پنجاه و هفتمين دوره جشنواره فيلم لندن يکشنبه شب، بيستم اکتبر، با اهدای جوايز خود به بهترينهای بخشهای مختلف جشنواره به کار خود پايان داد.
ايدا ساخته پاول پاويلوفسکی محصول لهستان جايزه بهترين فيلم بخش مسابقه را از آن خود کرد.
تصوير تلخ جنگ
داستان ايدا در اوايل دهه شصت میلادی میگذرد، زمانی که يک راهبه از صومعه بيرون میآيد تا با يکی از اعضای خانوادهاش ديدار کند، اما اين ديدار آغاز سفری است که حقايق بسياری را برای او روشن میکند. ايدا در میيابد که او در خانوادهای يهودی به دنيا آمده و پس از به قتل رسيدن خانوادهاش طی جنگ جهانی دوم، او را در کودکی به يک صومعه سپردهاند.
پاويلوفسکی سردی و تلخی فضا را در نماهای عمدتاً ساکن با تصاويری سياه و سفيد ثبت میکند. خالی بودن، تمرکز بر صورت و رفتار سرد ايدا را بيشتر میکند و ما در عين سردی فضا و شخصيت، شديداً به او نزديک میشويم و با او همذاتپنداری میکنيم.
پاويلوفسکی اثر خود را به يک فيلم ضد قصه بدل میکند که بر ميزانسنهای غيرمعمول استوار شده است. فضای بالای سر شخصيتها به طرز غريبی خالی است و به شکلی شايد دست تقدير و سرنوشت را يادآوری میکند.
فيلم در فضايی مذهبی جريان دارد و درباره آن سوال طرح میکند. خلل در باورها و ترديدهای ايدا بخش مهمی از شخصيت او را شکل میدهد و فيلم پاسخی برای اين ترديدها ندارد و تنها آنها را مطرح میکند.
پايان فيلم هر چند راهبهای را پس از يک خودشناسی به نمايش میگذارد که ديگر ربطی به شخصيت ابتدای فيلم ندارد، اما در نهايت برای فيلمی با اين قدرت، پايانی کليشهای به نظر میرسد.
فيليپ فرنچ منتقد کهنه کار که جزو هيات داوران اين دوره از جشنواره فیلم لندن بود، از قدرت فيلم در پرداخت به واقعه هولناک هولوکاست تقدير کرد.
بخش مسابقه
امسال جشنواره لندن بخش مسابقه پر و پيمانی را تدارک ديده بود و فيلمهای منتخب اين بخش غالباً ديدنی بودند. هرچند جشنواره لندن هنوز نياز دارد که جوايز بخش مسابقه خود را تنها به بهترين فيلم محدود نکند و در بخشهای مختلف نظير بهترين کارگردان و بهترين بازيگر زن و مرد هم جوايزی اهدا کند. از سوی ديگر برای جدیتر شدن اين بخش شرط نمايش اول فيلم در اين جشنواره را الزامی کند تا فيلمهايی مثل «تام در مزرعه» که پيشتر در جشنواره ونيز به نمايش درآمده بودند، جايی در بخش مسابقه نداشته باشد.
«بدل» ساخته ريچارد آيوآد بهترين فيلم بريتانيايی اين بخش بود که داستان داستايوفسکی را به خوبی به زبان سينما ترجمه کرده بود. شخصيتهای جذاب داستان در فضايی به شدت سوررئال با قدرت تمام با تماشاگر ارتباط برقرار میکنند و فضايی سرد و تيره را با تماشاگر قسمت میکنند.
«پارک لند» ساخته پيتر لاندزمن که از روزنامهنگاری به سينما روی آورده، قتل کندی را از زاويهای ديگر بررسی میکند. فيلم در نهايت به اکشن خوش ساختی بدل شده که سعی دارد به شيوهای نزديک به مستند، قتل کندی و زوايای گوناگون آن را واشکافی کند، اما به رغم خوش ساخت بودن، درگير نوع نگاهی کليشهای از نوع قهرمانپروری است.
«غول خودخواه» ساخته کليو برنارد از بريتانيا هم از فيلمهای پر سر و صدا در بخش مسابقه بود که شخصيتهای نوجوان خود را در فضايی توام با فقر روايت میکند و در پايان میتواند اشک از چشم بسياری از تماشاگرانش جاری کند. این فيلم تا نيمه کشدار به نظر میرسد و میتواند به راحتی کوتاهتر شود، اما در نيمه دوم با فضايی به شدت درگيرکننده، از کارگردانی نوظهور در سينمای بريتانيا خبر میدهد که احتمالا میتواند فيلمهای ديدنی به کارنامه سينمای بريتانيا اضافه کند.
ديگر جوايز جشنواره
جايزه استعداد تازه بريتانيا به «جاناتان آسر» برای فيلمنامه «زير و رو کردن» رسيد و جايزه بهترين فيلم اول نصيب فيلم «ايلو ايلو» ساخته آمنتونی چن شد. «پدرم، مادرم و من» ساخته پل جولين رابرت جايزه بهترين فيلم مستند را دريافت کرد و جايزه افتخاری انستيتو فيلم بريتانيا نصيب بازيگر کهنه کار کريستوفر لی شد.
جشنواره لندن طی يازده روز بيش از ۲۳۰ فيلم بلند را به نمايش گذاشت؛ از جمله گذشته (اصغر فرهادی)، دست نوشتهها نمیسوزند (محمد رسولاف)، پرده (جعفر پناهی) و توقفگاه (کاوه بختياری) که همگی اين فيلمهای ايرانی يا مربوط به ايران بدون حضور عوامل فيلم به نمايش درآمدند.
ايدا ساخته پاول پاويلوفسکی محصول لهستان جايزه بهترين فيلم بخش مسابقه را از آن خود کرد.
تصوير تلخ جنگ
داستان ايدا در اوايل دهه شصت میلادی میگذرد، زمانی که يک راهبه از صومعه بيرون میآيد تا با يکی از اعضای خانوادهاش ديدار کند، اما اين ديدار آغاز سفری است که حقايق بسياری را برای او روشن میکند. ايدا در میيابد که او در خانوادهای يهودی به دنيا آمده و پس از به قتل رسيدن خانوادهاش طی جنگ جهانی دوم، او را در کودکی به يک صومعه سپردهاند.
پاويلوفسکی سردی و تلخی فضا را در نماهای عمدتاً ساکن با تصاويری سياه و سفيد ثبت میکند. خالی بودن، تمرکز بر صورت و رفتار سرد ايدا را بيشتر میکند و ما در عين سردی فضا و شخصيت، شديداً به او نزديک میشويم و با او همذاتپنداری میکنيم.
پاويلوفسکی اثر خود را به يک فيلم ضد قصه بدل میکند که بر ميزانسنهای غيرمعمول استوار شده است. فضای بالای سر شخصيتها به طرز غريبی خالی است و به شکلی شايد دست تقدير و سرنوشت را يادآوری میکند.
فيلم در فضايی مذهبی جريان دارد و درباره آن سوال طرح میکند. خلل در باورها و ترديدهای ايدا بخش مهمی از شخصيت او را شکل میدهد و فيلم پاسخی برای اين ترديدها ندارد و تنها آنها را مطرح میکند.
پايان فيلم هر چند راهبهای را پس از يک خودشناسی به نمايش میگذارد که ديگر ربطی به شخصيت ابتدای فيلم ندارد، اما در نهايت برای فيلمی با اين قدرت، پايانی کليشهای به نظر میرسد.
فيليپ فرنچ منتقد کهنه کار که جزو هيات داوران اين دوره از جشنواره فیلم لندن بود، از قدرت فيلم در پرداخت به واقعه هولناک هولوکاست تقدير کرد.
بخش مسابقه
امسال جشنواره لندن بخش مسابقه پر و پيمانی را تدارک ديده بود و فيلمهای منتخب اين بخش غالباً ديدنی بودند. هرچند جشنواره لندن هنوز نياز دارد که جوايز بخش مسابقه خود را تنها به بهترين فيلم محدود نکند و در بخشهای مختلف نظير بهترين کارگردان و بهترين بازيگر زن و مرد هم جوايزی اهدا کند. از سوی ديگر برای جدیتر شدن اين بخش شرط نمايش اول فيلم در اين جشنواره را الزامی کند تا فيلمهايی مثل «تام در مزرعه» که پيشتر در جشنواره ونيز به نمايش درآمده بودند، جايی در بخش مسابقه نداشته باشد.
«بدل» ساخته ريچارد آيوآد بهترين فيلم بريتانيايی اين بخش بود که داستان داستايوفسکی را به خوبی به زبان سينما ترجمه کرده بود. شخصيتهای جذاب داستان در فضايی به شدت سوررئال با قدرت تمام با تماشاگر ارتباط برقرار میکنند و فضايی سرد و تيره را با تماشاگر قسمت میکنند.
«پارک لند» ساخته پيتر لاندزمن که از روزنامهنگاری به سينما روی آورده، قتل کندی را از زاويهای ديگر بررسی میکند. فيلم در نهايت به اکشن خوش ساختی بدل شده که سعی دارد به شيوهای نزديک به مستند، قتل کندی و زوايای گوناگون آن را واشکافی کند، اما به رغم خوش ساخت بودن، درگير نوع نگاهی کليشهای از نوع قهرمانپروری است.
«غول خودخواه» ساخته کليو برنارد از بريتانيا هم از فيلمهای پر سر و صدا در بخش مسابقه بود که شخصيتهای نوجوان خود را در فضايی توام با فقر روايت میکند و در پايان میتواند اشک از چشم بسياری از تماشاگرانش جاری کند. این فيلم تا نيمه کشدار به نظر میرسد و میتواند به راحتی کوتاهتر شود، اما در نيمه دوم با فضايی به شدت درگيرکننده، از کارگردانی نوظهور در سينمای بريتانيا خبر میدهد که احتمالا میتواند فيلمهای ديدنی به کارنامه سينمای بريتانيا اضافه کند.
ديگر جوايز جشنواره
جايزه استعداد تازه بريتانيا به «جاناتان آسر» برای فيلمنامه «زير و رو کردن» رسيد و جايزه بهترين فيلم اول نصيب فيلم «ايلو ايلو» ساخته آمنتونی چن شد. «پدرم، مادرم و من» ساخته پل جولين رابرت جايزه بهترين فيلم مستند را دريافت کرد و جايزه افتخاری انستيتو فيلم بريتانيا نصيب بازيگر کهنه کار کريستوفر لی شد.
جشنواره لندن طی يازده روز بيش از ۲۳۰ فيلم بلند را به نمايش گذاشت؛ از جمله گذشته (اصغر فرهادی)، دست نوشتهها نمیسوزند (محمد رسولاف)، پرده (جعفر پناهی) و توقفگاه (کاوه بختياری) که همگی اين فيلمهای ايرانی يا مربوط به ايران بدون حضور عوامل فيلم به نمايش درآمدند.