آیتالله خامنهای به مناسبت هفته وحدت شیعیان و اهل تسنن، در ۱۳۹۳/۱۰/۱۹ در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین «کنفرانس بینالمللى وحدت اسلامی» مجدداً از وحدت فرق اسلامی دفاع کرد. این رویکرد اخلاقاً موجه است، به شرط آنکه در عمل تبعیضهایی که طرفین در کشورهای خود علیه طرف مقابل اعمال میکنند، رفع شود. حتی اگر دیگر کشورهای مسلمان اقدامی در این زمینه صورت ندهند، فقیهان شیعه حاکم بر ایران میبایست تمامی تبعیضها و نابرابریهای نهادینه شده علیه فرق مسلمان را بزدایند تا اثبات کنند شعارهایشان در این مورد از سر ناچاری و وحشت از گروههای تروریستی نبوده و نیست.
اگر چه چشمانداز روشنی درباره تبعیضزدایی نسبت به فرق اسلامی وجود ندارد، اما فرض را بر این میگذاریم که حداقل جمهوری اسلامی قصد دارد که گامهای جدی در این زمینه بر دارد و در آینده رویایی، آنان نیز از حقوق شهروندی و سیاسی بهرهمند خواهند شد.
نفی پلورالیسم دینی
آیتالله خامنهای برای جلوگیری از هرگونه سوء تفاهمی در خصوص گستره وحدت، بخش پایانی سخنان خود را به یهودیان و مسیحیان اختصاص داد. او به صراحت گفت که سخنانی که درباره پلورالیسم دینی گفته میشود، با قرآن تعارض دارد.
به طور طبیعی هر دینداری مدعیات صدق و کذب بردار دین خود را حقیقت (صدق معرفتشناختی) و عمل به فرامین دینی را منتهی به سعادت اخروی به شمار میآورد، وگرنه به آن دین نمیگرائید. اگر چه دینداری اکثریت آدمیان معلل- محصول تولد در خانوادهای که دین خاصی دارد و در کشور خاصی زندگی میکند- است، نه مدلل، اما اگر فرد به این نظر برسد که قطعاً باورهای صدق و کذب بردار دیناش کاذب بوده و عمل به فرامین دین هم سعادت اخروی در پی نخواهد داشت، آن دین را رها خواهد کرد.
دینداران که دین خود را حقیقت به شمار میآورند، نسبت به حقانیت و رهایی بخشی اخروی دیگر ادیان سه رویکرد متفاوت اتخاذ کردهاند.
الف- انحصار گرایی دینی: فقط دین من حقیقت مطلق و مطلق حقیقت و رستگاری آور است. دیگر ادیان باطل بوده و پیروانشان به سعادت اخروی هم منتهی نمیشوند.
ب- شمول گرایی دینی: همچنان حقیقت مطلق و مطلق حقیقت در دین من است، اما اعتقادات و فرامین دیگر ادیان به میزانی که با اعتقادات و فرامین دین من سازگار باشند، از حقیقت بهره میبرند.
پ- گثرت گرایی دینی: همه ادیان بهرهمند از حقیقت بوده و راههای متفاوت به سوی خداوند و سعادت اخروی هستند.
آیتالله خامنهای به صراحت رویکرد سوم را نفی کرده و آن را معارض با قرآن به شمار میآورد. او به خوبی میداند که آیات متعددی در قرآن وجود دارد که مورد استناد پلورالیستهای دینی قرار گرفته است. به همین دلیل ابتدا به یکی از آیات مورد استناد کثرت گرایان اشاره میکند:
«قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ: بگو به خداوند و آنچه بر ما و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و آنچه به پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده، ایمان آوردیم، و بین هیچ یک از آنان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار او هستیم» (بقره، ۱۳۶).
آیتالله خامنهای سپس خطاب به حضار میگوید، قرآن در آیه بعدی میافزاید:
«فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ: پس اگر به آنچه شما ایمان آوردهاید، ایمان آوردند، راهیاب شدهاند و اگر روی برتافتند، بیشک در ستیزاند، خداوند یاور تو در برابر آنان بس است، و او شنوای داناست» (بقره، ۱۳۷).
آیتالله خامنهای پس از قرائت این آیه میگوید:
«اسلام پلورالیسم را قبول ندارد؛ آنهایی که ترویج میکنند که «اسلام چون از حضرت موسی و حضرت عیسی تجلیل کرده است، قائل به پلورالیسم است» به قرآن مراجعه کنند، متون اسلامی را ملاحظه کنند؛ از روی بیاطّلاعی و از روی غفلت، یک مطلبی را ذکر میکنند؛ اسلام این است... این معنای قرآن [است]».
هدف نوشتار کنونی در پیچیدن با آیتالله خامنهای در این مورد نیست که قرآن با کثرت گرایی، شمول گرایی یا انحصارگرایی دینی سازگار است؛ روایت و تفسیر آیتالله خامنهای از قرآن نافی کثرت گرایی دینی است. مسأله ما گام بعدی اوست.
برخورد شدید با «کفار»
هدف آیتالله خامنهای بیان این مدعاست که وحدت و رحمت و رأفت مختص مسلمانان است. برای تأیید مدعایش، ابتدأ به این آیه استناد میکند:
«لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ: به راستی که پیامبری از میان خودتان به سوی شما آمده است که هر رنج که شما میبرید، برای او گران میآید، و سخت هواخواه شماست و به مومنان رئوف و مهربان است» (توبه، ۱۲۸).
آیتالله خامنهای میگوید که رحمت و رأفت پیامبر برای مومنان (مسلمانان) است، نه غیر مسلمانان. پیروان پیامبر کسانی هستند که با کفار به شدت برخورد میکنند. پس شما هم باید همین گونه باشید.
آیتالله خامنهای برای تأیید مدعای خود به این آیه استناد میکند:
«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ: محمد پیامبر الهی است و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیر و با خودشان مهربانند» (فتح، ۲۹).
آیتالله خامنهای این گونه ننتیجه گیری میکند:
«دربارهٔ پیغمبر میفرماید که» حَریصٌ عَلَیکم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم «. نسبت به مؤمن دارای رأفت [امّا]» اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم «، در مقابل کسانیکه با شما دشمنی میکنند و دشمن شما هستند» اَشِدّاء «باشید؛ یعنی سخت باشید؛ مثل خاکریزِ نرم نباشید که دشمن از هرجا خواست بتواند در شما نفوذ کند؛ مستحکم باشید، ایستاده باشید امّا» رُحَمآءُ بَینَهُم «، بین خودتان، دلهایتان با هم صاف باشد، با هم مهربان باشید؛ اسمها نتواند شما را از هم جدا کند، مرزهای جغرافیایی نتواند شما را با هم دشمن کند، مرزهای جغرافیایی نتواند ملّتها را در مقابل هم قرار بدهد؛ این از آن درسهای پیغمبر است».
متن و سیاق متن
این متن (text) در سیاق (context) خاصی بیان شده است. در روز چهارشنبه ۱۳۹۳/۱۰/۱۷ حادثه تروریستی پاریس اتفاق افتاد. او همان روز با مردم قم دیدار داشت و به این موضوع هیچ اشارهای نکرد. شاید هنوز خبرهای حادثه پاریس به گوش او نرسیده بود. اما سخنرانی روز جمعه در حالی صورت گرفت که تمامی رسانههای جهان، لحظه به لحظه خبرهای درگیریهای پاریس را منتشر میکردند.
قبل از سخنرانی او، حسن روحانی سخنرانی کرد و ترورهای پاریس را محکوم کرد. اما آیتالله خامنهای در سخنرانی جمعه هم هیچ اشارهای به جنایت پاریس نکرد. او میبایست این جنایت را که توسط تروریستهای مسلمان صورت گرفته بود، محکوم کند. حداقل میتوانست مانند بسیاری از مسلمانان بگوید که این جنایت هیچ ربطی به اسلام ندارد. اما به جای آن از نفی کثرت گرایی دینی و سختگیری بر کفار سخن گفت.
در این سخنرانی به تظاهرات میلیونی اربعین اشاره کرد و گفت که این تظاهرات به عنوان «بزرگترین گردهمایی عالم» موجب «تعظیم» و «تجلیل» دنیا شد. دشمنان اسلام، عزت و عظمت مسلمانان را در این «حرکت عظیم» مشاهده کردند. وحدت مسلیمن میتواند چنین پیامدهایی در برابر دشمنان داشته باشد.
آیتالله خامنهای گفت، دشمن میخواهد که مسلمانان و کشورهای اسلامی را به جان هم بیندازد. اما آنان باید «بصیرت» داشته و بدانند که «مصلحت» همه در وحدت در برابر دشمنان است. سپس افزود:
«دشمن کیست؟ دشمن، سرمایهداری آمریکا و استکبار جهانی است که امروز در رأس آن، آمریکا و صهیونیستهایند -عناصر صهیونیست- که دولت صهیونیست در فلسطین اشغالی هم یک بخشی از آن مجموعهٔ خطرناک و آن سرطان مهلکی است که صهیونیستها در دنیا بهوجود آوردند. در مقابل اینها بایستی ایستاد، درمقابل اینها بایستی به اسلام مراجعه کرد، به متون قرآن مراجعه کرد».
انحصارگرایی صلحطلبانه
آیتالله خامنهای میبایست به شمول گرایی دینی باور داشته باشد. برای اینکه به میزانی که یهودیت و مسیحیت کنونی با اسلام سازگار باشند، آنها را حقیقت و رهایی بخش به شمار خواهد آورد.
اما بگذارید شبهه را قوی کرده و ادعا کنیم که خامنهای به «انحصارگرایی دینی» باور دارد. آیا در این صورت تنها راهی که باقی میماند، تخاصم و جنگ و جدال با ادیان باطل است؟
پاسخ این پرسش منفی است. برای اینکه یک انحصار گرای دینی که دین خود را «حقیقت مطلق» و «مطلق حقیقت» به شمار آورده و دیگر ادیان را «باطل» و «ناحق» قلمداد میکند؛ برای زندگی صلح آمیز در جهان، گریز و گزیری از باور به «حق ناحق بودن» ندارد.
بدون باور به «حق ناحق بودن» صلح نابود خواهد شد. اگر امنیت و صلح جهانی برای همه انسانها آرمانی والا به شمار رود، حتی اگر انحصارگرا باشند، نسبت به «ناحق ها/باطلها» در عمل رواداری پیشه خواهند کرد. در این صورت حافظ وار خواهد گفت:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
اما اگر برای یک انحصارگرا، صلح و جان انسان ها- فارغ از جنسیت و قومیت و مذهب- فی نفسه دارای ارزش نباشد، در این صورت به جنگ و تروریسم خوشامد خواهد گفت.
جنایات تروریستها در هر صورت باید محکوم شود. مسلمان و مسیحی و یهودی و بودایی و هندو بودن تروریستها، تروریسم را مباح و مجاز نمیدارد. آری، تروریستهای پاریس مسلمان بودند، اما این امر باعث میشود تا با شدت هر چه تمامتر جنایت آنان و پشتوانههای نظری عملشان را نقد و محکوم سازیم.
----------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.