لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۴۰

مذاکرات ایران و آمریکا؛ کلید ثبات در عراق؟


به عقیده بسياری از تحليلگران، حضور و تاثير ايران در عراق از يک سو بر اوضاع داخلی عراق تاثير گذاشته است و از سوی ديگر- به طور غير مستقيم- بر اوضاع داخلی ايران.
به عقیده بسياری از تحليلگران، حضور و تاثير ايران در عراق از يک سو بر اوضاع داخلی عراق تاثير گذاشته است و از سوی ديگر- به طور غير مستقيم- بر اوضاع داخلی ايران.

عراق تنها يک همسايه برای ايران نيست. کشوری با اختلافات و شباهت های قومی، مذهبی يا سياسی معمولی نيست. کشوری نيست که از حضورش در منطقه تنها دو دهه گذشته باشد.


روابط عراق با ايران پيچيده تر از آن است، که بتوان با چند جمله از کنار آن گذشت. اما اين پيچيدگی، طی چند سال گذشته و با حضور نظامی ايالات متحده در اين کشور بيشتر شده است.


عراق يک کليد است در دست دو کشور، که هر کدام خود برای عراق به مثابه کليدند. اما اين کليدها برای باز کردن چه دری ممکن است به کار روند؟


حسن هاشميان، استاد دانشگاه در تهران و تحليلگر مسائل خاورميانه معتقد است که گفت و گوهای ايران و آمريکا، بيش از هر چيز برای خود عراق مهم است.


آقای هاشميان می گويد: «عراقی ها معتقدند اگر ميان ايران و آمريکا روابط مسالمت آميزی شکل بگيرد، خطراتی که به دليل رو در رويی اين دو کشور متوجه عراق است کم می شود.»


اما آن چه به عقيده حسن هاشميان بايد به آن توجه کرد، اين است که هرچند دو طرف به بهانه عراق در مذاکرات شرکت می کنند اما خواسته های خودشان را مطرح خواهند کرد.


آن چه سوی ديگر روابط دو همسايه را شکل می دهد، تاثير عراق بر ايران است. به عقیده بسياری از تحليلگران، حضور و تاثير ايران در عراق از يک سو بر اوضاع داخلی عراق تاثير گذاشته است و از سوی ديگر- به طور غير مستقيم- بر اوضاع داخلی ايران.



آمريکایی ها با اين گفت و گوها در صدد پيدا کردن راهی ميانه اند، که هم کشورهای منطقه راضی شوند و هم ايران به خواسته هايش برسد.
حسن هاشمیان، کارشناس مسائل خاورمیانه

عادل درويش، نويسنده، روزنامه نگار و تحليلگر مقیم بريتانيا می گويد: « البته که گفت و گوها می توانند ياری رسان باشند. اين گفت و گوها حتی ضروری اند. تاثير فراوان ايران در عراق را بايد مد نظر قرار دارد. در عين حال اين مذاکرات، آن هم با آمريکا، کشوری که قدرت اصلی نظامی در عراق است و بر دولت عراق تاثير دارد، می تواند منافع ايران در اين کشور را نيز تامين کند. در نتيجه حاکمان ايران می توانند قدرت خود را افزايش دهند.»

گفت و گوهای شرم الشيخ، دريچه ای بود که ايران و آمريکا را به سوی مذاکره ای جدی تر در مورد عراق رهنمون کرده است. هر چند هنوز، هر دو کشور ترجيح داده اند اين مذاکرات در حد ديپلمات های با سابقه و نه مقام های سياسی بلند مرتبه صورت گيرد.


مذاکرات؛ چرا در این زمان؟


عادل درويش می گويد: « اين که اساسا اين مذاکرات زودتر صورت نگرفته اند، يک اشتباه است. چيزی که به نظر من زمينه مذاکرات را فراهم کرد، اين موضوع است که ايران به آرامی خود را در يک انزوای کامل و همه جانبه می ديد. احساس می کرد که از لحاظ سياسی و ديپلماتيک، منافع زيادی را از دست خواهد داد. البته دلايل زيادی ممکن است وجود داشته باشند.»


حسن هاشميان در اين مورد نظر ديگری دارد. به عقيده آقای هاشميان، انزوای ايران سبب نشد تا به مذاکرات با ايالات متحده تن در دهد.


برای اثبات اين موضوع حسن هاشميان به گزارش بيکر – هميلتون در دی ماه سال گذشته اشاره می کند. در آن گزارش به ايالات متحده پيشنهاد شده بود تا برای برون رفت از بحران عراق با ايران و سوريه گفت و گو کند.


حسن هاشميان می گويد: ايالات متحده با رهنمون همان گزارش درصدد يافتن يک راه حل برای پايان دادن به حضور نظامی خود در عراق به صورتی «آبرومندانه» است.



از مثمر ثمر بودن گفت و گوها که بگذريم، مسئله اصلی نتيجه آن است. در اين جا موضوع حقوق بشر، دموکراسی، اقليت های قومی و نظير اين ها می ماند. آيا گفت وگو با ايران، کشوری که خودش در اين موارد مورد انتقاد است، نتايج مفيدی خواهد داشت؟ بله! ممکن است که به ثبات نسبی در عراق کمک کند. اما بعد، حقوق زنان، اقليت ها و مسائل مدنی بسياری همچنان حل نشده باقی می مانند.
عادل درویش، تحلیلگر مقیم بریتانیا

با گذشتن از آن چه به زمان و مسائلی که احتمالا در گفت و گوها مطرح خواهد شد، همچنان اين پرسش مطرح است که آيا مذاکرات ايران و آمريکا می تواند تامين کننده هدف اصلی خود باشد؟ آيا می تواند به ثبات در عراق کمک کند و در اين صورت کشورهای همسايه عراق چه واکنشی نشان خواهند داد؟


حسن هاشميان، کارشناس مسائل خاورميانه معتقد است، که تاثير ايران در عراق بسيار بيشتر از آن است که الان گفته می شود.


آقای هاشميان معتقد است که اين حضور و گفت و گو با آمريکا مورد انتقاد کشورهای عرب همسايه نيز قرار گرفته است.


به گفته وی، کشورهای عرب منتقد آمريکا هستند، چرا که عملا باعث شده است تا ايران در عراق نقش تعيين کننده ای پيدا کند.


حسن هاشميان می گويد: «آمريکایی ها با اين گفت و گوها در صدد پيدا کردن راهی ميانه اند، که هم کشورهای منطقه راضی بشوند و هم ايران به خواسته هايش برسد.»


ايجاد ثبات در عراق يک مسئله است و تداوم اين ثبات مسئله ای ديگر. از آن گذشته، بر اساس آن چه عملا به عنوان هدف اصلی ايالات متحده در عراق، در حال حاضر و پس از سرنگونی صدام حسين مطرح می شود، بازگرداندن قدرت به مردم عراق است.


در دایره ای وسيعتر بازگرداندن قدرت به دولت عراق، اجرای انتخابات، تداوم اين روند و با زبانی ساده تر ايجاد يک دموکراسی. دموکراسی، که به گفته مقام های آمريکايی، بناست برای ديگر کشورهای منطقه نيز نمونه يک حکومت مردمی واقعی باشد.


عادل درويش، تحليلگر مقیم بريتانيا اين پرسش را مطرح می کند، که آيا گفت و گوها بر شکل گيری ثبات در عراق تاثير می گذارند؟


آقای درويش می گويد: «از مثمر ثمر بودن گفت و گوها که بگذريم، مسئله اصلی نتيجه آن است. در اين جا موضوع حقوق بشر، دموکراسی، اقليت های قومی و نظير اين ها می ماند. آيا گفت وگو با ايران، کشوری که خودش در اين موارد مورد انتقاد است، نتايج مفيدی خواهد داشت؟ بله! ممکن است که به ثبات نسبی در عراق کمک کند. اما بعد، حقوق زنان، اقليت ها و مسائل مدنی بسياری همچنان حل نشده باقی می مانند.»


ايران و ايالات متحده پس از نزديک به سه دهه به پای ميز مذاکره می روند. موضوع گفت وگوها نه مسائل اتمی ايران است نه پول های بلوکه شده اين کشور در آمريکا. کسی هم قرار نيست در مورد حقوق بشر و دموکراسی صحبت کند. وقايع اين گونه پيش رفته است، که موضوع گفت و گو کشوری است که هشت سال با ايران جنگيده است و ارتش آمريکا هم اينک در همان کشور مشغول جنگ ديگری است.


XS
SM
MD
LG