آنچه در روز ۱۳ ماه مه ۲۰۰۵ در انديجان روی داد تيرهترين برگ از تاريخ ازبکستان پس از استقلال اين کشور است. برخی حوادث آن روز را يک قتلعام می نامند و خشونتی که در آن روز اتفاق افتاد برای بسياری در سراسر جهان وجه مشخصه مهم حکومت ازبکستان است.
هر سالگرد آن حادثه موعدی است برای تکرار انتقادهای نهادهای حقوق بشری از عملکرد حکومت به خاطر استفاده بدون ملاحظه از قدرت سرکوب و نوشتن مطالبی شبيه به اين مقاله که به حوادث تاريک آن روز میپردازد.
اما به مرور زمان برخی از وقايع آن روز به فراموشی سپرده شده و يا تفاسير ديگری از دلايل و روند حوادث ارائه میشود. من در آن روز مشغول کار بودم و حوادث در انديجان را از نزديک دنبال میکردم و دقيقا به خاطر دارم چه اتفاقاتی افتاد.
هدف اين مقاله توجيه آن حوادث نيست و اغراق در آنچه اتفاق افتاد غيرسازنده و نتيجه معکوس دارد. تلاش من اين است که انتقادات از حکومت ازبکستان به خاطر کشتار وسيع در انديجان را به شکلی مشروع و دقيق يادآوری کنم.
پس زمينه حوادث
رهبران دولتهای آسيای ميانه در آوريل سال ۲۰۰۵ آشفته و نگران شده بودند. عسگر آقايف رييس جمهوری قرقيزستان در نتيجه يک قيام مردمی از قدرت برکنار شده بود. فراموش نکنيم که تمام روسای حکومتهای منطقه از زمان سقوط اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ به قدرت رسيده بودند و قصد کنارهگيری نداشتند.
نه تنها يکی از اين رهبران از قدرت ساقط شده بود بلکه جنبشی که باعث سقوط او شد يک حرکت خودانگيخته مردمی بود که هيچ حزب يا گروهی آن را کنترل نمیکرد. تمام حکومتهای آسيای ميانه تلاش کرده بودند که اپوزيسيون در کشور آنها شکل نگيرد بنابراين اين قيام خودجوش در قرقيزستان آنها را غافلگير کرد.
قبل از قيام قرقيزستان، در سال ۲۰۰۳ در گرجستان و در سال ۲۰۰۴ در اوکراين قيامهای مشابهی روی داد که انقلابهای رنگين لقب گرفتند.
در ماههای قبل از حادثه انديجان در گوشه و کنار ناحيه فرقانه ازبکستان ناآرامیهايی رخ داد. روز سوم ماه مه نيروهای پليس در انديجان به گردهمايی کشاورزان معترض در مقابل سفارت آمريکا در تاشکند حمله کردند.
روز ۱۰ مه گروه کوچک ديگری در شهر تظاهرات کرد که شبيه حرکات ماههای گذشته بود. دليل اعتراض آنها، بازداشت دهها کاسب و تاجر به جرم همکاری با يک گروه اسلامگرای ممنوعه به نام «حزب التحرير» بود. اما همانطور که بعدها حتی رييس جمهور ازبکستان نيز تلویحا اعتراف کرد دليل دستگيری اين افراد اعتراض به غصب امتيازات تجاری آنها توسط افراد مورد حمايت و وابسته به حکومت محلی بود.
روز ۱۲ مه تعداد معترضان به دو هزار نفر رسيد. حرکت آنها کاملا آرام و منظم بود و حتی زنان سالخورده در جمع معترضین حضور داشتند. هر روز به تعداد معترضان افزوده میشد و به نظر میرسيد روز ۱۳ مه که جمعه بود جمعيت بيشتری به خيابان خواهد آمد.
بامداد ۱۳ مه ۲۰۰۵
نيمههای شب يک گروه مسلح که دولت آنها را «اسلامگرايان تندرو» توصيف میکرد، از قرقيزستان وارد خاک ازبکستان شده و پس از حمله به يک پاسگاه پليس در نزديکی انديجان، به زندان بزرگ منطقه حمله کرده و حدود دو هزار زندانی را آزاد کردند.
اين افراد مسلح همراه با تعدادی از زندانيان آزاد شده که اسلحه به دست آورده بودند، به شهر انديجان آمده و به معترضان پيوستند.
در اولين دقايق بامداد تيراندازی شروع شد. پس از مدت کوتاهی خيابانهای شهر پر از مردم شد و افراد مسلح ساختمان ادارات دولتی را تصرف کردند و چندين ساختمان به آتش کشيده شد. در تمام اين مدت هيچ اثری از نيروهای پليس در اين شهر بزرگ ديده نمیشد.
به مرور افرادی که ساختمانهای دولتی را تصرف کرده و ظاهرا رهبری اعتراض را به دست گرفته بودند خواستههای خود را اعلام کردند. رهبر آنها از طريق تلفن با وزير کشور ازبکستان مذاکره میکرد. خواست اصلی آنها آزادی ۲۳ تاجر و کسبه زندانی و ميانجیگری نهادهای بينالمللی و دولتهای آمريکا و روسيه برای اختلاف بين اين تجار و دولت بود.
تا ظهر آن روز حداقل ۹ نفر کشته و ۳۴ نفر زخمی شدند.
غروب ۱۳ مه ۲۰۰۵
اوايل بعد از ظهر خبر رسيد که ارتش و واحدهای انتظامی وزارت کشور از جهتهای مختلف در حال حرکت به سوی انديجان هستند. هزاران نفر در خيابانها بودند و فضايی ايجاد شده بود که گويا يک انقلاب در شرف وقوع است. برخی از گزارشها میگفتند که حدود ۳۰ هزار نفر در ميدان اصلی شهر تجمع کردهاند.
واحدهای ارتش به شهر رسيدند. ابتدا تعدادی از آنها روی نقاط بلند مستقر شده و بعد نفربرهای زرهی وارد شهر شدند. آنها بلافاصله شروع کردند به تيراندازی، و به هر کسی که در خيابان بود شليک میکردند.
اکثر مردم در خيابانها غيرمسلح بودند و در ميان آنها افراد سالخورده، زنان و کودکان نيز وجود داشت. اما نظاميان به سوی هر جنبندهای شليک میکردند. شاهدان عينی میگويند بسياری به هنگام فرار از پشت تير خوردند.
يک قتل عام بود.
با تاريک شدن هوا «نظم و قانون» بر شهر حاکم شد.
گروههای مسلح کوچکی در حوالی مرز قرقيزستان مقاومت میکردند ولی به فاصله ۴۸ ساعت اين منطقه نيز پاکسازی شد و هزاران نفر از مردم به خاک قرقيزستان گريختند.
حکومت ازبکستان رقم رسمی تلفات اين روز را ۱۸۷ نفر اعلام کرد و مدعی است که يک سوم آنها مقامات دولتی و نيروهای مسلح، يک سوم ديگر شبه نظاميان اسلامگرا و فقط يک سوم آنها مردم عادی بودهاند.
در روزهای بعد از حادثه گزارشهای متعددی از حفر گورهای بزرگ و دسته جمعی در اطراف شهر انديجان منتشر شد.
بخش ازبکستان راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی گزارشهايی دريافت کرد که اجساد قربانيان اين حادثه را توسط هواپيماهای باربری به نقاط مختلف کشور منتقل میکنند تا رقم دقيق کشته شدگان هيچگاه مشخص نشود.
تقريبا همه حکومتها در واکنش خود به اين حادثه گفتند که دولت ازبکستان حق داشت که نظم را برقرار کند ولی در مورد روشهايی که برای برقراری نظم به کار گرفته شد اختلاف نظر زيادی وجود داشت.
بسياری از کسانی که آنجا بودند میگويند در ساعات اول غروب ۱۳ مه، صدها و حتی شايد هزاران نفر در شهر انديجان کشته شدند.