گروهی از فعالان اهل سنت ايران، در نامه سرگشاده ای به آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ايران، پرسيده اند: «چگونه ملت های عمدتا سنی مذهب منطقه، نظامی را الگوی خود قرار دهند که به سنیها، اجازه ساخت مسجد و حتا اقامه نماز جماعت در پايتخت نظام يا به عبارتی، ام القرای جهان اسلام را نمی دهد؟
رادیو فردا در گفت و گو با عبدالستار دوشوکی، امضا کننده اين نامه که در لندن به سر می برد، پرسيده است که انگيزه نامه نگاری به آيت الله خامنهای چه بوده است؟
عبدالستار دوشوکی: انگيزه نوشتن اين نامه از طرف فعالان اهل سنت و بعضی از نمايندگان، در رابطه با افتتاح نخستين کنفرانس دو روزه بين المللی «بيداری اسلامی» بوده است که در این کنفرانس، آيت الله خامنه ای پيامی صادر کردند مبنی بر اينکه نهضت ها در کشورهای اسلامی منطقه نشات گرفته از انقلاب اسلامی ايران است و آنها جمهوری اسلامی را به عنوان يک الگوی خوب برای خود می دانسته اند.
به همين دليل هم اهل سنت در اين نامه سوال کرده اند که «چگونه ملت های عمدتا سنی مذهب منطقه، نظام دينی را الگوی خود قرار می دهند که به آنان – يعنی سنی مذهب ها- اجازه ساخت مسجد و حتی اقامه نماز عيدين در پايتخت نظام يا به عبارتی ام القرای جهان اسلام را نمی دهند.»
شما گفتيد که نامه از طرف جمعی از نمايندگان و فعالان اهل سنت نوشته شده است. منظورتان نمايندگان مذهبی اهل سنت است يا فعالان سياسی؟
ببينيد. اين نامه از طرف برخی از فعالان سياسی و نمايندگان سابق و حتی نمايندگان شورای شهر فعلی نوشته شده است.
اگر به خاطر داشته باشيد، نمايندگان اهل سنت مجلس نيز نامه ای برای آقای احمدی نژاد ارسال کردند و به جلوگيری از اقامه نماز عيد اهل سنت در تهران، اعتراض کرده بودند.
اما متاسفانه آن نامه بدون پاسخ ماند و در نتيجه اين نامه دقيقا در راستای همان خواسته هايی بود که اهل سنت هميشه مطرح می کردند. به خصوص در اين مدتی که کنفرانس دو روزه بيداری اسلامی در تهران در حال برگزاری است، بهانه ای شد تا اهل سنت مجدد خواسته ها و سوالات خود را تکرار کنند.
حالا با نوشتن اين نامه چه توقعی از آيت الله علی خامنه ای داريد؟
آقای خامنه ای در پيام خودشان گفته اند که اين وعده و وعيدهايی که غربی ها برای مساوات و برابری اظهار می کنند را نپذيريد، زيرا که پشت اين لبخندها توطئه و خيانت نهفته است.
در اين نامه فعالان اهل سنت آمده است که اهل سنت قريب به ۳۳ سال پيش به رهبری مولانا عبدالعزيز از آيت الله خمينی وعده گرفتند و ايشان وعده داده بودند که حقوق برادران اهل سنت در قانون کاملا مساوی با اهل تشيع در ايران خواهد بود.
اما متاسفانه می بينيم که بعد از قريب ۳۳ سال، آن وعده جامه عمل نپوشيده و اينک آقای خامنه ای که می دانند ديگران اين وعده های دروغين را می دهند و اين وعده ها چيزی به جز توطئه و خيانت نيستند، بايد توضيح بدهند که چرا آن وعده مساوات بين شيعه و سنی که بنيانگذار جمهوری اسلامی به مولانا عبدالعزيز داده بود، به اينجا رسيد.
وانگهی بر اساس نص صريح قانون اساسی جمهوری اسلامی، اهل سنت بايد در انجام فرايض دينی خودشان آزاد باشند. اما متاسفانه در عمل اين گونه نيست و فشارها بر اهل سنت برای کنترل مدارس شان و حتی دستگيری آنان کماکان ادامه دارد.
در نتيجه، نتايج پيامی که آقای خامنه ای به کشورهای منطقه می دهد، در داخل کشور به طور عکس به عمل می رسد و ثابت شده است.
رادیو فردا در گفت و گو با عبدالستار دوشوکی، امضا کننده اين نامه که در لندن به سر می برد، پرسيده است که انگيزه نامه نگاری به آيت الله خامنهای چه بوده است؟
گفت و گو با عبدالستار دوشوکی درباره نامه گروهی از فعالان اهل سنت به آیت الله خامنه ای
عبدالستار دوشوکی: انگيزه نوشتن اين نامه از طرف فعالان اهل سنت و بعضی از نمايندگان، در رابطه با افتتاح نخستين کنفرانس دو روزه بين المللی «بيداری اسلامی» بوده است که در این کنفرانس، آيت الله خامنه ای پيامی صادر کردند مبنی بر اينکه نهضت ها در کشورهای اسلامی منطقه نشات گرفته از انقلاب اسلامی ايران است و آنها جمهوری اسلامی را به عنوان يک الگوی خوب برای خود می دانسته اند.
به همين دليل هم اهل سنت در اين نامه سوال کرده اند که «چگونه ملت های عمدتا سنی مذهب منطقه، نظام دينی را الگوی خود قرار می دهند که به آنان – يعنی سنی مذهب ها- اجازه ساخت مسجد و حتی اقامه نماز عيدين در پايتخت نظام يا به عبارتی ام القرای جهان اسلام را نمی دهند.»
شما گفتيد که نامه از طرف جمعی از نمايندگان و فعالان اهل سنت نوشته شده است. منظورتان نمايندگان مذهبی اهل سنت است يا فعالان سياسی؟
ببينيد. اين نامه از طرف برخی از فعالان سياسی و نمايندگان سابق و حتی نمايندگان شورای شهر فعلی نوشته شده است.
اگر به خاطر داشته باشيد، نمايندگان اهل سنت مجلس نيز نامه ای برای آقای احمدی نژاد ارسال کردند و به جلوگيری از اقامه نماز عيد اهل سنت در تهران، اعتراض کرده بودند.
اما متاسفانه آن نامه بدون پاسخ ماند و در نتيجه اين نامه دقيقا در راستای همان خواسته هايی بود که اهل سنت هميشه مطرح می کردند. به خصوص در اين مدتی که کنفرانس دو روزه بيداری اسلامی در تهران در حال برگزاری است، بهانه ای شد تا اهل سنت مجدد خواسته ها و سوالات خود را تکرار کنند.
حالا با نوشتن اين نامه چه توقعی از آيت الله علی خامنه ای داريد؟
آقای خامنه ای در پيام خودشان گفته اند که اين وعده و وعيدهايی که غربی ها برای مساوات و برابری اظهار می کنند را نپذيريد، زيرا که پشت اين لبخندها توطئه و خيانت نهفته است.
در اين نامه فعالان اهل سنت آمده است که اهل سنت قريب به ۳۳ سال پيش به رهبری مولانا عبدالعزيز از آيت الله خمينی وعده گرفتند و ايشان وعده داده بودند که حقوق برادران اهل سنت در قانون کاملا مساوی با اهل تشيع در ايران خواهد بود.
اما متاسفانه می بينيم که بعد از قريب ۳۳ سال، آن وعده جامه عمل نپوشيده و اينک آقای خامنه ای که می دانند ديگران اين وعده های دروغين را می دهند و اين وعده ها چيزی به جز توطئه و خيانت نيستند، بايد توضيح بدهند که چرا آن وعده مساوات بين شيعه و سنی که بنيانگذار جمهوری اسلامی به مولانا عبدالعزيز داده بود، به اينجا رسيد.
وانگهی بر اساس نص صريح قانون اساسی جمهوری اسلامی، اهل سنت بايد در انجام فرايض دينی خودشان آزاد باشند. اما متاسفانه در عمل اين گونه نيست و فشارها بر اهل سنت برای کنترل مدارس شان و حتی دستگيری آنان کماکان ادامه دارد.
در نتيجه، نتايج پيامی که آقای خامنه ای به کشورهای منطقه می دهد، در داخل کشور به طور عکس به عمل می رسد و ثابت شده است.