جواد شمقدری، ریيس سازمان سينمايی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در واکنش به اهدای جايزه خرس نقرهای جشنواره فيلم برلين به فيلم «پرده» ساخته مشترک جعفر پناهی و کامبوزيا پرتوی، اهدای اين جايزه را «سياسی» دانسته و گفته که اعتراضش را به اين جشنواره اعلام کرده است.
درباره واکنشها به جايزه فيلم «پرده»، با شيرين نشاط، عضو هيات داوران اين دوره از جشنواره فیلم برلين، گفت و گو کرده و نخست از او پرسيدم که آيا در قضاوت شان مضامين سياسی و اجتماعی فيلمها را بيش از ارزشهای هنری مورد توجه قرار داده بودند يا نه؟
شیرین نشاط: فستیوال برلين فستيوالی است که همان طور که شناخته شده است فيلمهای سياسی را زياد نشان میدهند و همين طور هم فستيوالی است که کارهای خيلی جديد و آثار کارگردانان جوان اروپايی را نمايش می دهند.
البته فيلمهايی که ما انتخاب کردهايم از رومانی، ايران و ساير کشورها از فيلمهايی بودند که هم نکته خيلی جالب سينمايی داشتند و هم اينکه مقداری به مسائل اجتماعی کشورشان اشاره میکردند.
بنابر اين میشود گفت که فقط مسئله سياسی مورد نظر ما نبود و اين انتخابها به مسائل هنری هم بر میگشت.
درباره فيلم «پرده» گفته شده که جايزه اين فيلم به دليل شرايط سياسی آقای جعفر پناهی به ايشان اهدا شده است. شما به عنوان يکی از اعضای هيات داوران جشنواره برلين، شرايط خاص آقای پناهی را در داوریهاتان مد نظر داشتيد؟
من میتوانم مطمئنا بگويم که گروه داوران اين فستيوال و انتخاب آخرشان در مورد بهترين سناريو که کار آقای جعفر پناهی بود واقعا مسئله سياسی نبود. به خاطر اين که فيلمهای خيلی خوبی در جشنواره مطرح بودند و ما از اول تصميم گرفته بوديم که هيچ کس به يک فيلم رای نخواهد داد مگر به خاطر دفاع از آن فيلمساز و اثری سياسی که دنبال میکرد.
بنابر اين بايد بگويم بحثهای ما راجع به ساخت فيلم و کيفيت آن بود ولی میتوانم حدس بزنم که اين حرفها مطرح میشود و از اول میدانستم که چون آقای پناهی مسائل خيلی عجيب سياسی داشته و نمیتواند فيلم بسازد و محدوديتهای عجيبی دارد، همه فکر میکنند که ما به اين دليل چنين جايزهای به فيلم او اهدا کردهايم.
ولی به شما قول میدهم که بر اساس صحبتهايی که ما کرديم، بيشتر صحبتهايی که اعضای هيات داوران داشتند در مورد شيوه ساخت، انگيزه و سطح داستانگويی اين فيلم بود.
پيش از اين از قول شما گفته شده بود که شما و آقای ونگ کار وای از مدافعان اصلی اين فيلم بوديد. آيا ساير داوران مخالف اهدای جايزه به فيلم «پرده» بودند؟
البته نمیتوانم بگويم که ديگران اصلا دوست نداشتند که اين فيلم برنده شود بلکه منظورم اين بود که من و آقای ونگ کار وای بيشتر از همه اين فيلم را پشتيبانی کرديم. ولی قانع کردن ديگران آن چنان کار مشکلی نبود. مسئله اين بود که چون ما ۱۹ فيلم از کشورهای مختلف، از اروپای شرقی و اسپانيا و رومانی تا قزاقستان داشتيم و همه آنها هم از نظر سوژه و از نظر ساخت فيلمهای جالبی بودند.
اين صحبتی که من و آقای کار وای کرديم و نشان میداد که هر دو شبيه به هم فکر میکنيم اين بود که اين فيلم يک شکل جديدی در سينمای ايران است. و واقعا از ساختش و اينکه اين فيلمساز با تمام محدوديتهايی که داشته چطور توانسته است داستانش را تعريف کند و طرح ساخت يک فيلم در يک خانه و اينکه در تمام مدت تماشای فيلم ما بين حقيقت و غير حقيقت در نوسان هستيم و اينکه چطوری توانسته است مسائل شخصی خودش را بيان کند و از دو کاراکتر مختلف – يک زن و يک مرد- و از بين کسی که می خواهد خودکشی کند و کسی که میخواهد کار کند و هنرمند باقی بماند، اين فيلم را خلق کرده است؟ ما راجع به اين موضوعات خيلی بحث کرديم. ديگران کم کم قانع شدند ولی اين طور هم نبود که زياد مخالف انتخاب فيلم باشند.
فکر میکنيد که چرا انتقادها درباره جوايز بينالمللی سينمای ايران در ماههای اخير از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی افزايش يافته است؟
ما هيچ کدام تعجب نمیکنيم که دولت ايران چنين عکس العملی نشان میدهد. البته که آنها میخواهند ارزش هنرمندان ايرانی را از آنها بگيرند و مثلا بگويند که من که يک ايرانی هستم و دارم خارج از ايران زندگی و کار میکنم، ارزش کارهايم صرفا به دليل سياسی بودن کارهای من است.
يا اين که آقای پناهی و کيارستمی و فرهادی هم به همين دليل موفقيتهای بينالمللی کسب کردهاند ما انتظار بيشتری از دولت ايران نداريم، ولی از ايرانيان ديگر انتظار ندارم که چنين عکس العملهايی نشان دهند.
درباره واکنشها به جايزه فيلم «پرده»، با شيرين نشاط، عضو هيات داوران اين دوره از جشنواره فیلم برلين، گفت و گو کرده و نخست از او پرسيدم که آيا در قضاوت شان مضامين سياسی و اجتماعی فيلمها را بيش از ارزشهای هنری مورد توجه قرار داده بودند يا نه؟
شیرین نشاط: فستیوال برلين فستيوالی است که همان طور که شناخته شده است فيلمهای سياسی را زياد نشان میدهند و همين طور هم فستيوالی است که کارهای خيلی جديد و آثار کارگردانان جوان اروپايی را نمايش می دهند.
البته فيلمهايی که ما انتخاب کردهايم از رومانی، ايران و ساير کشورها از فيلمهايی بودند که هم نکته خيلی جالب سينمايی داشتند و هم اينکه مقداری به مسائل اجتماعی کشورشان اشاره میکردند.
بنابر اين میشود گفت که فقط مسئله سياسی مورد نظر ما نبود و اين انتخابها به مسائل هنری هم بر میگشت.
درباره فيلم «پرده» گفته شده که جايزه اين فيلم به دليل شرايط سياسی آقای جعفر پناهی به ايشان اهدا شده است. شما به عنوان يکی از اعضای هيات داوران جشنواره برلين، شرايط خاص آقای پناهی را در داوریهاتان مد نظر داشتيد؟
من میتوانم مطمئنا بگويم که گروه داوران اين فستيوال و انتخاب آخرشان در مورد بهترين سناريو که کار آقای جعفر پناهی بود واقعا مسئله سياسی نبود. به خاطر اين که فيلمهای خيلی خوبی در جشنواره مطرح بودند و ما از اول تصميم گرفته بوديم که هيچ کس به يک فيلم رای نخواهد داد مگر به خاطر دفاع از آن فيلمساز و اثری سياسی که دنبال میکرد.
بنابر اين بايد بگويم بحثهای ما راجع به ساخت فيلم و کيفيت آن بود ولی میتوانم حدس بزنم که اين حرفها مطرح میشود و از اول میدانستم که چون آقای پناهی مسائل خيلی عجيب سياسی داشته و نمیتواند فيلم بسازد و محدوديتهای عجيبی دارد، همه فکر میکنند که ما به اين دليل چنين جايزهای به فيلم او اهدا کردهايم.
ولی به شما قول میدهم که بر اساس صحبتهايی که ما کرديم، بيشتر صحبتهايی که اعضای هيات داوران داشتند در مورد شيوه ساخت، انگيزه و سطح داستانگويی اين فيلم بود.
پيش از اين از قول شما گفته شده بود که شما و آقای ونگ کار وای از مدافعان اصلی اين فيلم بوديد. آيا ساير داوران مخالف اهدای جايزه به فيلم «پرده» بودند؟
البته نمیتوانم بگويم که ديگران اصلا دوست نداشتند که اين فيلم برنده شود بلکه منظورم اين بود که من و آقای ونگ کار وای بيشتر از همه اين فيلم را پشتيبانی کرديم. ولی قانع کردن ديگران آن چنان کار مشکلی نبود. مسئله اين بود که چون ما ۱۹ فيلم از کشورهای مختلف، از اروپای شرقی و اسپانيا و رومانی تا قزاقستان داشتيم و همه آنها هم از نظر سوژه و از نظر ساخت فيلمهای جالبی بودند.
اين صحبتی که من و آقای کار وای کرديم و نشان میداد که هر دو شبيه به هم فکر میکنيم اين بود که اين فيلم يک شکل جديدی در سينمای ايران است. و واقعا از ساختش و اينکه اين فيلمساز با تمام محدوديتهايی که داشته چطور توانسته است داستانش را تعريف کند و طرح ساخت يک فيلم در يک خانه و اينکه در تمام مدت تماشای فيلم ما بين حقيقت و غير حقيقت در نوسان هستيم و اينکه چطوری توانسته است مسائل شخصی خودش را بيان کند و از دو کاراکتر مختلف – يک زن و يک مرد- و از بين کسی که می خواهد خودکشی کند و کسی که میخواهد کار کند و هنرمند باقی بماند، اين فيلم را خلق کرده است؟ ما راجع به اين موضوعات خيلی بحث کرديم. ديگران کم کم قانع شدند ولی اين طور هم نبود که زياد مخالف انتخاب فيلم باشند.
فکر میکنيد که چرا انتقادها درباره جوايز بينالمللی سينمای ايران در ماههای اخير از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی افزايش يافته است؟
ما هيچ کدام تعجب نمیکنيم که دولت ايران چنين عکس العملی نشان میدهد. البته که آنها میخواهند ارزش هنرمندان ايرانی را از آنها بگيرند و مثلا بگويند که من که يک ايرانی هستم و دارم خارج از ايران زندگی و کار میکنم، ارزش کارهايم صرفا به دليل سياسی بودن کارهای من است.
يا اين که آقای پناهی و کيارستمی و فرهادی هم به همين دليل موفقيتهای بينالمللی کسب کردهاند ما انتظار بيشتری از دولت ايران نداريم، ولی از ايرانيان ديگر انتظار ندارم که چنين عکس العملهايی نشان دهند.