روزنامه های جمهوری اسلامی، جام جم، شرق، خراسان و رسالت با انتشار يادداشت هايی ضمن ارزيابی مذاکرات هسته ای در مسکو اغلب آن را « بی نتيجه» و «بازگشت به نقطه صفر» توصيف کرده اند.
روزنامه اعتماد اظهارات متناقض دبير کميسيون احزاب وزارت کشور درباره سرنوشت حزب اعتماد ملی را در تيتر يک منتشر کرده و روزنامه شرق نوشته که همين مقام دولتی از « توقيف مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم » خبر داده است.
روزنامه های ابتکار و جمهوری اسلامی از « تداوم اجرای احکام اعدام در ملاء عام » با « اعدام چهار نفر در چهار راه ميثم خيابان محلاتی در شرق تهران » گزارش داده اند. روزنامه ابتکار با اشاره به حضور سه هزار نفر برای تماشای اين اعدام ها نوشته است: « در يک جامعه سالم، اين همه اشتياق وصف ناپذير برای ديدن صحنه اعدام وجود ندارد.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده که « وزارت ارشاد اسلامی صلاحيت تمام مديران انتشاراتی‌ها » را « دوباره بررسی می کند »، و از جمله « صلاحيت » مدير انتشارات علوم دانشگاهی و مدير نشر «کتاب روشن» از سوی وزارت ارشاد اسلامی رد شده است.
ارزيابی روزنامه ها از مذاکرات هسته ای مسکو؛ «بازگشت به نقطه صفر»
روزنامه های جمهوری اسلامی، جام جم، شرق، خراسان و رسالت با انتشار يادداشت هايی ضمن ارزيابی مذاکرات هسته ای در مسکو اغلب آن را « بی نتيجه » و « بازگشت به نقطه صفر » توصيف کرده اند.
روزنامه جمهوری اسلامی در « تحليل هفته » شماره پنج شنبه نوشته که « مذاکرات هسته‌ای با گروه ۱+۵ در مسکو بدون دستيابی به نتيجه‌ای ملموس و قابل ارائه، به پايان رسيد »، و البته افزوده که « ماهيت مواضع غرب و کاترين اشتون ریيس هيات مذاکره کننده اروپايی، هرگونه روزنه‌ای را برای رسيدن به توافق هسته‌ای مسدود کرده است و اين بار نيز عليرغم گام‌های عملياتی ايران برای اعتمادسازی در نشست مسکو شاهد رويکردی مثبت از طرف مقابل نبوديم. »
اين روزنامه نوشته است: « هدف کاترين اشتون » به عنوان مسئول مذاکره کننده ارشد هسته‌ای اروپا بر «متوقف کردن فعاليت های غنی سازی هسته‌ای ايران، متمرکز است.»
روزنامه جمهوری اسلامی با تاکيد بر اينکه « شايد تنها دستاورد اجلاس مسکو، کاهش سطح مذاکرات و عدم پذيرش حقوق هسته‌ای قانونی ايران از سوی غرب بود که طبعاً نمی‌تواند گامی به جلو محسوب شود »، نوشته است: «عليرغم خاکستری شدن جو مذاکرات، هيچ يک از طرفين نمی‌خواهند پايان روند ديپلماسی را اعلام کنند و اميدوارند برای زنده نگهداشتن گفت و‌گوها، عليرغم اختلافات عميقی که بين دو طرف وجود دارد، کارشناسان به نتايج ملموسی برای ادامه مذاکرات دست يابند.»
روزنامه جام جم، وابسته به سازمان صدا و سيمای جمهوری اسلامی در يادداشتی با تيتر «مذاکرات مسکو؛ پيروزی يا شکست » نوشته است: اين پرسش که « مذاکرات مسکو شکست خورد يا نخورد؟ اين مذاکرات به هوا رفت يا نرفت؟ بحثی است که همزمان با پايان اولين جلسه از اين دور از مذاکرات ايران و گروه ۵+۱ در مسکو مطرح شد و با داغ شدنش، در رسانه‌های نوشتاری، ديداری و شنيداری پيگيری شده است.»
اين روزنامه نوشته که در ميان سه دور مذاکرات استانبول، بغداد و مسکو «نتايج مذاکرات استانبول به شدت با استقبال طرفين مواجه شد» و «اين مذاکرات بغداد بود که طرف غربی برخلاف طرف مقابل خود، از نتايج آن ابراز نارضايتی کرد »، اما « در مورد مذاکرات مسکو هيچ يک از دو طرف به صراحت مذاکرات را شکست خورده يا مثبت قلمداد نکرد، اما رسانه‌ها به جز تعداد معدودی از رسانه‌های داخلی بودند که به شکست مذاکرات تاکيد داشتند.»
جام جم در عين حال نوشته که « بحث‌های فنی و تخصصی‌تری تا دو هفته ديگر انجام خواهد شد که اين مساله نيز مويد موفق بودن نسبی روند گفت‌وگوها در مسکوست. »
پيروز مجتهدزاده طی يادداشتی در روزنامه شرق سه دور مذاکره هسته ای اخير در استانبول، بغداد و مسکو را « مذاکره بدون نقشه » توصيف کرده و نوشته است: «در نگاه کلی به اين دور از مذاکرات که از استانبول شروع و به مسکو ختم شده، می‌توان اين نظر را داد که برای تدارک اين مذاکرات زحمتی کشيده نشده بود.»
يادداشت نويس روزنامه شرق با اشاره به اينکه «من خودم از جمله کسانی بودم که از آغاز توصيه کردم برای رسيدن به موفقيت در اين مذاکرات زمينه‌سازی لازم است» تاکيد کرده که «انتظار موفقيت از مذاکراتی که دستور عمل ندارد، انتظار بجايی نيست.»
روزنامه خراسان نيز در سرمقاله شماره اول تير ماه « مذاکرات مسکو » را «نقطه سر خط» توصيف کرده و نوشته است: «مذاکره ايران و کشورهای ۵+۱ در مسکو درحالی به پايان رسيد که طرفين تنها برای برگزاری نشست کارشناسان به منظور فراهم کردن زمينه مذاکراتی ديگر به توافق رسيدند.»
اين روزنامه مذاکرات مسکو را «گامی به عقب» خوانده و تاکيد کرده که «نشست مسکو نيز از همان ابتدا محکوم به شکست يا يک توافق حداقلی خواهد بود، و در نهايت مذاکره کنندگان پس از پنج دور مذاکره فشرده که دور نهايی آن شش ساعت به طول انجاميد يک گام از نشست بغداد عقب تر نهادند» و بدون تعيين تاريخ و مکانی برای دور بعدی مذاکرات تنها برای نشست کارشناسان و فراهم کردن زمينه برگزاری نشستی ديگر توافق کردند.
روزنامه خراسان در عين حال نوشته است: «بدون شک نه تعطيلی مذاکره و نه تن دادن به مذاکره در هر شرايطی مطلوب نخواهد بود» و به مقام های جمهوری اسلامی پيشنهاد کرده تا «شکاف در ۵+۱ را با تحرکات ديپلماتيک افزايش» دهند و همزمان با «تشديد فعاليت های غنی سازی ۲۰ درصد» را نيز «در دستور کار قرار گيرد» چرا که «انجام غنی سازی با غنای بالا طرف مقابل را مجبور به نشستن جدی در پای ميز مذاکره خواهد کرد.»
روزنامه رسالت وابسته به جناح حاکم نيز در سرمقاله شماره پنج شنبه با اشاره به اينکه در مذاکرات مسکو، کاترين اشتون به نمايندگان جمهوری اسلامی گفته است که ايران بايد «غنی سازی ۲۰ درصد را متوقف کند، ذخاير غنی سازی خود را تحويل دهد و تاسيسات فردو را تعطيل کند»، نوشته که «او نگفت در ازای اين کار غرب چه چيزی را به ايران می‌دهد.»
سرمقاله نويس اين روزنامه با تاکيد بر اينکه در مذاکرات مسکو «کاترين اشتون به صورت عريان از مطالبه غرب از ايران پرده برداشت» نوشته که «حرف اشتون بازگشت به نقطه صفر است » و « توافق روی ادامه گفتگوها در سطح کارشناسی و سطح معاونين برای پوشاندن رسوايی مطالبات آن ها از ماست.»
محمدکاظم انبارلويی از اعضای ارشد حزب موتلفه اسلامی در سرمقاله رسالت تهديد کرده که «غرب بايد بداند خشم و نفرت ملت ايران از زياده خواهی های آنها اگر غليان يابد پاسخهايی در خور خود پيدا می‌کند» درباره زمان بروز خشم مورد نظرش نوشته است: «فکر می‌کنم آن روز به زودی می‌رسد و پشيمانی برای آنها سودی ندارد.غرب بايد بداند اگربرای پرسش‌های فنی و حقوقی ايران پاسخی نداشته باشد بايد با تداوم مذاکرات خداحافظی کند. در اين حالت هيچ دليلی برای باقی ماندن ايران در آژانس وجود ندارد.»
سرمقاله نويس رسالت همچنين نوشته است: «بازرسين آژانس بايد بساط خود را جمع کنند و به همراه دوربين‌های شفاف ساز خود برگردند به همان جايی که آمده‌اند» و «در اين حالت هم موضوع اعتمادسازی حل می‌شود و هم شفاف سازی.»
توقيف «مجمع مدرسين و محقيقين حوزه علميه قم» از سوی وزارت کشور
روزنامه اعتماد اظهارات متناقض دبير کميسيون احزاب وزارت کشور درباره سرنوشت حزب اعتماد ملی را در تيتر يک منتشر کرده و روزنامه شرق نوشته که همين مقام دولتی از «توقيف مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم» خبر داده است.
به گزارش روزنامه شرق، «در شرايطی که هنوز اوضاع و احوال احزاب شاخص اصلاح‌طلب» از جمله مشارکت و مجاهدين انقلاب «همچنان مشخص نيست»، روز چهارشنبه محمود عباس‌زاده‌مشکينی دبير کميسيون احزاب وزارت کشور طی اظهار نظری درباره «مجمع مدرسين و محقيقن حوزه علميه قم » و « حزب اعتماد ملی » دو تشکل اصلاح‌طلب ديگر سخن گفت و «يکی را توقيف‌شده خواند و سرنوشت ديگری را منوط به پيگيری اوضاع و شرايطش دانست.»
اين روزنامه نوشته که دبير کميسيون احزاب وزارت کشور «مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم» را «تشکلی توقيف شده» خواند و درباره سرانجام آن گفت: «اين مجمع توقيف شده و پرونده آن برای درخواست انحلال به قوه‌قضاييه فرستاده شده است» اما «من در جريان روند رسيدگی اين پرونده در قوه قضاييه نيستم.»
روزنامه اعتماد در تيتر يک شماره پنج شنبه اظهارات متناقض دبير کميسيون احزاب وزارت کشور را منعکس کرده و نوشته است: محمود عباس زاده مشکينی صبح چهارشنبه اعلام کرد که «اعتماد ملی تعطيل نيست» اما عصر همين روز گفت که «اعتماد ملی تعطيل است.»
به نوشته اين روزنامه، صبح چهارشنبه دبير کميسيون احزاب وزارت کشور درباره سرنوشت حزب اعتماد ملی که مهدی کروبی موسس و دبيرکل آن بوده است، گفت: «حزب اعتماد ملی به عنوان تشکلی است که بحث انحلال آن مطرح نيست» و «متوليان حزب اعتماد ملی مجمعی برگزار نکرده‌اند و فعلا فاقد شورای مرکزی و دبيرکل قانونی هستند، اگرچه بحث انحلال اين حزب مطرح نيست و ما توصيه می‌کنيم اعضای اين مجموعه کار خود را پيگيری کنند.»
اعتماد اشاره کرده که برخی از اعضای حزب اعتمادملی به اين اظهارت واکنش نشان دادند و از جمله محمدجواد حق شناس گفت که «اعتماد ملی از ابتدا مشکلی با کميسيون ماده ۱۰ احزاب نداشته و ندارد، بلکه مشکل حزب اعتماد ملی مربوط به حوزه سياسی می‌شود» و «اين مساله زمانی آغاز شد که عده ای دفتر حزب اعتمادملی را پلمب کردند» و «بعد از انتخابات ۸۸ ما شاهد بسته شدن حزب اعتماد ملی بوديم و دفتر اين حزب پلمب شد.»
اين روزنامه البته نوشته است: دبير کميسيون احزاب وزارت کشور عصر روز چهارشنبه در اظهاراتی متفاوت گفت «اعتماد ملی حزبی است که مجمع يا کنگره دوره ای خود را برگزار نکرده است» و «حزبی که کنگره و مجمع عمومی برگزار نکرده شورای مرکزی در آن انتخاب نشده و دبيرکل ندارد عملا يک حزب تعطيل است» و حتی «ممکن است از دفتر و تشکيلات اين حزب سوءاستفاده شود، چرا که شورای مرکزی و دبيرکل ندارد.»
اعتماد نوشته است: «اگر چه به گفته حق‌شناس و ساير اعضای حزب اعتماد ملی و تاييد دبير کميسيون ماده ۱۰ احزاب، اين کميسيون نقشی در تعطيلی حزب اعتماد ملی نداشته و ممانعت از فعاليت حزب از سوی نهادهای ديگر صورت گرفته است، اما سخنانی که عصر چهارشنبه عباس‌زاده در گفت‌وگو با فارس به زبان آورد حاکی از رضايت وی از وضعيت کنونی حزب اعتماد ملی است. گويا اين کميسيون بعد از لغو پروانه ساير احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب، از عدم امکان فعاليت حزب اعتماد ملی استقبال می‌کند.»
تداوم اجرای احکام اعدام در ملاء عام با اعدام چهار نفر در تهران
روزنامه های ابتکار و جمهوری اسلامی از «تداوم اجرای احکام اعدام در ملاء عام» با «اعدام چهار نفر در چهار راه ميثم خيابان محلاتی در شرق تهران» گزارش داده اند.
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به اينکه صبح چهارشنبه در شرق تهران شاهد برگزاری «مراسم اعدام علنی برای چهار متهم پرونده‌های تجاوز و شرارت» بود از قول فريدون اميرآبادی معاون دادستان تهران نوشته است: «احکام اعدام با دستور قوه قضائيه در ملاء عام اجرا می‌شود.»
به نوشته اين روزنامه، فريدون اميرآبادی که سرپرست دادسرای جنايی تهران نيز هست طی سخنانی در مجل اعدام اين چهار محکوم به اعدام تاکيد کرد «در هر مقطعی که قوه قضائيه مصلحت بداند احکام اعدام در ملاء عام اجرا می‌شود » و گفت « اجرای احکام قطع يد، اعدام و قصاص در ملاء عام برای افرادی که مجرم هستند و بنای انجام اعمال مجرمانه دارند تاثير به سزايی دارد و از نظر سياست کيفری اجرای اين احکام به نوعی پيشگيری از جرم محسوب می‌شود.»
روزنامه ابتکار با اشاره به اينکه در جريان اعدام های روز چهارشنبه «حدود سه هزار نفر جمعيت» حضور داشته، در سرمقاله شماره پنج شنبه با طرح اين پرسش که «چرا به تماشای مرگ می‌رويم؟»، هشدار داده که «در يک جامعه سالم، اين همه اشتياق وصف ناپذير برای ديدن صحنه اعدام وجود ندارد.»
اين روزنامه نوشته است: «اين اولين بار نيست که مردم،چه در تهران و چه در شهرستان‌ها، چنان با ذوق و شوق به سوی مراسم اعدام می‌شتابند که گويا قرار است در آنجا پول و سکه بينشان توزيع کنند» اما آيا «ديدن مرگ چند نفر مجرم، اين قدر جذابيت دارد که مردم از نيمه‌های شب يا در ساعت ۴ بامداد زير بارش باران هم که شده، از خواب و استراحت‌شان می‌زنند و ساعت‌ها سر پا می‌مانند تا به تماشای جان کندن چند نفر مجرم بپردازند و فيلم و عکس بگيرند؟!» و «خيلی‌ها هم برای اينکه حتی يک لحظه از اين”مستند" را از دست ندهند، از در و ديوار و تير برق بالا می‌روند.»
ابتکار نوشته است: «بررسی چرايی اين”اشتياق" در کنار مؤلفه‌هايی مانند عصبی بودن درصد قابل ملاحظه‌ای از مردم و افزايش خشونت ورزی در جامعه می‌تواند نتايج هشدارآميزی به همراه داشته باشد.»
اين روزنامه يادآوری کرده که اکنون در همه دنيا رايج است که اگر فيلمی دارای صحنه‌های خشونت بار باشد، در ابتدای فيلم به خانواده‌ها هشدار داده می‌شود که اين اثر برای افراد زير ۱۳ سال يا زير ۱۶ سال مناسب نيست اما «چه معنايی دارد پدری دختر پنج ساله يا پسر نوجوانش را با خود به مراسم اعدام ببرد و در راه هم از دستفروشان برايشان بستنی بخرد و آنها را وادار به تماشای لحظات رقت‌انگيز و دردناک دست و پا زدن اعدامی‌ها بر فراز چوبه دار بنمايد؟!»
ابتکار با تاکيد بر اينکه «حراست از فرزندان ايران، وظيفه‌ای مهمتر از اعدام مجرمان است»، نوشته است: «اگر قرار است بنا به مصالحی، برخی اعدام‌ها در ملأ عام صورت گيرد، بايد به خانواده‌ها درباره عواقب روحی ديدن چنين صحنه‌هايی توسط کودکان و نوجوانان هشدار داده شود» چرا که «اين کودکان گناهی نکرده‌اند که بابت آن گناه، زجر تماشای صحنه‌های مرگ را ببينند و تا آخر عمر با اين صحنه‌ها که فراموش هم نمی‌شوند، درگير باشند.»
روزنامه ابتکار همچنين خود اعدام شدگان را نيز «قربانی» معرفی کرده و نوشته که اعدام شدگان روز چهارشنبه «قطعاً و بلاشک مجرم هستند و قربانيانی مظلوم داشته‌اند اما از ديدگاهی عميق‌تر، خود اينان نيز قربانی‌اند» و «بخش عمده‌ای از مجرمان، محصول ناخودآگاه جامعه و کاستی‌های آن هستند.»
اين روزنامه همچنين نوشته است: «بسياری از بزهکارانی که دست در جيب مردم می‌کنند يا مرتکب جرائم جنسی می‌شوند،”نيازهای پاسخ داده نشده" دارند» و «اين، وظيفه حکومت است که با کارآمدی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی را به سمت تأمين نيازهای مادی و معنوی مردم مديريت کند و از جمله پاسخی درخور و غيرشعاری به نياز مفرط جنسی جامعه جوان ايرانی بدهد.»
«رد صلاحيت» مديران چند موسسه نشر از سوی وزارت ارشاد اسلامی
روزنامه جهان صنعت گزارشی درباره «سايه سنگين نا امنی بر سر نشر ايران» منتشر کرده و خبر داده که «وزارت ارشاد اسلامی صلاحيت تمام مديران انتشاراتی‌ها» را «دوباره بررسی می کند.»
به نوشته اين روزنامه، «بعد از لغو امتياز نشر چشمه خبر رسيد که مسوولان وزارت ارشاد می‌خواهند يک‌بار ديگر صلاحيت مديران انتشاراتی‌ها را بررسی کنند؛ اتفاقی که برای انتشاراتی‌ها عجيب بود چون خيلی از آنها چند ماه پيش مجوزشان را تمديد کرده بودند و فکر نمی‌کردند با بررسی مجدد و زودتر از موعد روبه‌رو شوند» اما «اين ماجرا برای يکی از انتشاراتی‌های باسابقه پيش آمد و در حالی که پيش از اين مجوز خود را تمديد کرده بود، صلاحيت مديريت آن بعد از ۲۶ سال فعاليت رد شد تا انتشاراتی‌ها باور کنند قرار نيست بعد از تمديد مجوز هم نفس راحتی بکشند.»
جهان صنعت نوشته است: «شهبانو بيژن‌زاده، مدير انتشارات علوم دانشگاهی که کتاب‌های فنی و مهندسی منتشر می‌کند، در حالی که ماه‌های آخر سال ۹۰ اقدام به تمديد مجوز اين انتشارات کرده بود، با بررسی دوباره وزارت ارشاد ردصلاحيت شد» و اکنون «اين انتشارات بايد مدير جديدی برای خود تعيين کند» چنانکه مدير انتشارات "کتاب روشن" هم ردصلاحيت شده و اکنون «موضوع را بيش از قبل برای اهالی نشر نگران‌کننده شده است.»
اين روزنامه نوشته است: «در اين وضعيت که ناشرها با نگرانی به آينده فعاليت خود نگاه می‌کنند، مسوولان وزارت ارشاد از يک طرف درباره جزييات ماجرا حرفی نمی‌زنند» و «اتحاديه ناشران هم موضع‌گيری روشنی در برابر اين اتفاقات نمی‌کند.»
روزنامه اعتماد اظهارات متناقض دبير کميسيون احزاب وزارت کشور درباره سرنوشت حزب اعتماد ملی را در تيتر يک منتشر کرده و روزنامه شرق نوشته که همين مقام دولتی از « توقيف مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم » خبر داده است.
روزنامه های ابتکار و جمهوری اسلامی از « تداوم اجرای احکام اعدام در ملاء عام » با « اعدام چهار نفر در چهار راه ميثم خيابان محلاتی در شرق تهران » گزارش داده اند. روزنامه ابتکار با اشاره به حضور سه هزار نفر برای تماشای اين اعدام ها نوشته است: « در يک جامعه سالم، اين همه اشتياق وصف ناپذير برای ديدن صحنه اعدام وجود ندارد.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده که « وزارت ارشاد اسلامی صلاحيت تمام مديران انتشاراتی‌ها » را « دوباره بررسی می کند »، و از جمله « صلاحيت » مدير انتشارات علوم دانشگاهی و مدير نشر «کتاب روشن» از سوی وزارت ارشاد اسلامی رد شده است.
ارزيابی روزنامه ها از مذاکرات هسته ای مسکو؛ «بازگشت به نقطه صفر»
روزنامه های جمهوری اسلامی، جام جم، شرق، خراسان و رسالت با انتشار يادداشت هايی ضمن ارزيابی مذاکرات هسته ای در مسکو اغلب آن را « بی نتيجه » و « بازگشت به نقطه صفر » توصيف کرده اند.
روزنامه جمهوری اسلامی در « تحليل هفته » شماره پنج شنبه نوشته که « مذاکرات هسته‌ای با گروه ۱+۵ در مسکو بدون دستيابی به نتيجه‌ای ملموس و قابل ارائه، به پايان رسيد »، و البته افزوده که « ماهيت مواضع غرب و کاترين اشتون ریيس هيات مذاکره کننده اروپايی، هرگونه روزنه‌ای را برای رسيدن به توافق هسته‌ای مسدود کرده است و اين بار نيز عليرغم گام‌های عملياتی ايران برای اعتمادسازی در نشست مسکو شاهد رويکردی مثبت از طرف مقابل نبوديم. »
اين روزنامه نوشته است: « هدف کاترين اشتون » به عنوان مسئول مذاکره کننده ارشد هسته‌ای اروپا بر «متوقف کردن فعاليت های غنی سازی هسته‌ای ايران، متمرکز است.»
روزنامه جمهوری اسلامی با تاکيد بر اينکه « شايد تنها دستاورد اجلاس مسکو، کاهش سطح مذاکرات و عدم پذيرش حقوق هسته‌ای قانونی ايران از سوی غرب بود که طبعاً نمی‌تواند گامی به جلو محسوب شود »، نوشته است: «عليرغم خاکستری شدن جو مذاکرات، هيچ يک از طرفين نمی‌خواهند پايان روند ديپلماسی را اعلام کنند و اميدوارند برای زنده نگهداشتن گفت و‌گوها، عليرغم اختلافات عميقی که بين دو طرف وجود دارد، کارشناسان به نتايج ملموسی برای ادامه مذاکرات دست يابند.»
روزنامه جام جم، وابسته به سازمان صدا و سيمای جمهوری اسلامی در يادداشتی با تيتر «مذاکرات مسکو؛ پيروزی يا شکست » نوشته است: اين پرسش که « مذاکرات مسکو شکست خورد يا نخورد؟ اين مذاکرات به هوا رفت يا نرفت؟ بحثی است که همزمان با پايان اولين جلسه از اين دور از مذاکرات ايران و گروه ۵+۱ در مسکو مطرح شد و با داغ شدنش، در رسانه‌های نوشتاری، ديداری و شنيداری پيگيری شده است.»
اين روزنامه نوشته که در ميان سه دور مذاکرات استانبول، بغداد و مسکو «نتايج مذاکرات استانبول به شدت با استقبال طرفين مواجه شد» و «اين مذاکرات بغداد بود که طرف غربی برخلاف طرف مقابل خود، از نتايج آن ابراز نارضايتی کرد »، اما « در مورد مذاکرات مسکو هيچ يک از دو طرف به صراحت مذاکرات را شکست خورده يا مثبت قلمداد نکرد، اما رسانه‌ها به جز تعداد معدودی از رسانه‌های داخلی بودند که به شکست مذاکرات تاکيد داشتند.»
جام جم در عين حال نوشته که « بحث‌های فنی و تخصصی‌تری تا دو هفته ديگر انجام خواهد شد که اين مساله نيز مويد موفق بودن نسبی روند گفت‌وگوها در مسکوست. »
پيروز مجتهدزاده طی يادداشتی در روزنامه شرق سه دور مذاکره هسته ای اخير در استانبول، بغداد و مسکو را « مذاکره بدون نقشه » توصيف کرده و نوشته است: «در نگاه کلی به اين دور از مذاکرات که از استانبول شروع و به مسکو ختم شده، می‌توان اين نظر را داد که برای تدارک اين مذاکرات زحمتی کشيده نشده بود.»
يادداشت نويس روزنامه شرق با اشاره به اينکه «من خودم از جمله کسانی بودم که از آغاز توصيه کردم برای رسيدن به موفقيت در اين مذاکرات زمينه‌سازی لازم است» تاکيد کرده که «انتظار موفقيت از مذاکراتی که دستور عمل ندارد، انتظار بجايی نيست.»
روزنامه خراسان نيز در سرمقاله شماره اول تير ماه « مذاکرات مسکو » را «نقطه سر خط» توصيف کرده و نوشته است: «مذاکره ايران و کشورهای ۵+۱ در مسکو درحالی به پايان رسيد که طرفين تنها برای برگزاری نشست کارشناسان به منظور فراهم کردن زمينه مذاکراتی ديگر به توافق رسيدند.»
اين روزنامه مذاکرات مسکو را «گامی به عقب» خوانده و تاکيد کرده که «نشست مسکو نيز از همان ابتدا محکوم به شکست يا يک توافق حداقلی خواهد بود، و در نهايت مذاکره کنندگان پس از پنج دور مذاکره فشرده که دور نهايی آن شش ساعت به طول انجاميد يک گام از نشست بغداد عقب تر نهادند» و بدون تعيين تاريخ و مکانی برای دور بعدی مذاکرات تنها برای نشست کارشناسان و فراهم کردن زمينه برگزاری نشستی ديگر توافق کردند.
روزنامه خراسان در عين حال نوشته است: «بدون شک نه تعطيلی مذاکره و نه تن دادن به مذاکره در هر شرايطی مطلوب نخواهد بود» و به مقام های جمهوری اسلامی پيشنهاد کرده تا «شکاف در ۵+۱ را با تحرکات ديپلماتيک افزايش» دهند و همزمان با «تشديد فعاليت های غنی سازی ۲۰ درصد» را نيز «در دستور کار قرار گيرد» چرا که «انجام غنی سازی با غنای بالا طرف مقابل را مجبور به نشستن جدی در پای ميز مذاکره خواهد کرد.»
روزنامه رسالت وابسته به جناح حاکم نيز در سرمقاله شماره پنج شنبه با اشاره به اينکه در مذاکرات مسکو، کاترين اشتون به نمايندگان جمهوری اسلامی گفته است که ايران بايد «غنی سازی ۲۰ درصد را متوقف کند، ذخاير غنی سازی خود را تحويل دهد و تاسيسات فردو را تعطيل کند»، نوشته که «او نگفت در ازای اين کار غرب چه چيزی را به ايران می‌دهد.»
سرمقاله نويس اين روزنامه با تاکيد بر اينکه در مذاکرات مسکو «کاترين اشتون به صورت عريان از مطالبه غرب از ايران پرده برداشت» نوشته که «حرف اشتون بازگشت به نقطه صفر است » و « توافق روی ادامه گفتگوها در سطح کارشناسی و سطح معاونين برای پوشاندن رسوايی مطالبات آن ها از ماست.»
محمدکاظم انبارلويی از اعضای ارشد حزب موتلفه اسلامی در سرمقاله رسالت تهديد کرده که «غرب بايد بداند خشم و نفرت ملت ايران از زياده خواهی های آنها اگر غليان يابد پاسخهايی در خور خود پيدا می‌کند» درباره زمان بروز خشم مورد نظرش نوشته است: «فکر می‌کنم آن روز به زودی می‌رسد و پشيمانی برای آنها سودی ندارد.غرب بايد بداند اگربرای پرسش‌های فنی و حقوقی ايران پاسخی نداشته باشد بايد با تداوم مذاکرات خداحافظی کند. در اين حالت هيچ دليلی برای باقی ماندن ايران در آژانس وجود ندارد.»
سرمقاله نويس رسالت همچنين نوشته است: «بازرسين آژانس بايد بساط خود را جمع کنند و به همراه دوربين‌های شفاف ساز خود برگردند به همان جايی که آمده‌اند» و «در اين حالت هم موضوع اعتمادسازی حل می‌شود و هم شفاف سازی.»
توقيف «مجمع مدرسين و محقيقين حوزه علميه قم» از سوی وزارت کشور
روزنامه اعتماد اظهارات متناقض دبير کميسيون احزاب وزارت کشور درباره سرنوشت حزب اعتماد ملی را در تيتر يک منتشر کرده و روزنامه شرق نوشته که همين مقام دولتی از «توقيف مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم» خبر داده است.
به گزارش روزنامه شرق، «در شرايطی که هنوز اوضاع و احوال احزاب شاخص اصلاح‌طلب» از جمله مشارکت و مجاهدين انقلاب «همچنان مشخص نيست»، روز چهارشنبه محمود عباس‌زاده‌مشکينی دبير کميسيون احزاب وزارت کشور طی اظهار نظری درباره «مجمع مدرسين و محقيقن حوزه علميه قم » و « حزب اعتماد ملی » دو تشکل اصلاح‌طلب ديگر سخن گفت و «يکی را توقيف‌شده خواند و سرنوشت ديگری را منوط به پيگيری اوضاع و شرايطش دانست.»
اين روزنامه نوشته که دبير کميسيون احزاب وزارت کشور «مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم» را «تشکلی توقيف شده» خواند و درباره سرانجام آن گفت: «اين مجمع توقيف شده و پرونده آن برای درخواست انحلال به قوه‌قضاييه فرستاده شده است» اما «من در جريان روند رسيدگی اين پرونده در قوه قضاييه نيستم.»
روزنامه اعتماد در تيتر يک شماره پنج شنبه اظهارات متناقض دبير کميسيون احزاب وزارت کشور را منعکس کرده و نوشته است: محمود عباس زاده مشکينی صبح چهارشنبه اعلام کرد که «اعتماد ملی تعطيل نيست» اما عصر همين روز گفت که «اعتماد ملی تعطيل است.»
به نوشته اين روزنامه، صبح چهارشنبه دبير کميسيون احزاب وزارت کشور درباره سرنوشت حزب اعتماد ملی که مهدی کروبی موسس و دبيرکل آن بوده است، گفت: «حزب اعتماد ملی به عنوان تشکلی است که بحث انحلال آن مطرح نيست» و «متوليان حزب اعتماد ملی مجمعی برگزار نکرده‌اند و فعلا فاقد شورای مرکزی و دبيرکل قانونی هستند، اگرچه بحث انحلال اين حزب مطرح نيست و ما توصيه می‌کنيم اعضای اين مجموعه کار خود را پيگيری کنند.»
اعتماد اشاره کرده که برخی از اعضای حزب اعتمادملی به اين اظهارت واکنش نشان دادند و از جمله محمدجواد حق شناس گفت که «اعتماد ملی از ابتدا مشکلی با کميسيون ماده ۱۰ احزاب نداشته و ندارد، بلکه مشکل حزب اعتماد ملی مربوط به حوزه سياسی می‌شود» و «اين مساله زمانی آغاز شد که عده ای دفتر حزب اعتمادملی را پلمب کردند» و «بعد از انتخابات ۸۸ ما شاهد بسته شدن حزب اعتماد ملی بوديم و دفتر اين حزب پلمب شد.»
اين روزنامه البته نوشته است: دبير کميسيون احزاب وزارت کشور عصر روز چهارشنبه در اظهاراتی متفاوت گفت «اعتماد ملی حزبی است که مجمع يا کنگره دوره ای خود را برگزار نکرده است» و «حزبی که کنگره و مجمع عمومی برگزار نکرده شورای مرکزی در آن انتخاب نشده و دبيرکل ندارد عملا يک حزب تعطيل است» و حتی «ممکن است از دفتر و تشکيلات اين حزب سوءاستفاده شود، چرا که شورای مرکزی و دبيرکل ندارد.»
اعتماد نوشته است: «اگر چه به گفته حق‌شناس و ساير اعضای حزب اعتماد ملی و تاييد دبير کميسيون ماده ۱۰ احزاب، اين کميسيون نقشی در تعطيلی حزب اعتماد ملی نداشته و ممانعت از فعاليت حزب از سوی نهادهای ديگر صورت گرفته است، اما سخنانی که عصر چهارشنبه عباس‌زاده در گفت‌وگو با فارس به زبان آورد حاکی از رضايت وی از وضعيت کنونی حزب اعتماد ملی است. گويا اين کميسيون بعد از لغو پروانه ساير احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب، از عدم امکان فعاليت حزب اعتماد ملی استقبال می‌کند.»
تداوم اجرای احکام اعدام در ملاء عام با اعدام چهار نفر در تهران
روزنامه های ابتکار و جمهوری اسلامی از «تداوم اجرای احکام اعدام در ملاء عام» با «اعدام چهار نفر در چهار راه ميثم خيابان محلاتی در شرق تهران» گزارش داده اند.
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به اينکه صبح چهارشنبه در شرق تهران شاهد برگزاری «مراسم اعدام علنی برای چهار متهم پرونده‌های تجاوز و شرارت» بود از قول فريدون اميرآبادی معاون دادستان تهران نوشته است: «احکام اعدام با دستور قوه قضائيه در ملاء عام اجرا می‌شود.»
به نوشته اين روزنامه، فريدون اميرآبادی که سرپرست دادسرای جنايی تهران نيز هست طی سخنانی در مجل اعدام اين چهار محکوم به اعدام تاکيد کرد «در هر مقطعی که قوه قضائيه مصلحت بداند احکام اعدام در ملاء عام اجرا می‌شود » و گفت « اجرای احکام قطع يد، اعدام و قصاص در ملاء عام برای افرادی که مجرم هستند و بنای انجام اعمال مجرمانه دارند تاثير به سزايی دارد و از نظر سياست کيفری اجرای اين احکام به نوعی پيشگيری از جرم محسوب می‌شود.»
روزنامه ابتکار با اشاره به اينکه در جريان اعدام های روز چهارشنبه «حدود سه هزار نفر جمعيت» حضور داشته، در سرمقاله شماره پنج شنبه با طرح اين پرسش که «چرا به تماشای مرگ می‌رويم؟»، هشدار داده که «در يک جامعه سالم، اين همه اشتياق وصف ناپذير برای ديدن صحنه اعدام وجود ندارد.»
اين روزنامه نوشته است: «اين اولين بار نيست که مردم،چه در تهران و چه در شهرستان‌ها، چنان با ذوق و شوق به سوی مراسم اعدام می‌شتابند که گويا قرار است در آنجا پول و سکه بينشان توزيع کنند» اما آيا «ديدن مرگ چند نفر مجرم، اين قدر جذابيت دارد که مردم از نيمه‌های شب يا در ساعت ۴ بامداد زير بارش باران هم که شده، از خواب و استراحت‌شان می‌زنند و ساعت‌ها سر پا می‌مانند تا به تماشای جان کندن چند نفر مجرم بپردازند و فيلم و عکس بگيرند؟!» و «خيلی‌ها هم برای اينکه حتی يک لحظه از اين”مستند" را از دست ندهند، از در و ديوار و تير برق بالا می‌روند.»
ابتکار نوشته است: «بررسی چرايی اين”اشتياق" در کنار مؤلفه‌هايی مانند عصبی بودن درصد قابل ملاحظه‌ای از مردم و افزايش خشونت ورزی در جامعه می‌تواند نتايج هشدارآميزی به همراه داشته باشد.»
اين روزنامه يادآوری کرده که اکنون در همه دنيا رايج است که اگر فيلمی دارای صحنه‌های خشونت بار باشد، در ابتدای فيلم به خانواده‌ها هشدار داده می‌شود که اين اثر برای افراد زير ۱۳ سال يا زير ۱۶ سال مناسب نيست اما «چه معنايی دارد پدری دختر پنج ساله يا پسر نوجوانش را با خود به مراسم اعدام ببرد و در راه هم از دستفروشان برايشان بستنی بخرد و آنها را وادار به تماشای لحظات رقت‌انگيز و دردناک دست و پا زدن اعدامی‌ها بر فراز چوبه دار بنمايد؟!»
ابتکار با تاکيد بر اينکه «حراست از فرزندان ايران، وظيفه‌ای مهمتر از اعدام مجرمان است»، نوشته است: «اگر قرار است بنا به مصالحی، برخی اعدام‌ها در ملأ عام صورت گيرد، بايد به خانواده‌ها درباره عواقب روحی ديدن چنين صحنه‌هايی توسط کودکان و نوجوانان هشدار داده شود» چرا که «اين کودکان گناهی نکرده‌اند که بابت آن گناه، زجر تماشای صحنه‌های مرگ را ببينند و تا آخر عمر با اين صحنه‌ها که فراموش هم نمی‌شوند، درگير باشند.»
روزنامه ابتکار همچنين خود اعدام شدگان را نيز «قربانی» معرفی کرده و نوشته که اعدام شدگان روز چهارشنبه «قطعاً و بلاشک مجرم هستند و قربانيانی مظلوم داشته‌اند اما از ديدگاهی عميق‌تر، خود اينان نيز قربانی‌اند» و «بخش عمده‌ای از مجرمان، محصول ناخودآگاه جامعه و کاستی‌های آن هستند.»
اين روزنامه همچنين نوشته است: «بسياری از بزهکارانی که دست در جيب مردم می‌کنند يا مرتکب جرائم جنسی می‌شوند،”نيازهای پاسخ داده نشده" دارند» و «اين، وظيفه حکومت است که با کارآمدی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی را به سمت تأمين نيازهای مادی و معنوی مردم مديريت کند و از جمله پاسخی درخور و غيرشعاری به نياز مفرط جنسی جامعه جوان ايرانی بدهد.»
«رد صلاحيت» مديران چند موسسه نشر از سوی وزارت ارشاد اسلامی
روزنامه جهان صنعت گزارشی درباره «سايه سنگين نا امنی بر سر نشر ايران» منتشر کرده و خبر داده که «وزارت ارشاد اسلامی صلاحيت تمام مديران انتشاراتی‌ها» را «دوباره بررسی می کند.»
به نوشته اين روزنامه، «بعد از لغو امتياز نشر چشمه خبر رسيد که مسوولان وزارت ارشاد می‌خواهند يک‌بار ديگر صلاحيت مديران انتشاراتی‌ها را بررسی کنند؛ اتفاقی که برای انتشاراتی‌ها عجيب بود چون خيلی از آنها چند ماه پيش مجوزشان را تمديد کرده بودند و فکر نمی‌کردند با بررسی مجدد و زودتر از موعد روبه‌رو شوند» اما «اين ماجرا برای يکی از انتشاراتی‌های باسابقه پيش آمد و در حالی که پيش از اين مجوز خود را تمديد کرده بود، صلاحيت مديريت آن بعد از ۲۶ سال فعاليت رد شد تا انتشاراتی‌ها باور کنند قرار نيست بعد از تمديد مجوز هم نفس راحتی بکشند.»
جهان صنعت نوشته است: «شهبانو بيژن‌زاده، مدير انتشارات علوم دانشگاهی که کتاب‌های فنی و مهندسی منتشر می‌کند، در حالی که ماه‌های آخر سال ۹۰ اقدام به تمديد مجوز اين انتشارات کرده بود، با بررسی دوباره وزارت ارشاد ردصلاحيت شد» و اکنون «اين انتشارات بايد مدير جديدی برای خود تعيين کند» چنانکه مدير انتشارات "کتاب روشن" هم ردصلاحيت شده و اکنون «موضوع را بيش از قبل برای اهالی نشر نگران‌کننده شده است.»
اين روزنامه نوشته است: «در اين وضعيت که ناشرها با نگرانی به آينده فعاليت خود نگاه می‌کنند، مسوولان وزارت ارشاد از يک طرف درباره جزييات ماجرا حرفی نمی‌زنند» و «اتحاديه ناشران هم موضع‌گيری روشنی در برابر اين اتفاقات نمی‌کند.»
