نماز جمعه اين هفته تهران در شرايطی برگزار میشود که اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخيص مصلحت نظام، پس از هشت هفته، برای نخستين بار در آن شرکت میکند.
وی در اين مدت حتی در مراسم نمازجمعه روز ۲۹خرداد، به امامت آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ايران، شرکت نکرد. موضوعی که به گفته برخی از ناظران، به عنوان اعتراض او و اصلاح طلبان به نتايج انتخابات رياست جمهوری و تاييد رياست جمهوری محمود احمدی نژاد از سوی رهبر جمهوری اسلامی ايران تلقی شد.
حال، نماز جمعه اين هفته به امامت آقای هاشمی رفسنجانی برگزار می شود.
آيا اين موضوع با توجه به رويدادهای اخير ايران اهميت دارد و آيا وی می تواند بر فضای سياسی ايران تاثير بگذارد؟
اکبر موسوی خوئينی، نماينده دور ششم مجلس شورای اسلامی و دبير کل سازمان ادوار تحکيم، که برای ادامه تحصيل در آمريکا به سر می برد، در گفت و گو با « راديو فردا» می گويد:
بيشتر از اينکه بخواهم در مورد آقای هاشمی و حضور او در نماز جمعه را پراهميت جلوه بدهم، موضوع نماز جمعه را به عنوان يک مراسم عبادی و سياسی که از سال ها پيش، يعنی از پيروزی انقلاب و از زمان آيت الله طالقانی شروع شد، مهم می دانم، به خاطر اينکه فکر می کنم که مردم هم اين را در انتخابات و با رای خود نشان دادند و هم رهبران اصلاحات به دنبال اين هستند که اصلاح گری از درون بافت دينی و مذهبی ايران صورت بگيرد.
نماز جمعه هم مکانی منتسب به بحثی است که من دارم آن را مطرح می کنم، يعنی ما نيازمند يک رنسانس دينی هستيم. رنسانس دينی بهترين راهبرد برای اصلاحات در مقطع فعلی است و مکان نماز جمعه از اين حيث خيلی مهم است.
اما شخصيت آقای هاشمی به گونه ای بوده است که نبايد از ايشان در مواقع بحران انتظار حرکت های معجزه آسا داشت، اما معمولا در اين مواقع سعی می کند که موازنه ای ايجاد کند و به عنوان يک ميانجی ظاهر شود؛ موضوعی که معلوم نيست مقام های عالی کشور تا چه اندازه خواهان انجام آن توسط او باشند.
با توجه به اتهاماتی که از سوی محمود احمدی نژاد،به ويژه در مناظره های تلويزيونی و بعد از آن به آقای هاشمی رفسنجانی وارد شد، آيا فکر می کنيد که او به راحتی اجازه خواهد داد تا موقعيتش تضعيف شود؟ چون برخی ا زناظران معتقدند که موقعيت آقای هاشمی رفسنجانی در ساليان اخير، روز به روز، در مقابل اصولگرايان تضعيف شده است.
اينکه آقای هاشمی می خواهد يا نمی خواهد، يک بحث است و اينکه ايشان چقدر توان اعمال ديدگاه هايش را دارد، يک بحث ديگر است.
من فکر می کنم ايشان می خواهد -و سال ها است- که اين را بر زبان آورده است. اوج اين بحث هم در مدرسه فيضيه قم بود که مطرح کرد و از شورايی شدن رهبری سخن گفت و افزود در زمان آقای خمينی اين بحث مطرح شد و از طرف ايشان هم رد نشد و در نتيجه اين صحبت اعتراض هايی شد و درگيری هايی هم به وجود آمد.
ايشان می خواست که تغييراتی در ساختارهای کلی را با حفظ نظام جمهوری اسلامی ايجاد کند، ولی اينکه بتواند اين بحث ها را به نتيجه برساند، ولو اينکه رئيس مجلس خبرگان است که می تواند رهبری را استيضاح و عزل و فرد ديگری را منصوب کند. من ترديد دارم که آقای هاشمی توان اين کار را داشته باشد و يا اصولا شايد تمايل با اين کار، آنهم به شيوه ای که اکنون در ذهن مطرح می شود، وارد گود و ماجرا شود.
طبيعی است که آقای هاشمی يک سری انتقادهايی را مطرح خواهند کرد و در رد اتفاق های صورت گرفته، حرف هايی که آقای احمدی نژاد زد و تقلب ها و ساير موارد مانند آزادی بازداشت شدگان اشاراتی خواهد کرد، اما در نهايت، چون می خواهد نقش ميانجی را ايفا کند، سعی می کند به عنوان جمع کننده اين حوادث و ماجراها نقش ايفا کند، گرچه ترديد دارم که به او اجازه دهند که اين نقش را بر عهده بگيرد. اما اين جايگاه و مجموعه ای که تحت مديريت آقای هاشمی است، در درون بافت جمهوری اسلامی، که به عنوان ساختار دينی برايش وجود دارد، حائز اهميت است.
خود مردم هم نشان داده اند که گرايش به اين شيوه عمل پيدا کرده اند که بايد از درون اين سيستم دينی اتفاقاتی بيفتد و سعی کرده اند که اين را مطرح کنند. در همين ارتباط، نبايد از ياد ببريم که مهمترين شعار مردم در اين شب ها، شعار الله اکبر است، نه شعارهای خيلی تند و افراطی که می تواند برداشت های ديگری از آن بشود. در عين حال، اين رويکرد برای نظام هايی که به نوعی دچار استبدادزدگی از جنس دينی شده اند، خيلی سنگين است.
به عنوان سئوال آخر، فکر می کنيد که نماز جمعه اين هفته تهران چه فرصتی را در اختيار اصلاح طلبان می گذارد؟ به ويژه که آقايان موسوی و کروبی هم در اين مراسم شرکت خواهند کرد.
فکر می کنم رهبران اصلاح طلب مانند آقايان موسوی، کروبی و خاتمی می خواهند از اين موقعيت به خوبی بهره برداری کنند. اصولا شرکت آنها در اين مراسم و نحوه اعلام آن نيز در اين جهت بوده است تا بتوانند صدای اعتراض خود را به گوش همه برسانند و بگويند که اعتراض به قوت خود باقی است، زيرا اين تخلف اينقدر بزرگ است که به راحتی نمی شود از حق مردم چشم پوشی کرد.
وی در اين مدت حتی در مراسم نمازجمعه روز ۲۹خرداد، به امامت آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ايران، شرکت نکرد. موضوعی که به گفته برخی از ناظران، به عنوان اعتراض او و اصلاح طلبان به نتايج انتخابات رياست جمهوری و تاييد رياست جمهوری محمود احمدی نژاد از سوی رهبر جمهوری اسلامی ايران تلقی شد.
حال، نماز جمعه اين هفته به امامت آقای هاشمی رفسنجانی برگزار می شود.
آيا اين موضوع با توجه به رويدادهای اخير ايران اهميت دارد و آيا وی می تواند بر فضای سياسی ايران تاثير بگذارد؟
اکبر موسوی خوئينی، نماينده دور ششم مجلس شورای اسلامی و دبير کل سازمان ادوار تحکيم، که برای ادامه تحصيل در آمريکا به سر می برد، در گفت و گو با « راديو فردا» می گويد:
بيشتر از اينکه بخواهم در مورد آقای هاشمی و حضور او در نماز جمعه را پراهميت جلوه بدهم، موضوع نماز جمعه را به عنوان يک مراسم عبادی و سياسی که از سال ها پيش، يعنی از پيروزی انقلاب و از زمان آيت الله طالقانی شروع شد، مهم می دانم، به خاطر اينکه فکر می کنم که مردم هم اين را در انتخابات و با رای خود نشان دادند و هم رهبران اصلاحات به دنبال اين هستند که اصلاح گری از درون بافت دينی و مذهبی ايران صورت بگيرد.
نماز جمعه هم مکانی منتسب به بحثی است که من دارم آن را مطرح می کنم، يعنی ما نيازمند يک رنسانس دينی هستيم. رنسانس دينی بهترين راهبرد برای اصلاحات در مقطع فعلی است و مکان نماز جمعه از اين حيث خيلی مهم است.
اما شخصيت آقای هاشمی به گونه ای بوده است که نبايد از ايشان در مواقع بحران انتظار حرکت های معجزه آسا داشت، اما معمولا در اين مواقع سعی می کند که موازنه ای ايجاد کند و به عنوان يک ميانجی ظاهر شود؛ موضوعی که معلوم نيست مقام های عالی کشور تا چه اندازه خواهان انجام آن توسط او باشند.
با توجه به اتهاماتی که از سوی محمود احمدی نژاد،به ويژه در مناظره های تلويزيونی و بعد از آن به آقای هاشمی رفسنجانی وارد شد، آيا فکر می کنيد که او به راحتی اجازه خواهد داد تا موقعيتش تضعيف شود؟ چون برخی ا زناظران معتقدند که موقعيت آقای هاشمی رفسنجانی در ساليان اخير، روز به روز، در مقابل اصولگرايان تضعيف شده است.
اينکه آقای هاشمی می خواهد يا نمی خواهد، يک بحث است و اينکه ايشان چقدر توان اعمال ديدگاه هايش را دارد، يک بحث ديگر است.
من فکر می کنم ايشان می خواهد -و سال ها است- که اين را بر زبان آورده است. اوج اين بحث هم در مدرسه فيضيه قم بود که مطرح کرد و از شورايی شدن رهبری سخن گفت و افزود در زمان آقای خمينی اين بحث مطرح شد و از طرف ايشان هم رد نشد و در نتيجه اين صحبت اعتراض هايی شد و درگيری هايی هم به وجود آمد.
ايشان می خواست که تغييراتی در ساختارهای کلی را با حفظ نظام جمهوری اسلامی ايجاد کند، ولی اينکه بتواند اين بحث ها را به نتيجه برساند، ولو اينکه رئيس مجلس خبرگان است که می تواند رهبری را استيضاح و عزل و فرد ديگری را منصوب کند. من ترديد دارم که آقای هاشمی توان اين کار را داشته باشد و يا اصولا شايد تمايل با اين کار، آنهم به شيوه ای که اکنون در ذهن مطرح می شود، وارد گود و ماجرا شود.
طبيعی است که آقای هاشمی يک سری انتقادهايی را مطرح خواهند کرد و در رد اتفاق های صورت گرفته، حرف هايی که آقای احمدی نژاد زد و تقلب ها و ساير موارد مانند آزادی بازداشت شدگان اشاراتی خواهد کرد، اما در نهايت، چون می خواهد نقش ميانجی را ايفا کند، سعی می کند به عنوان جمع کننده اين حوادث و ماجراها نقش ايفا کند، گرچه ترديد دارم که به او اجازه دهند که اين نقش را بر عهده بگيرد. اما اين جايگاه و مجموعه ای که تحت مديريت آقای هاشمی است، در درون بافت جمهوری اسلامی، که به عنوان ساختار دينی برايش وجود دارد، حائز اهميت است.
خود مردم هم نشان داده اند که گرايش به اين شيوه عمل پيدا کرده اند که بايد از درون اين سيستم دينی اتفاقاتی بيفتد و سعی کرده اند که اين را مطرح کنند. در همين ارتباط، نبايد از ياد ببريم که مهمترين شعار مردم در اين شب ها، شعار الله اکبر است، نه شعارهای خيلی تند و افراطی که می تواند برداشت های ديگری از آن بشود. در عين حال، اين رويکرد برای نظام هايی که به نوعی دچار استبدادزدگی از جنس دينی شده اند، خيلی سنگين است.
به عنوان سئوال آخر، فکر می کنيد که نماز جمعه اين هفته تهران چه فرصتی را در اختيار اصلاح طلبان می گذارد؟ به ويژه که آقايان موسوی و کروبی هم در اين مراسم شرکت خواهند کرد.
فکر می کنم رهبران اصلاح طلب مانند آقايان موسوی، کروبی و خاتمی می خواهند از اين موقعيت به خوبی بهره برداری کنند. اصولا شرکت آنها در اين مراسم و نحوه اعلام آن نيز در اين جهت بوده است تا بتوانند صدای اعتراض خود را به گوش همه برسانند و بگويند که اعتراض به قوت خود باقی است، زيرا اين تخلف اينقدر بزرگ است که به راحتی نمی شود از حق مردم چشم پوشی کرد.