در آستانه نوروز ۹۱ خورشيدی، ايران يکی از شاخص ترين موسيقيدانان خود را از دست داد. استاد جلال ذوالفنون، به دنبال يک عمل جراحی بر روی قلب وی، روز يکشنبه، بيست و هشتم اسفند ماه در سن ۷۴ سالگی در بيمارستانی در کرج از دنيا رفت.
استاد جلال ذوالفنون زاده شهر آباده استان فارس است. از خردسالی به موسيقی گرايش پيدا کرده و در جوانی در هنرستان موسيقی در تهران ابتدا با نواختن سازهای تار و ويلون آشنا شد و سپس مراحل عالی موسيقی را در دانشکده هنرهای زيبای دانشگاه تهران نزد استادان مسلم آن زمان، نورعلی خان برومند و داريوش صفوت ادامه داد.
استاد جلال ذوالفنون در آخرين سفرش به آلمان در گفت و گو با ما شرکت کرد و در پاسخ به اين پرسش که با وجود مهارت در نواختن تار چرا سه تار را به عنوان ساز تخصصی خود برگزيده، اين چنین گفت:
جلال ذوالفنون: يک زمانی بود در جامعه ما اعتبار نوازنده در اين بود که چند ساز بنوازد. ولی تجربه و حقايق نشان داد که اگر کسی از عهده يک سازش هم بربيايد هنر کرده است. اين است که تعدد سازها را ما جزو اعتبار به حساب نياورديم، به خصوص بعد از آنکه تار و ويلون را به يک جايی رسانده بودم و مورد تاييد اساتيدم هم بود، ولی به نظرم رسيد که سه تار با حال و هوای من هماهنگ تر است.
يعنی آن سازها کمی برای من درشت بود و انرژی می گرفت. خودم به نظرم رسيد که سه تار به خاطر ظرافت اش برای کسانی که کلا به ظرافت های زندگی توجه دارند، ساز مناسب تری است. ولی برای کسانی که با ظرافت های هنری زياد کاری ندارند، شايد فرقی برای شان نداشته باشد بين سه تار و سازهای ديگر. ولی برای من خيلی فرق می کرد. چون احساس کردم که به قول روانشناس ها با زمينه انفعالی وجودی ام هماهنگ است.»
استاد جلال ذوالفنون پس از تحصيل در هنرستان ملی موسيقی در تهران ضمن تدريس، آموخته های خود را نيز به صورت آثاری مصوت و نوشتاری منتشر کرد.
ذوالفنون: من از همان سال هايی که در ابتدای مراحل شروع کارم بودم، بعد از اتمام هنرستان، در فضای تدريس قرار گرفتم. چون در فضای تدريس بودم بعد از مدتی که از اين کار گذشت و در امر آموزش تجربه ای کسب کردم، به نظرم رسيد که آن محفوظات و تجربه هايی که کسب کرده ام را مدون کنم و در اختيار جوان ها قرار دهم. الان کسانی که نواختن سه تار را شروع می کنند، مقايسه می کنم يه جوان با يک استعداد خوب را نسبت به خودم که در آن زمان يکسال کار کرده بودم، جلوتر است. اين مسئله به خاطر ابزار کاری است که در اختيار دارد. همين نت هايی که ما مدون کرديم و در اختيارشان گذاشته ايم. چون در آن زمان به اين صورت نبود. ما در زمينه سه تار به طور پراکنده از گوشه و کنار چيزهايی به دست می آورديم.
استاد جلال ذوالفنون زاده شهر آباده استان فارس است. از خردسالی به موسيقی گرايش پيدا کرده و در جوانی در هنرستان موسيقی در تهران ابتدا با نواختن سازهای تار و ويلون آشنا شد و سپس مراحل عالی موسيقی را در دانشکده هنرهای زيبای دانشگاه تهران نزد استادان مسلم آن زمان، نورعلی خان برومند و داريوش صفوت ادامه داد.
استاد جلال ذوالفنون در آخرين سفرش به آلمان در گفت و گو با ما شرکت کرد و در پاسخ به اين پرسش که با وجود مهارت در نواختن تار چرا سه تار را به عنوان ساز تخصصی خود برگزيده، اين چنین گفت:
جلال ذوالفنون: يک زمانی بود در جامعه ما اعتبار نوازنده در اين بود که چند ساز بنوازد. ولی تجربه و حقايق نشان داد که اگر کسی از عهده يک سازش هم بربيايد هنر کرده است. اين است که تعدد سازها را ما جزو اعتبار به حساب نياورديم، به خصوص بعد از آنکه تار و ويلون را به يک جايی رسانده بودم و مورد تاييد اساتيدم هم بود، ولی به نظرم رسيد که سه تار با حال و هوای من هماهنگ تر است.
يعنی آن سازها کمی برای من درشت بود و انرژی می گرفت. خودم به نظرم رسيد که سه تار به خاطر ظرافت اش برای کسانی که کلا به ظرافت های زندگی توجه دارند، ساز مناسب تری است. ولی برای کسانی که با ظرافت های هنری زياد کاری ندارند، شايد فرقی برای شان نداشته باشد بين سه تار و سازهای ديگر. ولی برای من خيلی فرق می کرد. چون احساس کردم که به قول روانشناس ها با زمينه انفعالی وجودی ام هماهنگ است.»
استاد جلال ذوالفنون پس از تحصيل در هنرستان ملی موسيقی در تهران ضمن تدريس، آموخته های خود را نيز به صورت آثاری مصوت و نوشتاری منتشر کرد.
ذوالفنون: من از همان سال هايی که در ابتدای مراحل شروع کارم بودم، بعد از اتمام هنرستان، در فضای تدريس قرار گرفتم. چون در فضای تدريس بودم بعد از مدتی که از اين کار گذشت و در امر آموزش تجربه ای کسب کردم، به نظرم رسيد که آن محفوظات و تجربه هايی که کسب کرده ام را مدون کنم و در اختيار جوان ها قرار دهم. الان کسانی که نواختن سه تار را شروع می کنند، مقايسه می کنم يه جوان با يک استعداد خوب را نسبت به خودم که در آن زمان يکسال کار کرده بودم، جلوتر است. اين مسئله به خاطر ابزار کاری است که در اختيار دارد. همين نت هايی که ما مدون کرديم و در اختيارشان گذاشته ايم. چون در آن زمان به اين صورت نبود. ما در زمينه سه تار به طور پراکنده از گوشه و کنار چيزهايی به دست می آورديم.