سازمان همکار ی های شانگهای پذيرفتن ايران را به عنوان عضو اصلی در دستور کار سال جاری قرار داده است.
با توجه به تاثير قابل ملاحظه ای که عضويت احتمالی ايران ميتواند در مسير فعاليت های آينده سازمان ياد شده باقی بگذارد، اين موضوع در کنار جنگ افغانستان، در رديف با اهميت ترين مسائل مورد بررسی در اجلاس بعدی سران شانگهای قرار خواهد بود.
بجز ايران، پاکستان نيز داوطلب عضويت در سازمان همکاری شانگهای شده است، حال آنکه هند همچنان مايل به ادامه حضور در آن بعنوان عضو ناظر است.
سازمان همکاری های شانگهای با ابتکار چين در سال ۲۰۰۱ تاسيس شد. اعضاء موسس پيمان شانگهای را بجز چين، کشورهای روسيه، قزاقستان، ازبکستان، قرقيزستان و تاجيکستان تشکيل ميدهند. در جمع کشورهای آسيای ميانه، ترکمنستان از پيوستن به سازمان ياد شده خودداری ورزيد.
با توجه به يکپارچگی جغرافيايی، هدف چين از پيشنهاد تشکيل سازمان شانگهای ايجاد همبستگی بيشتر با کشورهای آسيای مرکزی، توسعه همکاری با روسيه و رقابت با افزايش نفوذ امريکا در منطقه بود. اهميت منابع نفت و گاز آسيای مرکزی نيز در ميزان علاقه چين به توسعه همکاری با کشورهای ياد شده نقش موثری داشته است.
در سال ۲۰۰۴ مغولستان بعنوان عضو ناظر به پيمان شانگهای پيوست و متعاقباً در سال بعد از هند، پاکستان و ايران هم بعنوان عضو ناظر دعوت بعمل آمد.
طی سه سال گذشته، روسيه با هدف تقويت مناسبات خارجی جمهوری اسلامی و پيشگيری از انزوای بيشتر آن در منطقه، از يک سو و از سوی ديگر يافتن جای پای بزرگتری در منابع نفت و گاز ايران، خواهان پذيرفته شدن ايران در پيمان شانگهای به عنوان عضو اصلی بوده است.
چين تاکنون با هدف پرهيز از تحريک آمريکا و تصوير شدن سازمان همکاری های شانگهای به يک پيمان ضد آمريکايی، در مقابل درخواست ايران و پشتيبانی روسيه از اين درخواست، مقاومت نشان داده است.
بهانه ظاهری چين تاکنون مبتنی بر « يافتن راهی برای تغيير در اساسنامه پيمان شانگهای» بوده، و لی در باطن، دليل اصلی آن کشور برای مقاومت در برابر درخواست عضويت ايران، طبيعت اسلامی و همچنين سياستهای ضد آمريکايی نظام جمهوری اسلامی بوده است.
مقامات پکن تاکنون نگران بوده اند که با پيوستن ايران به پيمان شانگهای، حاشيه های سياسی و تنش، جايگزين فعاليتهای متعارفی و توسعه همکاری های اقتصادی مابين اعضاء پيمان بشود.
اگرچه آامريکا تاکنون از قرار گرفتن در مقابل پيمان شانگهای خودداری کرده و از آن انتقاد سياسی آشکار بعمل نياورده است، ولی در عوض عوامل حاشيه ای کنفرانس ياد شده در داخل ايران تاثير قابل ملاحظه ای داشته است.
محمود احمدی نژاد رييس جمهوری ايران در فاصله دو روز پس از برگزاری انتخابات جنجالی ۲۲ خرداد، که نتايج آن به آغاز تظاهرات گسترده داخلی عليه دولت و نظام سياسی ايران انجاميد، به بهانه شرکت در اجلاس سران شانگهای عازم روسيه شد.
قرار گرفتن مدودف رييس جمهوری روسيه و ميزبان اجلاس ياد شده در کنار محمود احمدی نژاد و تبريک پيروزی انتخاباتی به او، همراه با لبخند، در محافل داخلی ايران انعکاس گسترده ای يافت و از آن تاريخ شعار های مرگ بر روسيه نيز مکرر طی تظاهرات ضد دولتی در ايران شنيده شد.
متزلزل شدن دولت و نظام سياسی ايران و همزمان با آن، توفيق آمريکا در شکل دادن به همکاری های تازه با روسيه، طی ماههای گذشته روابط مسکو با تهران را به سردی کشيد.
در عوض دولت چين با احساس تشديد انزوای ايران، و شايد با هدف پرکردن خلاء بوجود آمده، ناشی از سردی مناسبات مسکو و تهران، نقش فعالتری در جهت حمايت از ايران و بخصوص در رابطه با برنامه های اتمی آن کشور در جامعه جهانی را عهده دار شد.
تغيير جهت پکن در قبال ايران عکس العمل فوری امريکا را برانگيخت و بسرعت روابط کاری و دوستانه واشنگتن و پکن را تيره ساخت. اعلام فروش تسليحات به ارزش شش ميليارد دلار از سوی آمريکا به تايوان، چين را در همان مکانی قرار داد که در گذشته سعی در پرهيز آن ميکرد.
با توجه به اهميت فوق العاده زياد مناسبات تجاری با آمريکا، چين به هيچ وجه مايل به تيره ساختن مناسبات سياسی با آمريکا نيست. از سويی دولت چين حضور فعالتر در صحنه جهانی را نيز طی دهه اخير همسو با شرايط دفاع از منافع استراتژيکی خود قرار داده است.
قرار گرفتن در کنار ايران تا حدودی ميتواند به تامين منافع کوتاه مدت و بلند مدت چين در رابطه با آمريکا و شايد گرفتن امتياز در منطقه از واشنگتن بيانجامد. روسيه از راه بازی با کارت ايران طی ماه های اخير به دريافت چنين امتيازهايی نايل آمده است.
لغو طرح استقرار سپر دفاع موشکی و شبکه رادار در جمهوری چک و لهستان، که همواره با مخالفت روسيه روبرو بوده، شريک شدن در قرار دادهای استخراج نفت عراق و فعال شدن در بازار اسلحه خليج فارس و عقد قرار داد تسليحاتی با عربستان سعودی، بحرين و امارات را ميتوان در رديف موفقيتهای روسيه قرار داد.
بی ترديد تبديل شدن چين از يک کشور فقير و خشن کمونيستی به يک کشور سرمايه داری قدرتمند، بهترين اتفاقی است که طی ۳۰ سال گذشته در جهان رويداده است. آمريکا با درک اين اهميت، ضمن ادامه رقابت با قدرتی که در شکل دادن به آن نقش اساسی ايفا کرده، مايل به تيره ساختن مناسبات با چين نيست.
اگرچه روشن نيز نيست که آمريکا مايل به دادن امتياز های سياسی در رابطه با ايران به جمهوری خلق چين بشود. نکته ای که در آن ترديدی نميتوان داشت، اهميت بسيار بيشتر حفظ مناسبات دوستانه چين با آمريکا در مقايسه با مناسبات تجاری با ايران است.
از اين لحاظ، ميتوان انتظار داشت که چين با نشان دادن در باغ سبز پذيرفتن ايران به پيمان شانگهای در سال جاری، و همزمان حمايت از کشورهای ۱+۵ و شورای امنيت در مسير تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه تهران، سعی در راضی نگاه داشتن هر دو طرف بعمل آورد.
اين اقدام در صورت انجام، اصلاح حرکت و تغيير مسير مشخصی از سوی چين خواهد بود. در گذشته چين از ورود ايران به پيمان شانگهای ممانعت ميکرد و در ضمن مخالف تصويب قطعنامه های تازه تنبيهی در شورای امنيت عليه تهران بود.
تغيير احتمالی آينده ميتواند استفاده ابزاری از کارت ايران توسط چين را با توجه به شرايط روز تکميل و راه تصويب قطعنامه تنبيهی تازه عليه ايران در شورای امنيت را هموار سازد.
ايران مدعی داشتن روابط استراتژيکی با چين است، تعريفی که در مورد مناسبات با روسيه نيز بکار گرفته ميشد. در عمل، اين مناسبات، به لحاظ شرايط روز بيشتر در جهت تامين منافع استراتژيکی روسيه و چين قرار گرفته و کمتر در رابطه با منافع استراتژيکی جمهوری اسلامی قابل تبيين است.
با توجه به تاثير قابل ملاحظه ای که عضويت احتمالی ايران ميتواند در مسير فعاليت های آينده سازمان ياد شده باقی بگذارد، اين موضوع در کنار جنگ افغانستان، در رديف با اهميت ترين مسائل مورد بررسی در اجلاس بعدی سران شانگهای قرار خواهد بود.
بجز ايران، پاکستان نيز داوطلب عضويت در سازمان همکاری شانگهای شده است، حال آنکه هند همچنان مايل به ادامه حضور در آن بعنوان عضو ناظر است.
سازمان همکاری های شانگهای با ابتکار چين در سال ۲۰۰۱ تاسيس شد. اعضاء موسس پيمان شانگهای را بجز چين، کشورهای روسيه، قزاقستان، ازبکستان، قرقيزستان و تاجيکستان تشکيل ميدهند. در جمع کشورهای آسيای ميانه، ترکمنستان از پيوستن به سازمان ياد شده خودداری ورزيد.
در سال ۲۰۰۴ مغولستان بعنوان عضو ناظر به پيمان شانگهای پيوست و متعاقباً در سال بعد از هند، پاکستان و ايران هم بعنوان عضو ناظر دعوت بعمل آمد.
طی سه سال گذشته، روسيه با هدف تقويت مناسبات خارجی جمهوری اسلامی و پيشگيری از انزوای بيشتر آن در منطقه، از يک سو و از سوی ديگر يافتن جای پای بزرگتری در منابع نفت و گاز ايران، خواهان پذيرفته شدن ايران در پيمان شانگهای به عنوان عضو اصلی بوده است.
چين تاکنون با هدف پرهيز از تحريک آمريکا و تصوير شدن سازمان همکاری های شانگهای به يک پيمان ضد آمريکايی، در مقابل درخواست ايران و پشتيبانی روسيه از اين درخواست، مقاومت نشان داده است.
بهانه ظاهری چين تاکنون مبتنی بر « يافتن راهی برای تغيير در اساسنامه پيمان شانگهای» بوده، و لی در باطن، دليل اصلی آن کشور برای مقاومت در برابر درخواست عضويت ايران، طبيعت اسلامی و همچنين سياستهای ضد آمريکايی نظام جمهوری اسلامی بوده است.
مقامات پکن تاکنون نگران بوده اند که با پيوستن ايران به پيمان شانگهای، حاشيه های سياسی و تنش، جايگزين فعاليتهای متعارفی و توسعه همکاری های اقتصادی مابين اعضاء پيمان بشود.
اگرچه آامريکا تاکنون از قرار گرفتن در مقابل پيمان شانگهای خودداری کرده و از آن انتقاد سياسی آشکار بعمل نياورده است، ولی در عوض عوامل حاشيه ای کنفرانس ياد شده در داخل ايران تاثير قابل ملاحظه ای داشته است.
محمود احمدی نژاد رييس جمهوری ايران در فاصله دو روز پس از برگزاری انتخابات جنجالی ۲۲ خرداد، که نتايج آن به آغاز تظاهرات گسترده داخلی عليه دولت و نظام سياسی ايران انجاميد، به بهانه شرکت در اجلاس سران شانگهای عازم روسيه شد.
قرار گرفتن مدودف رييس جمهوری روسيه و ميزبان اجلاس ياد شده در کنار محمود احمدی نژاد و تبريک پيروزی انتخاباتی به او، همراه با لبخند، در محافل داخلی ايران انعکاس گسترده ای يافت و از آن تاريخ شعار های مرگ بر روسيه نيز مکرر طی تظاهرات ضد دولتی در ايران شنيده شد.
متزلزل شدن دولت و نظام سياسی ايران و همزمان با آن، توفيق آمريکا در شکل دادن به همکاری های تازه با روسيه، طی ماههای گذشته روابط مسکو با تهران را به سردی کشيد.
در عوض دولت چين با احساس تشديد انزوای ايران، و شايد با هدف پرکردن خلاء بوجود آمده، ناشی از سردی مناسبات مسکو و تهران، نقش فعالتری در جهت حمايت از ايران و بخصوص در رابطه با برنامه های اتمی آن کشور در جامعه جهانی را عهده دار شد.
تغيير جهت پکن در قبال ايران عکس العمل فوری امريکا را برانگيخت و بسرعت روابط کاری و دوستانه واشنگتن و پکن را تيره ساخت. اعلام فروش تسليحات به ارزش شش ميليارد دلار از سوی آمريکا به تايوان، چين را در همان مکانی قرار داد که در گذشته سعی در پرهيز آن ميکرد.
با توجه به اهميت فوق العاده زياد مناسبات تجاری با آمريکا، چين به هيچ وجه مايل به تيره ساختن مناسبات سياسی با آمريکا نيست. از سويی دولت چين حضور فعالتر در صحنه جهانی را نيز طی دهه اخير همسو با شرايط دفاع از منافع استراتژيکی خود قرار داده است.
قرار گرفتن در کنار ايران تا حدودی ميتواند به تامين منافع کوتاه مدت و بلند مدت چين در رابطه با آمريکا و شايد گرفتن امتياز در منطقه از واشنگتن بيانجامد. روسيه از راه بازی با کارت ايران طی ماه های اخير به دريافت چنين امتيازهايی نايل آمده است.
لغو طرح استقرار سپر دفاع موشکی و شبکه رادار در جمهوری چک و لهستان، که همواره با مخالفت روسيه روبرو بوده، شريک شدن در قرار دادهای استخراج نفت عراق و فعال شدن در بازار اسلحه خليج فارس و عقد قرار داد تسليحاتی با عربستان سعودی، بحرين و امارات را ميتوان در رديف موفقيتهای روسيه قرار داد.
بی ترديد تبديل شدن چين از يک کشور فقير و خشن کمونيستی به يک کشور سرمايه داری قدرتمند، بهترين اتفاقی است که طی ۳۰ سال گذشته در جهان رويداده است. آمريکا با درک اين اهميت، ضمن ادامه رقابت با قدرتی که در شکل دادن به آن نقش اساسی ايفا کرده، مايل به تيره ساختن مناسبات با چين نيست.
اگرچه روشن نيز نيست که آمريکا مايل به دادن امتياز های سياسی در رابطه با ايران به جمهوری خلق چين بشود. نکته ای که در آن ترديدی نميتوان داشت، اهميت بسيار بيشتر حفظ مناسبات دوستانه چين با آمريکا در مقايسه با مناسبات تجاری با ايران است.
از اين لحاظ، ميتوان انتظار داشت که چين با نشان دادن در باغ سبز پذيرفتن ايران به پيمان شانگهای در سال جاری، و همزمان حمايت از کشورهای ۱+۵ و شورای امنيت در مسير تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه تهران، سعی در راضی نگاه داشتن هر دو طرف بعمل آورد.
اين اقدام در صورت انجام، اصلاح حرکت و تغيير مسير مشخصی از سوی چين خواهد بود. در گذشته چين از ورود ايران به پيمان شانگهای ممانعت ميکرد و در ضمن مخالف تصويب قطعنامه های تازه تنبيهی در شورای امنيت عليه تهران بود.
تغيير احتمالی آينده ميتواند استفاده ابزاری از کارت ايران توسط چين را با توجه به شرايط روز تکميل و راه تصويب قطعنامه تنبيهی تازه عليه ايران در شورای امنيت را هموار سازد.
ايران مدعی داشتن روابط استراتژيکی با چين است، تعريفی که در مورد مناسبات با روسيه نيز بکار گرفته ميشد. در عمل، اين مناسبات، به لحاظ شرايط روز بيشتر در جهت تامين منافع استراتژيکی روسيه و چين قرار گرفته و کمتر در رابطه با منافع استراتژيکی جمهوری اسلامی قابل تبيين است.