«قرار بر اين شد که ما به منطقه يا پادگانی به اسم سفلين (صفلين) در اسرائيل مستقر بشويم، افرادی که در خارج از کشور بودند در آنجا مستقر بشوند و فرماندهی اين گروه در اختيار ما باشد و ما آنها را برای ضربه زدن ، ايجاد ناامنی، اغتشاش ، ترور، حذف فيزيکی و مسائل مختلف هدايت کنيم تا برای کودتا....»
اين اظهارات، بخش هايی از مستند «الماسی برای فريب» است که در آن فردی به نام محمد رضا مدحی از تشکيل دولت در تبعيد با مخالفان خارج از کشور سخن گفته است.
پس از پخش اين مستند از تلويزيون جمهوری اسلامی، اختلافات بين اصولگرايان بالا گرفت. خبرگزاری فارس و چند سايت اصولگرا، محمد رضا مدحی را نفوذی وزارت اطلاعات در بين مخالفان خارج از کشور می دانند.
اما رسانه های نزديک به محمود احمدی نژاد مثل خبرگزاری دولتی ايرنا و روزنامه ايران، از محمد رضا مدحی به عنوان عامل سازمان سيا و عنصری فريب خورده ياد می کنند.
اما در اين بين نيما راشدان تحليل گر مسائل امنيتی اين اختلاف را يک بازی جناحی نمی داند.
نيما راشدان: من فکر می کنم اين مسئله بيشتر نمايانگر يک نوع درهم پاشيدگی و فرو ريختگی دستگاه اطلاعاتی- تبليغاتی نظام جمهوری اسلامی است.»
مجيد محمدی، تحليل گر مسائل ايران هم اين اختلافات را از دو منظر می بيند:
مجید محمدی: مطلب اول، چندگانگی دستگاه های اطلاعاتی در ايران است. وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و دستگاه های مختلفی که در اين تاريکخانه هستند مشخص نيست که کدامشان دقيقا اين فيلم را تهيه کرده است و معلوم نيست که اختلافات ميان اين دستگاه ها در اين ميان چه نقشی بازی می کند؟
نکته دوم اين است که حرکت و نقطه شروع آقای مدحی از همان آغاز شايد با يکی از اين دستگاه های اطلاعاتی هماهنگ نشده باشد، به همين دليل هم هست که بخشی از دستگاه اطلاعاتی به دليل اينکه اعتمادی به آقای مدحی ندارند، حاضر نيستند که اين جريان به پای مجموعه سازمان اطلاعات کشور گذاشته شود.»
چند سايت اصولگرا نظیر سايت «تابناک» و «جهان نیوز» از خبرگزاری دولت و روزنامه ايران به شدت انتقاد کرده و نوشته اند: گويی اين رسانه های متعلق به دولت می خواهند موفقيت وزارت اطلاعات ايران در درون حلقه های اول نيروهای برانداز را غير واقعی جلوه دهند.
اما در بين جريانات سياسی مختلف، روزنامه کيهان که از سوی نماينده رهبر جمهوری اسلامی اداره می شود، محمدرضا مدحی را «يک عضو دستگير شده ضد انقلاب» معرفی کرده است.
اما سوال اينجاست که چرا روزنامه کيهان، آقای مدحی را نيروی وزارت اطلاعات معرفی نکرده است؟
مجيد محمدی: احتمالا کيهان و مجموعه اعضاء بيت (رهبری) که در ميان نهادهای اطلاعاتی نفوذ دارند، به آقای مدحی يا جريان آقای مدحی اعتماد لازم را ندارند. به دليل اينکه آقای مدحی و يا افرادی شبيه به آقای مدحی در فعاليت های تجاری درگيرند. البته اين احتمال هم وجود دارد که بيت و يا کسانی که در بيت با ماجراهای اطلاعاتی درگيرند، نگرانند که اين جريان به نفع گروهی در دستگاه های اطلاعاتی تمام بشود که کاملا مورد اعتماد بيت يا اعضاء مرتبط با وزارت اطلاعات در بيت نيستند.»
در اين میان، نيما راشدان هم از منظری ديگر به اين موضع روزنامه کيهان نگاه می کند:
نیما راشدان: آقای شريعتمداری سابقه کار بازجويی و اطلاعاتی دارد. ايشان می داند که در برخورد با بيانات افراد مختلف، اولين چيزی که بايد مورد توجه قرار گيرد ظرفيت روانی اين افراد است. آقای شريعتمداری، آقای مدحی را فردی دارای سلامت روانی نمی داند و هم از پيشينه او بسيار در هراس است. از اينکه چند روز ديگه تمام اين اسناد، اطلاعات و پيشينه ايشان را بکشند بيرون و بگويند که ايشان فردی بوده است به نوشته کيهان، «آدمی متجاوز، آدمی فاسد و آدم ربا» و هم اينکه از آينده ايشان در هراس است. از کجا معلوم که آقای مدحی دوباره از کشور خارج نشود؟ دوباره اين ماجرا جويی را از سر نگيرد؟»
اما آيا اختلافات اخير بر سر نقش محمد رضا مدحی بين جريان نزديک به احمدی نژاد با ديگر جريانات اصولگرا، می تواند دنباله اختلافات محمود احمدی نژاد با حيدر مصلحی، وزير اطلاعات باشد؟
مجيد محمدی: تا حدودی می تواند دنباله آن ماجرا باشد. چون بالاخص مخالفت ايرنا و روزنامه ايران با اين جريان نشان می دهد که همچنان آقای احمدی نژاد و کسانی که با او کار می کنند به دستگاه اطلاعاتی اعتماد لازم را ندارند. همچنين نشان می دهد که آنها نمی خواهند استفاده تبليغاتی خاصی که دستگاه اطلاعاتی از اين فيلم می کند، موجب تقويت اين دستگاه عليه آقای احمدی نژاد و دولت او شود.»
گذشته از اختلافات بر سر اينکه آيا مدحی عامل فريب خورده سازمان سيا بوده و يا مامور وزارت اطلاعات، اما هنوز زوايای مختلف اين مستند از ابهامات مختلفی برخوردار است. به ويژه آن که تعدادی از سايت های منتقد دولت، عکس محمد رضا مدحی را در کنار غلامحسين الهام و علی سعيدلو، از ياران نزديک محمود احمدی نژاد منتشر کرده اند.
این در حالی است که رسانه های نزديک به دولت از اين فرد به عنوان عامل سازمان اطلاعاتی آمريکا ياد می کنند.
اين اظهارات، بخش هايی از مستند «الماسی برای فريب» است که در آن فردی به نام محمد رضا مدحی از تشکيل دولت در تبعيد با مخالفان خارج از کشور سخن گفته است.
پس از پخش اين مستند از تلويزيون جمهوری اسلامی، اختلافات بين اصولگرايان بالا گرفت. خبرگزاری فارس و چند سايت اصولگرا، محمد رضا مدحی را نفوذی وزارت اطلاعات در بين مخالفان خارج از کشور می دانند.
اما رسانه های نزديک به محمود احمدی نژاد مثل خبرگزاری دولتی ايرنا و روزنامه ايران، از محمد رضا مدحی به عنوان عامل سازمان سيا و عنصری فريب خورده ياد می کنند.
اما در اين بين نيما راشدان تحليل گر مسائل امنيتی اين اختلاف را يک بازی جناحی نمی داند.
نيما راشدان: من فکر می کنم اين مسئله بيشتر نمايانگر يک نوع درهم پاشيدگی و فرو ريختگی دستگاه اطلاعاتی- تبليغاتی نظام جمهوری اسلامی است.»
مجيد محمدی، تحليل گر مسائل ايران هم اين اختلافات را از دو منظر می بيند:
مجید محمدی: مطلب اول، چندگانگی دستگاه های اطلاعاتی در ايران است. وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و دستگاه های مختلفی که در اين تاريکخانه هستند مشخص نيست که کدامشان دقيقا اين فيلم را تهيه کرده است و معلوم نيست که اختلافات ميان اين دستگاه ها در اين ميان چه نقشی بازی می کند؟
نکته دوم اين است که حرکت و نقطه شروع آقای مدحی از همان آغاز شايد با يکی از اين دستگاه های اطلاعاتی هماهنگ نشده باشد، به همين دليل هم هست که بخشی از دستگاه اطلاعاتی به دليل اينکه اعتمادی به آقای مدحی ندارند، حاضر نيستند که اين جريان به پای مجموعه سازمان اطلاعات کشور گذاشته شود.»
چند سايت اصولگرا نظیر سايت «تابناک» و «جهان نیوز» از خبرگزاری دولت و روزنامه ايران به شدت انتقاد کرده و نوشته اند: گويی اين رسانه های متعلق به دولت می خواهند موفقيت وزارت اطلاعات ايران در درون حلقه های اول نيروهای برانداز را غير واقعی جلوه دهند.
اما در بين جريانات سياسی مختلف، روزنامه کيهان که از سوی نماينده رهبر جمهوری اسلامی اداره می شود، محمدرضا مدحی را «يک عضو دستگير شده ضد انقلاب» معرفی کرده است.
اما سوال اينجاست که چرا روزنامه کيهان، آقای مدحی را نيروی وزارت اطلاعات معرفی نکرده است؟
مجيد محمدی: احتمالا کيهان و مجموعه اعضاء بيت (رهبری) که در ميان نهادهای اطلاعاتی نفوذ دارند، به آقای مدحی يا جريان آقای مدحی اعتماد لازم را ندارند. به دليل اينکه آقای مدحی و يا افرادی شبيه به آقای مدحی در فعاليت های تجاری درگيرند. البته اين احتمال هم وجود دارد که بيت و يا کسانی که در بيت با ماجراهای اطلاعاتی درگيرند، نگرانند که اين جريان به نفع گروهی در دستگاه های اطلاعاتی تمام بشود که کاملا مورد اعتماد بيت يا اعضاء مرتبط با وزارت اطلاعات در بيت نيستند.»
در اين میان، نيما راشدان هم از منظری ديگر به اين موضع روزنامه کيهان نگاه می کند:
نیما راشدان: آقای شريعتمداری سابقه کار بازجويی و اطلاعاتی دارد. ايشان می داند که در برخورد با بيانات افراد مختلف، اولين چيزی که بايد مورد توجه قرار گيرد ظرفيت روانی اين افراد است. آقای شريعتمداری، آقای مدحی را فردی دارای سلامت روانی نمی داند و هم از پيشينه او بسيار در هراس است. از اينکه چند روز ديگه تمام اين اسناد، اطلاعات و پيشينه ايشان را بکشند بيرون و بگويند که ايشان فردی بوده است به نوشته کيهان، «آدمی متجاوز، آدمی فاسد و آدم ربا» و هم اينکه از آينده ايشان در هراس است. از کجا معلوم که آقای مدحی دوباره از کشور خارج نشود؟ دوباره اين ماجرا جويی را از سر نگيرد؟»
اما آيا اختلافات اخير بر سر نقش محمد رضا مدحی بين جريان نزديک به احمدی نژاد با ديگر جريانات اصولگرا، می تواند دنباله اختلافات محمود احمدی نژاد با حيدر مصلحی، وزير اطلاعات باشد؟
مجيد محمدی: تا حدودی می تواند دنباله آن ماجرا باشد. چون بالاخص مخالفت ايرنا و روزنامه ايران با اين جريان نشان می دهد که همچنان آقای احمدی نژاد و کسانی که با او کار می کنند به دستگاه اطلاعاتی اعتماد لازم را ندارند. همچنين نشان می دهد که آنها نمی خواهند استفاده تبليغاتی خاصی که دستگاه اطلاعاتی از اين فيلم می کند، موجب تقويت اين دستگاه عليه آقای احمدی نژاد و دولت او شود.»
گذشته از اختلافات بر سر اينکه آيا مدحی عامل فريب خورده سازمان سيا بوده و يا مامور وزارت اطلاعات، اما هنوز زوايای مختلف اين مستند از ابهامات مختلفی برخوردار است. به ويژه آن که تعدادی از سايت های منتقد دولت، عکس محمد رضا مدحی را در کنار غلامحسين الهام و علی سعيدلو، از ياران نزديک محمود احمدی نژاد منتشر کرده اند.
این در حالی است که رسانه های نزديک به دولت از اين فرد به عنوان عامل سازمان اطلاعاتی آمريکا ياد می کنند.