«موومنتز دات اورگ» یا «جنبشها» پلتفرمی که برای ارتباط بین فعالان حقوق بشر ایجاد شده، برای اتصال بین فعالان حقوق بشر و کسانی است که خواهان کمک به آنها هستند. از خبرنگاران گرفته تا سیاستمداران، هنرمندان و موسیقیدانان و افرادی با توانایی فنی در فناوری.
این وبسایت، روی چند منطقه متمرکز شده و به چند زبان از جمله فارسی راه افتاده است. هرکاربری میتواند مشترک شده و هرگونه اطلاعات مربوط به فعالان حقوق بشر را فرستاده و یا از کسانی که خواهان کمک هستند، درخواست همیاری کند.
«دیوید کیز» بنیانگذار این وبسایت - جنبشها - در گفت وگو با رادیو فردا و در خصوص اهداف و این که چطور شد چنین پلتفرمی درست شده و یا اهداف احتمالی آن چیست، میگوید:
دیوید کیز: «من چند سال پیش با همکاری بنیانگذار دیدبان حقوق بشر، مشغول به یک کار مشترک بودم ولی به تازگی پروژه موومنتز دات اورگ را شروع کردم. این پلتفرمی برای جمعسپاری شبکهای از فعالان حقوق بشر است. ما حمایت شرکتی مانند گوگل را هم به دست آوردیم.
ایده این است که فعالان حقوق بشر و کسانی که در دیکتاتوریها و رژیمهای سرکوبگر گرفتار هستند را در شبکهای از کسانی قرار دهیم که میخواهند و میتوانند کمک کنند. خیلی از افراد نیازمند به کمک هستند، خیلی زندانی سیاسی و افراد تحت سرکوب در ایران هستند و فکر میکنم لازم است که نام آنها آورده شود، مردم اسم آنها را بدانند و به سرنوشت آنها اهمیت بدهند.
وبسایت موومنتز دات اورگ، راهی برای حذف «واسطه» از معادله است و امکانی است که هرکسی که نیاز دارد، با کسی که در حوزه حقوق بشر میخواهد کمک کند، در تماس باشند.
وقتی میگویید قصدتان این است که «واسطه» را بردارید، به طور دقیق منظور شما چیست؟ آیا منظور شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر است و یا سازمانها یا نهادهایی که اخبار مربوط به نهادهای حقوق بشری را گزارش میکنند؟ یا یعنی این که دیگر نیازی به شخصی که نقش واسطه را بازی کند نیست؟
خیلی از شبکههای اجتماعی برای گسترش اطلاعات خوب هستند ولی من فکر کردم ما نیاز به هستهای مرکزی داریم که فعالان بیایند و در جا و به شکل «ریل تایم» هرکمکی که خواهان هستند را طلب کنند.
شرکتهایی مثل گوگل و آمازون این فهیمدهاند که میلیونها کاربر هست و میلیونها درخواست دارد و اینها زمینهای پیدا کردهاند که ارتباط بین این دو را تاسیس کنند. در نتیجه امکانات خیلی تازهای پیدا شده و دیگر لازم نیست برای اطلاع دادن به بقیه، به تکتک آنها تلفنی اطلاع داد.
هدف اصلی من این است که پشت هر فعال سیاسی یا هر زندانی سیاسی، شمار زیادی از خبرنگاران و تصویربرداران و هنرمندان و وکلا هستند که هرکدام برای حقوق بشر، نقش خود را برعهده دارند. تلاش من این است تا جایی که میشود، شبکهای متحد علیه این رژیمهای سرکوبگر تشکیل دهم.
پرسش من و نادانی احتمالی آن را ببخشید ولی آمازون و گوگل شرکتهایی برای کسب منافع مالی هستند و میتوانند بازار عرضه و تقاضا را حفظ کنند چون درآمد دارند و در مقابل آن خدماتی هم ارائه میدهند. اما نهادی که مزایای مالی نداشته باشد، چطور میتواند به بقیه خدمات مناسبی هم بدهد؟
من آگاه هستم که بین نهادهای انتفاعی و غیرانتفاعی فرق هست ولی در هر دو طیف خیلیها هستند که با هم ارتباط ندارند. برای مثال، من در خیلی از جاها سخنرانی دارم و مردم بعد از من میپرسند: من چطور میتوانم کمک کنم؟ پاسخ رایج هم این است: به نماینده خود نامه بنویسید یا به پارلمان یا کنگره درخواست خود را برسانید. فکر نکنم دیگر زمانه ما برای چنین واکنشهایی مناسب باشد.
از طرف دیگر، خیلیها هستند که برای فرستادن یک خبر نیاز به ترجمه دارند و یا نیاز به جایی دارند که آن را مخابره کند و یا نیازهای دیگر دارند. یا این که حتی نیاز به این دارند که به آنها گفته شود برای درخواست کمک، چه کار بکنند و یا به کجا مراجعه کنند. امیدواری ما این است که «موومنتز دات اورگ» قدم خوبی برای شروع هستهای باشد که فعالان حقوق بشر و حامیان حقوق بشر بتوانند به هم متصل شوند.
مسئله دیگر، نیاز جوامع مختلف در مقاطع مختلف است. شاید نیاز جامعه مدنی و معترض ایران پس از انتخابات ۸۸ متفاوت بود تا آن شرایطی که امروز دارند. یا کشوری مثل سوریه، شاهد شرایط جنگی است و شاید نیازهای متفاوتی داشته باشد. شما چطور میتوانید این نیازها را تامین و منتقل کنید؟
دو برخورد هست، یکی از بالا به پایین و یکی از پایین به بالا. ما بنا نداریم بنشینیم و بگوییم خوب بیاییم و کلاسهایی برای مثال برای این مقدار خبرنگار بگذاریم و یا این که بگوییم این مقدار گزارش در مورد سرکوب تهیه کنیم. این خود فعالان هستند که میتوانند بگویند چه چیز لازم دارند که از شخص تا شخص دیگر و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. ما کسانی را داریم که میخواهند با یک سناتور خاص در تماس باشند، یا میخواهند از کشور خارج شوند و یا دیگر خواستهها دارند. آن طرف هم کسانی داریم که خیلی امکانات و مهارتها دارند و میخواهند کمک کنند.
ما کمدینهایی داشتیم که گفتهاند دوست دارند برنامهای برای دستانداختن دیکتاتورها درست کنند، ما موسیقیدانانی داشتهایم که گفتهاند میخواهند ترانه خود را به فلان زندانی عقیدتی تقدیم کنند. اما یکی از زیباییها این است که مردم میتوانند با هم کار کرده و نیازهای هم را تامین کنند. در نتیجه یک وقتهایی هست که خانواده یک زندانی سیاسی یک بیانیه درست میکند، بعد یک مترجم آن را ترجمه میکند، یکی آن را بازبینی و اصلاح میکند و دیگری از راه رسیده و آن را منتشر میکند.
من فکر میکنم هنوز ما در سطح هستیم و درست نمیدانیم چه کارهایی هست که میشود برای گسترش دموکراسی در جهان کرد. هزاران زندانی سیاسی در ایران داریم. تا وقتی جهان اسم آنها را نداند و تا وقتی حاکمیت ایران بهای سنگینی برای آزار و تعقیب کسانی مثل «شیوا نظرآهاری» و یا «مجید توکلی» ندهد، ما باید فشار را نگه داریم.
از تجربه خودم برایتان بگویم با وزیر خارجه ایران و زمانی که در نیویورک بود.
با آقای ظریف. من بعد از یک مهمانی ناهار نزد او رفتم و گفتم به نظرتان طعنهآمیز نیست که شما فیسبوک فعال دارید ولی دولت در ایران آن را ممنوع کرده است؟ و او هم در صورت من خندید و گفت: «هاها، زندگی است دیگر!» بعد من از او پرسیدم: کی مجید توکلی آزاد میشود؟ و او در جواب گفت: من او را نمیشناسم.
من همین پرسش و پاسخ را در شبکههای اجتماعی همرسان کردم و به من گفته شد خیلی در ایران دست به دست شده و هزاران نفر روی صفحه فیسبوک وزیر خارجه ایران پیام دادهاند و بعد هم رسانههای بینالمللی آن را پوشش دادند.
بعد البته وزیر خارجه ایران در صفحه فیسبوک خود به دفعات به من حمله کرد و حتی رویم اسم گذاشت. ولی به هر حال، چند روز بعد از آن، مجید توکلی را آزاد کردند. وقتی هم توجه رسانهها برداشته شد، دوباره او را به زندان برگرداندند.
در نتیجه امکان فشار آوردن وجود دارد. تلاش من این است که به مردم عادی این فرصت را بدهم فشار لازم برای پیشرفت حقوق بشر را ایجاد کنند و فشار زیاد از حدی بر روی رژیمهای غیرآزاد جهان ایجاد کنند.
مسئله دیگر، حفظ مشخصات حریم خصوصی و اطلاعات کاربران است. با توجه به حملات سازماندهی شده در جهان مجازی در نظامهای سرکوبگر و حتی در سایه افشاگریهای اسنودن در آمریکا چطور میتوانید امنیت کاربران شبکه خود را حفظ کنید؟
ما البته از کارشناسان امنیت مجازی کمک گرفته و خدمات خوبی برای سایت انجام دادهایم و البته به ما گفته شده که در صورت حمله گروههای تخصصی و بزرگ مثل دولت ایران یا ارتش سایبری چین یا دیگر گروهها ممکن است آسیبپذیر باشیم. ولی یک چیز را این جا باید مشخص کرد.
پلتفرمی که ما درست کردیم، برای یک نوع خاص از فعالان است. کسانی که انتخاب کردهاند مخفی نباشند و علنی و آزاد به فعالیتهای حقوق بشری خود ادامه میدهند. برای کسانی است که دیگر دیوار دور خود را خراب کردهاند. چرا که در این دوره و زمانه نمیشود به کسی وعده داد هویت او در جهان مجازی مخفی بماند.
برای همین ما هم چنین وعدهای ندادیم. این وبسایت برای کسانی است که یا ایران را ترک کردهاند یا خانوادهشان در نیویورک یا لسآنجلس است و افراد خانوادهشان تلاش دارند اسامی این فعالان را در رسانهها زنده نگهدارند. در نتیجه مقامات رسمی دیگر کشورها گول حرکات تبلیغاتی کسانی مث محمد جواد ظریف را نمیخورند.
شما فقط کافی است نگاه کنید رژیم (حاکم در ایران) چطور با اقلیتها وکلا، زنان، ناراضیان و وبلاگنویسها رفتار میکند و این رفتارها نشان میدهد افراد برای حق آزادی بیان برای مثال چه بهای سنگینی میپردازند. پلتفرمی مثل «موومنتز دات اورگ» اجازه میدهد بر روی تک تک این افراد تمرکز داشت که برای آزادی در ایران مبارزه میکنند.
آیا برنامهای هم دارید که این پلتفرم را روی وسایل ارتباطی دیگر مانند تلفنهای هوشمند یا تبلتها فعال کنید؟
بله. به زودی ورژن موبایل آن را ارائه خواهیم کرد. در حال حاضر از همه میخواهیم به وبسایت ما رفته و در آنجا حاضر شده و چهرهواقعی نظام را نشان داده و همراهی و همدلی خود علیه این رژیم دینی را اعلام کنند.
همچنین به زبان فارسی برای خوانندگان شما میگویم: «ظلم و استبداد نمیتواند دوام بیاورد، یک روز این رژیم از پا درخواهد آمد و ایران آزاد و دموکراتیک میشود. امیدوارم روزی ایران را این طور ببینم.»
حرف دیگری هم هست؟
بله. خیلی از نمایندگان پارلمانهای کشورهای مختلف از استرالیا گرفته تا کانادا و حتی روسیه به سایت «موومنتز دات اورگ» آمده تا شاهد داستان فعالان سیاسی و زندانیان سیاسی و ارتباط با رسانهها باشند. ما چند سناتور شاخص از کنگره آمریکا داریم که به طور خاص درخواست کردهاند در مورد فعالان در ایران و کسانی که مورد ظلم در ایران قرار گرفتهاند مطلع شوند. وقتی که این سناتورها یا نمایندگان پارلمان پیامی میدهد، شمار زیادی از فعالان حاضر شده و به آنها پاسخ میدهند. ضمن این که امکان پوشش رسانهای هم در وبسایت ما فراهم شده است. برای مثال با سایتی مثل «دیلی بیست» قرارداد همکاری داریم در نتیجه هر چند روز یک بار، داستان فعالان و زندانیان سیاسی بررسی و نوشته شده و برای میلیونها خواننده گزارش میشود.
پس از فعالان ایرانی میخواهم به این وبسایت رفته و با شاخصترین سیاستگذاران و سیاستمداران چه در کنگره آمریکا چه در پارلمان دیگر کشورها در تماس باشند. ضمن این که امکانات پوشش رسانهای و کمک فنی هم در سایت وجود دارد. پس فرصت مناسبی است که هم بتوان به بقیه کمک کرد یا اگر کمکی از دستتان بربیاید، برای بقیه انجام دهید.