد و از سوی دیگر ضرورت اتحاد کشورهای غربی در اروپا و توسعه اقتصادی در اروپای غربی را بیشتر نمایان کرد. البته رقابتهای غرب و شرق موتوری بودند برای توسعه اقتصادی اروپا.
یک سال پس از اشغال مجارستان، یعنی در سال ۱۹۵۷، شوروی در مسابقه فضانوردی یک قدم از غرب فراتر رفت و توانست موشک سپوتنیک ۱ را به مدار گردش زمین پرتاب کند. در همین سال بود که قرارداد «جامعه اقتصادی اروپایی» در پایتخت ایتالیا، در رم، به امضاء رسید. به این صورت چارچوبی برای توسعه و پیشرفت بازار درونی اروپا پایهگذاری شد.
ادغام سیاسی و اجتماعی در اروپای غربی
طبق قرارداد شنگن در سال ۱۹۸۵ شهروندان اروپایی این قرارداد اجازه پیدا کردند که درون مرزهای کشورهای خود تردد و رفت و آمد آزاد داشته باشند. مرزهای درونی بین آن کشورها حذف شدند ولی مرز جدیدی اروپا را از همسایگان خود جدا کرد.
در سال ۱۹۹۳ نام «جامعه اقتصادی اروپایی» عوض شده و نام جدید «جامعه اروپا» را به خود گرفت.
هدف «جامعه اروپا» توسعه سیاسی و اقتصادی اروپا، یعنی تاسیس نهادهای فراملیتی جدید بود. این سیاست نوین، خود را به ویژه در برنامه هماهنگ کردن جوامع اروپایی توسط ایجاد استانداردهای اجتماعی جدید نشان داد. این استانداردها از حقوق بشر و حقوق شهروندی شروع میشوند تا همکاریهای متعدد در زمینههای اقتصادی، نظامی و اتمی.
در ژوئیه ۱۹۹۲ قرار داد ماستریخت امضاء شد و متعاقباً در اول نوامبر ۱۹۹۳ «اتحادیه اروپا» تاسیس شد یعنی «جامعه اروپا» به «اتحادیه اروپا» تبدیل شد. هدف قرارداد ماستریخت ادغام سیاسی اروپا بود. اتحادیه اروپا دیگر فقط یک جامعه اروپایی از هم گسیخته نبود، بلکه هدف اصلی این سازمان جدید متحد کردن سیاستهای کشورهای اروپایی بود.
در اول ژانویه سال ۱۹۹۴ قرارداد جدیدی برای توسعه اقتصادی اروپا بسته شد تا اینکه در ژوئیه سال ۱۹۹۷ بانک مرکزی اروپا تاسیس شد.
یورو و ادغام بازار اروپا
یورو، ارز جدید اروپا، دنیای اقتصاد را متحول کرد. در اول ژانویه ۱۹۹۹ «یورو» بازار درونی چندین کشور اروپای غربی را بیشتر از گذشته ادغام کرد. از ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا ۱۸ کشور عضو اتحادیه اقتصادی اروپا هستند.
تازهترین کشوری که به اتحادیه اروپا پیوسته جمهوری کرواسی است.
هدف رهبران کشورهای بلژیک، آلمان، فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ و هلند پایان دادن به جنگهای خونین تاریخی در اروپای غربی و به وجود آوردن صلح بین کشورهای اروپایی بود، صلحی که با قراردادهای اقتصادی شروع شد.
در سال ۱۹۵۰ «انجمن اروپایی برای زغال سنگ و فولاد» شروع به فعالیت کرد. هدف این سازمان تثبیت روابط اقتصادی و سیاسی چند کشور اروپایی بود. این انجمن قرار داد «صنعت مونتان» را در۱۸ آوریل سال ۱۹۵۱ به امضاء نمایندگان کشورهای بلژیک، آلمان، فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ و هلند رساند.
ادغام اقتصادی در اروپای غربی
طبق قرارداد «انجمن اروپایی برای زغال سنگ و فولاد»، برنامههای تولید زغال سنگ، سنگ آهن و فولاد در چارچوب قوانین جدید فرا ملیتی، برای مدت پنجاه سال طرح شدند. برای کشورهای عضو این قرارداد مالیاتهای واردات و صادراتِ زغال، فولاد و سنگ آهن حذف شدند.
در مرحله ابتدایی، این قرارداد درمنطقه «رور» در آلمان غربی به اجرا رسید. دلیل اصلی آن هم تقویت اقتصاد و صنعت آلمان غربی بود: در چند سال اول بعد از پایان جنگ جهانی دوم ماشین آلات صنعتی منطقه «رور» به کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم به عنوان غرامت جنگی برده میشدند، ولی بعد از امضاء قرارداد «صنعت مونتان» پیشرفت اقتصادی آلمان تضمین شد، صنعت آلمان در دهه پنجاه و شصت بار دیگر رونق گرفت و توسعه اقتصادی آلمان و البته همه کشورهای عضو این قرارداد امکان پذیر شد.
این سیاست اقتصادی نتیجه درک حاکمان دول غرب از وضع سیاسی جهان در آنزمان بود. جهان از لحاظ سیاسی و اقتصادی به دو قطب جدید تقسیم شده بود: از یک سو اردوگاه کشورهای سوسیالیستی و از سوی دیگر جهان غرب.
آمریکا و کشورهای سرمایه داری و دموکراتیک غربی در اروپا به این نتیجه رسیده بودند که دشمن اصلی غرب را حکومتهای سوسیالیستی بلوک شرق تشکیل میدهند.
فشارهای جنگ سرد باعث افزایش سرعت رونق اقتصادی در اروپای غربی شدند.
تحکیم دیکتاتوری در اروپای شرقی
در اروپای شرقی دیکتاتوریهای سوسیالیستی تحکیم یافتند. شرح خلاصه رابطه شوروی سابق با دو کشور مجارستان و چکسلواکی سابق که امروز عضو اتحادیه اروپا هستند برای درک تاریخ اروپای امروز اهمیت بسزایی دارد.
در اروپای شرقی اعتراضات مردمی علیه سیاستهای کمونیستی دولت شوروی سابق موجب اشغال مجارستان در سال ۱۹۵۶ توسط ارتش شوروی سابق شد. در آن سال قیام دموکراتیک-بورژوایی مجارستان مبارزه آزادی خواهانه مردم آن کشور را به نمایش گذاشت. این قیام در ۲۳ اکتبر ۱۹۵۶ با اعتراضات دانشجویی شروع شد.
در مقابله با این حرکاتِ دموکراتیک، دولت وقت مجارستان دستور شلیک به معترضین را صادر کرد. به دنبال اعتراضات دانشجویی مبارزه مسلحانه نیروهای آزادیخواه شروع شد که منجر به قدرت رسیدن دولت «امره ناگی» شد. این دولت دموکراتیک مجارستان تصمیم گرفت که از پیمان ورشو که زیر سلطه دیکتاتوری شوروی بود بیرون آید و دستور خروج ارتش شوروی را صادر کند. ولی حزب کمونیست شوروی در مقابله با این حرکت، دستور حمله نیروهای ارتش خود را به مجارستان داد. به این صورت جنبش آزادیخواهی و دموکراتیک مجارستان کاملاً سرکوب شد. با وجودیکه رهبران ناتو همبستگی خود را با آزادیخواهان اعلام کرده بودند، شوروی سیاست سرکوب جنبش دموکراتیک را به پیش برد.
بهار پراگ هم تاریخ سرکوب جنبشهای دموکراتیک را در اروپای شرقی نمایان میکند. در چکسلواکی سابق حزب کمونیست به رهبری الکساندر دوبچک برنامه دموکراتیزه و لیبرالیزه کردن کشورش را در بهار سال ۱۹۶۸ اعلام کرد. ولی طولی نکشید که ارتش پیمان ورشو در ۲۱ اوت سال ۱۹۶۸ به آن کشور حمله کرد و آنجا را اشغال کرد.
سیاست سرکوب شوروی سابق از یک سو جنگ سرد را حادتر کرد و از سوی دیگر ضرورت اتحاد کشورهای غربی در اروپا و توسعه اقتصادی در اروپای غربی را بیشتر نمایان کرد. البته رقابتهای غرب و شرق موتوری بودند برای توسعه اقتصادی اروپا.
یک سال پس از اشغال مجارستان، یعنی در سال ۱۹۵۷، شوروی در مسابقه فضانوردی یک قدم از غرب فراتر رفت و توانست موشک سپوتنیک ۱ را به مدار گردش زمین پرتاب کند. در همین سال بود که قرارداد «جامعه اقتصادی اروپایی» در پایتخت ایتالیا، در رم، به امضاء رسید. به این صورت چارچوبی برای توسعه و پیشرفت بازار درونی اروپا پایهگذاری شد.
ادغام سیاسی و اجتماعی در اروپای غربی
طبق قرارداد شنگن در سال ۱۹۸۵ شهروندان اروپایی این قرارداد اجازه پیدا کردند که درون مرزهای کشورهای خود تردد و رفت و آمد آزاد داشته باشند. مرزهای درونی بین آن کشورها حذف شدند ولی مرز جدیدی اروپا را از همسایگان خود جدا کرد.
در سال ۱۹۹۳ نام «جامعه اقتصادی اروپایی» عوض شده و نام جدید «جامعه اروپا» را به خود گرفت.
هدف «جامعه اروپا» توسعه سیاسی و اقتصادی اروپا، یعنی تاسیس نهادهای فراملیتی جدید بود. این سیاست نوین، خود را به ویژه در برنامه هماهنگ کردن جوامع اروپایی توسط ایجاد استانداردهای اجتماعی جدید نشان داد. این استانداردها از حقوق بشر و حقوق شهروندی شروع میشوند تا همکاریهای متعدد در زمینههای اقتصادی، نظامی و اتمی.
در ژوئیه ۱۹۹۲ قرار داد ماستریخت امضاء شد و متعاقباً در اول نوامبر ۱۹۹۳ «اتحادیه اروپا» تاسیس شد یعنی «جامعه اروپا» به «اتحادیه اروپا» تبدیل شد. هدف قرارداد ماستریخت ادغام سیاسی اروپا بود. اتحادیه اروپا دیگر فقط یک جامعه اروپایی از هم گسیخته نبود، بلکه هدف اصلی این سازمان جدید متحد کردن سیاستهای کشورهای اروپایی بود.
در اول ژانویه سال ۱۹۹۴ قرارداد جدیدی برای توسعه اقتصادی اروپا بسته شد تا اینکه در ژوئیه سال ۱۹۹۷ بانک مرکزی اروپا تاسیس شد.
یورو و ادغام بازار اروپا
یورو، ارز جدید اروپا، دنیای اقتصاد را متحول کرد. در اول ژانویه ۱۹۹۹ «یورو» بازار درونی چندین کشور اروپای غربی را بیشتر از گذشته ادغام کرد. از ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا ۱۸ کشور عضو اتحادیه اقتصادی اروپا هستند.
تازهترین کشوری که به اتحادیه اروپا پیوسته جمهوری کرواسی است.