محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، در تازهترین گزارش خود درباره برنامه هستهای ایران گفته است: جمهوری اسلامی ایران در زمینه ارتباط احتمالی برخی از برنامههای هستهای خود با فعالیتهای نظامیاش، با آژانس همکاری نمیکند.
گوردون جاندرو، سخنگوی کاخ سفید، نیز عدم همکاری دولت ایران را با آژانس «تأسفبار و ناامید کننده» خوانده است.
اما علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس، در واکنش به گزارش محمد البردعی گفته است: این گزارش نشان میدهد که ایران وظایف خود را در چارچوب قانونی و به طور کامل انجام داده؛ بنابر این انتظاراتی فراتر، غیرمعقول و غیر قابل اجرا ست.
گزارش اخیر محمد البرادعی با گزارشهای پیشین او تفاوت چندانی ندارد. مقامهای ایران نیز کموبیش اظهارات پیشین خود را تکرار میکنند و میگویند که به همه سؤالهای آژانس پاسخ دادهاند و بازرسی آژانس بدون هیچگونه مانعی در حال اجرا ست.
بنابر این شاید بتوان از «به بنبست رسیدن» مسأله هستهای ایران سخن گفت.
دکتر شهرام چوبین، مدیر پژوهش «مرکز مطالعات سیاستهای امنیتی» در ژنو، در گفتوگو با رادیو فردا از آخرین تحولات پرونده هستهای ایران میگوید.
رادیو فردا: آقای چوبین! آیا میتوان از «به بنبست رسیدن در پرونده هستهای ایران» سخن گفت؟
شهرام چوبین: بله؛ همانطور که گفتید مسأله هستهای ایران به بنبست رسیده است. آژانس منتظر است ایران به سؤالها جواب دهد. این سؤالها در گزارشهای پیشین محمد البرادعی نیز مطرح شده بود.
ایران مطالعات ادعایی را تکذیب میکند و مطالب ضبط شده را نادرست میداند.
ایران کماکان برنامه غنیسازی خود را، که قطعنامههای پیشین سازمان ملل خواستار توقف آن بوده، دنبال میکند.
جمهوری اسلامی در نظر دارد تعداد سانتریفیوژهای خود را از سه هزار به شش هزار افزایش دهد و در نهایت با تولید مقدار کافی اورانیوم غنیشده با غلظت پایین، میتواند آن را دوباره غنیسازی کند و به اورانیوم با غلظت بالا تبدیل کند، که برای ساختن سلاح هستهای به کار میرود.
رادیو فردا: اما از نظر سیاسی چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شهرام چوبین: دولت اوباما پس از ماه ژانویه که قدرت را به دست خواهد گرفت، با مسایل گوناگونی از جمله مسأله اقتصاد آمریکا روبهرو خواهد بود.
اما در حیطه سیاست خارجی مسأله هستهای ایران از مسایل کلیدی خواهد بود و دولت اوباما سیاست تازهای را در پیش خواهد گرفت.
دولت اوباما با احتراز از اشتباه دولت بوش، ایران را با حمله نظامی تهدید نخواهد کرد. بر عکس، دولت جدید آمریکا تمرکز خود را بر جستوجوی زمینههای مشترک با ایران معطوف میکند.
البته دولت اوباما سعی نخواهد کرد با اتخاذ موضع ملایم در قبال ایران، به تندروهای این کشور، از جمله به احمدینژاد، پاداش سیاسی دهد.
در برخی محافل سیاسی آمریکا صحبت از این است که باید تا اواسط سال آینده میلادی صبر کرد و دید که آیا دولت جدیدی در ایران روی کار خواهد آمد یا خیر.
اما به باور من، این برداشت نادرست است؛ زیرا مسأله ایران با آمریکا به جناحهای سیاسی بستگی ندارد و زمان برای حل مسأله هستهای در حال از دست رفتن است.
دولت آینده ایران، مثلاً به رهبری لاریجانی یا ولایتی، تفاوت چندانی با دولت احمدینژاد نخواهد داشت.
رادیو فردا: آیا امکان دارد کاهش قیمت نفت و مسایل مهم اقتصادی در ایران دولت جمهوری اسلامی را راغب کند که به نوعی قرارداد با کشورهای پنج به علاوه یک، به ویژه با آمریکا، تن دهد؟
شهرام چوبین: نمیدانم به چه قراردادی تن خواهد داد؛ مگر اینکه غنیسازی را معلق کند.
مسأله این است که رهبران ایران دشمنی آمریکا و تضاد منافع این کشور با ایران را چنان جلوه دادهاند که رفع آن ساده نخواهد بود.
اما با توجه به اینکه دولت اوباما میخواهد حضور آمریکا در عراق را کاهش دهد و به از سرگیری گفتوگوهای صلح بین اسرائیل و فلسطینیان کمک کند، آمریکا تحت رهبری دولت جدید با دولت بوش فرق خواهد داشت و مشکل بتوان مردم ایران را متقاعد کرد که آمریکا کماکان تهدیدی برای ایران است.
به باور من، سیاستهای نادرست احمدینژاد در زمینههای اقتصادی و اسرافکاری و به هدر دادن پول نفت، بر انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران تأثیر خواهد گذاشت.
اما به نظر میرسد که آیتالله خامنهای از احمدینژاد پشتیبانی میکند و ظاهرا اظهارات احمدینژاد را، مبنی بر اینکه آمریکا ضعیف است و ایران یک چالش استراتژیک برای آمریکا در خاورمیانه است، باور دارد.
کاهش قیمت نفت ممکن است رهبران ایران را وادارد که به بازبینی موقعیت خود بنشینند.
گو اینکه رهبران ایران دوست دارند دشمن داشته باشند و همواره خود را در محاصره بینند؛ زیرا اینگونه به انقلاب تداوم میدهند.
رادیو فردا: انتظار نمیرود که تحریم یا قطعنامه تازهای از سوی سازمان ملل، دست کم تا روی کار آمدن دولت اوباما، در کار باشد...
شهرام چوبین: دقیقاً؛ ولی دولت آینده آمریکا دولتی جدیتر خواهد بود.
این دولت در ماههای ژانویه و فوریه آینده سعی خواهد کرد که روابط خود را با روسیه بهبود بخشد.
اگر این کار را انجام دهد، که آسان نخواهد بود، آن وقت قطعنامه دیگری، احتمالاً با تحریمهای ضعیف، علیه ایران صادر خواهد شد.
اما در مرحله بعد، دولت جدید آمریکا پیشنهادهایی به ایران ارائه خواهد کرد و اگر این کار راه به جایی نبرد، در اواسط سال آینده میلادی تحریمهای بسیار شدیدی علیه ایران اعمال خواهد شد؛ مانند جلوگیری از واردات بنزین به ایران.
این کار امکانپذیر است؛ چون آمریکا در وضعیت بهتری در جامعه جهانی قرار خواهد داشت.
رهبران آمریکا خواهند گفت که راههای دیپلماتیک، آن هم بدون توسل به تهدید، ایران را متقاعد نکرده است تا مسأله هستهای خود را حل کند.
از این جهت، باراک اوباما تهدیدی جدی برای ایران است؛ زیرا او سروصدا به راه نخواهد انداخت و به راههای دیپلماتیک متوسل خواهد شد.
اگر ایران همکاری نکند آن وقت او به راحتی میتواند همکاری سایر کشورها را جلب کند و دو راه پیش روی آنها بگذارد: تحریمهای بسیار سنگینی مانند جلوگیری از واردات بنزین به ایران، یا عملیات نظامی.
به باور من، این سیاست به مراتب کارسازتر از سیاست دولت بوش خواهد بود.