سعید جلیلی، مذاکرهکننده پیشین هستهای ایران، در گزارشی به کمیسیون بررسی توافق اتمی (برجام) گفته است که جمهوری اسلامی در سال ۸۴ در موضوع هستهای سه هدف راهبردی را دنبال کرده که از جمله آنها برچیدن «تحریمهای ظالمانه» بوده است.
نخستین قطعنامه تحریمی شورای امنیت در موضوع هستهای ایران، در مرداد ماه ۸۵ صادر شد و شدیدترین تحریمها هم چند سال بعد در دوره آقای جلیلی به ایران تحمیل شد.
خبرگزاری مهر روز سهشنبه دهم شهریور، سخنان سعید جلیلی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران، را که در زمان تصدی این سمت مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران بود بازتاب داد.
این سخنان که روایت آقای جلیلی از فراز و فرود مذاکرات هستهای بود، روز سهشنبه در کمیسیون بررسی توافق هستهای بیان شده و خبرگزاری مهر آن را به نقل از حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون بررسی برجام منتشر کرده است.
این نماینده مجلس به نقل از سعید جلیلی گفته است که پس از تعلیق فعالیتهای هستهای در دوره مذاکره با سه کشور اروپایی «نظام به این جمعبندی رسید که به علت عدم انجام تعهدات از سوی غربیها، فعالیت هستهای مجدداً آغاز شود».
آقای جلیلی سپس اضافه کرده که «در سال ۸۴ که علی لاریجانی مسئولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشت، کشورهای غربی پس از دو سال و نیم تعلیق، درخواست تخریب و نابودی فعالیتهای هستهای ایران را داشتند؛ به همین جهت نظام سه هدف راهبردی را در دستور کار خود قرار داد».
سخنگوی کمیسیون بررسی برجام پس از آن این سه هدف را به نقل از سعید جلیلی این طور برشمرده است؛ «تثبیت ایران هستهای، تحقق حق هستهای ایران، و لغو تحریمهای ظالمانه».
این در حالی است که ایران طی دورهای که مخالفتها با برنامه هستهای آن شدت گرفت، مشمول چندین قطعنامه تحریمی شد. نخستین تحریمهای وضع شده در این ارتباط به دی ماه سال ۸۵ و صدور قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت برمیگردد. چند ماه پس از آن که پرونده ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت ارسال شد و این شورا در قطعنامه ۱۶۹۶ (نهم مرداد ۸۵) از ایران خواست که از پیگیری برنامههستهایاش دست بردارد.
پس از آن ایران به خاطر اصرار بر ادامه برنامه هستهایاش، موضوع پنج قطعنامه تحریمی دیگر بود؛ قطعنامههای ۱۷۴۷ (چهارم فروردین ۸۶)، ۱۸۰۳ (۱۳ اسفند ۸۶)، ۱۸۳۵ (ششم مهرماه ۸۷)، ۱۸۸۷ (دوم مهرماه ۸۸)، و ۱۹۲۹ (۱۹ خرداد ۸۹)، که ناظر بر فعالیتهای هستهای ایران بودند و از این میان چهار قطعنامه در دوره تصدی آقای جلیلی به عنوان مذاکرهکننده هستهای تصویب شد.
ایران همچنین در سالهای تعقیب برنامه بحث برانگیز هستهای خود، مشمول تحریمهای مختلفی از سوی آمریکا و متحدان غربی آن کشور بود، اما همه تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران، پس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، بعد از سال ۸۵، وضع شدند.
پاسخگویی به شش ابهام آژانس
مذاکرهکننده پیشین هستهای ایران همچنین در نشست روز سهشنبه کمیسیون بررسی برجام، گفته است که ایران در سال ۸۶ به شش ابهام و مسئله مورد نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ داده و آژانس رسماً پاسخ داده که «پاسخها قانعکننده بوده و ابهامات رفع شده است».
آقای جلیلی افزوده است که چهارمین قطعنامه شورای امنیت در مورد برنامه هستهای ایران همزمان با «گزارش کتبی البرادعی در مورد حل ابهامات از سوی ایران» صادر شده است.
در آن زمان محمد البرادعی، مديرکل وقت آژانس بينالمللی انرژی اتمی، گفته بود که بازرسان آژانس همه مسائل درباره برنامه هستهای ايران را روشن کردهاند و فقط يک مسئله درباره اين برنامه در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای باقی مانده است.
آقای البرادعی تصريح کرده بود «ديگر مسئله باقيماندهای» وجود ندارد و اين موضوع «دلگرمکننده» است.
با این حال فرانسه، بريتانيا و آلمان، به عنوان حاميان اصلی قطعنامه ۱۸۰۳ در شورای امنيت، رويکرد ايران در همکاری با آژآنس را منفیتر از تصويری که آقای البرادعی ترسيم کرده، ارزيابی کرده بودند.
چالش غربیها را به فرصت تبدیل کردیم
اظهارات نقل شده از سوی سعید جلیلی در نشست کمیسیون بررسی برجام، حاکی از آن است که از دیدگاه او، دستاورد مذاکرهکنندگان هستهای در دوره تصدی او، تبدیل «چالش جدی غربیها» به «فرصت» بوده است.
آقای جلیلی در این زمینه گفته است که «هنر دیپلماسی ما در این دوران این بود که چالش جدی را که غربیها برای ما ایجاد کردند، وارونه کردیم و آن را به یک فرصت تبدیل کردیم و آنها را وادار کردیم از رویکرد مقابله به رویکرد تعامل و گفتگو گذر کنند و حتی در مسائل غیرهستهای منطقهای با ما گفتگو کنند».
او اضافه کرده که در دومین دور مذاکرات هستهای در استانبول، آمریکا «از خط قرمز غنیسازی و حقوق هستهای جمهوری اسلامی عقبنشینی کرد».
وی اضافه کرده که «گام بعدی پیش روی ما در نشست بغداد اتفاق افتاد و... همزمان با بیداری اسلامی که غربیها با چالشهای منطقهای جدید روبهرو شده بودند... آمریکا و متحدانش مجبور شدند با ایران پیرامون مسائل امنیت منطقه گفتوگو کنند».
در اظهارات نقل شده از آقای جلیلی همچنین آمده است که آمریکاییها در زمان مدیریت او بر مذاکرات «بارها درخواست گفتوگوی دوجانبه داشتند» اما او نپذیرفته است.
او اشاره کرده که در زمان او هیچ بازدیدی از منطقه پارچین صورت نگرفته و ادعا کرده است که در آن زمان «۱+۵ از کلیه خطوط قرمز خود عدول کرده بود، رویکرد مقابلهای خود را کنار گذاشته و گفتوگوی پیرامون حق هستهای، حق غنی سازی و تثبیت صنعت هستهای را پذیرفته بود و در مقابل ما توان ۲۰ درصد غنی سازی و ۱۹ هزار سانتریفیوژ داشتیم، همچنین در آن دوران فردو وارد عملیات تولید شده بود و طرف مقابل آماده بود تا تحریمها را لغو کند».
آقای جلیلی همچنین گفته است که «دلخوش شدن صرف به دیپلماسی» و نادیده گرفتن «مؤلفههای قدرت در داخل کشور»، دستاوردی نخواهد داشت و مدعی شده که «فتنه ۸۸» با هدف در هم شکستن «مؤلفههای قدرت ملی» ایجاد شده و «به همین جهت [غربیها] با همه توان از فتنه ۸۸ حمایت کردند و نهایتاً قطعنامه ۱۹۲۹ را صادر کردند».
در ادبیات حکومت ایران، لفظ فتنه به اعتراضهای پس از انتخابات مناقشهبرانگیز خرداد ۸۸ اطلاق میشود و رهبر جمهوری اسلامی و بخشی از حاکمیت معتقدند که این اعتراضها از سوی کشورهای غربی هدایت یا پشتیبانی شده است.