سومين سال رياست جمهوری محمود احمدی نژاد در حالی آغاز می شود که فشار بر دانشجويان و دانشگاهيان هر روز بيشتر شده تا جايی که برخی از اساتيد مستقل از تدريس محروم شده اند، تعداد زيادی از دانشجويان بر اساس طرح ستاره دار شدن دانشجويان از تحصيل محروم شده اند و در تازه ترين تحول، هشت تن از دانشجويان دانشگاه امير کبير نزديک به چهل روز است که در بازداشت هستند.
در مدت روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد دانشجويان و اساتيد منتقد و دگر انديش از تحصيل و تدريس محروم شده و نهادها و نشريات دانشجويی تعطيل شده اند.
علی نيکو نسبتی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت درباره برخورد های صورت گرفته در اين مدت با دانشجويان می گويد:« در اين مدت ۵۲۳ دانشجو به کميته های انضباطی احضار شده و احکام سنگينی برای آنان صادر شده است. ۱۳۴ نشريه دانشجويی تعليق يا توقيف شده و بيش از ۱۷۰۰دانشجو در سال گذشته ستاره دار شده اند و به هنگام ثبت نام در دوره کارشناسی ارشد از ادامه تحصيل آن ها جلوگيری شده است.»
به گفته وی، «همچنين در اين مدت چهل و يک نهاد دانشجويی تعطيل شده است. نکته قابل توجه اين است که به تدريج که مشکلات بيشتری برای دولت به وجود می آيد و نمی تواند به وعده های خود عمل کند، جامعه ایران شاهد سرکوب های بيشتری است. از مجموع ۵۲۳ حکم انضباطی، بيست و هفت مورد آن از آغاز سال ۸۶ تاکنون صادر شده است. اين نشان می دهد که به تدريج شاهد شدت گرفتن احکام کميته های انضباطی هستيم.»
فشارها بر دانشجويان و دانشگاهيان تا آنجا پيش رفت که برخی فعالان دانشجويی و کارشناسان، اين فشارها را انقلاب فرهنگی دوم ناميدند.
عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
انقلاب فرهنگی یا تهدید دانشگاه؟
اما دکتر محمد ملکی، نخستين رييس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی در گفت و گو با راديو فردا می گويد که اين فشارها را نمی توان انقلاب فرهنگی ناميد و می افزايد:« من معتقدم اين بحث هايی که می شود انقلاب فرهنگی نيست. آنچه الان انجام می شود اين است که چون مقامات تحملنقد دانشجويان و اساتيد مستقل را از خود ندارند، می خواهند به هر ترتيب يا با بستن دانشگاه ها يا با تهديد اساتيد و دانشجويان از اين نقدها جلوگيری کنند.»
دکتر محمد ملکی در ادامه می افزايد:« برخورد مقامات جمهوری اسلامی و وزارت علوم با دانشجويان برای اين است که دانشجويان از نگاه نقادانه خود دست بردارند. اکنون مقامات اين امکان را ندارند که مانند ۲۷سال پيش دانشگاه ها را ببندند.»
صبح يکی از روزهای خرداد ماه ۱۳۸۵ برخی از اساتيد با سابقه و دگرانديش دانشگاه ها حکم بازنشستگی اجباری خود را دريافت کردند. کنار گذاشته شدن اساتيد اگرچه از دانشگاه علامه طباطبايی و اخراج يک استاد ارتباطات اين دانشگاه در ماه های پايانی سال ۸۴ آغاز شد، ولی این مسئله در سال ۸۵ رنگ جدی تری به خود گرفت.
تا تيرماه سال ۸۵، حکم بازنشستگی ۷۰ استاد دانشگاه تهران صادر شد. محسن کديور، سعيد حجاريان و جواد کاووسی از استادان دگرانديشی هستند که از تدريس محروم شده اند.
محمد هاشمی، دبير تشکيلات تحکيم وحدت درباره طرح بازنشستگی اجباری اساتيد می گويد:« شورای عالی انقلاب فرهنگی عزم خود را جزم کرده که بدون هيچ پاسخگويی و بدون هيچ مدرک مستندی و بر اساس سليقه های شخصی برای اساتيد مستقل مشکل ايجاد کند و تلاش می کند با نهادی که در اختيار دارد به نوعی اين برخورد ها را قانونی جلوه دهد و آن ها را نهادينه کند.»
برخوردها در واکنش به اعتراض علیه حضور احمدی نژاد
اما شايد حضور محمود احمدی نژاد در آذر ماه سال گذشته در دانشگاه امير کبير را بتوان مهم ترين اتفاق در جنبش دانشجويی ايران در طول دوران رياست جمهوری وی تاکنون ناميد. فعالان دانشجويی، دانشگاه اميرکبير را «قلب تپنده جنبش دانشجويی» می نامند.
روز ۲۰ آذر ماه سال ۱۳۸۵ تنها چهار روز پس از روز دانشجو، محمود احمدی نژاد قدم به دانشگاه اميرکبير گذاشت. روز ۲۰ آذر محمود احمدی نژاد بارها مجبور شد در ميان حرف هايش که مدام با هياهوی دانشجويان و اعتراض آن ها قطع می شد، مکث کند. محمود احمدی نژاد همچنين در اين سخنرانی با اشاره به اعتراض های دانشجويان گفت: «خفقان در ايران وجود ندارد.»
محمد ملکی، نخستین رییس دانشگاه تهران
اعتراض دانشجويان تا آنجا پيش رفت که دانشجويان معترض عکس رييس جمهوری اسلامی را سوزاندند.
دست آخر هم با اينکه رييس جمهوری گفت حاضر نيست به دانشجويان معترض آسيبی وارد شود و به کميته های انضباطی کشيده شوند، کميته انضباطی دانشگاه اميرکبير برای فعالان دانشجويی اين دانشگاه احکام سنگين انضباطی صادر کرد.
برخورد های اخير با دانشجويان دانشگاه اميرکبير را شايد بتوان نتيجه همين اعتراض ها دانست. هشت تن از دانشجويان اميرکبير چهل روز پيش به دليل چاپ آنچه از سوی گروه های اسلامگرای تندرو مانند بسيج دانشجويی انتشار «مقالاتی توهين آميز» توصيف شده دستگير شدند. همزمان مديران اين نشريات اعلام کردند که شماره های مورد بحث توسط دانشجويان منتشر نشده و لوگوی اين نشريات جعل شده است.
يوسف مولايی، وکيل مدافع عباس حکيم زاده، عضو انجمن اسلامی دانشگاه امير کبير و از دانشجويان بازداشت شده امير کبير می گويد:« به نظر می رسد که با به قدرت رسيدن محمود احمدی نژاد، فضای دانشگاه ها فضای بسته ای شده است. تمام دستگيری ها و بازجويی ها به نوعی زير نظر دستگاه قضايی است و مستندا نمی شود تمام دستگيری ها را به عهده دولت گذاشت. اما اکنون وضعيت دانشجويان دانشگاه امير کبير شرايط بسيار سختی را طی می کنند و برخورد های تندی با دانشجويان شده است. جو ملتهب و سختی است. حال نمی دانم اين ها را بايد به حساب دولت يا سياست های جديد وزارت علوم يا وزارت اطلاعات يا به حساب قوه قضاييه گذاشت.»
نريمان مصطفوی، عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجويان امير کبير می گويد: دوران رياست جمهوری محمود احمدی نژاد با شعارهای زيبايی آغاز شد اما آنچه دانشجويان ديدند، برخورد با نهاد های مستقل دانشجويی بود.
دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت
وی می افزايد:« در اين دو سال سعی شده هر طور ممکن است حتی بهقيمت حذف فيزيکی، منتقدين را از دانشگاه ها حذف کنند. دانشجويان اميدی ندارند که در سومين سال رياست جمهوری محمود احمدی نژاد از اين فشارها کاسته شود. اما دانشجويان منتقد سعی دارند با روش های مدنی و آرام و بدور از اغتشاش و هياهو، حرف های خود را بزنند چون دانشجويان قصد ايجاد بلوا ندارند و فقط می خواهند از موضع دلسوزی کمبودهايی که احساس می کنند را به گوش مسوولان برسانند. امامتاسفانه در اين دو سال در همین حد هم تحمل نشده است.»
اين عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجويان امير کبير در ادامه با مقايسه دوران رياست جمهوری محمود احمدی نژاد با دوران رياست جمهوری محمد خاتمی می گويد:« در دوره های گذشته موسوم به اصلاحات بالاخره فعاليت های دانشجويی خط قرمزی داشت و اکثرا هم رعايت می کردند و در چهارچوبی می شد يکسری خواسته ها را مطرح کرد بدون اينکه هزينه خيلی سنگينی داشته باشد و دولت هم سعی می کرد که به صورت علنی برخوردی با ديدگاه های منتقد صورت نگيرد. اما متاسفانه ديدگاه دولت نهم به فعاليت دانشجويی، برخورد کنترلی نيست و برخورد حذفی است و سعی می کنند حتی شده به قيمت حذف فيزيکی و اخراج و ستاره دار کردن و مسايلی از اين قبيل صدای دانشجويان منتقد را در دانشگاه خاموش کنند.»
با اين حال محمد هاشمی، دبير تشکيلات دفتر تحکيم وحدت به راديو فردا می گويد: در دولت محمد خاتمی نيز با دانشجويان برخورد شده بود اما ديد امنيتی به دانشگاه وجود نداشت و می افزايد:« اين موج برخورد در دوران اصلاحات و رياست جمهوری محمد خاتمی هم وجود داشت و هيچگاه مسکوت گذاشته نشد. حتی در دولت اصلاحات با دانشجويان برخورد می شد، از آنها تعهد گرفته می شد و کرسی استادانی چون دکتر سروش و دکتر طباطبايی در آن زمان گرفته شد. اما اين نگاه امنيتی به دانشگاه وجود نداشت و برخوردها تک تک بود. دانشجويان با موج حمله رو به رو نمی شدند.»
اين در حالی است که مهدی عربشاهی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت (طيف علامه) می گويد: بسياری از مصوباتی که در حال حاضر دولت محمود احمدی نژاد به آنها استناد می کند تا دانشجويان را تحت فشار بگذارد، در دوره رياست جمهوری محمد خاتمی تصويب شده اند و می افزايد:« اصلاح طلبان هم نتوانستند در دوره رياست جمهوری محمد خاتمی برای دانشجويان دستاوردهای ماندگاری بر جا بگذارند. بخشی از مصوباتی که به ويژه درباره آيين نامه تشکل های دانشجويی است، در دوره رياست جمهوری محمد خاتمی تصويب شده است.»
وی اظهار داشت: البته در بدو امر به نظر می آيد که اصلاح طلبان به اين اميد که بتوانند فضا را بازتر کنند و آيين نامه هايی را تصويب کنند که فضای بهتری برای فعاليت های دانشجويی بوجود بيايد، اقدام به تغيير برخی موارد کردند اما متاسفانه در جريان مناسباتی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی حاکم است، موفق نشدند و شايد اصرار زيادی هم برای تصويب اين موارد نکردند.
آقای عربشاهی افزود: بعضا تغييراتی که صورت گرفته حتی از گذشته بدتر بوده و اکنون به خيلی از تشکل های دانشجويی و انجمن های اسلامی اعلام شده که اساسنامه هايشان بايد با تغييراتی که در دوره محمد خاتمی شده، هماهنگ شوند. علت اينکه بسياری از تشکل های دانشجويی اکنون تحت فشار قرار گرفته يا تعطيل شده اند اين است که اين تشکل ها حاضر نشده اند اين تغييرات را انجام دهند.
سرکوب در همه دانشگاه های ایران
در همين حال و در آغاز سومين دوره رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، تنها دانشجويان دانشگاه امير کبير با محروميت از تحصيل رو به رو نشده اند و اين برخورد ها در اکثر دانشگاه های ايران به چشم می خورد. تعداد زيادی از دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايی نيز با احکام سنگين کميته های انضباطی رو به رو شده اند.
مرتضی اصلاحچی، دبير انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبايی می گويد:« پروژه هايی که برای دانشگاه های علامه طباطبايی و اميرکبير طرح ريزی شده بود، پروژه های کاملا يکسان و مشابهی است و فعاليت های سياسی اين دو دانشگاه نزديکی زيادی به هم دارد. اين دو دانشگاه در اکثر موارد به صورت کاملا هماهنگ با هم فعاليت می کردند شايد به همين خاطر برخوردهايی که با دانشجويان اين دو دانشگاه صورت گرفت، کاملا بی سابقه بوده است.»
بنا بر گزارش فعالان ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريکا، نيروی انتظامی، وزارت علوم، تحقيقات و فناوری، وزارت اطلاعات، قوه قضاييه، کميته های انضباطی دانشگاه ها، هيات نظارت بر دانشگاه ها، هيات نظارت بر نشريات دانشجويی، هيات نظارت بر تشکل های دانشجويی و بسيج دانشجويی در طول رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، بيشترين نقش را در آنچه «سرکوب دانشجويان و دانشگاهيان» ناميده شده، بر عهده داشته اند.