محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، هشدار داد که «خط نفاق جديد» در حال رشد است و گفت: جريان انحرافی جديد، پشت سر چهرههای موجه و محبوب مردم پنهان شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، وی بدون نام بردن از وابستگان به اين جريان انحرافی جديد، آنان را متهم کرد که از مسير اصولگرايی منحرف شده اند و افزود: در آينده، همين جريان در مقابل انقلاب اسلامی خواهد ايستاد.
فرمانده کل سپاه پاسداران همچنين با مقايسه شرايط کنونی با شرايط صدر اسلام، جريان انحرافی جديد را «خوارج» ناميد.
اکبر کرمی، تحليلگر سياسی در ترکيه، در گفت و گو با راديو فردا به اين پرسش که منظور فرمانده کل سپاه پاسداران از خوارج چه کسانی هستند، پاسخ می دهد.
اکبر کرمی: روشن است که منظور او، آقای احمدی نژاد و تيم همراهش است. هر چند تلاش میکند به ظرافت، تيم آقای احمدی نژاد را از خود او جدا کند.
سپاه پاسداران تاکنون در مورد اختلافاتی که اخيرا در ميان اصولگرايان به وجود آمده است، سکوت کرده بود. اين سياست در مورد برکناری يا استعفای وزير اطلاعات هم وجود داشت. به نظر شما، چرا سپاه سياست سکوت را در اين موارد پيش گرفته است؟
سپاه از آغاز کار جمهوری اسلامی هميشه کمابيش در منازعات سياسی دخالت داشته، ولی اين دخالت در دوران زعامت آقای خامنه ای و به ويژه بعد از کودتای انتخاباتی اخير خيلی بيشتر شده است.
اما بايد يک مسئله را در نظر بگيريم، وقتی آقای خامنه ای از اعتماد به نفس کافی برای مديريت جريان های موافق خود برخوردار باشد و اطمينان داشته باشد که میتواند بدون دخالت سپاه مسايل را کنترل کند، تلاش می کند سپاه را در مسايل دخيل نکند. ولی جايی که سر رشته امور از دستش خارج می شود و به نظرش می رسد بدون دخالت سپاه و نيروهای موثر انتظامی و نظامی اوضاع قابل کنترل نيست، به فرماندهان سپاه اجازه می دهد به صورت جدی وارد اين منازعات شوند.
دخالت اخير سپاه و اين اظهار نظرها شايد به اين علت باشد که گروهی از کسانی که امروز قدرت را درجمهوری اسلامی در دست دارند، تمام قد در برابر آقای خامنه ای ايستاده اند و او به شدت از اين نظر احساس خطر می کند و تلاش دارد از يک طرف مديريت نيروهای امنيتی را در دستان خود نگهدارد و از طرف ديگر با وارد کردن نيروهای سپاهی و نظامی در اين منازعه، تعادل قوا را به نفع خود تغيير دهد و جريان احمدی نژاد و تيمش را در شرايطی قرار دهد که احساس خطر کنند و از مواضع خود کوتاه بيايند.
آيا اين سياست آقای خامنه ای می تواند موفقيت آميز باشد و اين امکان وجود دارد که اصولگرايان بتوانند بر اختلافات خود سرپوش بگذارند؟
شقه شقه شدن، سرشت جمهوری اسلامی است، زيرا از انگاره های انسجام آفرين مدرن برخوردار نيست. اينکه آقای خامنه ای می تواند اين موقعيت را کنترل کند يا نه، معتقدم نمی تواند، چون از اين انگاره ها بی بهره است.
از طرفی آقای احمدی نژاد و تيم همراهش وقتی وارد بازی شدند، به درستی از دو سرمايه کمک گرفتند؛ اول، حمايت های همه جانبه رهبری و بيت او که اوج آن را در کودتای انتخاباتی اخير ديديم و دوم، موضع ضد آخوند، ضد ساختار و ضد رفسنجانی بودن.
آقای احمدی نژاد در منازعه اخير به سمتی رفته است که دارد سرمايه نخست، يعنی حمايت رهبری را از دست می دهد، پس تلاش می کند سرمايه دوم را نگهدارد. اگر چنين اتفاقی بيفتد، ما بايد آماده ايجاد يک شکاف جدی ميان اصولگرايان باشيم.
به نظر من، اکنون توپ در زمين آقای احمدی نژاد است و او می تواند دو کار انجام دهد؛ يا بايد مانند ابتدای دوران رسيدن به رياست جمهوری خم شود و دست آقای خامنه ای را ببوسد يا اينکه روی سرمايه دوم خود تکيه کند و به استقبال اين شکاف و رويارويی با آقای خامنه ای برود.