«سرگذشت آشوريان» نام نمايشگاه نقاشی هانيبال الخاص، هنرمند معاصر ايرانی است که هم اکنون در گالری «بيسمنت» شهر دبی برپاست.
به محض ورود به اين نمايشگاه متوجه تابلوی بزرگی می شويد که ۲۰ متر طول و ۲.۵ متر ارتفاع دارد و رنگ های زنده زرد، سبز و نارنجی و آبی چشم ها را با خود به دنيای پر رمز و راز نقاش می برد.
اين تابلو از ۱۵ قسمت به هم چسبيده تشکيل شده و پانورامايی از زندگی اين نقاش و حکايتی از هرمان، قوم آشوری است.
يک دسته از اين تابلوها تاکستان های اروميه و «نرگس خانم» را نشان می دهد که نوه خردسال خود هانيبال را در دامن می پروراند و سر ديگر آن در ميدان آزادی تهران و مجسمه آزادی نيويورک است که الخاص نقاش در تمام طول زندگی هنری خود در بين اين دو آزادی در رفت و آمد بوده است.
دو بانوی جوان ايرانی که از صاحبان گالری بيسمنت هستند، در شرح تابلوی «سرگذشت آشوريان» در گفت و گویی با رادیو فردا چنين می گويند: «هرنشانه ای که در اين تابلو ميبينيد معنی خاصی دارد. برای مثال آنجا که مادر بزرگ نقاش بنام «نرگس» فوت می کند، سمبلش گل نرگس است. جغد سمبل مرگ است. روزهای خوب روزهای بد. رنگ زرد شگفتگی، خلاقيت و آرامش و رنگ نارنجی سياست و خشونت. »
صاحبان اين گالری در مورد هدف برگزاری اين گالری می گويند: « هدف از اين نماشگاه هم فروش و هم معرفی آثار است. »
آنها می افزيند که تابلوی «سرگذشت آشوريان» پانصد و هشتاد هزار درهم (يک دلار برابر با ۳.۶ درهم است) قيمت گذاری شده است.
به غير از اين تابلوی بزرگ، ۳۱ تابلو ديگر نيز در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته شده که به دو دسته تقسيم می شوند. دسته اول تحت نام «رنسانس» خوانده می شوند که تاثير هنر قرون وسطی و رنسانس اروپا در آنها ديده می شود.
نام دسته ديگر از اين تابلوها «۲۰۰۷» است که در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ کشيده شده اند.
اين کارها به نقاشی های کودکان شبيه است، منتهی با اين فرق که استادی ۷۶ ساله آنها کشيده است. الخاص در مورد سبک کار خود می گويد که از مينياتورهای ايرانی الهام گرفته است.
تابلوهای الخاص دو بعدی است و بنظر او اين شيوه از نقاشی برای بيان داستان مناسبتر از سه بعدی و تصاوير با پرسپکتيو است.
با ديدن اين نمايشگاه می توان گفت که زن موضوع اصلی بيشتر تابلوهای هانيبال الخاص است. وی می گوید: « زنان سرچشمه زندگی هستند و در آنهاست که زندگی و شکوفایی جريان ميابد.»
الخاص از خط نيز در تابلوهای خود کمک می گيرد حال می خواهد خط ميخی باشد يا خط فارسی و يا آشوری. در يکی از تابلوهايش اين جملات را می خوانيد: « خيلی ها ميپرسند چطور شد نقاش شدی؟ جواب را دير يافتم. از همان زمان در کودکی که در ابرها اسبی ديدم و در نم ديوار اطاق خوابم اژدهايی و آن اسب و اژدها را بر کاغذی نقش کردم نقاش بودم. خوشبختانه نقاش ماندم.»