بشار اسد، رييس جمهوری سوريه روز شنبه در دومين سخنرانی خود پس از آغاز اعتراض ها در اين کشور، اعلام کرد قانون حالت فوق العاده را که از سال ۱۹۶۳ در سوريه به اجرا درآمده، لغو خواهد کرد.
رييس جمهوری سوريه همچنين از کشته شدن شماری از تظاهر کنندگان به دست نيروهای امنيتی ابراز تاسف کرده و خواستار انجام گفت و گوی ملی در اين کشور شده. آقای اسد همچنين گفته شکافی که ميان شهروندان و نهادهای حکومتی بوجود آمده بايد فورا پر شود.
علی گرانمايه، استاد روابط بين الملل در لندن که تحولات سوريه را به دقت دنبال کرده، در گفت و گو با رادیو فردا ابتدا درباره سخنرانی بشار اسد و احتمال باز شدن فضای سياسی يا سرکوب بيشتر در اين کشور می گويد.
علی گرانمايه: آقای بشاراسد نماينده همان حزب مطلق گرای «بعث» است که سالهای سال است دارد بر سوريه حکومت می کند و آن گروه حاکم در واقع، رئيس جمهوری را در کنترل و اختيار خود دارد.
ازآن گذشته، سازمان امنيت سوريه که حاکم مطلق بر وضعيت جامعه سوريه است، در اختيار وابستگان و خاندان آقای بشار است.
به اين ترتيب است که آنها تلاش می کنند اين انحصار قدرت را برای خودشان حفظ کنند. آنها به خوبی می دانند که اگر فضای جامعه باز شده و انتخابات آزاد برگزار شود، ممکن است اين قدرتی را که طی دهه های متوالی حفظ کرده اند، از دست بدهند.
آقای بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، روز شنبه گذشته در دومين سخنرانی خودش بعد از آغاز اعتراض ها در اين کشور، اعلام کرد که قانون حالت فوق العاده را که در کشور سوريه از سال ۱۹۶۳ به اجرا در آمده است، را لغو خواهد کرد و قانون جديدی را جايگزين قانون حالت فوق العاده خواهد کرد. به اعتقاد شما لغو اين قانون چه معنايی دارد و قانون جايگزين چه خواهد بود؟
به هر حال چون لغو قانون وضع فوق العاده، به عنوان هدف برای مخالفين شناخته شده است، لغو آن می تواند خودش يک نشانه پيشرفت برای مخالفان وضعيت موجود در سوريه محسوب شود.
ولی همان گونه که شما هم اشاره کرديد، آقای بشار اسد در بخش ديگری از سخنانش گفته است که يک قانون جديد مبارزه با تروريسم را به پارلمان سوريه پيشنهاد خواهد کرد و آن قانون- به اصطلاح- جلوی عمليات های خرابکارانه را خواهد گرفت.
بايد به اين نکته توجه کرد که کشورهایی مانند سوريه منکر اين هستند که زندانی سياسی در اين کشور وجود دارد و معمولا وقتی مخالفان و منتقدين خودشان را به زندان انداخته و يا مجازات می کنند به آنان الفاظ «جانيان يا خرابکاران» را اطلاق می کنند. در اين کشور حقوق سياسی جامعه را تا آن حد قبول ندارند که اقرار کنند که اين مخالفان زندانی، افراد سياسی هستند.
بنابر اين بايد منتظر ماند و ديد که اين قانون ضد خرابکاری که قرار است جانشين قانون وضعيت فوق العاده باشد، چگونه قانونی خواهد بود؟
سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا اعلام کرده است که شواهدی وجود دارد که ايران در سرکوب معترضان، به دولت سوريه کمک می کند. از سوی ديگر دولت سوريه خبر کمک کردن ايران به سرکوب معترضان را تکذيب کرده است. آيا مدرکی مبنی بر دخالت ايران در سرکوب مخالفان سوريه وجود دارد؟
در مورد اينکه ايران از دولت سوريه در مقابل معترضان سوری حمايت می کند، همان طور که سخنگوی وزارت خارجه ايران به صراحت گفته است که تظاهرات در سوريه از سوی يک عده اقليت محدودی انجام گرفته و آنها هم از سوی غرب واسرائيل تحريک شده اند، ترديدی نيست.
اين نشانه بارزی است که ايران از حکومت سوريه حمايت می کند. اين مسئله، سياست دوگانه ايران را در مقابل حوادث مصر و تونس از يک سو و برخورد ايران با اتفاقات يمن و بحرين از سوی ديگر و نيز واکنش ايران در قبال حوادث سوريه را نشان می دهد.
بنابر اين، احتمال اينکه ايران از امکاناتش برای حمايت از دولت آقای بشار اسد استفاده کند، جای ترديد نيست.
سوريه تقريبا تنها متحد ايران و تنها کشور نزديک به ايران در منطقه و پل ارتباط مابين ايران و گروه های طرفدار ايران مانند حماس و حزب الله است و طبعا ايران مايل نيست که اين پل ارتباطی را از دست بدهد.
ولی بايد توجه داشت که به عقيده من، اين رابطه حسنه، بيشتر جنبه يک طرفه و يک سويه دارد، تا جنبه دو طرفه.
درست است که سوريه هم با ايران روابط خوبی دارد. ولی سوريه الزاما از سياست ايران در منطقه و در حوادث اخير حمايت نمی کند.
رييس جمهوری سوريه همچنين از کشته شدن شماری از تظاهر کنندگان به دست نيروهای امنيتی ابراز تاسف کرده و خواستار انجام گفت و گوی ملی در اين کشور شده. آقای اسد همچنين گفته شکافی که ميان شهروندان و نهادهای حکومتی بوجود آمده بايد فورا پر شود.
علی گرانمايه، استاد روابط بين الملل در لندن که تحولات سوريه را به دقت دنبال کرده، در گفت و گو با رادیو فردا ابتدا درباره سخنرانی بشار اسد و احتمال باز شدن فضای سياسی يا سرکوب بيشتر در اين کشور می گويد.
علی گرانمايه: آقای بشاراسد نماينده همان حزب مطلق گرای «بعث» است که سالهای سال است دارد بر سوريه حکومت می کند و آن گروه حاکم در واقع، رئيس جمهوری را در کنترل و اختيار خود دارد.
ازآن گذشته، سازمان امنيت سوريه که حاکم مطلق بر وضعيت جامعه سوريه است، در اختيار وابستگان و خاندان آقای بشار است.
به اين ترتيب است که آنها تلاش می کنند اين انحصار قدرت را برای خودشان حفظ کنند. آنها به خوبی می دانند که اگر فضای جامعه باز شده و انتخابات آزاد برگزار شود، ممکن است اين قدرتی را که طی دهه های متوالی حفظ کرده اند، از دست بدهند.
آقای بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، روز شنبه گذشته در دومين سخنرانی خودش بعد از آغاز اعتراض ها در اين کشور، اعلام کرد که قانون حالت فوق العاده را که در کشور سوريه از سال ۱۹۶۳ به اجرا در آمده است، را لغو خواهد کرد و قانون جديدی را جايگزين قانون حالت فوق العاده خواهد کرد. به اعتقاد شما لغو اين قانون چه معنايی دارد و قانون جايگزين چه خواهد بود؟
به هر حال چون لغو قانون وضع فوق العاده، به عنوان هدف برای مخالفين شناخته شده است، لغو آن می تواند خودش يک نشانه پيشرفت برای مخالفان وضعيت موجود در سوريه محسوب شود.
ولی همان گونه که شما هم اشاره کرديد، آقای بشار اسد در بخش ديگری از سخنانش گفته است که يک قانون جديد مبارزه با تروريسم را به پارلمان سوريه پيشنهاد خواهد کرد و آن قانون- به اصطلاح- جلوی عمليات های خرابکارانه را خواهد گرفت.
بايد به اين نکته توجه کرد که کشورهایی مانند سوريه منکر اين هستند که زندانی سياسی در اين کشور وجود دارد و معمولا وقتی مخالفان و منتقدين خودشان را به زندان انداخته و يا مجازات می کنند به آنان الفاظ «جانيان يا خرابکاران» را اطلاق می کنند. در اين کشور حقوق سياسی جامعه را تا آن حد قبول ندارند که اقرار کنند که اين مخالفان زندانی، افراد سياسی هستند.
بنابر اين بايد منتظر ماند و ديد که اين قانون ضد خرابکاری که قرار است جانشين قانون وضعيت فوق العاده باشد، چگونه قانونی خواهد بود؟
سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا اعلام کرده است که شواهدی وجود دارد که ايران در سرکوب معترضان، به دولت سوريه کمک می کند. از سوی ديگر دولت سوريه خبر کمک کردن ايران به سرکوب معترضان را تکذيب کرده است. آيا مدرکی مبنی بر دخالت ايران در سرکوب مخالفان سوريه وجود دارد؟
در مورد اينکه ايران از دولت سوريه در مقابل معترضان سوری حمايت می کند، همان طور که سخنگوی وزارت خارجه ايران به صراحت گفته است که تظاهرات در سوريه از سوی يک عده اقليت محدودی انجام گرفته و آنها هم از سوی غرب واسرائيل تحريک شده اند، ترديدی نيست.
اين نشانه بارزی است که ايران از حکومت سوريه حمايت می کند. اين مسئله، سياست دوگانه ايران را در مقابل حوادث مصر و تونس از يک سو و برخورد ايران با اتفاقات يمن و بحرين از سوی ديگر و نيز واکنش ايران در قبال حوادث سوريه را نشان می دهد.
بنابر اين، احتمال اينکه ايران از امکاناتش برای حمايت از دولت آقای بشار اسد استفاده کند، جای ترديد نيست.
سوريه تقريبا تنها متحد ايران و تنها کشور نزديک به ايران در منطقه و پل ارتباط مابين ايران و گروه های طرفدار ايران مانند حماس و حزب الله است و طبعا ايران مايل نيست که اين پل ارتباطی را از دست بدهد.
ولی بايد توجه داشت که به عقيده من، اين رابطه حسنه، بيشتر جنبه يک طرفه و يک سويه دارد، تا جنبه دو طرفه.
درست است که سوريه هم با ايران روابط خوبی دارد. ولی سوريه الزاما از سياست ايران در منطقه و در حوادث اخير حمايت نمی کند.