توافق هستهای میان ایران و گروه پنج به علاوه یک، از جمله پیامد تماسها و مذاکرات مستقیم میان وزیران خارجه ایران و ایالات متحده بود. دو کشوری که در طول نزدیک به چهار دهه گذشته، از اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ قطع رابطه کرده بودند. اما آیا توافق هستهای تغییری در این وضعیت به وجود آورده است؟ پاسخهای جان لیمبرت را به پرسشهای رادیو فردا بخوانید:
جان لیمبرت
جان لیمبرت دیپلمات با سابقه آمریکایی و از جمله گروگانهای آمریکایی در زمان اشغال سفارت آن کشور در تهران بود. او بعدها در سال ۲۰۰۹ به عنوان دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور ایران، مشغول به کار شد اما به دلیل عدم پیشرفت در روابط، از سمت خود کنارهگیری کرد. آقای لیمبرت که به زبان فارسی هم صحبت میکند، تحصیلاتش رادر مقطع دکتری و در رشته مطالعات خاورمیانه و تاریخ انجام داده است.
وقتی به ایران امروز و سیاست خارجیاش نگاه میکنیم، آیا پس از دستیابی به توافق اتمی، موضوعی درباره این کشور تغییر کرده است؟
ما نباید انتظار داشته باشیم که مشکلاتی که حاصل سی و پنج سال گرفتاری است، با یک توافق و با یک دست دادن فوراً از بین برود. اگر قرار است رابطه دوجانبه در یک خط به اصطلاح سازندهتر پیش رود، این یک قدمی در آن راه است اما قدمهای دیگری هم وجود دارد. درست است که برجام نتیجه مثبتی است، یک پیشرفت بزرگ است، ولی این وضعیت تمام مشکلات سی و شش سال گذشته را حل نمیکند.
آقای لیمبرت، این توافق را که شما مثبت ارزیابی میکنید و برخی آن را تاریخی میخوانند، به نظرتان در خطر است و آیا موضوعی آن را تهدید میکند؟
آنچه که تهدیدش میکند، همان مشکلاتی است که همیشه بر سر راه بهبود رابطه دو جانبه وجود داشته است. میبینیم که در گذشته هرگاه ما مقداری پیشرفت یا امکان بهبود دیدیم، سریع یک گفتار حسابنشده پیش آمده که جلوی هر نوع پیشرفت را گرفته است. ما این را مکرراً دیدیم. در زمان جورج بوش اول، کارتر یا خاتمی این را دیدیم. این تهدیدها همیشه هست. چون دو طرف هم اکنون وارد سرزمین و منطقه ناآشنایی شدند، و چون برای سی و شش سال بلد بودند که به هم فحش بدهند و توهین کنند، اما کاری که بلد نبودند، این بود که بشینند و به طور جدی با هم مذاکره کنند و به توافق برسند. و حال وارد یک سرزمین ناآشنا شدند.
حال وضعیت این سرزمین ناآشنایی که از آن صحبت میکنید، در چند ماه آینده با پایان دوره باراک اوباما، و رفتن جان کری از وزارت خارجه چه خواهد شد؟
این سؤال خوبی است و همه مطرح میکنند . البته ما اصولاً این رویکرد و روند را نباید آنقدر به شخص ارتباط بدهیم؛ اینکه رئیسجمهور یا وزیر خارجه، این شخص یا آن شخص باشد. ولی واقعیت این است که ما دیدیم که زمانی که جان کری و محمدجواد ظریف وزیر خارجه بودند یا اینکه آقای اوباما رئیسجمهور بود اینها خب اتفاق و شرایط مساعدی را ایجاد کرد. ولی باید این مسئله را خارج از اختیار شخص و یا خواسته یک شخص باشد. همه میدانند اگر جمهوریخواهان در انتخابات نوامبر پیروز شوند، پیشبینی وضعیت خیلی مشکل است چون حرفهای ضد و نقیضی زده شده و کسی نمیتواند وضعیت را پیشبینی کند.
خب اگر این روند را شخص محور نبینیم، اما به نظرتان وضعیت مثلاً خاورمیانه ایجاب میکند که توافق هستهای پایدار بماند؟
این درست است. میبینیم که مثلاً خانم کلینتون در هشت سال پیش که رقابت ریاست جمهوری میکردند، کمی در مورد سیاست تعامل و بهبود روابط اوباما انتقاد کرد. الان اما از آن کمابیش پشتیبانی میکند. من شخصاً فکر میکنم اگر برجام تا شش ماه دیگر دوام بیاورد، در غلتک خواهد افتاد و هر دو طرف اگر ببینند این به نفعشان است، بازگشت از آن را سخت خواهد بود. البته ممکن است شرایط دیگری پیش بیاید. اینکه مثلاً اگر جمهوریخواهان پیروز شوند یا در ایران یک گروه دیگر در انتخابات پیروز شوند، ممکن است شرایط را به کلی تغییر دهد.
آیا به نظرتان برجام و شرایط تازهای که ایران پس از برجام به دست آورده، میتواند به منطقه خاورمیانه کمک کند؟
مسلماً کمک میکند. ما نمیتوانیم بگوییم که ایران و آمریکا با هم دوست شدند، یا متحد شدند و همکاری میکنند. اما مسئله برجام، یک موضوع را ثابت کرده که غیر از رویارویی، و تهدید و توهین، راه دیگری وجود دارد و آن اینکه کشورها با وجود اختلافتشان میتوانند به صورت جدی و کارساز با هم صحبت کنند و آنجا که منافع مشترکی پیدا میکنند، اقدام کنند. این یعنی راه دیگری وجود دارد و استفاده از آن راه نتایج مثبت برای هر دو طرف خواهد داشت.