لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۵۹

«زنان ایرانی نینجا می شوند!»


وب سايت تحليلی «آتلانتيک» در مقاله ای با اشاره به شمار روز افزون زنان جوان ايرانی که به ورزش های رزمی روی می آورند می نويسد: در جامعه ايران که با زنان مثل افراد نابالغ و بدون حق مساوی برخورد می شود روی آوردن به ورزش های رزمی يکی از راه های ابراز وجود و نشان دادن قدرت و استقلال زنان است.

طبق گزارش تلويزيون دولتی «پرس تی وی»، در ايران حدود سه هزار و ۵۰۰ زن مشغول آموزش در رشته نينجا هستند. برخی از کارشناسان معتقدند که نينجا را نمی توان جزء رشته های ورزش رزمی محسوب کرد. اين ورزش باستانی ژاپن از سالهای دهه ۱۹۷۰ ميلادی برای مدتی در کشورهای ديگر رواج يافت ولی به نظر می رسد که زنان ايرانی اين رشته را بسيار جدی گرفته اند.

آتلانتیک می افزاید: در کشوری مثل ايران که اکثر حقوق زنان از آنها سلب شده است رشته های ورزشی نظير اين در ميان نسل جوان زنان محبوبيت فراوانی پيدا کرده است. زنان در اکثر زمينه ها، از حقوق مدنی و قوانين ازدواج و طلاق گرفته تا حق کار و نحوه پوشش، تحت تبعيض شديدی به سر می برند. هرگونه انتقاد يا سرپيچی از اين قوانين و مقررات مجازات های جدی را در پی خواهد داشت.

نويسنده وب سايت « آتلانتيک » تاکيد می کند که تلاش سی و چند ساله حکومت ايران برای تبديل کردن زنان به موجوداتی ضعيف وناتوان به شکست انجاميده است. با وجودی که بسياری در غرب به خاطر پوشش زنان ايرانی فکر می کنند که آنها ناتوان و ضعيف اند اما واقعيت اين است که آنها به شکل انفرادی و يا دسته جمعی بسيار نيرومندتر و تاثير گذارتر از آن هستند که رژيم حاکم تصور می کند.


گزارشی درباره تمرین های زنان ایرانی در رشته «نینجا»

اگر زنان ايرانی طی چند دهه حکومت جمهوری اسلامی واقعا به موجودات ضعيف و ناتوانی بدل شده بودند ديگر به اين همه کنترل و اعمال قوانين سختگيرانه نيازی نبود. دقيقا به خاطر اظهار وجود و حضور نيرومند زنان در عرصه زندگی خصوصی و اجتماعی است که رهبران جمهوری اسلامی هنوز هم به اشکال گوناگون می کوشند آنها را محدود و سرکوب کنند. يکی از نقاط ضعف و عرصه های اصلی شکست سياست های جمهوری اسلامی را می توان در زمينه روی آوردن زنان به ورزش ديد.

این سایت می نویسد: اولين زنان مسلمانی که قله اورست را فتح کردند دو زن ايرانی بودند که در سال ۲۰۰۵ و با وجود مشکلات فروان و شرايط بسيار سختی به اين هدف رسيدند. در سال ۲۰۰۴ گروهی از زنان ايرانی يک ليگ راگبی تاسيس کردند. اين ليگ در سال ۲۰۰۶ حدود هزار عضو داشت.

در سال ۲۰۰۷ و همزمان با رقابت های تدارکاتی المپيک پکن بسياری از مقامات محافظه کار ايران صراحتا هشدار دارند که ورزشکاران زنی که مقررات و شئونات اسلامی را رعايت نکنند به شدت مجازات خواهند شد. در همان المپيک اولين زن ايرانی در رشته تکواندو به مرحله يک چهارم نهايی رسيد.

با وجودی که تيم های فوتبال زنان ايران در سطح حرفه ای درخشش فراوانی داشتند سختگيری های مربوط به پوشش آنها، کمبود امکانات و ممانعت از به کارگيری مربيان و کادر فنی مذکر، باعث شده که از پيشرفت آنها در رقابت های جهانی جلوگيری شود.

وب سايت تحليلی «آتلانتيک» می افزايد که حکومت ايران تمام تلاش های خود را انجام داده تا مانع روی آوردن زنان به ورزش و پيشرفت ورزشکاران زن شود. يکی از نمونه های برجسته آن ادغام نهادهای اداری مربوط به رشته های ورزشی زنان و مردان بود که در نتيجه آن سازمان های ورزشی زنان از نظر اهميت و توجه در مقام بسيار پايينی قرار گرفتند.

جای تعجب ندارد که حکومت ايران هر عرصه ای از تلاش زنان برای ابراز وجود و کسب نوعی موقعيت برابر را مسدود می کند. در شرايطی که بسياری از درهای ديگر به روی زنان بسته است آنها از عرصه ورزش برای کسب موقعيت بهتر، سازماندهی خود و ابراز وجود بهره می گيرند. فراموش نکنيم که در جريان اعتراضات سياسی گسترده پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ نيز زنان ايران نقش بسيار فعالی داشتند.

بنابراين روی آوردن به ورزش رزمی نينجا که به شجاعت انفرادی جنگجويان اين رشته شهرت دارد، برای زنان ايرانی جاذبه فراوانی پيدا می کند. مسلما فراگيری ورزش رزمی نينجا تبعيض های شديد و قرون وسطايی در مورد زنان را در جامعه ايران حل نخواهد کرد ولی پيام آشکاری است که ثابت می کند اين سياست های تبعيض آميز به نتيجه نرسيده اند.
XS
SM
MD
LG