این روزها نام یک گروه از هنرمندان خیابانی ایرانی، به لطف شبکههای مجازی، بیشتر و بیشتر شنیده میشود. «هنرمندان خیابانی» که بر دیوارهای خیابانهای تهران رنگ میپاشند، نقش میزنند، حرف «میکشند» و قبل از آنکه سر و کله کسی پیدا شود، راهشان را میگیرند و میروند. با امضایی که روی تن کوچه و خیابان باقی میگذارند: «بلک هند: دست سیاه».
هنوز جام جهانی در شبکههای اجتماعی و میان کاربران ایرانی داغ داغ بود، که تصویر خانمی با لباس «تیم ملی» که مایع ظرفشویی «جام» را مانند «جام جهانی» بالای دست گرفته، اخمی هم کرده است از فیسبوک تا رسانههای خارجی را به خود مشغول کرد. زنی که انگار بر سرش چیز سیاه بین روسری و مو و نقش ماژیک سانسور روی تن زنان بیحجاب بر مجلههای خارجی، کشیده شده است.
برای کاربر ایرانی احتمالا همه چیز، از آن لباس سفید، نقش یوزپلنگ، تا آن نگاه اخمو ولی جدی، تا مایع ظرفشویی «جام»، پر از ایما و اشاره و معنیست.
هرچند «زن جام به دست» روی دیوار پایتخت، روبهروی پارک ساعی، عمر کوتاهی داشت و بر آن رنگ سرخ پاشیده شد؛ آنچه خود دوباره به سوژه شبکههای اجتماعی تبدیل شد… زن رفت، «جام» همچنان بالا ماند.
اما «دست سیاه» سابقهای طولانیتر از «زن جام به دست» دارد.
کوچه و خیابانهای تهران او (آنها) را مدتیست میشناسند.
کافیست سری به صفحه فیسبوک * «دست سیاه» زد، تا سابقهاش را پیش از جام جهانی فوتبال پیدا کرد.
مثلا در این نمونه که محمد باقر قالیباف، شهردار تهران و نامزد انتخابات سال ۹۲، سوژه یک دیوارنگاری نقلی و هوشمندانه شده است.
«نقلی و هوشمندانه» شاید برای تعریف بعضی از کارهای «دست سیاه» کافی نباشد؛ مثلا در باره دیوارنگاری ستایششده «یوتیوب» که هم نقلیست، هم هوشمندانه، بدون شرح و البته بیپروا.
آدرسی در شبکه اجتماعی یوتیوب، که به سخنرانی محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران ایران، ختم میشود. او در این سخنرانی از انتخابات و رخدادهای سال ۱۳۸۸، نقش سپاه در ممانعت از به قدرت رسیدن دوباره اصلاحطلبان و مقابله با اعتراضات پس از آن میگوید.
طعنههای سیاسی بلک هند، به غیر از انتخابات، به مسائل روز دیگر هم میپردازد:
و البته «بلک هند: دست سیاه» تنها دور و بر مسائل سیاسی روز نمیچرخد. او فقط با ایما و اشاره به سراغ زنان، فوتبال یا ورزشگاههای خالی از تماشاچی زن نمیرود.
او «رویا» را سر و ته میکشد، دو پسر که دست در دست هم گرفتهاند را نشان میدهد، یا اسکیتسواری را کنار گذرگاه معلولین روی دیوار میبرد:
بلک هند «غزه» را هم -البته بنا به گفته صفحه فیسبوکش در سال ۹۱- سوژه دیوارنگاریهایش کرده است.
«دست سیاه» در بهار گذشته در یک خانه قدیمی، نمایشگاهی زیرزمینی نیز برگزار کرد. خانهای که در آن دیوارنگاری، ایده و هنر به هم آمیخته شدند.
موسس «بلک هند» در مصاحبهای با مجلگه انگار گفته است «خیابان و دیوار یک تریبون آزاد برای تمام آدمهاست، ما ارتباطی به این موضوع نداریم. داستان هنر خیابانی شبیه جریان زندگیست. به هر حال هرکس عقیده و شغلی دارد و هیچ دو نفری شبیه هم فکر نمیکنند. دغدغه اصلی ما بیشتر حول محوراتفاقاتی میچرخد که در جامعه و فضای هنری ایران رخ میدهد. ما خودمان هم بخشی از مردم هستیم.»
دیوارنگاری یا گرافیتی، سالهاست که در برخی کشورها به هنر، سیاست، جامعه و حتی زندگی روزمره مردم پیوند خورده است. خیلیها این روزها «بنکسی»، هنرمند بریتانیایی را میشناسند. او شاید یکی از شناختهشدهترین چهرههای این هنر در نزد مردم جهان است؛ کسی که سیاست، طنز، هجو، نقد، مردم، خیابان و دیوارها را به هم آمیخته است و کارهایش شهرتی جهانی پیدا کردهاند. و البته این روزها به قیمتی گزاف هم فروخته میشوند.
از شباهتهای بنکسی و بلک هند ایرانی، این است که چهره اصلی هیچ کدام نزد عموم شناخته شده نیست. کسی نمیداند چه کسی این نقش را بر دیوار زد و رفت.
بلک هند اما در آغاز کار است. در آغاز کاری که این روزها او را بیشتر و بیشتر نقل محافل و رسانهها کرده است.
دستی سیاه که «حرفها» را «میکشد» و یادآوری میکند: از کنار من بیخیال گذر نکن.
---------------------
* تصاویر از صفحه فیسبوک «دست سیاه» است (رادیو فردا مسئول متحوای وبسایتها و شبکههای اجتماعی دیگر نیست).