شرکت برخی صاحبمنصبان حکومتی و حاکمیتی در ایران در کارزار توئیتری «فرزندت کجاست؟» تا اینجای کار وجود پدیده «آقازادگی» در جمهوری اسلامی را زیر و رو و لوث کرده است.
این کارزار از چند روز پیش در شبکههای اجتماعی به راه افتاده و مردم میخواهند برای یکبار هم که شده از زبان مسئولان و صاحبان قدیم و جدید قدرت بشنوند که حال و روز فرزندان آنها چگونه است؟ چه میکنند؟ کجا زندگی میکنند؟ چقدر حقوق میگیرند؟ سبک زندگیشان چطور است؟ و در موقعیتی که قرار دارند چقدر از رانت احتمالی پدر و مادر خود بهره بردهاند؟
کارزار «فرزندت کجاست؟» در واقع واکنشی است به عروسی جنجالی پسر سفیر ایران در دانمارک٬ اظهارات حاشیهساز مهدی مظاهری پسر طهماسب مظاهری٬ دعوا در مجلس بر سر موقعیت شغلی دختر مسعود پزشکیان ٬برکناری و بازداشت احمد عراقچی معاون ارزی سابق بانک مرکزی و برادرزاده عباس عراقچی، شایعه خروج خانواده ولیالله سیف رئیس پیشین بانک مرکزی از ایران و این آخری خبرهای ضدونقیض از بازداشت پسر محمدباقر نوبخت با مقادیری سلاح.
همه این موارد با آبوتاب زیاد در شبکههای مختلف اجتماعی، هزاران بار نشر و بازنشر شد تا اینکه عدهای را بر آن داشت که از صاحبان قدرت بپرسند که واقعا فرزندان شما چکاره هستند؟
با آنکه برخی کاربران فضای مجازی معتقدند بهتر است بدلیل گسترش پدیده آقازادگی، کارزار «فرزندت کجاست» را به «خاندانت کجاست» تغییر داد، پاسخهای مقامهای جمهوری اسلامی به پرسشها درباره وضعیت فرزندانشان، با تصوری که از آقازادگی در ایران وجود دارد، ناسازگار است.
بیکاری، سادهزیستی، دوری گزیدن از امکانات دولتی و رانتهای سیاسی تقریبا وجه مشترک اغلب پاسخهای شرکتکنندگان در این کارزار درباره فرزندانشان است که از سوی کاربران فضای مجازی مورد تمسخر قرار گرفته است.
کارزار «فرزندت کجاست؟» در واقع واکنشی است به عروسی جنجالی پسر سفیر ایران در دانمارک٬ اظهارات حاشیهساز مهدی مظاهری پسر طهماسب مظاهری٬ دعوا در مجلس بر سر موقعیت شغلی دختر مسعود پزشکیان ٬برکناری و بازداشت احمد عراقچی معاون ارزی سابق بانک مرکزی و برادرزاده عباس عراقچی، شایعه خروج خانواده ولیالله سیف رئیس پیشین بانک مرکزی از ایران و این آخری خبرهای ضدونقیض از بازداشت پسر محمدباقر نوبخت با مقادیری سلاح.
یکی از نکات قابل توجه و تقریبا مشترک در بیشتر این پرسشها نیز وضعیت زنان صاحبمنصبان جمهوری اسلامی است که بیشتر آنها با وجود تحصیلات عالی، نقش «خانهداری» را بر عهده دارند.
از «خانهداری» تا «مشاوره در بازار کار»
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، در پاسخ به این پرسش نوشته که «پسرم لیسانس برق و فوق لیسانس مدیریت بازار دارد و با همسر و دخترش در تهران زندگی میکنند».
ظریف نوشته که پسرش جایی «استخدام» نیست و در بازار کار «مشاورهای» انجام میدهد.
وی درباره دخترش هم نوشته که «دخترم طراح داخلی است و با همسر و دخترش در تهران زندگی میکنند و بیشتر به تربیت فرزندش مشغول است».
داماد ظریف اما «فوق لیسانس مدیریت دارد و مدیر یک شرکت خصوصی» است و عروس وزیر امور خارجه با مدرک «دکترای نانوتکنولوژی» بیشتر وقت خود را صرف «تربیت فرزندش» میکند.
آنطور که محمدجواد ظریف نوشته: «فرزندانش پس از اتمام تحصیلات خود در آمریکا خیلی فوری به ایران بازگشته و در حال حاضر بیش از شش سال است که در وطن زندگی میکنند».
«پسرانم شغل دولتی ندارند»
محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، نیز توئیت کرده که «خداوند نعمت سه پسر به من عطا کرده؛ فرزند اولم دانشجوی فوق لیسانس اقتصاد، دیگری دانشجوی دکتری عمران و پسر کوچکم دانشجوی کارشناسی زبانهای خارجی و همگی در تهران هستند و هیچیک شغل دولتی ندارند. تنها عروسم نیز دانشجوی دکتری شیمی است و گاهی به صورت پاره وقت تدریس میکند».
«کار پروژهای»
عباس صالحی٬ وزیر ارشاد هم درباره خانوادهاش چنین توضیح داده که «دو پسر و یک دختر» دارد که پسر اولش فوق لیسانس دانشگاه تهران است٬ «شغل ثابت ندارد و با برخی از موسسات در حوزههای پژوهشی به صورت پروژهای همکاری میکند».
پسر دوم وزیر ارشاد هم به گفته خود او «امسال کارشناسیاش را از دانشگاه اصفهان گرفته» و تنها دختر وزیر هم «کلاس چهارم را در دبستان دولتی گذرانده است».
صالحی همچنین در پاسخ به پرسش برخی کاربران توضیح داده که فرزندانش در مدارس دولتی تحصیل کرده و برای قبولی در کنکور از «هیچ سهمیهای» استفاده نکردهاند.
اما پاسخ وزیر فرهنگ با واکنش کاربران روبه رو شد. آنها از وزیر خواستند توضیح دهد فرزندانش در چه مدرسهای تحصیل کرده و میکنند. او نیز در پاسخ گفت که در مدارس دولتی درس خواندهاند.
«عقد کرده و به دنبال تحصیل»
حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای رئیسجمهوری ایران، هم چنین توئیت کرده که «دو پسر دارم، اولی مهندسی عمران شریف و ارشد حمل و نقل امیرکبیر؛ هر دو بدون سهمیه؛ عقد کرده و بدنبال ادامه تحصیل است و دومی کلاس یازدهم ریاضی است».
«خانهدار، کار پاره وقت»
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، هم نوشته است: «من سه دختر دارم که همه در تهران هستند. فائزه لیسانس مردمشناسی از دانشگاه تهران؛ خانهدار و پاره وقت معلم دبستان».
ابطحی اضافه کرده که فاطمه نام دختر دیگرش است که «لیسانس بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی دارد و خانهدار است» و هفتهای دو روز «دور کاری در بخش پشتیبانی شرکت خصوصی استارت آپی» میکند.
فریده نام سومین دختر ابطحی است که به گفته پدرش «دانشجوی سال سوم هنر در دانشگاه تهران» است.
«خانهدار»، «کار در شرکت غیردولتی»
مصطفی هاشمیطبا، معاون سابق ریاستجمهوری، هم توضیح داده که «بنده سه فرزند دارم که دوتا دختر و یک پسر هستند که همگی تحصیلکرده هستند».
وی گفته که «یکی از دخترانم لیسانس آیتی و دیگری لیسانس مامایی دارد که هر دو خانهدار هستند و شغلی ندارند و من هم هیچوقت سفارشی برای کار برایشان انجام ندادم».
آقای هاشمیطبا افزوده است: «تک پسر بنده نیز دارای مدرک کارشناسی ارشد در یکی از رشتههای علوم انسانی است و در حال حاضر در یکی از شرکتهای غیردولتی مشغول به کار است».
«طلبه، سپاهی، خانهدار»
جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، هم توضیح داده که هفت فرزند شامل سه پسر و چهار دختر دارد.
کریمی قدوسی گفته که دو پسرش طلبه هستند و در قم زندگی میکنند و یکی دیگر از پسرانش «مشغول خدمت در سپاه است».
این نماینده مجلس افزوده است: «دو تا از دخترها هم ساکن قم و در حوزه علمیه مشغول هستند. یکی از دخترها هم در تهران مشغول تهیه رساله دکتری خود در رشته فلسفه اسلامی است. یکی دیگر از دخترها هم خانهدار و ساکن مشهد است».
کریمی قدوسی همچنین گفته که دامادها و عروسهایش همگی طلبه بوده و ساکن شهرهای قم، مشهد و تهران هستند و «هیچ کدام از آنها شغل دولتی ندارند».
«تحصیلات در خارج و داخل»
محسن هاشمی٬ رئیس شورای شهر تهران، هم گفته که «سه پسر دارم که یکی از آنها خارج از کشور مشغول تحصیل است و دو پسر دیگرم نیز در کشور تحصیل میکنند و به همین دلیل هیچ سفارشی برای اشتغال در حوزه دولتی برای آنها انجام ندادهام».
وی درباره وضعیت همسرش هم گفته که «همسرم لیسانس و فوق لیسانس زبان فرانسه و روابط بینالملل دارد، اما خانهدار است».
رئیس شورای شهر تهران ادامه داده که «دو پسرم ازدواج کردند، یکی از عروسانم که با همسرش خارج از کشور است و خودش فوق لیسانس معماری دارد. عروس دیگرم هم فوق لیسانس تغذیه دارد و جایی مشغول به کار نیست».
«خانهدار» و «چوپان»
نادر قاضیپور که از دوره هشتم مجلس تاکنون نمایندگی مردم ارومیه را بر عهده دارد هم گفته که «من دو فرزند دختر و دو فرزند پسر دارم. هر دو دختر من تحصیلات مقطع کارشناسیارشد دارند و خانهدار هستند».
قاضیزاده افزوده است: «یکی از فرزندان پسر من دانشجوی علوم پزشکی دانشگاه ارومیه است که در بیمارستان کار میکند. پسر دیگر من که دانشجوی دامپزشکی دانشگاه آزاد ارومیه است، گوسفند دارد و به کار چوپانی مشغول است».
«مترجم» و «کارآموز جواهرسازی»
شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیسجمهوری در حقوق شهروندی، هم توئیت کرده که «دو دخترم یکی مترجم آزاد است و دیگری دوره آموزش فنی و حرفهای جواهرسازی را میگذارند».
«ما همه با هم هستیم!»
علی ربیعی٬ وزیر سابق کار و امور اجتماعی هم توئیت کرده که «ما همه با هم هستیم! خوشحالم فرزندانم با پنج نوه کنار من هستند. همگی در دانشگاههای ایران تحصیل کردهاند. دو پسر من، هیچ کدام کار دولتی ندارند و تنها دخترم به تربیت کردن فرزندانش مشغول است و دیگری که بیش از همه کنار من است، ساکن قطعه ۷۰ بهشت زهراست».
«خانهدار» و «مسئول دفتر بنده»
مرتضی حاجی، مدیرمسئول روزنامه همشهری، نیز درباره آخرین وضعیت فرزندان خود نوشته که «بنده دارای سه فرزند هستم که دو تا از آنها دختر و یکی پسر است».
آقای حاجی گفته است: «یکی از دخترانم دارای مدرک فوق لیسانس و دیگری مدرک کاردانی دارد ولی هر دو خانهدار هستند و دارای شغل و منصب خاصی نیستند».
مدیرمسئول روزنامه همشهری ادامه داده که «تک پسر بنده نیز دارای مدرک مهندسی مکانیک است و به صورت موقت مسئول دفتر بنده در روزنامه همشهری است».
«خانهدار» و «سرباز»
محمد بطحایی٬ وزیر آموزش و پرورش، هم اعلام کرده که «دو فرزند دارم. فرزند بزرگترم که دختر است خانهدار و پسرم نیز مشغول گذران دوران سربازی است و فرزندانم به جز عتبات عالیات به هیچ کشور خارجی سفر نکردهاند».
مجموع این خوداظهارهای محدود و ناکافی نشان میدهد که پسران صاحبمنصبان در جمهوری اسلامی به ادعای خود آنها٬ نهتنها شغل سیاسی و پست بالا ندارند٬ بلکه اساسا فاقد شغل ثابت هستند.
وضعیت زنان٬ دختران و عروسان اهالی قدرت نیز در این خوداظهاریها نمایانتر از هر چیز دیگر است؛ بسیاری از آنها با وجود مدارک تحصیلی دانشگاهی٬ فاقد شغل بوده و تنها به خانهداری و تربیت فرزندان مشغول هستند.
بر اساس «سیاستهای کلی خانواده» که شهریورماه سال ۹۵ از سوی رهبر جمهوری اسلامی ابلاغ شد، همسری٬ مادری و خانهداری تنها «نقش و رسالتی» است که وی برای زنان در نظر گرفته و نقش «اقتصادی» تماما به مردان واگذار شده است.
آن طور که این سند ابلاغی نشان میدهد، آقای خامنهای کارکردهای اصلی خانواده در ایران را بر پایه «الگوی اسلامی» تعیین کرده و به همین دلیل نقش اصلی زنان در جامعه به کارکردها و نقشهای سنتی تقلیل یافته است.
وی به صراحت از سران قوا و رئیس مجمع تشخیص مصلحت کشور خواسته از «عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانهداری [برای] زنان و نقش پدری و اقتصادی [برای] مردان» حمایت کنند.
واکنشهای کاربران
حسن اسدی زیدآبادی درباره حمیدرضا عارف، پسر محمدرضا عارف، که ماجرای «ژن خوب» او در ادبیات سیاسی ایران ماندگار شده، نوشته است: «ولی عارف اگر هم بخواهد در چالش فرزندت کجاست شرکت کند توضیحاتش در یک توئیت جا نمیگیرد. این قدر که ژن خوب و رفقا مشغول خدمت به مردم هستند».
حسین مهرزاد نیز نوشته است: «اکثرا در جواب فرزندت كجاست میگویند شازده در دستگاه دولتی مشغول به کار نیست. ما هم به انتخابشان بین کار دولتی با شش هفت میلیون حقوق و گرفتن پروژههای چند صدمیلیونی با رانت ددی احترام میگذاریم».
یگانه خدامی نیز توئیت کرده است: «اینطوری که پیش میره باید دنبال کار بگردیم واسه بچههای مسئولان مملکت. آمار بیکاری رو همینا بردن بالا».
فرشید غضنفرپور نیز نوشته که «این چالش فرزندت کجاست رو متوقف کنید بابا، داریم یه چیزی هم بدهکار میشیم. بیکار، خانهدار، دانشجو، شاغل در شرکت خصوصی اینا همه رو تحمل کردیم اما قاضیپور با گفتن اینکه پسرم چوپانی میکنه، همه رو با خاک یکسان کرد».
حسین اوحدی نیز در کنایه به مقامهای جمهوری اسلامی نوشته که «فرزندت کجاست مادر سهراب اعرابی؟ فرزندت كجاست مادر ستار بهشتی؟ فرزندت کجاست مادر ندا آقاسلطان؟ فرزندت كجاست مادر کشتگان کهریزک، فعالان محیط زیست، گمشدههای ۸۸ و ۷۸، اعدامیهای تابستان ۶۷ و سالهای سیاه دهه ۶۰؟ فرزندت كجاست مادر شهید کربلای ۴؟ سوال زیاد است، کیست که پاسخ دهد؟»
مریم طالشی نیز نوشته «از مسئولان نپرسید فرزندت کجاست ، بپرسید فرزندان دیگران کجا هستند؟ کودکان کار کجا هستند؟ فرزندان زلزلهزده سرپل ذهاب کجا هستند؟ کودکان بلوچ گمشده کجا هستند؟»