به دنبال انتشار اخباری مبنى بر جلوگيرى از آموزش موسيقى در مدارس ايران و جلوگيرى از برگزارى كنسرت هاى موسيقى كه از وزرات ارشاد مجوز داشته اند، حالا نوبت به تعطيلى اركستر ملى ايران رسيده است.
به گزارش خبرگزارى دانشجويان ايران، ايسنا، اركستر ملى ايران به رهبرى فرهاد فخرالدينى، موسيقى دان و آهنگساز مطرح ايرانى، به مدت يك سال و به دلايل نامعلومى تعطيل شده است.
اين اركستر هشتاد نوازنده دارد و تا كنون در كشورهاى مختلفى از جمله در سازمان ملل متحد در نيويورك به اجراى قطعات موسيقى ايرانى پرداخته است؛ اجراهايى كه با استقبال مخاطبان و كارشناسان موسيقى بين المللى همراه بوده است.
محمود خوشنام، كارشناس موسيقى ايرانى مقيم آلمان، در گفت و گو با رادیو فردا به علل تعطیلی این ارکستر و تاثیر آن بر هنرمندان موسیقی پرداخته است.
رادیو فردا: تعطيلى تنها اركسترملى ايران ، چه تاثيراتى بر هنرمندان موسيقى ايران و مخاطبان آنها خواهد داشت؟
محمود خوشنام: در نظام سى ساله اى كه در ايران هست، هرگونه دشمنى با موسيقى به نظر من قابل فهم است. حتى با موسيقى ساده سنتى دشمنى مى ورزند و در برنامه هايشان اخلال ايجاد مى كنند. اركستر ملى حدود ده سال پيش درست شد و آقاى فرهاد فخرالدينى، كه يكى از تحصيل كردگان موسيقى جدى بين المللى است و با موسيقى ايرانى هم آشنايى وافى و كافى دارد، رهبرى اش را به عهده داشت. در واقع كوششى بود كه اين موسيقى سنتى مان را از اين حالت مونوتون (يكنواخت) و ملال آور خارج كنيم و به صورت يك موسيقى اركستره و تنظيم شده جهانى عرضه كنيم، با زبان جهانى و جهان فهم عرضه كنيم.
آقاى فخرالدينى، آهنگساز بزرگ ايرانى با اين كار خانه نشين شده اند. هشتاد نوازنده هم بيكار شده اند. فكر مى كنيد كه واقعاً دولت ايران در حقيقت دولت جديد، چون اينها به هرحال ده سال فعاليت مى كردند در جمهورى اسلامى، اين دولت به چه دليلى جلوى فعاليت اينها را گرفته؟
اين دولت جديد به طور كلى دشمنى و ستيزه قوى تر و شديدترى با موسيقى ملى ايران دارد. لابد خبر داريد كه همزمان با اين خبر، خبرهاى ديگرى هم به گوش ما رسيده كه از جمله اصلاً تدريس موسيقى را در مدارس دارند ممنوع مى كنند. به طور كلى در سطح جامعه هم مى خواهند بزدايند.
فرض كنيد در شب هايى كه كنسرت آقاى حسام الدين سراج مى خواست برگزار شود، در يكى از شهرهاى ايران، آمدند در برابر سالن اجراى كنسرت نوحه خوانى كردند. يعنى در واقع ما اين نوع موسيقى را نمى خواهيم. فقط نوحه مى خواهيم. طبيعى است كه اين بخشى از يك ايدئولوژى است كه ضد موسيقى عمل مى كند. البته يك چيزى بايد براى شما روشن كنم اين كارهايى كه مى كنند، آب در هاون كوبيدن است. براى اينكه موسيقى كه در جان و دل مردم جاى گرفته و سابقه ديرينه اى در زندگى روزمره فرهنگى مردم دارد، به اين راحتى ها از پاى در نمى آيد.
زمزمه هايى مبنى بر خصوصى سازى اركستر ملى ايران به گوش مى رسد. آيا با وجود هشتاد نوازنده مى شود اركستر ملى را در ايران خصوصى كرد؟
من نمى دانم با اين محدوديت هايى كه دولت براى موسيقى به وجود مى آورد، حتى سازمان هاى خودش را در محدوديت قرار مى دهد، سازمان هاى اجرايى خودش مثل ارشاد يا خانه موسيقى و غيره را مورد محدوديت قرار مى دهد، چطور مى خواهد اين را به بخش خصوصى واگذار كند. كدام بخش خصوصى مى تواند همان قدرت دولت را داشته باشد كه بتواند اركستر را سر پاى خود نگاه دارد؟ به نظر من همه اينها حرفهاى واهى و بيهوده است و راه به جايى نمى برد.
در كشورهاى ديگر بودجه اركستر ملى را بيشتر دولت مى دهد يا از طريق شهردارى ها تامين مى شود.
اركسترها به طور كلى از سازمان هاى دولتى كمك مى گيرند. كمك مالى مى گيرند و حمايت مالى مى شوند. الان در كشور آلمان كه من زندگى مى كنم، تمام اپراها اگر از كمك مالى استفاده نكنند، همه شان محكوم به تعطيل شدن اند. حالا چطور مى خواهد در ايران كه هيچ كمكى هم نيست، محدوديت ها هم بسيار بيشتر از اينهاست و آدمى هم كه بخواهد در بخش خصوصى اين كار را به عهده بگيرد، از اول تا آخر همه اش با مشكل رو به رو مى شود و با سنگ اندازى رو به رو مى شود، چطور مى شود يك اركسترى را به اين بزرگى خصوصى كرد؟
به گزارش خبرگزارى دانشجويان ايران، ايسنا، اركستر ملى ايران به رهبرى فرهاد فخرالدينى، موسيقى دان و آهنگساز مطرح ايرانى، به مدت يك سال و به دلايل نامعلومى تعطيل شده است.
اين اركستر هشتاد نوازنده دارد و تا كنون در كشورهاى مختلفى از جمله در سازمان ملل متحد در نيويورك به اجراى قطعات موسيقى ايرانى پرداخته است؛ اجراهايى كه با استقبال مخاطبان و كارشناسان موسيقى بين المللى همراه بوده است.
محمود خوشنام، كارشناس موسيقى ايرانى مقيم آلمان، در گفت و گو با رادیو فردا به علل تعطیلی این ارکستر و تاثیر آن بر هنرمندان موسیقی پرداخته است.
رادیو فردا: تعطيلى تنها اركسترملى ايران ، چه تاثيراتى بر هنرمندان موسيقى ايران و مخاطبان آنها خواهد داشت؟
محمود خوشنام: در نظام سى ساله اى كه در ايران هست، هرگونه دشمنى با موسيقى به نظر من قابل فهم است. حتى با موسيقى ساده سنتى دشمنى مى ورزند و در برنامه هايشان اخلال ايجاد مى كنند. اركستر ملى حدود ده سال پيش درست شد و آقاى فرهاد فخرالدينى، كه يكى از تحصيل كردگان موسيقى جدى بين المللى است و با موسيقى ايرانى هم آشنايى وافى و كافى دارد، رهبرى اش را به عهده داشت. در واقع كوششى بود كه اين موسيقى سنتى مان را از اين حالت مونوتون (يكنواخت) و ملال آور خارج كنيم و به صورت يك موسيقى اركستره و تنظيم شده جهانى عرضه كنيم، با زبان جهانى و جهان فهم عرضه كنيم.
فرهاد فخرالدینی، رهبر ارکستر ملی ایران، در حال ادای احترام به حضار شرکت کننده در کنسرت موسیقی ایرانی
آقاى فخرالدينى در اين كار كوشش بسيارى كرده و قريحه بسيار خوبى هم در آهنگسازى دارد و توانسته با همين اركستر آثار هنرمندانى را كه كار آهنگسازى مى كنند از جمله كارهاى خودش را عرضه كند و با مخاطبان در ميان بگذارد. تعطيلى چنين اركسترى، كه فكر مى كنم تنها اركسترى است در ايران از اين نوع، يعنى بود، لطمه زيادى، هم به وضع اقتصادى هنرمندانى كه در آن كار مى كردند، نوازندگانى كه كار مى كردند، مى زند و هم مخاطبان را از شنيدن موسيقى خوب پرورده محروم مى كند.آقاى فخرالدينى، آهنگساز بزرگ ايرانى با اين كار خانه نشين شده اند. هشتاد نوازنده هم بيكار شده اند. فكر مى كنيد كه واقعاً دولت ايران در حقيقت دولت جديد، چون اينها به هرحال ده سال فعاليت مى كردند در جمهورى اسلامى، اين دولت به چه دليلى جلوى فعاليت اينها را گرفته؟
اين دولت جديد به طور كلى دشمنى و ستيزه قوى تر و شديدترى با موسيقى ملى ايران دارد. لابد خبر داريد كه همزمان با اين خبر، خبرهاى ديگرى هم به گوش ما رسيده كه از جمله اصلاً تدريس موسيقى را در مدارس دارند ممنوع مى كنند. به طور كلى در سطح جامعه هم مى خواهند بزدايند.
فرض كنيد در شب هايى كه كنسرت آقاى حسام الدين سراج مى خواست برگزار شود، در يكى از شهرهاى ايران، آمدند در برابر سالن اجراى كنسرت نوحه خوانى كردند. يعنى در واقع ما اين نوع موسيقى را نمى خواهيم. فقط نوحه مى خواهيم. طبيعى است كه اين بخشى از يك ايدئولوژى است كه ضد موسيقى عمل مى كند. البته يك چيزى بايد براى شما روشن كنم اين كارهايى كه مى كنند، آب در هاون كوبيدن است. براى اينكه موسيقى كه در جان و دل مردم جاى گرفته و سابقه ديرينه اى در زندگى روزمره فرهنگى مردم دارد، به اين راحتى ها از پاى در نمى آيد.
زمزمه هايى مبنى بر خصوصى سازى اركستر ملى ايران به گوش مى رسد. آيا با وجود هشتاد نوازنده مى شود اركستر ملى را در ايران خصوصى كرد؟
من نمى دانم با اين محدوديت هايى كه دولت براى موسيقى به وجود مى آورد، حتى سازمان هاى خودش را در محدوديت قرار مى دهد، سازمان هاى اجرايى خودش مثل ارشاد يا خانه موسيقى و غيره را مورد محدوديت قرار مى دهد، چطور مى خواهد اين را به بخش خصوصى واگذار كند. كدام بخش خصوصى مى تواند همان قدرت دولت را داشته باشد كه بتواند اركستر را سر پاى خود نگاه دارد؟ به نظر من همه اينها حرفهاى واهى و بيهوده است و راه به جايى نمى برد.
در كشورهاى ديگر بودجه اركستر ملى را بيشتر دولت مى دهد يا از طريق شهردارى ها تامين مى شود.
اركسترها به طور كلى از سازمان هاى دولتى كمك مى گيرند. كمك مالى مى گيرند و حمايت مالى مى شوند. الان در كشور آلمان كه من زندگى مى كنم، تمام اپراها اگر از كمك مالى استفاده نكنند، همه شان محكوم به تعطيل شدن اند. حالا چطور مى خواهد در ايران كه هيچ كمكى هم نيست، محدوديت ها هم بسيار بيشتر از اينهاست و آدمى هم كه بخواهد در بخش خصوصى اين كار را به عهده بگيرد، از اول تا آخر همه اش با مشكل رو به رو مى شود و با سنگ اندازى رو به رو مى شود، چطور مى شود يك اركسترى را به اين بزرگى خصوصى كرد؟