روز یکشنبه هفته گذشته صد نماینده مجلس شورای اسلامی اولین نشست آنچه را که فراکسیون مناطق ترک نشین نام نهادند، تشکیل دادند. نشستی که مسعود پزشکیان، نایب رییس مجلس را به ریاست این فراکسیون برگزید و نادر قاضی پور، نماینده ارومیه و رضا کریمی، نماینده اردبیل را به عنوان دو نایب رییس این فراکسیون انتخاب کرد.
همزمان زهرا ساعی سخنگوی این فراکسیون اعلام کرد ۲۵ نماینده مجلس عضو شورای مرکزی این فراکسیون هستند. اهداف اعلامشدهی این فراکسیون از جمله حل مشکلات مناطق ترک نشین، توسعه متوازن در کشور و توسعه و تقویت وحدت ملی است.
علاوه بر نمایندگان استانهای آذربایجان غربی و شرقی، اردبیل و زنجان، نمایندگانی از ساوجبلاغ، تهران، شیراز و قم در کنار نماینده آشتیان عضو این فراکسیون هستند.
پیش زمینه تشکیل چنین فراکسیونی چیست؟ تشکیل یک فراکسیون زبان محور در مجلس ایران در چه صورت فرصت به شمار میرود و در چه صورت تهدید؟
این پرسشها را با میهمانان این هفته برنامه دیدگاهها در میان گذاشتیم: قاسم شعله سعدی نماینده شیراز در دورههای سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی در تهران، حسن شریعتمداری،فعال سیاسی منتقد جمهوری اسلامی در هامبورگ و تورج اتابکی، پژوهشگر ارشد پژوهشکده تاریخ اجتماعی آمستردام.
آقای شعله سعدی، چه چیز سبب شده صد نماینده مجلس فراکسیون مناطق ترک نشین تشکیل بدهند؟
قاسم شعله سعدی: این فراکسیونها قبلا هم بوده. مثلا مناطق ترک نشین یا مناطقی که جمعیتشان عمدتا سنی هستند، همیشه تشکلهایی داشتند. توی مجالس هم همه جای دنیا مرسوم هست فراکسیونهای مختلفی مثل فراکسیون سبزها و حقوق بشریها و امثال آن. چیزی شبیه احزاب است. منتها احزاب در قالب اقلیت و اکثریت در مجلس مطرح میشوند. اما فراکسیونها احتمالا با برد کمتری. لذا چیز خاصی نیست به جز اینکه اولا ظاهرا تعداد بیشتر است. الان به نظر میرسد که جلوه بیشتری دارد به لحاظ تعداد.
این فراکسیونها قبلا هم بوده. مثلا مناطق ترک نشین یا مناطقی که جمعیتشان عمدتا سنی هستند، همیشه تشکلهایی داشتند. توی مجالس هم همه جای دنیا مرسوم هست فراکسیونهای مختلفی مثل فراکسیون سبزها و حقوق بشریها و امثال آن. چیزی شبیه احزاب است. منتها احزاب در قالب اقلیت و اکثریت در مجلس مطرح میشوند. اما فراکسیونها احتمالا با برد کمتری. لذا چیز خاصی نیست به جز اینکه اولا ظاهرا تعداد بیشتر است. الان به نظر میرسد که جلوه بیشتری دارد به لحاظ تعداد.قاسم شعلهسعدی
دوم اینکه یک سری اقداماتی که در بعضی مناطق ایران انجام شده بود این توجهها را جلب کرده مثل سیاست جدید حزب دموکرات کردستان ایران یا بزرگداشت کوروش کبیر که یک جمعیت قابل توجهی حضور پیدا کردند و واکنشهای جدی به دنبال داشته. دادستان شیراز گفته دست اندرکاران را گرفتهاند. یا آقای نوری همدانی اصلا تقبیح کرده و گفته این افراد ضد انقلاب بودند و امثال آن. یعنی تقارن این حوادث و کمیت بزرگتری که حدود صد نماینده الان اعلان کردند یک مقدار جلوه بیشتری داده والا تقریبا میشود گفت همیشه این مسایل بوده است.
آقای شریعتمداری، تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس با این تعداد صد نفر چه نیازهایی را میتواند در این مناطق پاسخ بدهد؟
حسن شریعتمداری: اولا همانطور که آقای شعله سعدی میگویند اسم این فراکسیون قبلا فراکسیون شمال غرب بوده و اکنون که یک نام هویتی به خودش گرفته، طبعا وقتی چنین نامی را انتخاب میکنند از یک طرف یک نوعی جواب مثبت به جنبش یا خواستهای مناطق انتخابیهشان دارند و از طرف دیگر توقعات بسیار جدیدی را متوجه آنها میکند. علاوه بر این نمایندگانی که در این مناطق بودند از مناطق ترک نشین مثل قم، تهران، ساوجبلاغ یا جاهای دیگر افرادی دیده میشوند از هر دو فراکسیون اصولگرا و اصلاحطلب هم در بین اینها هستند.
بنابراین مردم مناطق انتخابیه متوقعند که وجود چنین فراکسیون قوی که معاون مجلس هم در آن عضو هست، به غیرمتمرکز کردن قدرت، فرصتهای شغلی، ثروت و وجود شانس برابر در مناطق انتخابیه اینها نسبت به مرکز کمک کند.
آقای شریعتمداری، اشاره کردید به اینکه اینها از تهران و قم هم هستند. آیا این بازتاب این نیست که یک عده نماینده ترک زبان آمدند با هم یک فراکسیون صد نفری درست کردند تا اینکه فراکسیون مناطقی باشد که در آنجا اکثریت ترکها هستند؟
اینها بسته به عملکردشان است. یعنی این اگر یک اقدام هویتی در پاسخ به حساسیتی که وجود دارد باشد و مقصد انتخاباتی داشته باشد به زودی این هایهوی خواهد خوابید همانطور که فراکسیون قبلی کاری نکرده بود اینها هم کاری نخواهند کرد. برعکس اگر اینها این را وسیله چانه زنی با دولت کنند مثلا وقتی آقای روحانی وزیرانش را معرفی میکند ازش امتیازاتی بخواهند تا اینکه به وزرایش رای مثبت بدهند، آن وقت به تدریج تبدیل به نیرویی میشوند که در غیاب احزاب رل بزرگی برای احزاب محلی بازی میکنند بدون اینکه اسم حزب داشته باشند. خیلی بستگی دارد به اینکه چگونه عمل کنند و در آینده چه اثری از اینها ببینیم. هنوز قضاوت زود است و همانطور که آقای شعله سعدی گفتند جار و جنجال فعلی مقداری تحت تاثیر حوادثی است که مقارن با هم شد.
آقای اتابکی، نظر شما چیست؟ بعضی تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس را به دید یک فرصت نگاه میکنند همانطور که شنیدید. اما عده دیگر نگران تهدیدی هستند که چنین بدعتهایی میتواند ایجاد کند. آقای شریعتمداری صحبت از چانه زنی کردند. ممکن است چانه زنیها به نظر این منتقدان تبدیل به شکاف شود.
تورج اتابکی: بنمایه شکلگیری فراکسیونهای مجالس در جهان تا آنجا که دانش ما قد میدهد برمیگردد به آن سنخیتی که بین آحاد فراکسیون وجود دارد، گرایش سیاسی یا گرایش اقلیمی یا گرایشهایی از این دست، که این فصل مشترک خواستهای گروهی از نمایندگان مجلس است که تلاش میکنند که کنار هم گرد بیایند و خواستهای خودشان را مطرح کنند یا همانطور که اشاره کردند متعلق به یک گرایش سیاسی و خوانش کاملا متفاوتی به سیاست و راهبردهای سیاسی دارند یا یک سرزمین و حوزه جغرافیایی را نمایندگی میکنند که آن حوزه فصول مشترکی را برای اینها برای طرح خواستهایشان ایجاد میکند.
آنچه که در حال حاضر در مجلس شاهدش هستیم به داوری من فاقد این وجود است. یعنی وقتی اشاره میکنند وقتی میگویند فراکسیون ترک زبان برای من جای پرسش میگذارد. ما در ایران ترک زبان داریم که در آذربایجان زندگی میکنند، ترکمنها را داریم که ترک تبار هستند. قشقاییها را داریم که ترک زبان هستند و از این دست. چگونه میتواند یک کشاورز را که مثلا در منطقه شیراز زندگی میکند متعلق به تبار قشقاییها و ترک زبان است برای خودش برنامهای را طرح کند که هم سنخ طرح برنامهای باشد که در تبریز یا خوی و یا مرند باشد و یا همسنگش مثلا در دشت ترکمن. به نظر من بیشتر رنگ و بوی تعلق سیاسی غلیظ عمومی پیدا کرده. تعلق زبانی پیدا کرده. حالا پرسش اینجاست که چه چیزی یا چه عاملی باعث شده که این تعلق زبانی برجسته شود و پارهای از نمایندگان مجلس را کنار هم بیاورد و به طرح خواستهایشان بیانجامد. خواستهای اینها از چه دستهی است؟ این جای پرسش است. آیا خواستهایشان این است که میخواهند خودمختاری فرهنگی داشته باشند، آزادی طرح آموزش زبان مادری خودشان را داشته باشند؟ اگر این هم باشد یک وجوه تفارقی وجود دارد بین این زبانهای شاخه زبان ترکی که در این مناطق داریم.
آقای شعله سعدی، در چه صورت این اقدام ممکن است سبب پیوند قوم گرایی و عوامگرایی شود و در چه صورت ممکن است یک برنامه توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را در مناطق ترک زبانها در پی داشته باشد؟
قاسم شعله سعدی: بستگی به عملکرد این فراکسیون دارد همانطور که آقای شریعتمداری هم گفتند. عملکرد این فراکسیون میتواند هر دو سوی قضیه را پوشش بدهد. هم میتواند تبدیل به یک فرصت شود و هم میتواند آنطور که شما گفتید نقش مقابل داشته باشد. الان هنوز زود است. اینکه صرفا ترک زبان هستند در بین ترکزبانها مثلا منطقه آذربایجان شرقی یا زنجان بیشتر شیعه هستند. مناطق کردستان و ارومیه و آذربایجان غربی تعداد بیشتری سنی هستند.
این میتواند هم وجه اشتراک داشته باشند به لحاظ زبان و هم افتراق داشته باشند به لحاظ مذهب. در این موارد باید در انتظار باشیم ببینیم عملکردشان چگونه خواهد بود. ضمن اینکه فراموش نکنیم به لحاظ قانون اساسی هر نماینده مسئول کل کشور هست نه فقط حوزه انتخابیهاش. یعنی برای نماینده ارومیه مسایل بندرعباس هم باید برایش مهم باشد، مشهد هم مهم باشد. لذا به نظرم الان زود است هنوز که قضاوت کنیم. باید منتظر باشیم ببینیم سمت و سویی که در عمل خواهند داشت چیست.
به هر حال یک اجتماع صد نفری در مجلس که میشود گفت بیش از یک سوم نمایندگان است در عملکردهای سیاسی، استیضاح وزرا و رای دادن و همه اقداماتی که مجلس میتواند بکند یک وزن سنگینی است که اگر خوب مدیریت شود میتواند همه چیز را به چالش بکشد و دولت و برنامهها و وزرا را. در این به چالش کشیدن میتواند خیلی مثبت عمل کند و یا برعکس میتواند منفی عمل کند.
آقای شریعتمداری، چه نشانههایی میشود پیدا کرد که این اقدام دارد میرود به سمت و سویی که مطالباتی را در نهادهای رسمی وارد کند و به آن پاسخ بدهد و چه نشانههایی برعکس میشود مورد توجه واقع شود که این گرایش ممکن است یک حالت گریز از مرکز پیدا کند؟
حسن شریعتمداری: همانطور که به درستی آقای اتابکی میگویند این فراکسیون یک گرایش همگون نیست. منتها اینها فرمهای توسعه نیافتهای از کوششی است برای تحزب در غیاب احزاب و اشکالات خودش را خواهد داشت. مسئول اول این نظامی است که اجازه تشکیل احزاب را نمیدهد. حتی در درون خودیترین خودیهای خودش احزاب را به رسمیت نمیشناسد. همینقدر که اینها این هم سنخی را ندارند شاید طرفداران ولایت هم دچار چنین آشفتگی باشند. فراکسیون امید هم همینطور است.
ما یک زبان سراسری داریم، زبان ملی که زبان فارسی است و آحاد مردم که در این سرزمین بود و باش دارند به این زبان صحبت میکنند و در کنارش زبانهای محلی خودشان را دارند. زبانهای قومی خودشان را دارند. این جانمایه تجدد یعنی خودمختاری فردی و فردیت تضمین کننده آزادی های فردی است از جمله اینکه بتوانند به زبان خودشان صحبت کنند. در کشورهای موفقی که تکثر قومی و آیینی داریم که کسانی که آیینهای مختلف دارند در انجام مناسک آیینی خودشان آزادند و همین طور کسانی که به زبانها یا لهجههای گوناگون صحبت میکنند در به کار بردن این زبانها و لهجهها آزادی کامل دارند. این نمونه موفقی است.تورج اتابکی
این آشفتگی ناشی از آشفتگی کلی اوضاع کشور است. اینها اگر بتوانند بر اساس برنامه همانطور که اساسنامه شان که خواندم میگوید ما برای توسعه متوازن در سطح همه مملکت کوشش برای توزیع ثروت وقدرت در سطح مملکت میخواهیم تلاش کنیم، اگر بر این مبنا تلاش کنند خب در جهت تقویت اتحاد ملی از طریق یکسان سازی فرصتهای شغلی و ایجاد اشتغال، توزیع متوازن بودجه و از این قبیل است. اگر فقط به دام این بیافتند. البته من به هیچ وجه این احتمال بدبینانه را نمیدهم که این علامتی برای تجزیه طلبی است. اینها کسانی هستند که از هفت خوان رستم شورای نگهبان گذشتند و حداقل خودشان را اینطور متظاهر کردند که حل در ولایت فقیه با همه احترامی که به عنوان نماینده مجلس به آنها هست. ولی ممکن است در چنین دامی بیافتند و بخواهند پاسخ بگویند به چنین اتهاماتی و تقابل ترک و فارس مصنوعی ایجاد کنند و به این کار دامن بزنند. این اول شروع شکستی است که با وجود ایجاد هیجان کاذب بسیار خیلی زودهنگام به سراغشان خواهد آمد.
آقای اتابکی، به هر حال فراکسیون نمایندگان ترک زبان الان تشکیل شده و جایی هم نمیرود. در چه صورت میتواند کارکردی را که در اهداف اعلام شده آن است به بهترین وجهی انجام دهد؟
تورج اتابکی: باید در این فصول مشترک به تدقیقش بنشینند. باید بدانند که این نمایندگان به چه دلیلی نیاز کنار هم بودن را درک کردند و به آن رسیدند و فصول مشترک این کنار هم بودن چیست و چه خواستهایی را دارند مطرح میکنند که پسند و خورند حوزه انتخاباتی اینها است. اگر بخواهند یک ترکیب کاملا نامتجانسی از نمایندگان مجلس باشند با گرایشهای متفاوت گاه متضاد سیاسی که فقط و فقط همزبانی آنها را کنار هم میآورد و یا هم تباری قومی، خب مطمئنا نمیتوانند به جایی برسند.
آن نظام عدم متمرکزی که شاید پسند بسیاری از کسانی باشد که در وضعیت ایران فکر میکنند که بهترین شکل حکومت داری در ایران بر اساس اقلیمهای کاملا متفاوت و با خواستهای تلنبار شده گونه گون شکل میگیرد. از پایین میآید خواستهای خودش را مطرح میکند و نمایندگان مجلس با عطف به این خواستهای مردم حوزه انتخابیه خودشان طرحهای عمرانی، اقتصادی و سیاسی و از این دست را مطرح میکنند. آنچه که باید مد نظر باشد این شکل دادن و یا به دست آوردن آن فصول مشترک خواست تاریخی و یا خواست جاری مردم حوزههای انتخاباتی باشد.
آقای شعله سعدی، تشکیل این فراکسیون زبانی چه اثری میتواند داشته باشد روی برجسته شدن نقاط اشتراک و نقاط تفاوت منطقهای و هویتی در مجلس؟
قاسم شعله سعدی: اولا قانون اساسی جمهوری اسلامی در مورد اقلیتهای قومی و مذهبی یک سری امتیازهایی را به رسمیت شناخته که بعضا در طول این سی و چند سال رعایت نشده. اخیرا هم آقای روحانی توجهی به این قضیه پیدا کرد و آغازی بود بر اینکه بخشی از حقوقی که در قانون اساسی هم به رسمیت شناخته شده، عملی کنند و هم مشاور آقای روحانی، یعنی آقای یونسی که خودش هم قبل وزیر اطلاعات بوده و روحانی هست یک نوع هشدار داده بود ک بالاخره باید به این وضع پایان داده شود و آنچه که قانون اساسی برای این اقلیتها به رسمیت نمیشناسد را عملی کند.
به ویژه در یک گریش کلیتر اگر نگاه کنیم نقش مهمی از این اقلیتها هم مذهبی است هم قومی. از این دو نوع در اقلیت بودن رنجها برده اند و مطالباتی دارند. به نظر میرسد دولت به این قضیه اهتمام میورزد و پاسخ مثبتی از ناحیه دولت دریافت میکنند و شاید به این دلیل که زمینه را مساعد دیدند خواستند با تشکیل این فراکسیون هم مساعدت دولت را بیشتر مطالبه کنند و در این راستا بتوانند برای خودشان هم امتیازی برای حوزههای انتخابیهشان در نظر بگیرند.
من در مجموع این کار را حرکت مثبتی میدانم. به شرط اینکه خیلی وارد فکرها نشوند. با توجه به اینکه در قانون اساسی حقوقی برای اقلیتها به رسمیت شناخته شده و در عین حال نماینده نماینده کل کشور هست و کل ایران نه فقط حوزه انتخابیهاش اگر این دو مفهوم را در نظر بگیرند به نظرم کاری خوبی است و از این ور بام به آن ور متمایل نشوند ولی توازن بین این دو را برقرار کنند کار مثبتی خواهد بود.
آقای شریعتمداری، گرایشهایی که معتقد به یکپارچگی فرهنگی است ضمن تنوع قومی می گویند دادن امتیازهای هویتی ممکن است که باعث اشکالاتی شود وسرانجام خوشی نداشته باشد. چطوری می شود آن توازن را برقرار کرد که نه جوری باشد که گروههای قومی و استانی خودشان را مغبون احساس کنند و نه اینکه دادن امتیاز باعث نگرانی کسانی شود که ایران را به صورت یک مجموعه یکپارچه میپسندند؟
حسن شریعتمداری: من دادن امتیاز را لغت مناسبی نمیدانم. اگر حق است باید داد و اگر حق نیست باید نداد. به نظر من عدالت زبانی نوعی از عدالت است که در سطح وسیعی در دنیا به رسمیت شناخته شده و این که یک کودکی را که زبان مادری دارد و در قانون اساسی هم اجازه داده شده که به این زبان صحبت کند و درس بخواند و از این زبان محروم کرده اند به هیچ وجه دادن امتیاز نبوده بلکه دست اندازی به حقوق شهروندان ایران است و به هیچ بهانهای از جمله تمامیت ارضی نمیشود حقوق شهروندان یک کشور را زیر پا گذاشت.
صحبت از تدریس زبان مادری فقط نمیشود. مدتی است که صحبت از تدریس به زبان مادری هم هست. یعنی مدارسی یا دانشگاههایی باشند که به زبان بومی و محلی درس بدهند و زبان معیار یا زبان محلی جایگاهی نداشته باشد.
ما یک زبان سراسری میخواهیم و نه زبان رسمی و هزاران نمونه موفق در دنیا هست که به زبانهای مختلف در دانشگاههایشان درس داده میشود و اینها در یک واحد جغرافیایی زندگی میکنند. در خاورمیانهای که بدون دادن این امتیازها همه شکم هم را میدرند به اندازه کافی برای جدایی و تفرقه و به جنگ هم رفتن بهانه هست. این فقط ایجاد اعتماد متقابل و ایجاد یک سرمایه اجتماعی مشترک است که میتواند همه آحاد ایران را همچنان دور هم جمع کند و من فکر میکنم حداقل آذربایجانیها در این جنبه امتحان خود را دادند و زیاد نباید نگران این بود که اگر آذربایجانیها به زبان خودشان بتوانند در دانشگاه ها درس بدهند احتمالا خودشان را ایرانی نخواهند دانست. اغلب آذربایجانیها خودشان را صاحب ایران میدانند و مستاجر نمیشناسند.حسین شریعتمداری
ما یک زبان سراسری میخواهیم و نه زبان رسمی و هزاران نمونه موفق در دنیا هست که به زبانهای مختلف در دانشگاههایشان درس داده میشود و اینها در یک واحد جغرافیایی زندگی میکنند. در خاورمیانهای که بدون دادن این امتیازها همه شکم هم را میدرند به اندازه کافی برای جدایی و تفرقه و به جنگ هم رفتن بهانه هست. این فقط ایجاد اعتماد متقابل و ایجاد یک سرمایه اجتماعی مشترک است که میتواند همه آحاد ایران را همچنان دور هم جمع کند و من فکر میکنم حداقل آذربایجانیها در این جنبه امتحان خود را دادند و زیاد نباید نگران این بود که اگر آذربایجانیها به زبان خودشان بتوانند در دانشگاه ها درس بدهند احتمالا خودشان را ایرانی نخواهند دانست. اغلب آذربایجانیها خودشان را صاحب ایران میدانند و مستاجر نمیشناسند.
حالا یک بار دیگر در آینده در این برنامه تحصیل به زبان مادری را به مناظره می گذاریم. آقای اتابکی تجربه کشورهای کهن و پهناور شرقی مثل چین و هند و مصر و خود ایران که طی زمان که هم هویت ملی شان را حفظ کرده اند و هم تنوع و تکثر قومی و زبانیشان را چه پیامی میتواند داشته باشد برای یک فراکسیون زبان محور در مجلس ایران؟
تورج اتابی: ما یک زبان سراسری داریم، زبان ملی که زبان فارسی است و آحاد مردم که در این سرزمین بود و باش دارند به این زبان صحبت میکنند و در کنارش زبانهای محلی خودشان را دارند. زبانهای قومی خودشان را دارند. این جانمایه تجدد یعنی خودمختاری فردی و فردیت تضمین کننده آزادی های فردی است از جمله اینکه بتوانند به زبان خودشان صحبت کنند. در کشورهای موفقی که تکثر قومی و آیینی داریم که کسانی که آیینهای مختلف دارند در انجام مناسک آیینی خودشان آزادند و همین طور کسانی که به زبانها یا لهجههای گوناگون صحبت میکنند در به کار بردن این زبانها و لهجهها آزادی کامل دارند. این نمونه موفقی است.
از نمونههای ناموفق اگر بخواهیم نام ببریم کشورهایی است که به تنوع قومی و تنوع آیینی مردم خودشان اعتنایی نکردند و مالا از نظر تاریخ شاهد بحرانهای عدیده اجتماعی در این کشورها بودیم. زیاد راه دوری نرویم. همین همسایه خودمان ترکیه را نگاه کنیم که کردان را ترکان کوهی نامیدند و سالهای سال هویت قومی اینها را نادیده گرفتند و اینها اجازه نداشتند زبان خودشان را صحبت کنند و فرهنگ خودشان را تجربه کنند در زندگی روزمره و دیدیم که مالا به کجا کشیده شد به حرکتهای تند سیاسی و از دل این حرکتهای تند سیاسی جنگی است که سابقه سی ساله پیدا کرده و باعث نقار عمیق اجتماعی در این کشور شده. بنابراین نمونههای بد داریم و نمونههای خوب داریم. اینکه هر انسانی اجازه دارد با اندیشه وجان خودش هر کاری بکند همانطور که اشاره کردم جانمایه تجدد است.