در عرض چند سال گذشته، دولتهای حاشیۀ دریای خزر (ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان) مشغول کار بر روی سندی بودهاند به نام «کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر».
یک سال پیش، برخی مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران مدعی شدند که اختلافات دول ساحلی خزر دربارۀ بندهای مهم و مورد مناقشه از پیشنویس کنوانسیون حل شده است.
انتظار میرود که نتایج چنین توافقی در اجلاس آتی سران دولتهای خزر که قرار است در آستانه (قزاقستان) در تاریخی که هنوز معیین نشده است، برگزار شود مطرح گردد. معهذا اکنون پس از سپری شدن یک سال هنوز مقامات ایرانی آماده نشدهاند که به مردم بگویند، بندهای مورد مناقشه که مهمترین بندهای پیشنویس سند مزبور هستند و حاوی معیارهای کلی تقسیم کف و آبهای دریای خزر بین ۵ دولت مربوطه میباشند، به چه ترتیبی حل شدهاند. گرچه به نظر میرسد مقامهای تهران از سیاستهای معروف به «دیپلماسی مخفی» خوششان میآید، امید هست که شاهد چنین ترتیباتی در دریای خزر نباشیم.
آنچه در سالهای گذشته، بهخصوص در چند سال اخیر، مانع از رسیدن دولتهای حاشیه خزر به توافق روی پیشنویس کنوانسیون خزر شده است، موضع دولت ایران دربارۀ لزوم استفاده از اصل انصاف در تقسیم خزر بوده است که بر مبنای توضیحات مقامات ایرانی این نحوۀ تقسیم به معنی اختصاص حدود بیست درصد از دریای خزر به هر یک از دول حاشیه منجمله و بخصوص ایران میشود.
معهذا، در عرض سالهای گذشته، هیچ کدام از دولتهای دیگر حاشیه خزر حاضر نشدهاند حتی قدمی در جهت خواستههای جمهوری اسلامی در خزر بردارند. روسها که در ابتدای فروپاشی شوروی سابق موضعی مشابه ایران دربارۀ رژیم حقوقی خزر داشتند و معتقد بودند که خزر بایستی به صورت مشترک توسط همه دولتهای حاشیه آن اداره شود، بعد از سال ۲۰۰۲ (اجلاس سران خزر در عشقآباد ترکمنستان)، این موضع را رها کردند.
روسها اکنون قراردادهایی با قزاقستان و آذربایجان منعقد کردهاند که کف دریای خزر را براساس خط منصف تقسیم کرده و آبهای بالای آنها را آزاد برای همۀ دولتها اعلام میکنند. قزاقستان نیز با آذربایجان قرارداد مشابهی منعقد کرده است و آنها مشغول کار کردن با ترکمنستان برای قرارداد بعدی هستند. ترکمنستان به هیچوجه موضع ایران را قبول ندارد و فقط منتظر آن است که با آذربایجان روی چند میدان نفتی شناخته شده در خزر توافقی صورت بگیرد.
در این میان، سالهاست که ایران مانده است و یک درخواست که هیچ کس برای آن اهمیتی قائل نیست. آنچه میتوان بهعنوان «قدرت» برای ایران در خزر محسوب کرد، نه توان نظامی است و نه توان ارتباطات دیپلماتیک و نه پرستیژ یا اعتبار جهانی با منطقهای (که دولت فعلی ایران هیچکدام از اینها را در خزر ندارد)؛ ولی ایران یک چیز دارد و آن هم «رد نظرات دیگران» است تا زمانی که آنها توجهی به منافع و نظرات ایران بکنند. از دست دادن این «قدرت» به معنای پایان رویای حداقل بیست درصد از خزر برای ایران است.
آیا توافق اعلام نشده و مراحل مخفی حرکت به سوی توافق روی بندهای حساس کلیدی پیشنویس کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به بهای خاتمۀ این قدرت و پذیرش سهم کوچکی از خزر (حدود ۱۳ درصد) است؟
-------------------------------------
یادداشتها نظر نویسندگان خود را نشان میدهند و بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا نیستند.