لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۱:۵۵

سه اتفاقی که جهان را تکان داد


پنج خبرنگار خارجی در گفت‌وگو با وب‌سايت راديوفردا نظر خود را در مورد سه واقعه مهم سال ۲۰۰۹ در ميان گذاشته‌اند. کوين اندرسن، از روزنامه گاردين، يگال شليفر، از کريستين ساينس مانيتور، نيکلا سابلوف، از هافينگتون پست، جولين پين، از فرانس ۲۴، و تام گراس، از نويسندگان وال استريت جورنال، همگی جنبش اعتراضی پس از انتخابات رياست جمهوری ايران را يکی از سه اتفاق مهمی ناميده‌اند که در سال جاری میلادی که به پایانش نزدیک شده‌ایم دنيا را تکان دادند.

کوين اندرسن از روزنامه گاردين:

به نظر من وقايع بسياری در سال اخير اتفاق افتاده‌اند که همگی به نوعی به‌هم‌پيوسته و از هم جدايی‌ناپذيرند. به باور من جهان تا دهه‌ها تحت تاثير اين وقايع خواهد بود:

۱- بدون شک رکود اقتصادی عظيم جهانی را می‌توان بزرگ‌ترين واقعه سال دانست؛ بدترين رکودی که در دهه‌های اخير اتفاق افتاده است. اگرچه بسياری از کشورهای بزرگ به نوعی در حال خروج از اين رکود هستند، نمی‌توان منکر شد که اين رکود همچنان بر سطح توليد [جهانی] تاثير خواهد گذاشت.

در چين و برخی ديگر از قدرت‌های اقتصادی منطقه‌ای نظير استراليا در طول دوره رکود جهانی شاهد رشد هم بوده‌ايم، اما بسياری از کشورهای اروپايی نظير يونان، اسپانيا، ايرلند و انگلیس در تمام مدت پاييز کماکان با رکود اقتصادی دست به گريبان بوده‌اند. ايالات متحده نيز، اگرچه به طور رسمی از پاييز شروع به خروج از رکود اقتصادی کرد، اما کماکان درصد بيکاری در اين کشور به‌شدت بالاست. اين رکود اقتصادی به نوعی نشان داد که فرايند فقرزدايی در کشورهای در حال توسعه به خوبی عمل نکرده است.

به نظر من از زمانی که تمام جهان خروج از رکود اقتصادی را آغاز کرد، تمامی توجه‌ها به سوی سودهای بانکداران جلب شد. من فکر می‌کنم اين جريان در سال ۲۰۱۰ خشم بيشتری را متوجه بانکدارها خواهد کرد و اين بدان دليل است که در حالی که بسياری هنوز از عدم ثبات اقتصادی رنج می‌برند، بانکدارها روز به روز سود مالی بيشتری به دست می‌آورند. امکان اين که سرعت رکود اقتصادی حتی در بسياری از کشورها مضاعف شود بسيار بالاست.

۲- ايران چه از لحاظ اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری و چه از لحاظ برنامه اتمی، کماکان در صدر اخبار قرار دارد.

۳- کنفرانس کپنهاگ و تغييرات جوی- تغيير موضع ايالات متحده در مورد تغييرات جوی از انکار به پذيرش اين واقعيت و تلاش برای همکاری، مسير گفت‌وگوهای جهانی را تغيير داد.

حتی اگر نتايج اخذ شده در کنفرانس کپنهاگ را در نظر نگيريم، تنها همين مسئله که آژانس محافظت محيطی ايالات متحده گاز دی اکسيد کربن را مضر شناخته است، مسير بسياری از وقايع را در ايالات متحده تغيير خواهد داد. پس از اين تغيير موضع، ايالات متحده ديگر به عنوان باعث و بانی تغييرات جوی مورد هجوم انتقادها قرار نخواهد گرفت. اگرچه نتايج کنفرانس کپنهاگ آن چنان قوی نيستند، همين نتايج باعث شد که اين بار خشم و نگرانی متوجه چين و تا حدی کانادا شود.

فعالان تغييرات جوی بسيار بر روی کنفرانس کپنهاگ سرمايه‌گذاری کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد که اين کنفرانس بيشتر از اين که ماحصل تلاش اين فعالان باشد، نقطه شروع يک جريان باشد.

يگال شليفر از کريستين ساينس مانيتور

۱- قطع جريان گاز صادراتی روسيه به اروپا از طريق اوکراين در ژانويه. امنيت انرژی، نياز به تنوع انرژی و همچنين مسير انتقال انرژی، به موضوعی بسيار مهم برای کشورها در سراسر جهان تبديل شده است. در حقيقت، قطع جريان انتقال گاز توسط روسيه از مسير اوکراين هشداری بر اهميت اين موضوع نه تنها برای اروپا، بلکه برای تمام کشورهای دنيا بوده است.

۲- مراسم تحليف رياست جمهوری آمريکا در ماه ژانويه انجام شد. اگرچه رئيس جمهور جديد آمريکا ممکن است انتظار طرفدارانش را برآورده نسازد، به دست گرفتن قدرت رياست جمهوری توسط باراک اباما با تغييرات مهمی در برخورد ايالات متحده به دنيا همراه بوده است.

۳- انتخاب مجدد محمود احمدی‌نژاد به رياست جمهوری ايران در ماه ژوئن: انتخاب مجدد و جنجال‌برانگيز محمود احمدی‌نژاد و ناآرامي‌های پس از انتخاب وی نشان از شکنندگی ساختار سياسی حاکم بر ايران و آمادگی حکومت در به کارگيری زور به منظور کنترل اوضاع کشور دارد. افزايش کشمکش‌های داخلی در ايران در کشورهای منطقه نتايج مهمی در سال‌های آتی به دنبال خواهد داشت.

نيکلا سابلوف از هافینگتون پست

۱- مراسم تحليف رئيس جمهور اوباما: چه بپذيريم و چه نه، گروهی معتقدند که باراک اوباما در سال اول رياست جمهوری خود هرچند آهسته، اما تغييراتی را در آمريکا و سراسر دنيا پديد آورده است.

از بحران اقتصادی جهان گرفته تا بازداشتگاه گوآنتانامو، از تغيير در قوانين خدمات درمانی گرفته تا دريافت جايزه صلح نوبل، بی‌شک باراک اوباما تاثيرات قابل توجهی داشته است. اما برای ديدن ميزان اين تاثيرات بايد منتظر ماند.

۲- انتخابات رياست جمهوری در ايران: رخدادهای پس از انتخابات رياست جمهوری اخير در ايران بحرانی‌ترين دوران برای حکومت ايران پس از انقلاب بهمن ۵۷ بوده است.

از آنجا که ميليون‌ها نفر از مردم ايران به خيابان‌ها آمدند و نسبت به تقلب در نتايج انتخابات دور دهم رياست جمهوری اعتراض کردند، جهان نه تنها شاهد شجاعت مخالفان دولت بود، بلکه درجه سانسور اخبار، سرکوب و بالاخره خشونت حکومتی را ديد که قصد در کنترل اوضاع کشور را دارد.

با توجه به فوران اعتراضات مردم به دنبال مرگ آيت‌الله منتظری ناآرامی‌ها در ايران همچنان ادامه دارد.

۳- افزايش نيروهای نظامی در افغانستان: تصميم دولت اوباما در فرستادن ۳۰ هزار نيروی نظامی ديگر به افغانستان نشان می‌دهد که اين کشور قصد ندارد اجازه دهد افغانستان به عراقی ديگر تبديل شود.

در آمريکا بحث بر سر اين مسئله به طور فزاينده رو به افزايش بوده و مخالفت افکار عمومی مردم آمريکا را به دنبال داشته است که می‌تواند برای موقعيت رئيس جمهور خطرناک باشد.

جوليان پين از فرانس ۲۴

۱- موج اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری در ايران: اين جنبش اعتراضی می‌تواند به تغيير رژيم در ايران بيانجامد و تغيير بنيادی در منطقه و جهان ايجاد کند. به عنوان روزنامه‌نگار، جنبش سبز برای من مورد بسيار جذابی برای گزارش کردن بوده است.

۲-انتخاب باراک اوباما: اگر چه اين انتخاب احتمالا تغيير اساسی در سياست خارجی آمريکا به وجود نمی‌آورد، اتفاق سمبليک مهمی بود. به عنوان خبرنگاری که مسائل آفريقا را دنبال می‌کند انتخاب اوباما پيام اميدی به آن قاره فرستاد.

۳- بحران اقتصادی: مردم به سيستم بانکی و ارتباط تنگاتنگ اقتصادهای کشورها با يکديگر پی بردند. شايد در مدت کوتاه تاثير مهمی بر سيستم مالی جهان نگذارد، ولی در بلندمدت عواقبی برای سيستم اقتصادی جهان دارد که احتمالا هم اکنون ما آن را به خوبی درک نمی‌کنيم.

تام گراس، تحليل‌گر روابط بين‌الملل و نويسنده وال استريت جورنال و نشنال ريويو:

۱- ناآرامی‌های ايران: به نظر می‌رسد اعتراضات فراگيری که پس از انتخابات توام با تقلب ايران شروع شد و کماکان نيز با همان شدت ادامه دارد، می‌تواند آغازگر جنبشی عظيم و قدرتمند باشد و به سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی بيانجامد.

اگر ايرانيان قادر باشند چنين تغييراتی را به وجود آورند و دولتی را سر کار بياورند که به حقوق بشر احترام بگذارد، برنامه‌های اتمی را به تعويق بياندازد و به گسترش روابط دوستانه‌اش با غرب، جهان عرب و حتی اسرائيل تمايل نشان دهد، تاثير اين تغيير از مرزهای خاورميانه هم خواهد گذشت.

۲- مراسم تحليف رياست جمهوری باراک اوباما: البته نه به دلايلی که معمولا عنوان می‌شوند (برای مثال، اين که اوباما اولين رئيس جمهور سياه‌پوست آمريکا است)، بلکه بدين خاطر که در تاريخ رياست جمهوری آمريکا، وی يکی از بی‌تجربه‌ترين روسای جمهور است، کما اين که بازتاب اين بی‌تجربگی را در سياست‌های خارجی وی مشاهده می‌کنيم.

سياست‌گذاری‌های نادرست او در مورد روسيه، اروپای شرقی، چين، چهان عرب، اسرائيل و ژاپن تنها چند نمونه است. من به آمريکايی قدرتمند که حامی دموکراسی است و بهايی به ديکتاتوری نمی‌دهد ايمان دارم، بنابراين بهتر است به تغيير روش اوباما در سال ۲۰۱۰ اميدوار باشيم.

۳- افزايش بی‌ثباتی در پاکستان. اگرچه همچنان ارتش پاکستان و نخبگان سکولار غيرروحانی شرايط را تحت کنترل دارند، با اين وجود افزايش شورش‌ها و حملات تروريستی تندروهای اسلامی حامی القاعده که سعی دارند پاکستان و زرادخانه عظيم هسته‌ای آن را تحت تسلط خود درآورند، موجبات نگرانی‌های جهانی را فراهم آورده است.
XS
SM
MD
LG