حساسیت نسبت به محله و شهر و جامعه، و اعلام مسالمتجویانه خواستنها و نخواستنهای اجتماعی را یکی از گامهای شکلگیری جامعه مدنی دانستهاند. اتفاقی که در زنجان افتاد. اتفاقی که شهروندان زنجانی دنبالش کردند تا هر چند موقت اما به نتیجه رسیدند.
مردم چه میخواستند؟ هوای پاک و محیط سالم برای زندگی. مشکل در کجا شکل گرفته بود؟ در کارخانه سرب و روی بیست و چند ساله که همه آلودگی بود. محمد معینی از شهروندان زنجانی از جزئیات میگوید و باز میگردد به ۲۱ سال پیش، زمانی که مسئولان وقت در میان کف مرتب حضار روبانهای افتتاح کارخانه سرب و روی را در حواشی شهر زنجان قیچی میکردند.
در آن زمان، خیلیها خوشحال بودند که فرصتهای شغلی تازهای در منطقه فراهم میشود. با این حال همان موقع هم کسانی بودند که نگرانیهای زیست محیطی را هشدار میدادند. کسانی که شاید بیست و یک سال بعد را حدس میزدند. محمد معینی:
آلودگیها از کجا شروع شد و چطور ادامه پیدا کرد؟ مسئولان چه گفتند و چگونه از کنار آلودگی شهری مثل زنجان با نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر جمعیت عبور کردند؟ محمد معینی شهروند زنجانی پیگیر جزئیات پرونده کارخانه آلاینده بوده است:
آلودگی سرب و روی به محصولات کشاورزی هم رسید و خبرهای نگرانکننده سلامت روانی شهروندان را هم تهدید میکرد. بوی بد در شهر، دندان و ناخنهای بیمار و حتی افزایش سرطان و جهش سلولی و تولد نوزادان ناقص را شهروندان نگران گذاشتند به حساب آلودگیهای محیطی که از سوی کارخانه به سوی شهر و زندگی روان میشد.
مردم نگرانیهای خود را به خیابان بردند. مقابل استانداری زنجان جمع شدند و گفتند هر یکشنبه آنقدر میآیند و حرف میزنند و از مشکل نادیده انگاشته شده میگویند تا کسی، مسئولی، جایی فکری به حال و روز شهرشان و سرب و رویی که نفس میکشند بکند.
محمد معینی از فرآیند اعتراضهای مردمی و گردهماییها و نتیجه اش میگوید:
با ادامه اعتراضهای مردم سرانجام فیروز احمدی معاون سیاسی امنیتی استاندار زنجان از تعطیل شدن شرکت ملی سرب و روی خبر داد وگفت این شرکت به دلیل اجرایی نکردن مصوبات کمیته سرب و روی در زمینه انتقال کارخانه و با توجه به درخواست شهروندان زنجانی به طور رسمی تعطیل میشود. تعطیلی کارخانه آلاینده را شهروندان یک گام به پیش دانستند.
مردم چه میخواستند؟ هوای پاک و محیط سالم برای زندگی. مشکل در کجا شکل گرفته بود؟ در کارخانه سرب و روی بیست و چند ساله که همه آلودگی بود. محمد معینی از شهروندان زنجانی از جزئیات میگوید و باز میگردد به ۲۱ سال پیش، زمانی که مسئولان وقت در میان کف مرتب حضار روبانهای افتتاح کارخانه سرب و روی را در حواشی شهر زنجان قیچی میکردند.
در آن زمان، خیلیها خوشحال بودند که فرصتهای شغلی تازهای در منطقه فراهم میشود. با این حال همان موقع هم کسانی بودند که نگرانیهای زیست محیطی را هشدار میدادند. کسانی که شاید بیست و یک سال بعد را حدس میزدند. محمد معینی:
«کارخانه سرب و روی موسوم به کارخانه ملی سرب و روی ایران حدود ۲۱ سال پیش در ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی شهر زنجان افتتاح شد. با حضور خود جناب آقای رفسنجانی رئیسجمهور وقت هم افتتاح شد. یکی از مهمترین مسایلی که جناب رفسنجانی در صحبتهای افتتاحیهشان گفتند، تأکید و تضمین بحث حفاظت زیست محیطی این کارخانه بود. ولی خب خیلی زودتر از آن چیزی که پیشبینی میشد شایعات در مورد این کارخانه شروع شد. این کارخانه در زمینی حدود ۵۰۰ هکتاری واقع است. تأسیساتی دارد که در جوار جاده و همچنین اتوبان قزوین به زنجان کاملاً قابل مشاهده است. مهمترین و اولینش که میگفتند دودی که از این کارخانه ساطع میشود در مسیر باد غالب به طرف شهر زنجان است. یعنی باد دود آلایندگی این کارخانه را میبرد به طرف خود شهر زنجان. از چهار پنج سال پیش بحث آلودگی خاک و آب منطقه آمده مطرح شده.»
آلودگیها از کجا شروع شد و چطور ادامه پیدا کرد؟ مسئولان چه گفتند و چگونه از کنار آلودگی شهری مثل زنجان با نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر جمعیت عبور کردند؟ محمد معینی شهروند زنجانی پیگیر جزئیات پرونده کارخانه آلاینده بوده است:
«تیرماه سال ۸۷ یکی از نشریات محلی بندرعباس یک نامه به دست آورد از رئیس وقت سازمان آب استان زنجان که میگفت آلودگی خاک اطراف این کارخانه ۳۶۰ برابر حد استاندارد است. سه ماه بعدش آقای راشاد، عضو وقت شورای شهر که بعدا شد فرماندار، در یکی ازجلسات شورا گفته بود که ما خبر داریم که شبها فیلترها را باز میکنند و دور از چشم مردم به کار غیرعادیشان ادامه میدهند. سال ۸۷ مجدداً آذرماه ۸۷ رئیس وقت سازمان محیط زیست خانم جوادی یک سفر داشتند و اظهار تعجب و حیرت کردند از این مسئله که چرا این کارخانه اینقدر بیاهمیت است نسبت به مسایل زیست محیطی. با پیگیریهای مدیرکل وقت خودشان هم اصالتاً زنجانی هستند، بهمن ماه سال ۸۷ طرح انتقال این کارخانه تصویب شد. ولی ناگهان همه چیز با تغییر مدیرکل محیط زیست زنجان متوقف و چه بسا وارونه شد جریان.»
آلودگی سرب و روی به محصولات کشاورزی هم رسید و خبرهای نگرانکننده سلامت روانی شهروندان را هم تهدید میکرد. بوی بد در شهر، دندان و ناخنهای بیمار و حتی افزایش سرطان و جهش سلولی و تولد نوزادان ناقص را شهروندان نگران گذاشتند به حساب آلودگیهای محیطی که از سوی کارخانه به سوی شهر و زندگی روان میشد.
«چون این کارخانه جایی واقع هست که اطرافش باغ است. یعنی اینها را تملک کردند بعد ساخته شدن کارخانه. متوجه شدند که این شرکت سیبهای آلوده را فرستاده به کارخانههای کمپوتسازی. حدود ۶۰ تن از این سیب را تعزیرات حکومتی توقیف کرد و این مسئله باز هم مورد توجه رسانهها قرار گرفت. اخبار متنوع و نگرانکنندهای از افزایش سرطان چند برابر موارد قبلی که بهش اشاره میشد در سطح شهر پخش شد. حتی بوهای نامطبوعی که شبها به خصوص در زنجان استشمام میشد را مردم گذاشتند به حساب فعالیتهای این کارخانه. حالا درست یا غلط آن تأیید یا تکذیب نشد. ولی مسئله این است که از لحاظ روانی تقریباً مردم زنجان به اجماع رسیدند که این کارخانه شهر را دارد زیر سؤال میبرد.»
مردم نگرانیهای خود را به خیابان بردند. مقابل استانداری زنجان جمع شدند و گفتند هر یکشنبه آنقدر میآیند و حرف میزنند و از مشکل نادیده انگاشته شده میگویند تا کسی، مسئولی، جایی فکری به حال و روز شهرشان و سرب و رویی که نفس میکشند بکند.
محمد معینی از فرآیند اعتراضهای مردمی و گردهماییها و نتیجه اش میگوید:
«سال حدود ۸۷ تغییر عمدهای در مدیریت شرکت پیش آمد یعنی همزمان با اینکه داشت این طرح تصویب میشد برای انتقال کارخانه، آن هم این بود که یک مؤسسه سرمایهگذاری وابسته به مؤسسه مالی اعتباری مهر، بسیجیان سابق، عمده سهام این شرکت را خرید. حالا جالب است به شما بگویم که همین آقای معاون استانداری که اعلام کرد کارخانه تعطیل، یعنی سه چهار روز بعد از آن گردهمایی بینظیر مردم زنجان در اعتراض به این کارخانه، یک هفته ده روز قبلتر در جلسه شورای سلامت و امنیت قضایی زنجان رسانهها را تهدید کرده بود که با رسانههایی که قصد سوء استفاده در زمینه آلودگی به ویژه آلودگی سرب و گوگرد داشته باشند، برخورد قانونی میشود. ولی خب تهدید ایشان اصلاً کارساز نشد. یعنی مردم آن گردهمایی را که برنامهریزی کرده بودند یکشنبه گذشته انجام دادند. چند هفته قبل هم حرکتی شروع شده بود که مردم به صدا و سیما اس ام اس میزدند که این مورد را پیگری کنند. مخالف خودشان را ابراز میکردند با ادامه فعالیتهای این کارخانه.»
با ادامه اعتراضهای مردم سرانجام فیروز احمدی معاون سیاسی امنیتی استاندار زنجان از تعطیل شدن شرکت ملی سرب و روی خبر داد وگفت این شرکت به دلیل اجرایی نکردن مصوبات کمیته سرب و روی در زمینه انتقال کارخانه و با توجه به درخواست شهروندان زنجانی به طور رسمی تعطیل میشود. تعطیلی کارخانه آلاینده را شهروندان یک گام به پیش دانستند.