وحید وحدتحق نویسنده، روزنامهنگار و پژوهشگر مقیم آلمان است.
این مقاله دربارۀ مقاومت است با نگاهی به تاریخ و فلسفۀ مقاومت در دفاع از آزادی و برقراری دموکراسی با ارجاع به نظرات سه فیلسوف اروپایی که از مهمترین تئوریسینهای اروپایی بودهاند.
در روز پنجم مه ۱۹۴۵، تنها چند روز پیش از امضای قرارداد تسلیم آلمان در جنگ جهانی دوم، اردوگاه ماوتهاوزن/ موتاسن بهدست ارتش ایالات متحده آزاد شد.
یادداشتی از وحید وحدت حق: پرسش این مقاله این است که آیا میتوان سیاست ملیگرایی افراطی و جنگافروز کشوری مانند روسیهٔ کنونی را در سنتهای کهن آن کشور جستوجو کرد؟
تاریخ هولناک ناسیونالسوسیالیسم و جنگ جهانی دوم بهمرور زمان موجب لغو قانون اعدام در اروپا شد. شاید امر لغو اعدام یک روند پیشرفت بشری باشد تا اعدام در سطح جهانی لغو شود.
بخش سوم از این سلسله به جنبش سیاسی علیه اعدام بعد از جنگ جهانی اول در آلمان و بهموازات آن اعدامهای سیاسی در شوروی و نیز حکم اعدام در دادگاههای ناسیونال سوسیالیسم میپردازد.
سلسلهیادداشتی از وحید وحدت حق: امروزه مبارزه با اعدام یکی از مبانی فعالیتهای حقوقبشری است و جهت متوقف کردن اعدام باید تاریخ این نوع مجازات و انواعش را نیز شناخت و از آن آگاه شد.
انقلابهای خونین در سیصد سال گذشته مملو از اعدام هزاران انسان بیگناه بوده است؛ اعدامهایی که حاکمان وقت به آنها مشروعیت سیاسی و مذهبی با ایدئولوژیهای گوناگون میدادند و میدهند.
شاید خیلی از شهروندان اروپایی و اکثر پناهجویان به اروپا، اطلاع نداشته باشند که تاریخ قوانین پناهندگی در جهان از تاریخ یهودستیزی و فاجعه هولوکاست تفکیکناپذیر است.
خمرهای سرخ جنبشی مائویستی و ناسیونالیستی بود و در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در کامبوج دیکتاتوری کمونیستی تشکیل داد. این جنبش تأثیر خونین محسوسی در تاریخ بشری به جا گذاشت.
این مقاله به تمام جنبههای تاریخی مائوئیسم نمیپردازد بلکه بیشتر به خشونت بینظیری توجه دارد که این جنبش در تاریخ بشر مدرن ثبت کرد.
اگر واکسنی برای کووید ۱۹ بهزودی کشف نشود، اقتصاد آلمان تا چه حد قادر به حل مشکلات اقتصادی است و اساساً حل مشکلات در سطح ملی تا چه اندازه راهگشای این معضل جهانی است.
هدف از یادآوری برخی فجایع تاریخی در این یادداشت، بهویژه یادآوری دیدگاههای مخرب چپ در تاریخ و اینجا در دیکتاتوری توتالیتر کمونیستی روسیه، این نیست که آرمانهای عدالتخواهی بهکل مورد انتقاد قرار گیرد و نفی شود، بلکه انگیزه در حقیقت شناخت ویژهای از تاریخ است.
ایدههای عدالتطلبانه در فلسفۀ سیاسی امری تاریخی است. افلاطون جامعهای آرمانی را در نظر داشت که در آن پول و قدرت حکم نمیکنند بلکه خردمندی، حکمت و عدالت رعایت میشود. اما در تاریخ بشری جنایتهای کثیری نیز به نام عدالت و برابری انجام گرفته که موضوع این مقاله است.
سی سال پیش، «انقلاب مخملی» موجب شکست تاریخی دیکتاتوری کمونیستی شد و امروز جمهوری چک یکی از اعضای اتحادیۀ اروپاست. این انقلاب صلحآمیز بود، زیرا حاکمان وقت به اشتباهات خود پی بردند و توانستند به معترضان حق بدهند و خط سیاسی خود را کاملاً عوض کنند.
سه روز قبل از فروپاشی دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ اگر از کسی پرسیده میشد که کِی و چگونه سوسیالیسم واقعی شکست خواهد خورد و دیوار برلین فرو خواهد پاشید، بهترین تحلیلگران میگفتند که شکست سوسیالیسم امری محتوم است، ولی اینکه چه هنگامی دیوار برلین باز بشود، امری مجهول و پیشبینیناپذیر است.
در مقالهٔ پیشین شرح داده شد که یهودستیزی در دههٔ سی در آلمان نازی به چه صورتی نظاممند شد. در این مقاله به اجمال نشان داده خواهد شد که چگونه کشتار جمعی یهودیان در مقیاس انبوه و «صنعتی» گام به گام برنامهریزی شد.
کشتار جمعی یهودیان و به قتل رساندن دموکراتها، سوسیالیستها و کمونیستها در دوران حکومت ناسیونال سوسیالیسم در آلمان شبانه انجام نپذیرفت. در این مقاله مشکل یهودستیزی زیر کانون ذرهبین قرار میگیرد و بررسی میشود.
در سوم اکتبر ۱۹۹۰ جمهوری دموکراتیک آلمان یعنی آلمان شرقی سابق، در سیستم دموکراتیک آلمان غربی ادغام شد. در این روز بعد از ۴۵ سال بار دیگر اتحاد آلمان غربی و شرقی برقرار شد. در سال ۱۹۹۰ صدها هزار نفر این روز را در برلین در مقابل دروازه براندنبورگ و ساختمان پارلمان آلمان جشن گرفتند.
زوال یک حاکمیت سیاسی، نظامی و اقتصادی شبانه به انجام نمیرسد و میشود گفت که فروپاشی سوسیالیسم واقعی در آلمان شرقی در نوامبر ۱۹۸۹ در ابتدای دهه هشتاد قرن بیستم آغاز شد.
در ابتدای دهه هشتاد قرن بیستم، جنبش اتحادیههای کارگری سولیدارنوش در لهستان، نقش پیشتاز و طلایهدار در تاریخ نوین لهستان داشتند. این جنبش کارگری در رقابت با حزب سوسیالیست موجب زلزلهای شد که متعاقباً با به چلش کشین دیکتاتوریهای سوسیالیستی، انفجار درونی بلوک شرق را عملاً محقق ساخت.
بیشتر