در پنجمين سالگرد عمليات نظامی آمريکا در عراق، تامين امنيت اين کشور يکی از مهمترين دل مشغولی های آمريکا است.
برابر گزارش ها، دامنه خشونت در عراق در ماه های اخير کاهش يافته است ولی از بابت استمرار اين آرامش نسبی نمی توان خاطر جمع بود.
به نوشته مجله «فارن پاليسی»، از ابتدای عمليات نظامی ايالات متحده ، بيش از ۱۵۰ هزار نفر از مردم عراق جان خود را از دست داده اند و نزديک به چهار هزار سرباز آمريکايی هم در اين کشور کشته شده اند.
در رابطه با پنجمين سالگرد جنگ عراق ، دکتر «رزماری هاليس»، کارشناس امور خاور ميانه در دانشگاه «سيتی» لندن در مصاحبه با راديو فردا می گويد که هنوز نمی توان گفت که آيا آمريکا به اهدافش رسيده است يا نه.
راديو فردا: مهمترين تحولات در زندگی مردم عراق پس از سرنگونی حکومت صدام حسين چه بوده است؟
رزماری هاليس: بی شک وضع زندگی برخی از عراقی ها بهتر شده، ولی اين در مورد اکثر آنها صادق نيست، بويژه از لحاظ امنيت فردی و نيازهای اوليه زندگی و معيشتی.
مردم عراق امنيت ندارند و به همين سبب چهار ميليون و پانصد هزار عراقی يا پناهنده و يا در خود عراق جابجا شده اند.
- «برخلاف آنچه که رخ داده، آمريکا مايل نبود موقعيت ايران در منطقه بهتر شود. اين پيامد با اهداف آمريکا از نقطه نظر تعادل قوا در منطقه کاملا مغايرت دارد. نتيجه حاصله، که بهتر شدن وضعيت ايران در منطقه است، ۱۸۰ درجه با اهداف آمريکا تفاوت دارد.»
ما می توانيم جنگ عراق را در يک سطح کلی با ساير جنگ ها مقايسه کنيم و ببينيم تلفات سنگين اين جنگ به اهدافش می ارزيده يا خير. ولی بايد بگويم که در اين باره اختلاف نظر وجود دارد.
برخی سعی دارند که اين جنگ را موجه جلوه دهند، گو اينکه تلفات انسانی و هزينه مالی جنگ خيلی بيشتر از پيش بينی های اوليه است.
برخی از دست اندرکاران در لندن و واشنگتن به ارزيابی اين جنگ نشسته اند و می گويند، اگر برنامه ريزی و پيش بينی های جنگ عراق بهتر بود، اگر به توصيه کارشناسان بيشتر توجه می شد، اگر به نظريات معاون رييس جمهوری آمريکا و دانلد رامسفلد، وزير دفاع پيشين آمريکا کمتر توجه می کردند، بهتر به اهداف خود می رسيدند.
از اول پيش بينی می شد که تلفات جنگ و هزينه آن زياد باشد. با اين وجود دست اندرکاران جنگ به رغم تحمل اين هزينه ها و تلفات، نمی خواهند کار خود را در عراق تا رسيدن به يک نتيجه ملموس رها کنند.
در همين حال کسانی که در ابتدا با جنگ مخالفت می کردند، اکنون می گويند که ما در قبال عراق مسئوليت داريم و هرچه از دستمان برآيد بايد انجام دهيم تا وضع عراق را بهتر کنيم؛ بهتر از آنچه که هست.
خانم هاليس تا چه حد آمريکا به اهداف خود در عراق دست يافته است؟ جنگ عراق چه تغييراتی در وضعيت ايران در منطقه ايجاد کرده؟
هنوز نمی توان درباره اينکه آمريکا به کليه اهدافش رسيده با خير، قضاوت کرد. تنها هدفی که آمريکا به آن نائل شده براندازی حکومت صدام حسين است.
برخلاف آنچه که رخ داده، آمريکا مايل نبود موقعيت ايران در منطقه بهتر شود. اين پيامد با اهداف آمريکا از نقطه نظر تعادل قوا در منطقه کاملا مغايرت دارد. نتيجه حاصله، که بهتر شدن وضعيت ايران در منطقه است، ۱۸۰ درجه با اهداف آمريکا تفاوت دارد.
جنگ عراق باعث شد که ايران جسور شود، در حالی که آمريکا در نظر داشت که جمهوری اسلامی را به انزوا بکشاند و يا حذف کند.
با اين اوصاف از جنگ عراق، چه درس هايی را می توان آموخت؟
به باور من درس هايی که کشورهای دمکراتيک غربی می توانند از جنگ عراق بياموزند بيش از آن است که به آن اقرار می کنند.
البته اين جنگ نبايد کشورهای غربی را از دخالت های آتی برای کمک به اهداف انسان دوستانه باز دارد. من توسل به «رآل پولیتیک» را توصيه نمی کنم، که توجه به واقعيات دارد و نه اصول.
برخی از کشورها با پيروی از اين سياست از ديکتاتورها برای دستيابی به اهداف مادی خود استفاده می کنند و به درد و رنج مردمی که تحت سلطه ديکتاتورها زندگی می کنند، توجه ندارند. من توسل به اين نوع سياست را اصلا توصيه نمی کنم.
بر اين باورم که در مجموع دستاوردهای دخالت نظامی در يک کشور کمتر از آن است که تصور می شود، حتی کمتر از آنچه که انتظار می رفت در کوزوو بدست آيد.